ترجمه فارسی شعر سید قطب رحمه الله تحت عنوان: أخي أنت حرٌ وراء السدود
ارائه دهنده: ابومحمود کندزی
■ أخي أنت حرٌ وراء السدود – أخي أنت حرٌ بتلك القيود
❖ برادرم تو آزادهای پشت میله های زندان – برادرم آزادهای با آن همه زنجیر ظلم و طغیان
■ إذا كنت بالله مستعصما – فماذا يضيرك كيد العبيد
❖ اگر با پروردکارت عهد و پیمان بستهای – مکر و حیله برده های شیطان چه زیانی به تو رساند
■ أخي ستبيد جيوش الظلام – ويشرق في الكون فجر جديد
❖ برادرم سربازان شب سیاه به هلاکت خواهند رسید – و به زودی در جهان آفتاب نوینی طلوع خواهد کرد
■ فأطلق لروحك إشراقها – ترى الفجر يرمقنا من بعيد
❖ روحت را آزاد بکذار تا تجلی کند – و خواهی دید سییده دم امید از دور به سوی ما مینگرد
■ أخي قد سرت من يديك الدماء – أبت أن تُشلّ بقيد الإماء
❖ برادرم از دستانت خون بسیاری رفته – اما از اینکه قید بردهها بتواند آنها را از حرکت باز دارد سرباز میزنند
■ سترفعُ قُربانها للسماء – مخضبة بوسام الخلود
❖ قربانیشان را به سوی آسمان میبرند – در حالیکه با خونهای جاویدان رنگ کرفته
■ أخي هل تُراك سئمت الكفاح – وألقيت عن كاهليك السلاح
❖ برادرم! آیا واقعا تو از مبارزه خسته شدهای؟!… – و سلاح را از شانهات بر زمین گذاشتهای؟!
■ فمن للضحايا يواسي الجراح – ويرفع راياتها من جديد
❖ پس چه کسی زخمهای قربانیان را التیام میبخشد – و چه کسی پرچمهایشان را بار دگر بلند می کند؟!
■ أخي إنني اليوم صلب المراس – أدُك صخور الجبال الرواس
❖ برادرم من امروز با همتی بالا آمدهام – که کوهمای سخت را از جای بر میکنم
■ غدا سأشيح بفأس الخلاص – رؤوس الأفاعي إلى أن تبيد
❖ فراد با تبر آزادی سر های مکر و نیرنگ را – تا نابودیشان از تنشان جدا میکنم
■ سأثأرُ لكن لربٍ و دين – وأمضي على سنتي في يقين
❖ برای پروردگار و دینم انتقام میگیرم – و بر راه و روشم با ایمان و اخلاص به پیش میورم
■ فإما إلى النصر فوق الأنام – وإما إلى الله في الخالدين
❖ با بر جهانیان پیروز خواهم شد و یا اینکه – بسوی پروردکارم می شتایم تا جاویدان بمانم
■ أخي إنني ما سئمت الكفاح – ولا أنا أقيت عني السلاح
❖ برادرم من از مبارزه خسته نشدهام – و تفنگم را کنار نگذاشتهام
■ فإن أنا مِتّ فإني شهيد – وأنت ستمضي بنصر جديد
❖ برادر اگر من مُردم بدان که من شهیدم – و تو بایستی به سوی پیروزی بزرگ گام به پیش نهی
■ و إني على ثقة من طريقي – إلى الله رب السنا و الشروق
❖ من از ته دل بر راهی که برای رسیدن – به پروردگار زیبائیها و سپیده دم اختیار کردهام مطمئنم
■ فإن عافني السَّوقُ أو عَقّنِي – فإني أمين لعهدي الوثيق
❖ و چه به هدف دست یابم یا در مقابلم سدها سبز شود – در هر حال من به پیمانی که با پروردگارم بستهام پایبند خواهم ماند
■ أخي فامض لا تلتفت للوراء – طريقك قد خضبته الدماء
❖ برادرم به پیش رو و به پشت سرت نگاه مکن – و بدان که راهت با خون سرخ شهیدان گلگون گشته
■ و لا تلتفت ههنا أو هناك – ولا تتطلع لغير السماء
❖ بدینسو و آنسو منگر – و به غیر از آسمان به جای دیکر نگاه نکن
■ فلسنا بطير مهيض الجناح – ولن نستذل و لن نستباح
❖ ما پرندگان بال شکستهای نسیستم – هرگز کسی را توان به بردگی گرفتن ما نیست
■ و إني لأسمع صوت الدماء – قويا ينادي الكفاحَ الكفاح
❖ من صدای شیوای خون شهیدان را میشنوم – که با صدای بلند شعار می دهند: مبارزه تا پیروزی
■ أخي إن ذرفت علىّ الدموع – وبللّت قبري بها في خشوع
❖ برادرم اکر در فراق من اشکها ریختی – و با فروتنی قبرم را با اشکهایت سیراب ساختی
■ فأوقد لهم من رفاتي الشموع – وسيروا بها نحو مجد تليد
❖ از تکه پاره های جسدم شمعهایی برگیر و راه را – برای کسانی روش ساز تا بسوی پیروزی و سعادت گام نهند
■ أخي إن نمُتْ نلقَ أحبابنا – فروْضاتُ ربي أعدت لنا
❖ برادرم اگر بمیریم در بهشت دوستانمان را خواهیم دید – و بهشتهای زیبای پروردگارمان برای ما مهیا شده است
■ و أطيارُها رفرفت حولنا – فطوبى لنا في ديار الخلود
❖ پرندگان زیبای بهشت در اطرافمان پر میگشایند – آه که چه با سعادت خواهیم بود در آن دیار همیشکی