متن کامل سخنرانی عالیقدر آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در مراسم سی‌و پنجمین سالگرد وفات آیت الله خمینی بنیانگذار دارالاسلام ایران

متن کامل سخنرانی عالیقدر آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در مراسم سی‌و پنجمین سالگرد وفات آیت الله خمینی بنیانگذار دارالاسلام ایران

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین المکرّمین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

این اجتماع بزرگِ هرساله دارای یک هدف مهم و مورد نیاز ملّت ایران است، و آن عبارت است از تجدید یاد امام بزرگوار و بهره‌گیری از درس امام بزرگوار برای پیشرفت کشور و اداره‌ی کشور و تعقیب اهداف بلند انقلاب؛ یا از درس امام استفاده کنیم که در بیانات ایشان و در نوشته‌های ایشان در دسترس ما و در اختیار ما است، یا از ابعاد شخصیّت امام بهره‌مند بشویم که خود این ابعاد شخصیّت برجسته‌ی بی‌نظیر امام بزرگوار، هر کدام درسی است برای ما.

امروز هم من از نگاه امام بزرگوار، از زاویه‌ی دید امام بزرگوار، میخواهم [راجع] به دو موضوع مهمّی که در فاصله‌ی خرداد گذشته تا امروز اتّفاق افتاده است، کلماتی را عرض کنم، مطالبی را بیان کنم. این دو موضوع، یکی مسئله‌ی فلسطین است که امروز مسئله‌ی اوّل دنیا است و با یک حمله‌ی عظیم مردمی آغاز شد و دنباله‌های آن تا امروز چشم دنیا را متوجّه خود کرده است و آن را به مسئله‌ی اوّل دنیا تبدیل کرده است؛ یکی هم حادثه‌ی تلخ فقدان رئیس‌جمهور عزیز و مغتنم ما است(۲) که آن هم حادثه‌ی بزرگی است و هم در دایره‌ی داخلی کشور، هم در عرصه‌ی جهانی، شهادت رئیس‌جمهورمان و همراهانشان پیامدهایی دارد، و یکی از مسائل مهمّ تاریخ انقلاب محسوب میشود. راجع به این دو موضوع از زاویه‌‌ی نگاه امام میخواهیم نگاه کنیم و بحث کنیم؛ بعد هم البتّه ان‌شاءالله درباره‌ی مسئله‌ی انتخابات و این وظیفه‌ی ملّی و عمومی‌ای که در زمینه‌ی انتخابات داریم، چند کلمه‌ای عرض خواهم کرد.

یکی از برجسته‌ترین درسها و رویکردهای امام را ما در قضیّه‌ی فلسطین مشاهده میکنیم؛ امام بزرگوار از روز اوّلِ شروع نهضت اسلامی، بر روی مسئله‌ی فلسطین تکیه کردند، مطالبی گفتند، آینده‌نگری‌ای کردند و راهنمایی‌هایی به ملّتهای مسلمان و به خود ملّت فلسطین کردند. آنچه امام بزرگوار درباره‌ی آینده‌ی فلسطین از پنجاه سال قبل یا بیشتر پیش‌بینی کرده بودند، امروز بتدریج در حال تحقّق یافتن است؛ این روشن‌بینی امام در مسئله‌ی فلسطین، موضوع بسیار مهمّی است که بعد توضیحی عرض خواهم کرد. البتّه این روشن‌بینی و آینده‌نگری و دقّت نظر امام بزرگوار در حوادث، مخصوص مسئله‌ی فلسطین نبود؛ در بسیاری از قضایای جاری و مهمّ کشور، نظر امام، نگاه دقیق امام، روشن‌بینی امام در جلوی چشم کسانی که آنها را شنیده بودند تحقّق پیدا کرد که نمونه‌های زیادی دارد. یک نمونه همان روزهای اوّل نهضت است؛ آن روزی که نهضت اسلامی به رهبری امام بزرگوار اوّلین گامهای خودش را برمیداشت و رژیم طاغوت در فیضیّه‌ی قم، در خیابانهای قم، در تهران، هر حرکتی را با شدّت و بی‌رحمیِ تمام سرکوب میکرد، در یک چنین شرایطی که مبارزین تعداد اندکی بودند و طرف مقابل هم یک رژیم جبّار و بی‌رحم بود، ایشان خطاب به ماها که آن روز طلبه‌های جوانی بودیم، فرمودند «اینها رفتنی هستند، شما میمانید».(۳) آن روز کسانی که اهل تحلیل بودند، اهل مطالعه‌ی مسائل گوناگون کشورها و مبارزات و مانند اینها بودند، از این‌جور سخنی تعجّب میکردند؛ ایشان گفتند و همین هم شد.

یک نمونه‌ی دیگر در اواخر دوران عمر بابرکت این بزرگوار است و آن، مطلبی است که ایشان در نامه‌ی به رئیس شوروی سابق نوشتند،(۴) که این جزو عبارات ماندگار تاریخی است. آن روز که شوروی سابق در اوج شوکت و اعتبار به نظر میرسید، ایشان گفتند که صدای شکستن استخوانهای رژیم کمونیستی را می‌شنوند؛ هیچ‌کس آن روز تصوّر چنین وضعی را نمیکرد؛ ایشان گفتند، و خیلی نگذشت که آنچه ایشان پیش‌بینی کرده بودند اتّفاق افتاد.

امام در قضیّه‌ی فلسطین، با این نگاه، با این دید وارد قضایا شدند. آنچه حاصل و خلاصه‌ی خواسته‌ی امام بزرگوار در باب فلسطین بود، این بود که دل به مذاکرات سازش بسته نشود. دل نبندند، امیدوار نباشند به اینکه بتوانند با مذاکرات سازش، مشکل فلسطینی‌ها را حل کنند و در مسئله‌ی فلسطین به یک نقطه‌ی عادلانه برسند؛ این خلاصه‌ی حرف امام بود. ایشان معتقد بود باید خود مردم فلسطین در میدان عمل حقّ خودشان را بگیرند و دشمن را، یعنی رژیم صهیونیست را وادار به عقب‌نشینی کنند، او را تضعیف کنند، و همه‌ی ملّتهای دنیا و بالخصوص دولتهای مسلمان از فلسطینی‌ها حمایت کنند؛ ایشان همیشه تکرار میکردند که اگر ملّتها وارد میدان بشوند، خود فلسطینی‌ها اقدام کنند و کمر به عمل ببندند، اگر این[طور] شد، رژیم صهیونیست وادار خواهد شد به اینکه عقب‌نشینی کند؛ امروز این اتّفاق افتاده است؛ که من حالا توضیح خواهم داد.

فلسطینی‌ها در ماجرای طوفان‌الاقصیٰ وارد میدان شدند، عمل کردند، اقدام کردند و دشمن را در کنج میدانی قرار دادند که هیچ راه فراری و وسیله‌ی نجاتی برایش وجود ندارد. بله، آمریکا از رژیم صهیونیست حمایت میکند، بسیاری از دولتهای غربی حمایت میکنند امّا همه هم اعتراف میکنند و قبول دارند که شرایطی که برای حکومت صهیونیست به وجود آمده است، شرایطی است که راه نجاتی برای آن رژیم وجود ندارد. در باب این حرکت عظیم مردم فلسطین من در اینجا چند جمله‌ای توضیح عرض میکنم.

دو نقطه‌ی اساسی در حادثه‌ی طوفان‌الاقصیٰ وجود دارد که باید به آن توجّه کرد؛ دو نقطه‌ی اساسی و مهم. یک نقطه این است که این عملیّات طوفان‌الاقصیٰ که در پانزدهم مهرِ گذشته اتّفاق افتاد، دقیقاً مورد نیاز منطقه بود؛ منطقه‌ی ما به این عملیّات نیاز داشت؛ این پاسخ به یک نیاز بزرگ منطقه بود که شرح خواهم داد. نقطه‌ی دوّم این است که این عملیّات یک ضربه‌ی تعیین‌کننده‌ای به رژیم صهیونیست بود؛ ضربه‌ای که هیچ علاجی برای آن وجود ندارد، و رژیم صهیونیست بر اثر این ضربه دچار ابتلائاتی شده است که از این ابتلائات نجات پیدا نخواهد کرد.

امّا آن نقطه‌ی اوّل که گفتیم عملیّات طوفان‌الاقصیٰ دقیقاً در لحظه‌ی نیاز منطقه اتّفاق افتاد، توضیحش این است که یک نقشه‌ی جامعِ وسیعی به وسیله‌ی آمریکا و عناصر صهیونیست و دنباله‌های آنها و بعضی از دولتهای منطقه طرّاحی شده بود که بر اساس این نقشه‌ی جامع قرار بود مناسبات و معادلات منطقه تغییر پیدا کند. ارتباط رژیم صهیونیستی با دولتهای منطقه طبق خواسته‌ی خود آن رژیم تنظیم بشود و معنایش تسلّط رژیم صهیونیستی بر سیاست و اقتصاد کلّ منطقه‌ی غرب آسیا بلکه کلّ دنیای اسلام بود؛ یک برنامه‌ی وسیعی را طرّاحی کرده بودند که این نتیجه‌اش بود. این برنامه را با مقدّمات زیادی پیش برده بودند؛ آمریکا پشت سر این برنامه بود، انگلیس پشت سر این برنامه بود، جامعه‌ی صهیونیست‌های جهانی پشت سر این برنامه بودند، بعضی از دولتهای منطقه با جدّیّت در این برنامه همکاری میکردند؛ این برنامه به لحظه‌های پایانی خودش رسیده بود؛ یعنی چیزی نمانده بود که این برنامه و نقشه‌ی بلند‌مدّت به مرحله‌ی اجرای عملی برسد. در یک چنین لحظه‌ی حسّاسی حمله‌ی طوفان‌الاقصیٰ آغاز شد و همه‌ی نقشه‌های دشمن را بر باد داد. طوفان پانزدهم مهر نقشه‌ی با دقّت طرّاحی‌شده‌ی دشمن را باطل کرد و با وضعی که در این هشت ماه پیش آمده است، امیدی هم به اینکه بتوانند این نقشه را دوباره احیا کنند چندان وجود ندارد. کار بزرگ مهمّی انجام گرفت.

ادامه خواندن متن کامل سخنرانی عالیقدر آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در مراسم سی‌و پنجمین سالگرد وفات آیت الله خمینی بنیانگذار دارالاسلام ایران

ترجمه فارسی شعر سید قطب رحمه الله تحت عنوان: أخي أنت حرٌ وراء السدود

ترجمه فارسی شعر سید قطب رحمه الله تحت عنوان: أخي أنت حرٌ وراء السدود

ارائه دهنده: ابومحمود کندزی

■ أخي أنت حرٌ وراء السدود – أخي أنت حرٌ بتلك القيود
❖ برادرم تو آزاده‌ای پشت میله های زندان – برادرم آزاده‌ای با آن همه زنجیر ظلم و طغیان
■ إذا كنت بالله مستعصما – فماذا يضيرك كيد العبيد
❖ اگر با پروردکارت عهد و پیمان بسته‌ای – مکر و حیله برده های شیطان چه زیانی به تو رساند
■ أخي ستبيد جيوش الظلام – ويشرق في الكون فجر جديد
❖ برادرم سربازان شب سیاه به هلاکت خواهند رسید – و به زودی در جهان آفتاب نوینی طلوع خواهد کرد
■ فأطلق لروحك إشراقها – ترى الفجر يرمقنا من بعيد
❖ روحت را آزاد بکذار تا تجلی کند – و خواهی دید سییده دم امید از دور به سوی ما می‌نگرد
■ أخي قد سرت من يديك الدماء – أبت أن تُشلّ بقيد الإماء
❖ برادرم از دستانت خون بسیاری رفته – اما از اینکه قید برده‌ها بتواند آنها را از حرکت باز دارد سرباز می‌زنند
■ سترفعُ قُربانها للسماء – مخضبة بوسام الخلود
❖ قربانیشان را به سوی آسمان می‌برند – در حالیکه با خونهای جاویدان رنگ کرفته
■ أخي هل تُراك سئمت الكفاح – وألقيت عن كاهليك السلاح
❖ برادرم! آیا واقعا تو از مبارزه خسته شده‌ای؟!… – و سلاح را از شانه‌ات بر زمین گذاشته‌ای؟!
■ فمن للضحايا يواسي الجراح – ويرفع راياتها من جديد
❖ پس چه کسی زخمهای قربانیان را التیام می‌بخشد – و چه کسی پرچمهایشان را بار دگر بلند می کند؟!
■ أخي إنني اليوم صلب المراس – أدُك صخور الجبال الرواس
❖ برادرم من امروز با همتی بالا آمده‌ام – که کوهمای سخت را از جای بر می‌کنم
■ غدا سأشيح بفأس الخلاص  – رؤوس الأفاعي إلى أن تبيد
❖ فراد با تبر آزادی سر های مکر و نیرنگ را – تا نابودیشان از تن‌شان جدا می‌کنم
■ سأثأرُ لكن لربٍ و دين – وأمضي على سنتي في يقين
❖ برای پروردگار و دینم انتقام می‌گیرم – و بر راه و روشم با ایمان و اخلاص به پیش می‌ورم
■ فإما إلى النصر فوق الأنام – وإما إلى الله في الخالدين
❖ با بر جهانیان پیروز خواهم شد و یا اینکه – بسوی پروردکارم می شتایم تا جاویدان بمانم
■ أخي إنني ما سئمت الكفاح – ولا أنا أقيت عني السلاح
❖ برادرم من از مبارزه خسته نشده‌ام – و تفنگم را کنار نگذاشته‌ام
■ فإن أنا مِتّ فإني شهيد – وأنت ستمضي بنصر جديد
❖ برادر اگر من مُردم بدان که من شهیدم – و تو بایستی به سوی پیروزی بزرگ گام به پیش نهی
■ و إني على ثقة من طريقي – إلى الله رب السنا و الشروق
❖ من از ته دل بر راهی که برای رسیدن – به پروردگار زیبائیها و سپیده دم اختیار کرده‌ام مطمئنم
■ فإن عافني السَّوقُ أو عَقّنِي – فإني أمين لعهدي الوثيق
❖ و چه به هدف دست یابم یا در مقابلم سدها سبز شود – در هر حال من به پیمانی که با پروردگارم بسته‌ام پایبند خواهم ماند
■ أخي فامض لا تلتفت للوراء – طريقك قد خضبته الدماء
❖ برادرم به پیش رو و به پشت سرت نگاه مکن – و بدان که راهت با خون سرخ شهیدان گلگون گشته
■ و لا تلتفت ههنا أو هناك – ولا تتطلع لغير السماء
❖ بدینسو و آنسو منگر – و به غیر از آسمان به جای دیکر نگاه نکن
■ فلسنا بطير مهيض الجناح – ولن نستذل و لن نستباح
❖ ما پرندگان بال شکسته‌ای نسیستم – هرگز کسی را توان به بردگی گرفتن ما نیست
■ و إني لأسمع صوت الدماء – قويا ينادي الكفاحَ الكفاح
❖ من صدای شیوای خون شهیدان را می‌شنوم – که با صدای بلند شعار می دهند: مبارزه تا پیروزی
■ أخي إن ذرفت علىّ الدموع – وبللّت قبري بها في خشوع
❖ برادرم اکر در فراق من اشکها ریختی – و با فروتنی قبرم را با اشک‌هایت سیراب ساختی
■ فأوقد لهم من رفاتي الشموع – وسيروا بها نحو مجد تليد
❖ از تکه پاره های جسدم شمعهایی برگیر و راه را – برای کسانی روش ساز تا بسوی پیروزی و سعادت گام نهند
■ أخي إن نمُتْ نلقَ أحبابنا – فروْضاتُ ربي أعدت لنا
❖ برادرم اگر بمیریم در بهشت دوستانمان را خواهیم دید – و بهشتهای زیبای پروردگارمان برای ما مهیا شده است
■ و أطيارُها رفرفت حولنا – فطوبى لنا في ديار الخلود
❖ پرندگان زیبای بهشت در اطرافمان پر می‌گشایند – آه که چه با سعادت خواهیم بود در آن دیار همیشکی

گواهی شیخ ابو مصعب سوری در مورد میزان دشمنی ملا محمد عمر و امارت اسلامی تحت حاکمیت او با آمریکا و آل سعود و میزان حمایت او از مهاجرین

گواهی شیخ ابو مصعب سوری در مورد میزان دشمنی ملا محمد عمر و امارت اسلامی تحت حاکمیت او با آمریکا و آل سعود و میزان حمایت او از مهاجرین

در مجلسی در کابل که برای زیارت شیخ احسان الله احسان ( رحمه الله تعالی ) رفته بودیم ایشان خطیب طالبان و مسئول بیت المال بودند و نفر سوم بعد از ملا عمر و ملا کبیر به شمار می رفتند و در تمام افغانستان شهرتی فراگیر داشتند و دشمن سرسخت آمریکا و سعودی در بین طالبان بود خاصتا وقتی سفیر سعودی سلمان العمری به او گفت : هر کس در این عصر با آمریکا دشمنی کند نمی تواند در زمین زندگی کند . شیخ احسان الله احسان ( رحمه الله تعالی ) در پاسخ به او نوشت : جناب سفیر سعودی قرآن و سنت شریف را بارها خوانده ام و تمام افعال خالق از رازق بودن و زنده و میراننده، ضار و نافع را منسوب به الله دیده ام نه به آمریکا، ما از کسی جز الله نمی ترسیم از این رو سعودی ها با او بغض داشتند.

شواهد بسیاری در طی این دو سال در نزدم جمع شده که ثابت می کند طالبان به خوبی و نیکی حق جوار و مهمانی را ادا کرده اند به گوش ملا محمد عمر امیرالمومنین رسید که مهاجران نیاز به کمک دارند ایشان دستور داد تا از بیت المال به آنها کمک شود در حالی که خود آنها بیشتر از هر کسی محتاج بودند و هنگامی که آمریکا پادگان های آموزشی مجاهدین عرب را با موشک های کروز هدف قرار داد تمام جهان از ترس لرزید ولی ملاعمر فرمود اگر در افغانستان جز خون من چیزی باقی نماند باز از شیخ اسامه دفاع کرده و او را تسلیم نخواهم کرد.
حتی آمریکا تهدید به استفاده از بمب میکروبی و اتمی نیز کرد که وزرای طالبان سه روز اجتماع کردند تا تصمیمی بگیرند و همه توقع داشتند که از مجاهدین عرب و شیخ اسامه در خواست خواهد شد که پادگان های آموزشی خود را تعطیل کنند ولی شگفت زده شدیم وقتی شنیدیم که یکی از وزرای طالبان می گفت امیر المومنین بعضی را که ترس در آنها رخنه کرده بود را توبیخ کرده و درسی در توکل و عدم ترس از آمریکا داد و بعد از این یادآور شد که الله متعال بر دستانشان قوی تر از آمریکا را نابود کرد روسی که از لحاظ جغرافیایی از آمریکا نزدیک تر بود.

منبع : مختصر تجربه جهادی امارت اسلامی افغانستان

علت عدم حمله ی اتحادیه شافعی ها و زیدی های یمن به حاکمیت فاسد آل سعود

علت عدم حمله ی اتحادیه شافعی ها و زیدی های یمن به حاکمیت فاسد آل سعود

اتحادیه ی شافعی ها و زیدی های یمن طی پیامی فاش ساخت که با وجود اینهمه خیانت و ظلم رژیم آل سعود به مردم یمن چرا به آنها حمله نمی کنند و طی بیانیه ای گفتند:

” ما از شما نمی ترسیم، اما نمی خواهیم اکنون جنگ جدیدی بین خود آغاز کنیم. این به این دلیل نیست که ما از شما می ترسیم، بلکه به این دلیل است که می خواهیم توجه از فاجعه غزه منحرف نشود.
اما اگر باید از خود و اقتصادمان دفاع کنیم، بدانید که ضعیف نیستیم. ما به شما طعم تلخی واقعی را می‌چشیم و شما را با جنگی همه جانبه، دردناک و دردناک روبرو می‌کنیم که تنها با فلج شدن کامل پادشاهی به پایان می‌رسد. صبر ما را امتحان مکن و از خشم بردبار بر حذر باش.”

در عوض می بینیم که همین یمنی ها در عرض ۲۴ ساعت گذشته چندین بار به ناو ها و ناوسکنها و کشتی های آمریکایی و متحدین صهیونیستها حمله کردند.‌
سرتیپ یحیی سریع سخنگوی نیروهای مسلح یمن گفت:

نیروهای دریایی، موشکی و پهپادی یمن شش عملیات نظامی را به این شرح اجرا کردند.

هدف‌گیری ناو هواپیمابر آیزنهاور شمال دریای سرخ با چند موشک و پهپاد که دومین حمله طی ۲۴ ساعت اخیر به این ناو است.

هدف‌گیری دقیق یک ناوشکن آمریکایی در دریایی سرخ که چند پهپاد مستقیما به هدف اصابت کردند.

هدف‌گرفتن کشتی MAINA طی دو مرحله در دریای سرخ و دریای عرب.

حمله به کشتی ALORAIQ در اقیانوس هند.

هدف گرفتن کشتی ABLIANI  در دریای سرخ.

اهداف این حملات با دقت مورد اصابت موشک‌ها و پهپادهای یمنی قرار گرفتند

می گویند: رئیس جمهور در ایران هیج کاره ست اما….

می گویند: رئیس جمهور در ایران هیج کاره ست اما….

به قلم: شیعه علی

عده ای می گویند رییس جمهور در ایران کاره ای نیست،
اما هم فکران آنها گله ای میرن ثبت نام میکنن! خودشان هم گله ای به این اشخاص مورد اعتماد خود رای می دهند و مردم را هم دعوت می دهند که برای این افراد مورد نظر آنها رای بدهند.
هر دروغ و تهمتی هم میزنن،
هر پولپاشی ای میکنن،
فتنه ۸۸ به‌ پا می‌کنن تا پیروز بشن!
میگن کاره ای نیستن اما بعد از پیروزی استعفا  نمیدن!
قدرت ندارن اما بچه ها و هفت نسلشون اونور آب ثروتمند میشن!
میگن رئیس جمهور هیچ کاره س اما کارخانه رشت الکتریک رو به کرباسچی ها واگذار میکنن و بقیه کارخانه ها هم به مابقی فامیل!
قدرتی ندارن اما واردات موز رو به پدر داماد روحانی،گندم رو به حجاریان و ارز ۴۲۰۰ رو به پدرام سلطانی و مابقی رفقا میدن!

تو مملکت هیچکاره‌ن اما مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران میگه الان که اینجا نشسته‌ام به اندازه چند تا نماینده مجلس قدرت دارم.

میگن رئیس جمهور برگ چغندره، اما سعیدلیلاز شون میگه اختیاراتی که آقای خامنه ای به روحانی و سران سه قوه داده اگر به چوب داده بود تا الان یک کاری کرده بودند.

خلاصه که رئیس جمهور هیچ کاره‌س…‌‌…
شیطان در محضر این جماعت شیاد و غارتگر  باید شاگردی کنه…

رئیس جمهور در ایران، رئیس قوه ی مجریه و مجری قوانین و برنامه ها و اهداف عمومی جامعه است که ارتباط نزدیکی با زندگی فرهنگی و مادی مردم دارد…. آیا چنین مقامی هیچ کاره ست؟

در انتخابات پیش روی دارالاسلام ایران و با اینهمه شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی اخبار کدامیک را بگیریم؟

در انتخابات پیش روی دارالاسلام ایران و با اینهمه شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی اخبار کدامیک را بگیریم؟

 اخبار چون با زندگی درونی و آرامش قلبی انسانها و سپس با تنظیم روابط خارجی و رفتاری انسانها ربط دارند گرفتن آن از منبع مطمئن یا نا مطئمن می تواند بر درون و بیرون ما تاثیر مستقیم داشته باشد.

در قرآن کریم به عنوان مثال داستان هُدهُد در رساندن خبر به سلیمان علیه السلام را داریم که: فمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ ﴿النمل:٢٢﴾ چندان طول نکشید (که هدهد برگشت و) گفت: من بر چیزی آگاهی یافته‌ام، که تو از آن آگاه نیستی. من برای تو از سرزمین سبا یک خبر قطعی و مورد اعتماد آورده‌ام.

هُدهُد نگفت: شنیدم  یا خواندم یا به من گفتند! بلکه گفت:(خبری قطعی و درست را برای تو آورده ام)! و سلیمان علیه السلام هنگامی که این خبر را از هُدهُد شنید چگونه با آن معامله کرد؟ آیا به سرعت و فوری همانند دوران کنونی ما بدون اینکه از صحت خبر مطمئن شوند خبر را نشر می کنند، آن را تایید کرد؟یقینا خیر، بلکه در پاسخ به هُدهُد گفت:قالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْكَاذِبِينَ {نمل:٢٧} (سلیمان به هدهد) گفت: تحقیق می‌کنیم تا ببینیم راست گفته‌ای یا از زمره دروغگویان بوده‌ای.‏

 به همین دلیل تحقیق و بررسی اخبار و یقین حاصل کردن از صحت آن بسیار مهم است حتی اگر از سوی مومنین باشد.

باز الله تعالی در مورد اخبار صادر شده توسط مسلمین فاسق می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ (حجرات/۶) ی مؤمنان، هر گاه فاسقی خبری برای شما آورد تحقیق کنید، مبادا از روی نادانی به قومی رنجی رسانید و سخت از کار خود پشیمان گردید.

در اینجا به خاطر تبعاتی که دارد تحقیق از صحت و سقم اخباری که توسط مسلمین فاسق صادر می شود بسیار مهم است، به نظر شما تحقیق در مورد اخباری که کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار داخلی نشر می دهند ضرروی تر نیست؟ 

پس قبل از انتشار و نشر آن، یکی از درخواست های آیین بزرگ اسلام و منهج و سنت پیامبران علیهم السلام و بزرگان دینی اطمینان از صحت خبر بوده است و وظیفۀ هر مسلمانی است که از نشر اخبار خالی از صحت و اطمینان که از درستی و نادرستی آن مطمئن نیستند، پرهیز کنند و از شایعه پراکنی برحذر باشند.

اما چه کسی راست می گوید؟ در این جنگ روانی و مسلحانه ای که دارالاسلام با کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار محلی درگیر است تنها به اخبار رسانه ای دارالاسلام اعتماد کن حتی اگر در مواردی مثل جنگ احزاب توسط نعیم بن مسعود اخبار نادرستی در رسانه های عمومی به کفار اصلی داده شود.

ستایش دکانداران و پیشه‌وران از معافیت مالیاتی از سوی امارت اسلامی

ستایش دکانداران و پیشه‌وران از معافیت مالیاتی از سوی امارت اسلامی

شماری از دکانداران و پیشه‌وران در پایتخت معافیت مالیات از سوی امارت اسلامی را می‌ستایند.

برخی از این دکانداران می‌گویند که به علت کم‌رنگ بودن فروشات و کرایه بلند دکان‌ها، آنان توان پرداخت مالیات را نداشتند.

روز گذشته، مسوولان در امارت اسلامی اعلام کردند که بر بنیاد فرمان رهبر امارت اسلامی، پس از این مالیات از کسبه‌کاران و دکاندارانی که تا دو میلیون افغانی در سال فروشات دارند، گرفته نمی‌شود.

نثار احمد دکاندار گفت: «سابق ماه پوره می‌شد ولی کرایه اش پوره نمی‌شد، سرگردانی بود. ما از این اقدام امارت اسلامی بسیار خوش هستیم.»
نور محمد دکاندار گفت: «سالانه ما با بسیار مشکلات ۶۵ هزار افغانی پرداخت می‌کردیم و حالا که معاف شده است بسیار خوش شدیم.»

از سوی دیگر، برخی دیگر از این دکانداران با آن‌که مالیات را حق دولت می‌دانند؛ اما بازهم خواستار کاهش بیش‌تر مالیات از سوی حکومت هستند.

برگی از جنایت های یکی از مرتدین و خائنین افغانستان: عبدالرشید دوستُم (۱)

برگی از جنایت های یکی از مرتدین و خائنین افغانستان: عبدالرشید دوستُم (۱)

نویسنده: ابوناهید جوزجانی

کشتار، ظلم، قدرت‌پرستی، مزدورمنشی و خیانت‌های دوستم و دارودسته‌اش به حدی زیاد ودردناک است که بدون مبالغه می‌توان گفت: از جنایت‌های دوستم می‌توان چندین جلد کتاب نوشت و ما در اینجا به برخی و بخش‌های مهم آن به طور فشرده اشاره می‌کنیم.

دوستم در کنار سایر رهبران تبه‌کار فراموش‌ناشدنی‌ترین جنایت‌ها را مرتکب شده است و سال‌های ۱۳۷۱ – ۱۳۷۵ را برای مردم دوزخ کرده بود و مردم او را چنگیز خطاب می‌کردند و تنها در کابل همرای مخالفان خود در جنگ‌های داخلی ۶۵۰۰۰ هزار مردم را با بی‌رحمانه‌ترین شیوه کشتند و به ناموس و عزت مردم تازیدند، دارایی کشور را به تاراج بردند و صد‌ها جنایت هولناک را به این ملت روا داشتند.

در زمان ببرک کارمل برای رهبری دوستم از سوی پرچمی‌ها کارهای شد.. مرکز سیاسی پرچمی‌ها در ازبکستان شهر تاشکند و مرکز نظامی آن‌ها در شهر مزار قرار داشت که ببرک هردو دسته را رهبری می‌کرد. به طور مثال عبدالرؤف «بیگی» یکی از جنرالان سابقه‌دار حزب خلقی ارکان جنبش دوستم، سنگر منشی عمومی سیاسی جنبش، انجینر سید احمدشاه (عضو کی. جی. بی) رئیس تصدی کود و برق و حاجی فیض الله (عضو کی.جی.بی) رئیس تعلیم و تربیت ولایت بلخ پرچمی و یا از افراد زیر رهبری آنان تعیین شده بودند و آدم‌کش و خادی مشهور زمان ببرک کارمل (آمر زون شمال و رئیس امنیت) در کنار سید نادر نادری به صفت مشاور اجرای وظیفه می‌کرد . همه این‌ها در جنایت، قتل، غارت، غصب زمین‌ها و اموال مردم دست طولانی داشتند و همه با همکاری دوستم انجام می‌گرفت.

یکی از وحشت‌ناک‌ترین جنایت جنگی دوستم، در سگ‌جنگی سال ۱۳۷۲ میان جمعیت و جنبش در شهر مزار رخ داد و بیشتر اموال و دارایی‌های مردم مزار به تاراج رفت. یکی از شاهدان عینی به نام محمد شریف می‌گوید: «جنگ را رسول پهلوان معاون اول نظامی دوستم از مرکز آغاز کرد و بالاخره به مزار شریف رسید و زد خورد تقریبا سه روز به طول انجامید و حزب وحدت با آنان همکار شد و مناطقی مثل: کوچه دروازه شادیان و کوچه چغدک از طرف قومندانان دوستم به چپاول رفت و حتی اشیای مانند چاینک نکل، قالین، گلیم، و غیره را به صورت تقریبا کامل از خانه‌های مردم به یغما بردند و به بسیاری از دختران و زنان‌نوجوان هتک حرمت و تجاوز صورت گرفت».

میرزا محمد کارمند یک شرکت تجارتی و شاهد عینی چشم دید خود را چنین می‌گوید: «اموال ما را جنبشی‌ها به غارت بردند، یکی از قومندان‌های جنبش به نام یعقوب کوچک (سگ) ۱۲۰ تُن روغن و ۱۵۰۰ کارتن چای سیاه را با خود برد» و یکی دیگر می‌گوید: «من شاهد عینی جنگ بودم. نیروهای دوستم پس از جنگ وقتی بر می‌گشتند، هرچه دیدند را برداشتند، حتی کم‌ارزش‌ترین چیزهای مثل قفس کبک را نیز با خود بردند».

شبی در منزل یکی از ساکنان مزار چند دزد داخل گردیده و دست‌های صاحب خانه را بسته، تلویزیون، تیپ، قالین و سایر اشای خانه را باخود بردند و فردای آن روز صاحب خانه نزد رسول پهلوان که – امنیت محل را به عهده داشت – رفت و ماجرا را عریضه کرد. رسول پهلوان پرسید: چه چیزهای شما را بردند؟ او اشیای دزدی شده را نام‌برد. رسول پهلوان گفت: «آنان سربازان من نیستند، زیرا من برای سربازان خود دستور داده‌ام که اگر می‌خواهید در خانه کسی به دزدی بروید، سعی کنید که حتی جاروب خانه را هم نگذارید و به این سبب ما را گلیم جمع می‌گویند. برو کاکا هنوز در خانه جاور داری، بنابرین دزدان افراد من نیستند»

ادامه دارد…