چرا جنگ غزه به طول انجامید؟
به قلم: دکتر رضا بودراع
پاسخ به این سوال، همان اظهارات وزیر دارایی اسرائیل است، که گفت: «هر بهایی را که امروز میپردازیم، بسیار کمتر از بهایی است که اگر اقدام نمیکردیم، در آینده باید میپرداختیم».
منظورش همان بهایی است که مشاور امنیت ملی ایالات متحده پس از فرار تحقیرآمیز آمریکا از فرودگاه کابل در سال ۲۰۲۱ گفت: «حضور آمریکا در افغانستان مانعی برای پیشروی طالبان نبود! و اگر میماندیم بهای سنگینی میپرداختیم».
و این اظهارات به این معنی است که اسرائیل معتقد است که توقف جنگ، وی را از معادلهی پیروزی حذف و به معادلهی جنگ برای بقا خواهد کشاند. اما حقیقت این است که اسرائیل از پیش وارد معادلهی پایانی شده است.
بنابراین، اسرائیل در دامی گرفتار گشته که «سان تزو»، نویسنده کتاب «هنر جنگ»، نسبت به آن هشدار داد: «تا پیش از آنکه راه خروج را نبینید، وارد جنگ نشوید». در حالی که وارد جنگی شدند که تنها راه خروج از آن، خروج از تاریخ است.
اما براستی چه چیزی این معادله را بر آنها تحمیل کرد؟
حقیقت این است که آنها چیزهایی میبینند که ما نمیبینیم! چیزهایی که در مواجهه با وحشت آن به نفسنفس میافتند و سست میشوند.
هنگامی که ایرانیان و رومیان به مردمان دیگر حمله میکردند، سربازان را تحت سلطه خود در میآوردند و آنها را وادار میکردند که پاهایشان را ببوسند. به هنگام صبح سرباز آنها بودند و به هنگام ظهر پابوس آنها.
اما در مورد کسانی که توسط رسولخدا پرورش یافته و پیام اسلام را حمل میکردند، این گونه نبود. مشرکان همواره بلال را غلامی حقیر برمیشمردند! بلالی که در بعضی از غزوات (با شمشیرش) بر سر اشراف قریش فرود آمد و بر فراز کعبه اذان گفت. از آن روز دو دهه نگذشته بود که این بار از مسجد الاقصی بالا رفت و در روز فتح قدس توسط عمر فاروق رضیاللهعنه، بر فراز سر صلیبیها اذان خواند.
آمریکا، اسرائیل و متحدانشان به دیدن سرباز مصری پرورش بافته توسط دولت مدرن، که لباسزیر سفید خود را به نشانه تسلیم شدن بالا میآورد، و یا سرباز عراقی که در شب سقوط بغداد کفش تفنگداران آمریکایی را میبوسید، عادت کرده بودند.
اما شوکه شدن امروز آنها بسیار بزرگ است؛ زیرا مردان جوانی را میبینند که در حال منفجر کردن مدرنترین تانکها و دستاوردهای نظامی از فاصله صفر هستند.
اکنون آنها مطمئن شدهاند که وارد نبردی نفسگیر تنها برای بقا شدهاند (تنها برای بقا و ماندن و نه پیروزی). آنها به خوبی دریافتهاند که پایان آنها امری حتمی است و مسئله کنونی برای آنها تنها خریدن زمان و طولانی کردن بقای خود است.
دشمنان اکنون به لطف خدا و استواری مجاهدان مسلمان، در واقع به سمت قناعتهای جدیدی در حرکتاند.
همان قناعتی که سرباز آمریکایی در افغانستان به آن رسید و دریافت که ماندنش در آنجا خطر مرگ را در پی دارد. به همین ترتیب، سرباز صهیونیست نیز این مسئله را دریافته که بعد از آنچه که اتفاق افتاد تنها چشمانداز او برای حضور، بقا است. که سرانجام آن فروپاشی اسرائیل و اخراج آن از سرزمین مقدس است. چه سرانجامی برای آنها ننگینتر و شرآورتر از این است؟!
بنابراین، جنگ تا زمانی که در اعماق وجود آنها قناعت به شکست شکل نگیرد، ادامه خواهد داشت و پس از آن از ادامهی این جنگ روی برمیگردانند.
ذلك أن الله على نصر اولياءه لقدير
وانه لجهاد نصر او استشهاد.