طوفان الاقصی فساد چند قرنه ی منهجی و حرکتی بخشی بزرگ از ما اهل سنت را عیان کرد
به قلم: ابوبکر الخراسانی
طوفان الاقصی مجاهدین غزه به نوعی تکرار تاریخ را به ما نشان داد:
- تکرار تاریخ جنایات وحشیانه ی صلیبی ها در اندلس و نسل کشی مسلمین در این بخش از سرزمنیهای اسلامی و نظاره گر بودن سایر مسلمین و حتی کمک عده ای از حکام محلی به صلیبی ها در این جنایات.
- تکرار بیشتر از ۴۰ سال جنایت مغولهای سکولار در خراسان و ایران زمین و نظاره گر بودن حاکمیت عباسی و حتی جلوگیری کردن حاکمیت عباسی از کمک به این مسلمین
- تکرار جنایات قرمطی ها و صفوی ها و آل سعود و … وباز نظاره گر بودن سایر مسلمین.
در تمام این جنایات، حاکمیت مسلمین در اختیار فرقه های معروف و به اهل سنت و جماعت بوده است اما به گونه ای نشان داده اند که مذهب آنها وظیفه ای بر عهده ی آنها نگذاشته و انگار کشتار اینهمه مسلمان و اینهمه جنایت برایشان عادی است.
در طوفان الاقصی، صهیونیستهای سکولار به تنهائی به جنگ این قطعه زمین کوچک پر از شیران اسلام نیامده اند بلکه سایر سکولاریستهای جهانی و منطقه ای چون آمریکا و ناتو و هندوستان و کشورهای دست نشانده ای چون اردن و آل سعود و ترکیه و امارات و مصر و بحرین تا مراکش به همراه گروههای شبه جهادی منتسب به اهل سنت هم که در جبهه ی آمریکا و ناتو قرار گرفته اند در کنار این صهیونیستها هستند.
در عوض چه کسانی عملاً در کنار مجاهدین اهل سنت غزه بوده اند و برای آن هزینه جانی و مالی داده اند؟ جبهه ی مقاومتی که از دارالاسلام ایران شروع می شود تا به یمن و بخشهایی از عراق و یمن و لبنان کشیده می شود، اما با پرچمداری دارالاسلام ایران.
فقط کافی است ببینید:
زمانی که هیئت علمای مسلمین تحت نظارت اخوان المفلسین فتوای جهاد عمومی و نفیر عام جهت جنگ با ایران در سوریه و قطع تمام کمکها به مجاهدین فلسطین را دادند، مرغهای مصنوعی که پرورانده بودند تکانی به خود نداند؛ و زمانی که تمام علمای درباری تمام حاکمیتهای بر مسلمین هم چنین فتوای مشترکی را صادر کردند باز نتیجه همان شد که دیدیم، اما با وجود آنهمه جنایتی که به صورت زنده از شبکه های ماهوراه ای و مجازی می بینند چنین فتوایی جهت نفیر عام بر علیه صهیونیستها صادر نکرده اند؛ چرا؟ چون صهیونیستها بخشی از آمریکا و ناتو در دل مسلمین و اینها هم سربازی در بخش جنگ روانی مزدوران آمریکا و ناتو بر علیه «جبهه ی مقاومت» هستند.
در کنار این جبهه ی مشخص تحت پوشش آمریکا و ناتو، باز می بینیم که گروههای مسلح شبه جهادی نجدی و غیر نجدی وجود دارند که در شمال سوریه و جنوب یمن و در بلوچستان ایران «عملاً» در جبهه ی آمریکا و ناتو قرار گرفته اند و با آنکه آمریکا و ناتو و متحدین صهیونیستها در کنار دست آنها هستند اما حملات خود را بر علیه «جبهه ی مقاومت» متمرکز کرده اند.
تمام اینها، چه آنهائی که بخشی از سربازان رسمی حکومتهای دست نشانده بر مسلمین هستند و چه آنهایی که عنوان جهادی و غیره برخورد گذاشته اند علاوه بر این خیانتهای عملی، حتی از بیان واقعیتها در مورد جهاد غزه هراس دارند به همین دلیل در رسانه های خود سخنان ابوعبیده و اسماعیل هنیه و سایر رهبران جهاد غزه را که به تأثیر ایران و سایر اعضای جبهه ی مقاومت گواهی می دهند و از آنها تشکر می کنند دست به سانسور و تحریف خبر می زنند تا به گوش مخاطبینشان نرسد!
این یعنی چه؟ یعنی تمام این فرقه هایی که مدعی اند اهل سنت هستند از درون و از نظر منهجی تهی و ضعیف هستند به همین دلیل پیروان آنها دچار یاس و ناامیدی شده و احساس می کنند به بن بست رسیده اند و از اینکه اخبار واقعی جهاد غزه را نشر دهند احساس ترس می کنند.
بله، این منهجی که اینها به عنوان اهل سنت معرفی می کنند و نماینده ی آن هستند واقعاً قرنهاست به بن بست رسیده است و اگر این معاصرین صادق باشند به «جبهه ی مقاومت» ملحق می شوند و به این شکل «اهل جماعت» می شوند.