لزوم سرعقل آمدن و یا رام کردن عبدالحمید خراسانی پنجشیری

لزوم سرعقل آمدن و یا رام کردن عبدالحمید خراسانی پنجشیری

به قلم: فضل احمد هراتی

 همه می دانیم که در ایران دو طیف مختلف در مورد طالبان و حاکمیت آن وجود دارد:

  1. طیف رهبری که تماماً در مسیر تعامل و اتحاد اسلامی قدم بر می دارد و شورای امنیت ملی و …. هم در همین راستا هستند
  2. طیف عامه مردم و کسانی که خود را اصلاح طلب می نامند

طیف دوم هیچ نگرش خوبی نسبت به طالبان ندارند یعنی شما اگر در کوچه و بازار هم از مردم شیعه که اکثریت را در ایران دارند در مورد طالبان بپرسی طالبان را گروهی به دور از تمدن و مدنیت و وحشی و ضد شیعه و دشمن و چیزی در حد داعش می دانند یعنی برای اینها فرقی بین داعش و طالبان وجود ندارد.

اگر از عوام اهل سنت ایران هم سوال کنی اکثریت مطلق آنها همین نگرش شیعیان را دارند چون رسانه های اهل سنت در دست سکولاریستهاست و یا دست شبکه هایی چون کلمه و نور و… است که طالبان را گروهی ضد حدیث و سنت و متعصب و جاهل معرفی می کنند و شبکه های مجازی اهل سنت ایران هم که خود را اهل جهاد می دانند اکثراً بر این باورند که طالبان گروهی دست نشانده آمریکا است که آمریکا او را برای دشمنی با مجاهدین تسلیح کرده و عامل نابودی جهاد در افغانستان و ظلم به مسلمین چین و ازبکستان و تاجیکستان و منطقه شده است و قوانین شریعت الله را نیز اجرا نمی کند و….

با تمام این احوال، کسی از مسئولین حکومتی و نظامی حق ندارد از سوی حاکمیت چیزی بگوید که بر خلاف دیدگاه رسمی حاکمیت باشد و چنانچه حرفی بر خلاف سیاستهای رسمی حاکمیت چیزی بگوید فوراً مدیریت می شود و این سخن او اولین و آخرین سخنش در این زمینه خواهد بود.

در داخل افقانستان هم باز همین دو طیف وجود دارند و با آنکه ما سیاستهای رسمی امارت اسلامی را می دانیم اما افرادی چون عبدالحمید پنجشیری وجود دارند که دقییقاً در برابر سیاستهای رسمی امارت اسلامی قرار گرفته اند اما به نمایندگی از امارت اسلامی صحبت می کنند.

کسانی چون ژنرال مبین وجود دارند که خودشان را مدیریت کردند و تابع سیاستهای رسمی امارت اسلامی شدند اما افرادی چون عبدالحمید پنجشیری وجود دارند که بارها و بارها نه تنها به نمایندگی از امارت اسلامی بر ضد سیاستهای ا.ا.ا سخنانی گفته اند بلکه به نمایندگی از امام ابوحنیفه رحمه الله و اهل سنت هم در مورد شیعیان کنونی حاکم بر ایران سخنانی کاملاً مخالف امام ابوحنیفه و اهل سنت گفته اند.

این شخص یکی از اعضای حکومت خائنین بر افغانستان بود و ۲۰ سال در برابر این حاکمیت سکوت کرد و فعالیتی بر علیه این مرتدین نداشت و در زمان سستی این حاکمیت غلام، زمانی قرار بود که به داعش بیعت دهد اما به آنها خیانت کرد و بیعت نداد چون خیال می کرد آینده با داعش است اما چون دید که ا.ا.ا قرار است کشور را در دست بگیرد به امارت اسلامی بیعت داد.

این شخص زمانی که قاطی می کند دیگر نمی فهمد چه می گوید، ادبیاتش در مورد شیعه و ایران همان ادبیات و سخنان داعش است. سخنان عبدالحمید پنجشیری نه تنها هیچ کمکی به اهل سنت ایران و مهاجرین افغان نمی کند بلکه به طیف دوم ایران و عوام شیعه و سنی ضد افغان ایران کمک می کند که در دشمنی و مخالفت با ا.ا.ا خودشان را برحق بدانند و سرسختانه تر در دشمنی با ا.ا.ا کوشش کنند و حتی در برابر سیاستهای تعاملگرایانه و اتحادگرایانه ی طیف رهبری ایران سنگ اندازی کنند.

همچنانکه حکومت ایران این افراد حاکمیت گریز را مدیریت کرده و می کند امارت اسلامی هم لازم است چنین اشخاص بی سواد و بی علمی که ادای مولوی ها و مفتی ها را در می آورند و فتوا می دهند و ادای سخنگو و مسئولین حکومتی ا.ا.ا را در می آورند و حکم صادر می کنند و خط و نشان می کشند مدیریت کنند.

این شخص اگر خودش را در حد سرباز مطیع ا.ا.ا نمی داند باید بداند در حد لات بازی محله ی خودش که قبلاً در آن بود بماند و متوجه شود که پای خودش را بیشتر از حدی که برایش تعیین شده دراز نکند چون نه تنها به خودش بلکه به دیگران هم صدمه می زند.

ما شهروندان افغان و ایرانی هم باید تنها به سیاستهای رسمی حاکمیتها توجه کنیم و سخنان این طیف دوم را نایده بگیریم و دور بیندازیم .اینها تنها نماینده ی خودشان هستند و اگر گنده گوئی هایی هم کنند در حال چاخان کردن و خالی کردن کینه ها و عقده ها و جهالت و بیماری درونی خود هستند.  

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *