راهکار مبارزاه با خرافات و رسالت علمای دین(۱)

راهکار مبارزاه با خرافات و رسالت علمای دین(۱)

به قلم: کارزان شکاک

در این روزگار که قدرتهای سکولار جهانی، صهیونیزم بین المللی، مرتدین  و منافقین محلی  با خرافه سازی و خرافه پراکنی، بخشی از برنامه های خود را پیش می برند، باید هوشیارانه مسائل را زیرنظر داشت که مباد، با برداشتهای غلط و خرافی خود و یا میدان دادن به جاهلان مغرضین و خرافه بافان به نام دین، زمینه را برای پیشروی هرچه بیش تر قدرتهای اسلام ستیز فراهم آورد.

آن چه که به استعمار واحزاب عمده دین سکولاریسم چون سوسیالیسم و لیبرالیسم میدان داد که به غارت ملتهای مسلمان بپردازند، خرافه گرپروری و خیانت کسانی بود که در مسند حکومت قرار گرفته و ارگانهایی چون تعلیم و تربیت، هدایت گری و تبیین و آموزش دین را از طریق مزدوران تحت کنترل خود درآورده اند . اینان با قدرت اجرایی حکومتی و با میدان دادن به فرقه سازان و ملحدین در قالب آزادیهای فردی  و با بهره گیری از دین فروشان  توانستند، با اندیشه های خرافی تولید شده، تمام آموزه های خیزش آفرین و برانگیزاننده عقل و فکر را از کارایی انداخته و شور مقاومت، ایستادگی و جهاد در راه خدا و تطبیق قانون الله را از مسلیمن گرفته و با ظهور دهها و بلکه صدها حزب سکولاریستی مرتد و دهها فرقه و حزب به ظاهر اسلامی یکپارچگی و توحید مسلمین را نابود گردانند و از طریق دین فروشان توانستند عبادتهای فردی و اعمال مستحبی، ذکر و… را بسیار بزرگ جلوه دهند، تا مسلمانانی اگر سراغ جهاد می رفتند، تا ثواب این عمل  بزرگ بهره شان شود، به عبادتهای فردی و اعمال مستحبی، که به آنان القاء شده که پاره ای از اینها، ثواب جهاد در راه خدا را دارند، بسنده کنند.

 سکولاریستهای جهانی و منافین و مرتدین کنونی دریافته اند که قدرت، قوت، بی باکی و جنگاوری مسلمانان، از کجا سرچشمه می گیرد؛ از این روی به تلاش برخاستند تا آن سرچشمه را با جایگزینی قوانین سکولاریستی و ایجاد تفرقه در میان مسلمین کور کنند. و از این سیاست راهبردی بهره ها برده اند. زمانی که قانون اجرایی جامعه از الله گرفته شد و به بشر سپرده شد خود به خود زمینه برای رشد انواع فرقه ها، مذاهب و احزاب سکولار و یا به ظاهر اسلامی فراهم می گردد.

چنانچه در سراسر دنیای سکولار مشاهده می کنیم تمام کسانی که دین اسلام را رها کرده و دچار فرقه سازی مذهبی گشته اند از غده های چرکینی سرچشمه گرفته اند که از منبع خرافه منشعب گشته اند و اکنون نیز، همین بساط را گسترانده اند و در برابر بیداری بزرگ امت اسلامی از خرافه، فرقه های خرافی بهره می برند. علمای دین، وظیفه و رسالتی بزرگ دارند که در برابر این گردباد سهمگین بایستند و نگذارند مسلمین زجر دیده  گرفتار آن شوند.

با اینکه علمای همه ی مذاهب می دانند که در برابر خرافه ها، بویژه خرافه هایی که سبب روی گردانی مردم از دین می شوند، مسؤولیت دارند؛ و رسالت آنان ایجاب می کند که راه را بر سرازیر شدن خرافه ها ببندند، و اینکه  نه خود برداشتهای سست و بی مبنی را به نام دین بازگویند و نه بگذارند دیگران با برداشتهای خرافی از دین، به دین گریزی دامن بزنند؛ اما با این وجود، این رسالت بزرگ تنها با نصیحت، اندرز و سخنرانیهای مستدل و قوی  به سرانجام نمی رسد. بلکه بایستی با الگوگیری از آموزه های قرآن، سیره رسول صلی الله علیه و سلم و خلفای راشدین و گرفتاریها و مصائب امامان و علمای بزرگ اسلام، به این واقعیت یقین پیدا کرد که اگر صدها امام و رسول در میان مردم وجود داشته باشند و چنانچه دارای قدرت اجرایی حکومتی نباشند هرگز نخواهند توانست به صورت مطلوب با خرافات و خرافه سازان مبارزه کنند .

خرافه سازی، فرقه سازی و حتی دین سازی (مثل تولید دیین سکولاریسم) جرمی است بدتر از دزدی و زنا و قتل و دیگر جرمهایی که برای کنترل و ممانعت از وقوع آنها نیاز به یک قدرت نظامی و حکومتی می باشد، به همین دلیل چنانچه کسانی مایل باشند که مذهبی از مذاهب منتسب به اسلام اصلاح گردد، چاره ای نیست جز اینکه کنترل پیروان آن مذهب در اختیار علمای همان مذهب قرار گیرد.

بدون بهره گیری از ابزار حکومتی، وجود صدها امام و عالم و خطیب نیز نمی تواند در تکمیل پروسه ی اصلاحات کامل باشند. اگر کسانی در این گفته تردید دارند و نمی توانند وضعیت اسف بار احزاب، فرقه ها و مذاهب را در کشورهای سکولار کنونی دریابند، مناسبتر این است که به سیره ی امام مذهب خود و پیروان همین امام در گذر زمان دقت کنند، تا با مراجعه به تاریخ،  برای امروز الگو بگیرند.

ابوعبیده:گردان های القسام با فرمانده مجاهد یحیی سنوار بیعت می کنند و آمادگی کامل خود را برای اجرای تصمیمات وی اعلام می کنند.به لطف خداوند متعال

خبر بسيار مهم! ‏انصارالله يمن یک گردان نيروهاى ويژه  آمريكايى – اسرائيلى را كه به سبك رامبو مى خواسته اند به يمن نفوذ كنند. در كمين انداخته اند. گفته مى شود. همگى  ٧٠ نفر كشته شده اند.

سید عبدالملک بدرالدین الحوثی رهبر انقلابیون یمن: دشمن صهیونیست می داند پاسخ قطعی و بی برو برگرد است


سید عبدالملک بدرالدین الحوثی رهبر انقلابیون یمن: دشمن صهیونیست می داند پاسخ قطعی و بی برو برگرد است

*  پاسخ ما به حمله رژیم صهیونیستی به مخازن سوخت بندر الحدیده قطعی است و انجام خواهد شد.

*  تاخیر در پاسخ محور مقاومت به تنش‌آفرینی نظامی رژیم اسرائیل صرفا مسئله‌ای تاکتیکی و با این هدف است که پاسخ به دشمن موثر باشد.

* دشمن می‌داند که پاسخ قطعی است و بی برو برگرد است.

*  آمریکا و اروپا و برخی رژیم‌های عربی برای مهار پاسخ به رژیم صهیونیستی تلاش‌های بی‌وقفه‌ای می‌کنند.

*  میسر پشتیبانی از مقاومت فلسطین در باریکه غزه از جنوب لبنان و یمن و عراق ادامه دارد و پاسخ به رژیم صهیونیستی حتمی است و شک و تردیدی در آن نیست.

* یک جمعیت خیریه یا موسسه کوچک می‌تواند بیانیه‌ای بهتر از آنچه از سوی سازمان همکاری اسلامی درباره جنایت ترور (شهید اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس) صادر شد، صادر کند.

* برخی رژیم‌های عربی در صف حامیان دشمن صهیونیستی و جبهه پشتیبانی از صهیونیست‌ها در سطح رسانه‌ای و سیاسی و مردمی قرار گرفته‌اند.

امام مورد نظر اهل سنت و جماعت کیست؟

امام مورد نظر اهل سنت و جماعت کیست؟

به قلم: خالد هورامی

ابن خلدون در مورد امام  که با لفظ رهبر یا خلیفه یا امیرالمومنین نیز نام برده شده است می گوید: الخلافة نيابة عن صاحب الشّرع في حفظ الدّين وسياسة الدّنيا.[۱] خلافت، جانشيني از صاحب شريعت – صلى الله عليه وسلم – در حفظ دين و سياست دنياست.

امام أبو عبد الله محمد بن علي بن الحسن القَلْعي الشافعي (المتوفى: ۶۳۰هـ) در کتابش می فرماید: أَجمعت الْأمة قاطبة إِلَّا من لَا يعْتد بِخِلَافِهِ على وجوب نصب الإِمَام على الْإِطْلَاق وَإِن اخْتلفُوا فِي أَوْصَافه وشرائطه فَأَقُول نظام أَمر الدّين وَالدُّنْيَا مَقْصُود وَلَا يحصل ذَلِك إِلَّا بِإِمَام مَوْجُود لَو نقل بِوُجُوب الْإِمَامَة لَأَدَّى ذَلِك إِلَى دوَام الِاخْتِلَاف والهرج إِلَى يَوْم الْقِيَامَة لَو لم يكن للنَّاس إِمَام مُطَاع لانثلم شرف الْإِسْلَام وَضاع.[۲]

مفهوم این سخن قلعی الشافعی این است که امت اسلام همگی بر وجود یک امام برای همه مردم اجماع کرده اند برای امور دینی و دنیوی شان و می گوید که اختلاف امت بر نصب امام و خلیفه برای مردم نیست بلکه اختلافشان بر سر اوصاف وشرایط آن است. قلعی شافعی این سخن را در کتابش در بابی می آورد تحت عنوان وجوب امامت(زمینی وشورایی نه آسمانی و منصوص) و احتیاج به سلطان و عدم غنی بودن از آن در همه زمانها.سخن به حد کافی آشکار است .

در این صورت واضح است که از نگاه اهل سنت و جماعت امامی که باید زندگی ما را در دنیا اداره کند رهبر حاکم بر جامعه است.

رهبر شما اگر یک کافر است پس امام شما یک کافر است و شما را به سوی قوانین کفری دعوت می دهد و شما باید در این قوانین از او اطاعت کنی هر چند مخالف دین و مذهب شما باشد اما در دارالاسلام شما تنها زمانی از امام اطاعت می کنی که فرمانش در معصیت الله و مخالف مذهب شما نباشد.

به عنوان مثال: امام کنونی دارالاسلام ایران آیت الله خامنه ای است و ما تنها در ۱۱ مورد مشخص اطاعت خود را مطلقا به او داده ایم و در صدها مورد فقهی دیگر که بر اساس مذهب شیعه ی ۱۲ امامی فتوا داده ما از او اطاعت نمی کنیم بلکه بر اساس مذهب خودمان عمل می کنیم و این امام هم از ما نخواسته که در این موارد از او اطاعت کنیم حتی از مقلدین شیعه ای که دارای مراجع تقلید مختلف هم هستند نخواسته که حتماً در این مسائل از او تقلید کنند . این نعمتی است که در هیچ دارالکفر سکولاری یافت نمی شود.

در دارالکفرهای سکولار که امام عده ای شده اند افراد جامعه باید حتماً از قوانین کفری حاکم بر جامعه اطاعت کنند هر چند مخالف دین و مذهب آنها باشد. 


[۱]  تاریخ ابن خلدون۱/۲۳۴- الناشر: دار الفكر، بيروت.الطبعة: الثانية، ۱۴۰۸ هـ – ۱۹۸۸ م

[۲]  تهذيب الرياسة وترتيب السياسة ۱/۷۴- الناشر: مكتبة المنار – الأردن الزرقاء- بَاب فِي ذكر وجوب الْإِمَامَة والاحتياج إِلَى السُّلْطَان وَعدم الِاسْتِغْنَاء عَنهُ فِي جَمِيع الْأَزْمَان)

چرا ۱۲ امامی؟

چرا ۱۲ امامی؟

 به قلم: خالد هورامی

ممکن است عده ای از فرق معروف به اهل سنت و غیره از خود بپرسند که  12 امامی از کجا امده؟ آیا این از اختراعات انسانهاست یا ریشه ی شرعی دارد؟

بدون شک اکثریت قاطع باورها و تأویلات شیعه (نه روافض و غلات) به منابع اسلامی بر می گردد که ممکن است در پاره ای موارد با فرق دیگر تفاوتهائی داشته باشد .روایتهائی  که به ۱۲ امام اشاره شده است و شیعیان ائمه را تا ۱۲ عدد می دانسته اند نیز از این دسته منابع هستند .

در صحیح بخاری به نقل از جابر بن سمره روایت شده است که پیامبر ج فرمود:«یكون اثنا عشر أمیراً»: «[پس از من] دوازده فرمانروا خواهند بود.» آنگاه عبارتی فرمود که من آن را [به خوبی] نشنیدم. پدرم گفت: پیامبر در آن هنگام فرمود:«كلهم من قریش»: «همه آن‌ها از قریش هستند.»[۱]

در صحیح مسلم به نقل از جابر آمده است که شنیدم پیامبر فرمود:«لایزال الإسلام عزیزاً إلی إثنی عشر خلیفة»: «اسلام همچنان عزیز و محکم برجا خواهد ماند تا اینکه دوازده خلیفه [و جانشین بر سرکار] بیابند.» سپس عبارتی فرمودند که من آن را نفهمیدم. از پدرم پرسیدم: پیامبر ج پس از آن چه فرمودند؟ پدرم پاسخ داد: پیامبر فرمود:«كلهم من قریش»: «همه آن‌ها از قریش خواهند بود.»[۲]

ابوداود این حدیث را چنین روایت کرده است: «لایزال هذا الدین قائماً حتی یكون علیكم إثنا عشر خلیفة كلهم تجتمع علیهم الأمة»: «این دین همچنان برجا خواهد ماند تا زمانی که دوازده خلیفه بر شما حکومت کند، که امت [اسلامی] درباره [خلافت] همه آن‌ها اتفاق و اجماع خواهند داشت.»

در منابع مختلف این حدیث با الفاظ زیر ذکر شده است:

  • «لایزال هذا الأمر صالحاً حتی یكون إثنا عشر أمیراً»[۳]
  • «لایزال هذا الأمر ماضیاً حتی یقوم إثنا عشر أمیراً»[۴]
  • «لایزال هذا الأمر قائماً حتی یمضی إثنا عشر أمیراً»[۵]
  • «إن هذا الدین لایزال عزیزاً إلی إثنی عشر خلیفة»[۶]
  • «لایزال الإسلام عزیزاً إلی إثنی عشر خلیفة»[۷]
  • «لایزال هذا الدین عزیزاً إلی إثنی عشر خلیفة»[۸]
  • «لایزال هذا الدین منیعاً إلی إثنی عشر خلیفةً»[۹]
  • «لایزال هذا الدین عزیزاً أوقال لایزال الناس بخیر[۱۰] إلی إثنی عشر خلیفة»[۱۱]
  • «لایزال هذا الأمر عزیزاً منیعاً ینصرون علی من ناواهم علیه إلی إثنی عشر خلیفة»[۱۲]
  • «لایزال هذا الأمرمواتی أو مقارباً حتی یقوم إثنا عشر خلیفة كلهم من قریش»[۱۳]
  • «لایزال هذا الأمر في مسكة وفی علیاء حتی یملك إثنا عشر من قریش»[۱۴]
  • «لایزال هذا الأمة مستقیم أمرها حتی یكون إثنا عشر خلیفة»[۱۵]
  • «لایزال أمر هذه الأمة هادئاً علی من ناوأها حتی یكون علیكم إثنا عشر أمیرا»[۱۶]
  • «لایزال أمر هذه الأمة ظاهراً حتی یقوم إثنا عشر خلیفة»[۱۷]
  • «لایزال هذا الدین ظاهراً علی من ناوأه لایضره مخالف ولامفارق حتی یمضی من أمّتی إثنا عشر أمیراً كلهم من قریش»[۱۸]
  • «لایزال هذا الأمر ظاهراً علی من ناوأه ولایضره مخالف ولامفارق یمضی إثنا عشر خلیفة من قریش»[۱۹]
  • «لن یزال هذا الدین عزیزاً منیعاً ظاهراً علی من ناوأه لایضره من فارقه أوخالفه حتی یملك إثنا عشر كلهم من قریش»[۲۰]
  • «لایزال أمر هذا الأمّة ظاهراً حتی یقوم إثنا عشر خلیفة»[۲۱]

در این روایتها به خلفاء و امیرانی اشاره شده است که از قریش هستند. و عده ای بر این باورند که تا پایان حکومت این حاکمان یا در سایه حکومت آن‌ها اسلام دارای عزت و افتخار خواهد بود. در منابع شیعیان ۱۲ امامی نیز آمده است:

  • شیخ مفید به نقل از امام جعفر صادق نقل می‌کند که فرمود: «قائم خروج نمی‌کند تا اینکه قبل از او دوازده نفر از بنی‌هاشم که هر کدام مردم را به سوی خود فرامی‌خواند، خارج شوند.»[۲۲]
  • طوسی[۲۳] و مجلسی[۲۴] می‌نویسند: «امام صادق  گفت: «قائم قیام نمی‌کند تا اینکه دوازده تن از بنی‌هاشم که هر یک مردم را به سوی خود فرامی‌خواند خارج شوند.»
  • از امام محمدباقر  به نقل از جابر بن عبدالله انصاری روایت شده است که گفت: بر فاطمه  وارد شدم در حالی که در دستش لوحی بود و در آن نام‌های اوصیا که از فرزندان او بودند نوشته شده بود. من آن‌ها را شمردم دوازده نفر بودند که آخرینشان قائم  بود. سه تن از آن‌ها علی و سه نفر هم محمد نام داشتند.
  • کلینی در (الكافی) با سندی که مجلسی آن را صحیح دانسته است به نقل از أبی هارون به روایت از ابی‌سعید خدری نقل می‌کند که: زمانی که ابوبکر از دنیا رفت و عمر جانشین او شد من حاضر بود. تا اینکه می‌گوید: امیرالمؤمنین  به او گفت: این امت دوازده امام هدایتگر دارد که از نسل پیامبر ج و نسل من هستند. اما جایگاه پیامبر  در بهشت در بهترین و برترین قسمت آن یعنی جنات عدن است. کسانی که با او در این منزل هستند امین دوازده نفر از نسل او هستند که مادر، مادربزرگ و نسلشان نیز همراه آن‌هاست و کسی با آن‌ها در آن شریک نیست.»[۲۵]
  • کلینی از زراره بن اعین روایت می‌کند که از امام باقر شنیدم که گفت: دوازده امام از نسل پیامبر   هستند و همه آن‌ها محدثانی از نسل رسول خدا   و از فرزندان علی هستند. پیامبر   و علی  هم پدرانشان هستند.[۲۶]
  • از امام محمدباقر  روایت شده است که گفت: پیامبر   فرمود: «إنی وإثنی عشر من ولدی وأنت یا علی رزّ الأرض یعنی اوتادها وجبالها، بنا أوتد الله الأرض أن تسیح بأهلها، فإذا ذهب الإثناعشر من ولدی ساخت الأرض بأهلها ولم ینظروا»: «من به همراه تو ای علی و دوازده تن از فرزندانم، کوه‌ها و ستون‌های زمین هستیم، خداوند به وسیله ما زمین را استوار کرده است تا ساکناشن را فرو نبلعد. هرگاه این دوازده تن از فرزندانم بروند زمین ساکنانش را فرو خواهد بلعید و از آن‌ها چیزی باقی نخواهد ماند[۲۷]
  • از ابوسعید به صورت مرفوع از امام محمدباقر  روایت شده است که گفت: پیامبر  فرموده است: «از میان فرزندانم دوازده نقیب وجود دارند که نجیب، محدّث و دارای فهم هستند، آخرینشان قائم است که بر اساس حقیقت قیام می‌کند و همه دنیا را آنگونه که مملو از ظلم شده است پر از عدل و داد می‌کند.»[۲۸]
  • خزار قمی در کفایه الأثر به نقل از انس بن مالک روایت می‌کند: از پیامبر  درباره حواریون حضرت عیسی  سؤال کردم پیامبر ج فرمود: آن‌ها دوازده نفر از برگزیدگان و یاران خاص او بودند … تا اینکه فرمود: امامان پس از من دوازده تن و از نسل علی و فاطمه هستند و آن‌ها حواریان و یاوران من هستند. درود و سلام خداوند بر آن‌ها باد![۲۹]
  • خزار قمی به نقل از جناده بن أبی أمیه روایت می‌کند که گفت: بر حسن بن علی بن ابیطالب  در بیماری وفاتش وارد شدم. تا اینکه به او گفتم: ای مولای من چه شده است چرا خودتان را معالجه نمی‌کنید؟ امام گفت: ای عبدالله مرگ را چگونه معالجه کنم؟ گفتم:إنالله وإنا إلیه راجعون. سپس به سوی من رو کرد و گفت: به خدا قسم این امری است که رسول خدا ج آن را به ما واگذار کرده است که دوازده امام از فرزندان علی و فاطمه آن را به دست خواهند آورد. که همه ما یا مسموم خواهیم شد یا به قتل می‌رسیم.[۳۰]

شیخ حسین مدرسی طباطبایی می گوید: سالیان درازی از انتشار حدیث شریف و بسیار مشهور پیامبر ج که در آن به آمدن ۱۲ خلیفه یا ۱۲ امیر قریش مژده می‌دهد سپری شد و در بعضی از نسخه‌ها آمده بود که پس از آن‌ها هرج و مرج شدیدی مردم را فراخواهد گرفت. اهل سنت از آغاز به این حدیث توجه خاصی کردند و آن را نسل به نسل روایت کردند …  شیعیان به علت اعتقادشان به اینکه سلسله امامت تا پایان دنیا ادامه خواهد داشت توقع داشتند تعداد امامان بسیار بیشتر از این باشد. در حقیقت در هیچکدام از کتاب‌های شیعی که در پایان قرن دوم و قرن سوم تألیف شده‌اند یا کتابهایی که قبل از پایان قرن سوم تألیف شده‌اند و از تحریف مصون مانده‌اند، این نکته ذکر نشده است که این حدیث توجه مؤلفان شیعی را به خود جلب کرده باشد یا هیچ کس از میان آن‌ها گمان نمی‌کرده است که این حدیث به آن‌ها ارتباط دارد. بلکه چنین پیداست که درباره این حدیث مشهور تردید داشته‌اند. … بنی‌نوبخت به این حدیث اشاره نکرده‌اند، همچنین به این حقیقت که امامان دوازده نفرند. حتی سعد بن عبدالله اشعری قمی و ابن قبه در آثارشان که در دسترس همگان است به آن اشاره نکرده‌اند. آن‌ها همگی در پایان قرن سوم و همزمان با غیبت صغری زیسته‌اند، تا اینکه می‌گوید: «از میان مؤلفان شیعه اولین کسی که مسأله دوازده امامی‌بودن را مطرح کردند دو محدّث بزرگ شیعه یعنی علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق) و محمد بن یعقوب کلینی بودند که در سال‌های پایانی غیبت صغری زیسته و در همان دوران هم یعنی سال‌های ۳۲۸ و ۳۲۹ ه‍. از دنیا رفته‌اند. علی بن بابویه قمی در مقدمه کتاب (الإمامه والتبصره) می‌گوید که زمانی که برخی از شیعیان معاصر خود را مشاهده کرد که درباره اصول مذهب حق دچار تردید می‌شوند این کتاب را تألیف کرد که در آن بعضی از احادیثی را گرد آورد که تعداد امامان را دقیقاً مشخص می‌نماید تا شیعیان مطمئن شوند که مذهبشان راه مستقیم است. این درحالی است که کلینی در (الكافی) فصلی را به روایاتی اختصاص داده است که در آن تعداد امامان دوازده نفر ذکر شده است. با این وجود این فصل در قسمت مناسبی از کتاب قرار نگرفته است و گمان می‌رود سال‌ها بعد خودمؤلف آن را به کتاب افزوده است.»[۳۱]

عده ای علمای دوران اموی و حتی عباسی سعی نموده اند که نام خلفای مورد نظر در روایات را به ۱۲ نفربرسانند و سعی نموده اند این تعداد را در دوران خود تکمیل کنند، گویی با این  عجله کردنشان موجب تعجیل در برپایی قیامت شده‌اند. دوران بنی امیه و بنی عباس و قرنها پس از آنها سپری شد اما قیامت برپا نشد و صدها رهبر و شاه مثل همان شاهان اموی و عباسی که انها را خلیفه می دانستند نیز آمدند و رفتند . 

کار این علمای بزرگوار به کار عده ای دیگر از علمای بزرگوار در قرون گذشته می ماند که  سعی کرده اند به تناسب حدیثی درباره تبدیل‌شدن امت اسلامی به ۷۳ فرقه ، مسلمانان همان زمان خود را نیز به ۷۳ فرقه تقسیم کنند. حتی افرادی را می‌یابیم که کتابی با نام (۷۳ فرقه) تألیف کردند.[۳۲] در حالی که با فرض صحت این نظر، بعد از آنها دهها فرقه یدیگر پدید امده اند و از ۷۳ فرقه بیشتر شده اند. این عزیزان هر عالمی که صاحب تفسیریا نظری متفاوت با بقیه علما داشت او را صاحب فرقه‌ای خاص می‌دانستند. عجله ی این عزیزان بدون توجه به مفهوم و پیام حدیث، بیشتر به دلیل شناساندن خود به عنوان همان فرقه ی ناجیه و منحرف دانستن مخالفین بوده است .

 روایت ۱۲ خلیفه و امیر نیز این پیام را با خود می رساند که مردم بی جهت عجله می کنند، در حالی که این حدیث صحیح مسلم را می‌خوانند که پیامبر  فرمود:«لایزال الدین قائماً حتی تقوم الساعة أو یكون علیكم إثنا عشر خلیفة كلهم من قریش.»: «این دین همچنان پابرجا می‌ماند تا اینکه قیامت برپا شود یا دوازده خلیفه که همگی از قریش هستند بر شما حکومت کنند.»

یا فرمود:«إن هذا الأمر لاینقضی حتی یمضی فیهم إثنا عشر خلیفة»: «این دین همچنان پابرجا خواهد ماند تا زمانی که در میانشان ۱۲ خلیفه بیایند [و حکومت کنند.]»

پس حدیث به وضوح بیان می‌کند که دوران خلافت این دوازده تن تا روز قیامت ادامه دارد و کسی که دوران خلافت این دوازده تن را به افرادی در بنی امیه یا بنی عباس و ….محدود می‌کند که سپری شده‌اند و نتیجه‌ای برخلاف مفهوم حدیث از آن برداشت کند، ناآگاهانه به امری برخلاف متن حدیث معتقد است.

فرقه ی شیعه ی ۱۲ امامی بر این باور است که ۱۱ امام و خلیفه آمده اند و رفته اند و تنها مهدی موعود مانده است که با آمدن او و ایجاد صلح و امنیت در سراسر دنیا قیامت بر پا خواهد شد .

اما علمای سایر فرق معروف به اهل سنت یا شیعه به جز امامیه اثناعشریه دیدگاهای دیگری دارند. عده ای چون ابن کثیر بر این باورند که: «مفهوم این حدیث بشارت دادن درباره وجود دوازده خلیفه صالح و نیکوکار است که حق را بر پا خواهند داشت و در میان مردم به عدل و داد حکومت خواهند کرد. این به مفهوم توالی و پشت سرهم آمدن آن‌ها نیست. بلکه چهار تن از آن‌ها خلفای راشدین یعنی ابوبکر، عمر، عثمان و علی  هستند. همین در نظر بعضی از علما بی‌تردید عمر بن عبدالعزیز جزو این دوازده تن است. همچنین برخی از حکام بنی عباس نیز چنین‌اند و بی‌تردید قبل از بر پا شدن حکومت آن‌ها، قیامت فرا نخواهد رسید.

از ظاهر حدیث چنین بر می‌آید که مهدی مورد اشاره و بشارت در احادیث وارده نیز جزو آنهاست.[۳۳]

 عده ای دیگر از آنها بر این باورند که خلفاء و امرائی که منظور حدیث است ۴ نفر آنها خلفای راشدین هستند و بقیه هنوز نیامده اند . چون پس از امام علی علیه اسلام ما شاهد حکومت به سبک شورائی و اسلامی آن نبوده ایم و ممکن است در فاصله های زمانی مختلفی این خلفاء و امراء بر اثر اجماع عمومی ناشی از شورای اولی الامر مسلمین بیایند.

  پیامبر فرمود:«تكون النبوّة فیكم ما شاءالله ان تكون ثم یرفعها الله – تعالی -، ثم تكون خلافة علی منهاج النبوة ما شاء الله أن تكون ثم یرفعها الله – تعالی – ثم تكون ملكا عاضاً، فتكون ما شاءالله أن تكون ثم یرفعها الله – تعالی – ثم تكون ملكاً جبریة فیكون ما شاء الله أن یكون ثم یرفعها الله – تعالی – ثم تكون خلافة علی منهاج النبوّة.»: «پیامبری تا زمانی که خداوند بخواهد در میان شما خواهد بود. سپس خداوند آن را به پایان خواهد رساند. پس از آن خلافتی براساس روش پیامبری خواهد بود تا آن زمان که خداوند بخواهد. سپس آن را نیز به پایان خواهد رساند. سپس حکومتی مقتدر بر سر کار خواهد بود. سپس خداوند بساط آن را بر خواهد چید. پس از آن حکومتی استبدادی خواهد بود و تا زمای که خداوند اراده کند ادامه خواهد داشت سپس خداوند به دوره حکومت آن نیز پایان خواهد داد. سپس حکومتی براساس روش پیامبران، بر سر کار خواهد آمد.»[۳۴]

 در این دوران مختلفی که در حدیث بیان شده به مرحله ای تحت عنوان «خلافت براساس روش پیامبران» اشاره شده که ممکن است دارای چندین خلیفه باشد .

در هر صورت باید روشن شده باشد که ۱۲ امامی شدن امری ابداعی و خارج از شریعت نیست بلکه تأویل و اجتهادی از روایات و منابع شرعی می باشد که عده ای چنین تاویلی را قبول دارند و دسته ای قبول ندارند.  


[۱] بخاری در کتاب الأحکام باب استخلاف حدیث شماره ۷۲۲۳ آن را روایت کرده است.

[۲] مسلم را در صحیح خود کتاب الإمارة، باب الناس تبع لقریش والخلافة في قریش، حدیث شماره ۱۸۲۱٫

[۳] مسند احمد حدیث شماره (۲۰۹۶۰)، شعیب بن أرونؤوط گفته است: اسناد آن به شرط صحیحن صحیح است.

[۴] مسند احمد حدیث شماره (۲۰۹۶۱) شعیب بن أرنؤوط گفته است: اسناد آن به شرط صحیحین صحیح است.

[۵]المعجم الكبیر، ج ۲، ص ۱۹۷، حدیث شماره (۱۸۰۱).

[۶] مسند احمد، حدیث شماره (۲۰۹۰۹). شعیب ارنؤوط می‌گوید: بنا به شرط مسلم، این حدیث صحیح است و رجال آن مورد اعتماد و ثقه و همان رجال شیخین هستند به جز داود که فقط جزو راویان مسلم است.

[۷] مسند احمد حدیث شماره (۲۰۸۷۰). شعیب ارنؤوط می‌گوید: حدیث صحیحی است و این اسناد به علت وجود (سماک)، حسن است. در المعجم الكبیر طبرانی، ج ۲، ص ۱۹۵ حدیث شماره (۱۷۹۲) آمده و به جای عبارت آخر حدیث لفظ «اثنی عشر خلیفه» ذکر شده است.

[۸] ابوداود در کتاب (الفتن) حدیث شماره (۴۲۸۰) آن را روایت کرده است و آلبانی آن را صحیح می‌داند.

[۹] مسلم در کتاب (الإماره) باب الناس تبع لقریش و الخلافة فی قریش، حدیث شماره ۱۸۲٫

[۱۰] این تردید از سوی ابن عبدالصمد است که یکی از راویان حدیث بوده است.

[۱۱]مسند احمد، حدیث شماره (۲۰۹۶۲)، شعیب ارنؤوط می‌گوید: اسناد آن براساس شرط مسلم صحیح است و رجال ثقه و مورد اعتماد آن همان راویان شیخین هستند با این تفاوت که ابوجعفر رازی فقط راوی مسلم است.

[۱۲] مسند احمد، حدیث شماره (۲۰۹۶۴) شعیب ارنؤوط می‌گوید: اسناد آن به شرط شیخین، صحیح است.

[۱۳] مسند احمد، حدیث شماره (۲۱۰۷۱) شعیب ارنؤوط می‌گوید: این حدیث صحیح است.

[۱۴] معجم أوسط، ج ۲، ص ۱۱۵، حدیث شماره ۱۴۳۰٫

[۱۵] معجم کبیر، ج ۲، ص ۱۹۶، حدیث شماره ۱۷۹۸٫

[۱۶] معجم کبیر، ج ۲، ص ۱۹۷، حدیث شماره ۱۸۰۰٫

[۱۷] المستدرک، ج ۳، ص ۷۱۵، حدیث شماره ۶۵۸۶٫

[۱۸] مسند احمد، حدیث شماره (۲۰۸۷۳) شعیب ارنؤوط می‌گوید: این حدیث به علت ضعف مجالد، ضعیف است.

[۱۹] معجم‌ کبیر، طبرانی، ج ۲، ص ۱۹۶، حدیث شماره (۱۷۹۶).

[۲۰] مسند احمد، حدیث شماره (۲۰۹۴۳)، شعیب ارنؤوط می‌گوید: این حدیث به علت ضعف مجالد ضعیف است.

[۲۱] المستدرک، ج ۳، ص ۷۱۵، حدیث شماره (۶۵۸۶).

[۲۲]  الإرشاد ، ج ۲، ص ۳۷۲

[۲۳] (الغیبه)، ص ۴۳۷

[۲۴] در ج ۵۲، ص ۲۰۹ بحار الأنوار

[۲۵]اصول کافی، ج ۱، ص ۵۳۲ و ۵۳۲، کتاب الحجة، باب آنچه درباره امامان دوازده‌گانه و نص بر آن‌ها آمده است، حدیث شماره (۸) و الغیبة طوسی، ص ۱۵۳ و ۱۵۴٫

[۲۶] اصول کافی، ج ۱، ص ۵۳۱، کتاب الحجة، باب (ما جاء في الإثنی عشرو النص علیهم)، حدیث شماره (۷) و (۱۴).

[۲۷] اصول كافی، ج ۱، ص ۵۳۴،كتاب الحجة، باب ما جاء في الإثنی عشر والنص علیهم، حدیث شماره ۱۷٫

[۲۸] اصول كافی، ج ۱، ص۵۳۴،كتاب الحجة، باب ما جاء في الإثنی عشر والنص علیهم، حدیث شماره ۱۸٫

[۲۹]كفایة الأثر، ص ۶۸-۶۹٫

[۳۰]منهاج الصالحین، وحید خراسانی، ج ۱، ص ۳۴۱، مبحث شهادت امام حسن به نقل از كفایة الأثر خزار قمی، ص ۲۲۷٫

[۳۱]تطور المبانی الفكریة للتشیع في القرون الثلاثة الأولی، ص ۱۵۶، ۱۶۲٫

[۳۲] از جمله آن‌ها ابومحمد یمنی از علمای قرن چهارم هجری بود که فرقه‌های موردنظر حدیث را براساس نام فرقه‌های معاصر خود تعیین کرده بود!

[۳۳] تفسیر ابن کثیر، ج ۲ ص ۳۴

[۳۴] مسند احمد، حدیث شماره ۱۸۴۳۰ شعیب ارنؤوط می‌گوید: اسناد آن (حسن) است.

روهینگیا، میانمار، بیش از ۲۰۰ مسلمان که بسیاری از آنها زنان و کودکان هستند در حمله پهپادی و توپخانه شبه نظامیان سکولار حکومت میانمار در ایالت راخین میانمار به شهادت رسیدند.

در سال ۲۰۲۱ در چنین روزی مارشال دوستم مرتد اظهار داشت که متعهد هستم به از بین بردن طالبان

در سال ۲۰۲۱ در چنین روزی مارشال دوستم مرتد اظهار داشت که متعهد هستم به از بین بردن طالبان

دوستم از جنایتکاران مرتد و سابقه دار افغانستان در مصاحبه خود در سال ۲۰۲۰ با یکی از رسانه ها گفت “من سالها پیش این وضعیت را پیش بینی کرده بودم. اکنون که چنین وضعیتی پیش آمده، اینجا خانه ما است من در آنجا بزرگ شده ام. افتخار می کنم در آنجا کشته و شهید شوم!”

دوستم در این روز از نیروهای مرتد امنیتی افغانستان خواست تسلیم طالبان نشوند اما خودش شبانه از کشور گریخت و نیروهای خائن و ترسوی مرتد امنیتی خود را تنها گذاشت.

این درحالیست که امروزه او و دیگر مقامات پیشین با چنین روسیاهی، قصد بازگشت به کشور را دارند و مجدد از مردم می خواهند که با طالبان بجنگند

سال ۲۰۲۱ در چنین روزی باز لندغران ۵شیری میگفتین بیرغ طالب د پنجشیر بالا نمیشه تا یک فرد پنجشیری زنده باشه؟

حکومت کافر و سکولار کانادا دو میلیون و دوصد هزار دالر امریکایی برای ا.ا.افغانستان کمک کرد

حکومت کافر و سکولار کانادا دو میلیون و دوصد هزار دالر امریکایی برای ا.ا.افغانستان کمک کرد

دفتر سازمان ملل برای هماهنگی امور بشردوستانه (اوچا) در افغانستان امروز (چهارشنبه، ۱۷اسد)، از کمک دومیلیون ودوصد هزار دالر امریکایی کشورکانادا به افغانستان خبر داده است.

این دفتر در صفحه ایکس‌ خود نگاشته است که، کانادا برای سال روان میلادی دو میلیون و دوصد هزار دالر امریکایی را به افغانستان کمک کرده است.

با این کمک، از سال ۲۰۱۹، تمام کمک‌های نقدی کانادا به صندوق کمک‌های بشردوستانه افغانستان به ۱۵.۸ میلیون دالر کانادایی رسیده‌است.