نگرش اصولی و مبنائی ا.ا.افغانستان نسبت به  تشیع و برخورد با متخلفین از این چوکات

نگرش اصولی و مبنائی ا.ا.افغانستان نسبت به  تشیع و برخورد با متخلفین از این چوکات

به قلم: فضل احمد هراتی

اسلام نزد حنفی ها و سایر اهل سنت یعنی: الْإِسْلَامُ أَنْ تَشْهَدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَتُقِيمَ الصَّلَاةَ وَتُؤْتِيَ الزَّكَاةَ وَتَصُومَ رَمَضَانَ وَتَحُجَّ الْبَيْتَ إِنْ اسْتَطَعْتَ إِلَيْهِ سَبِيلًا. اسلام عبارت است از اينكه گواهي دهي و يقيين داشته باشي معبودي بحق جز خداي يكتا نيست و آنكه محمد فرستاده خداست و نماز برپا داري و زكات بدهي و روزه رمضان را بگيري و اگر توانايي انجام حج را داري آن را بجاي آوري (مسلم۸)

ایمان نزد حنفی ها و تمام مذاهب دیگر اهل سنت یعنی: أَنْ تُؤْمِنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَتُؤْمِنَ بِالْقَدَرِ خَيْرِهِ وَشَرِّهِ. ايمان بياوري به يگانگي خدا، ایمان بیاوری به ملائكه، كتابهاي آسماني، پيامبران، روز قيامت و قضا و قدر به خير و شر آن.(مسلم۸)

همچنین علامه مفتی کفایت االله دهلوي رحمه الله در کتاب « تعلیم الاسلام، بر اساس فقه مذهب حنفی» می گوید: ” نام مذهب مسلمانها اسلام است و اسلام به ما می آموزد که: «االله» یگانه است و فقط او شایسته و سزاوار بندگی است، حضرت محمدصلی الله علیه وسلم  بنده خدا و فرستاده اوست، قرآن مجید کتاب و قانون الهی است، اسلام دین بر حق و راست است.کلمه اسلام  « لاَ‌ اِلهَ‌ اِ‌لاَّ‌ اُلله‌ مُحَمَّدٌ‌ رَسُولُ‌ اللهِ» است وکلمه شهادت « اَشهَدُ‌ اَن‌ لَّا اِلهَ‌ اِلاَّ ا‌للهُ وَ‌اَشهَدُ‌ اَنَّ‌ مُحَمَّدً‌ا عَبدُهُ‌ وَ‌رَسُولُهُ» است.

ايمان‌ مجمل‌ یعنی: أَمَنتُ‌ بِاللهِ‌ كَمَا هُوَ‌ بِاَسمَائِه‌ وَ‌صِفَاتِه‌ وَ‌قَبِلتُ‌ جَمِيعَ‌ اَحكَامِهِ.  به‌ ذات‌ يگانه‌ الله، ايمان‌ آوردم‌ چنان‌ كه‌ با نامها و صفات‌ خويش‌ موسوم‌ است‌ و تمام‌ احكام‌ و دستورهاي‌ او را پذيرفتم.ايمان‌ مُفصَّل‌ یعنی: أَ‌مَنتُ‌ بِاِ‌لله وَمَلآئِكَتِهِ ‌وَ‌كُتُبِهِ‌ وَ‌رُسُلِه‌ وَ‌اليَومِ‌ الآخِرِ وَ‌القدرِ‌ خَيرِهِ‌ وَ‌شَرِّهِ‌ مِنَ‌ اِ‌لله تَعَالي‌ وَ‌البَعثِ‌ بَعدَ‌المَوتِ. به‌ خدا و فرشتگان‌ و كتاب‌هاي‌ آسماني‌ و پيامبران‌ و روز قيامت‌ ايمان‌ آوردم. نيز بر آنچه‌ در تقدير از خوبيها و بديها نوشته‌ شده‌ است‌ و بر زندگي‌ پس‌ از مرگ‌ ايمان‌ آوردم.”

ا.ا.افغانستان که مذهب امام ابوحنیفه را نمایندگی می کند چنین نگرشی در مورد اسلام و ایمان دارد و بر این اساس، تمام این ارکان به صورت مطلق به شیعه ۱۲ امامی صدق می کند و شیعه هم در نظر ا.ا.افغانستان مسلمانی است مثل سایر مذاهب اسلامی.

این چهارچوب، نگرش  ا.ا.افغانستان به تمام مسلمین از جمله تشیع است به همین دلیل انس حقانی در ۵ جدی(دی) ۱۴۰۰ در کابل اعلام کرد: “امروز در افغانستان شیعیان و سنی ها با هم برادرانه زندگی می کنند و حکومت به هیچ فرد و یا گروهی اجازه برهم زدن این اتحاد را نمی دهد و عملکردهای خودسرانه ی عده ای مطابق با پالیسی دولت اسلامی ما نیست.”

مسئولین حکومتی و برادران شیعه ی ما در ایران هم بدانند که ا.ا.افغانستان این است و کسی به آنها آدرس غلط ندهد؛ مسئولین حکومتی ا.ا.افغانستان متوجه هستند که اگر فرد معینی در گذشته و حال از شیعیان مرتکب توهین و یا معتقد به تحریف قرآن و خیانت به مسلمین و سایر انحرافات شده باشد، این تنها یک فرد معین است و با کل مذهب فرق دارد؛ چون با چشم سر قادیانی ها  و سیفی های بریلوی و احمد مسعود و امرالله صالح و بسم الله خان و دوستُم و عطا محمد نور و صدها خائن دیگر از میان افغانهای حنفی مذهب را می بینند و این گروهها و افراد معین با کل مذهب حنفی فرق دارند.

حالا کسی چون عبدالحمید خراسانی پیدا می شود و همه ی این اصول و چارچوبهای ا.ا.افغانستان را زیر سوال می برد و از چوکات ا.ا.افغانستان خارج می شود، و همه می دانیم که ا.ا.افغانستان در مورد اصول خودش با کسی شوخی ندارد به همین دلیل با عبدالحمید خراسانی برخورد کرد تا امثال عبدالحمیدها آگاه شوند که مبنا و اصول و چارچوب ا.ا.افغانستان در برخورد با تشیع ثابت و واضح است و هر کسی این مبنا و چوکات را رعایت نکند برای خودش مشکل قطعی درست کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *