از کشتارگاه قلعه در افغانستان تا کشتارگاه فرقه های مختلف در سوریه
به قلم: مجاهد مهاجر
مجاهدین مخلصی که تنها برای رضای الله حاضرند که به میدانهای جهاد بروند زیاد هستند اما متفرق و سرگردان و هنوز به این درجه از رشد منهجی نرسیده اند که باید اهل جماعت شوند آنهم در اولین دارالاسلامی که تشکیل شده است.
این مجاهدین در سراسر دنیا پراکنده هستند و تنها دنبال راهی برای جهاد می گردند، در زیر به ذکر داستانی از وليد الحاج (مجاهد و زندانی آزاد شده از گوانتانامو) می پردازیم که حکم الله در مورد این مجاهدین صادق را نشان می دهد. ولید می گوید:
در طول زندگی ام چند اقدام قهرمانانه و شجاعانه را دیده ام که هرگز فراموش نمی کنم، از جمله ی آنان حوادث کشتارگاه «قلعه» در افغانستان است:
وقتی در محاصره تیر و رگبار و آتش دشمن بودیم، پشت به برادران کردم و لباسم را بالا زدم تا ببینند اگر ترکش یا گلوله ای قابل دیدن بر پشتم هست آن را بیرون بیاورند و در خیال خود چنین فکر می کردم که هیچکدامشان به اندازه من زخمی نشده اند.
تا اینکه یکی از برادران اهل مغرب که به نجیب مغربی مشهور بود را در حالی دیدم که بازوی راستش که خورد و زخمی شده بود و فقط بر پاره پوستی وصل بود را در دست دیگر داشته و دنبال چاقو یا شیشه یا هر چیز تیز دیگری می گشت تا بتوانند با آن دستش را از تنش جدا کند.
بعد از کمی جست و جو که نتوانست چیزی پیدا کند، آن را زیر پا گذاشته و با تمام توان روی آن فشار می آورد که از آن خلاصی یابد.
اما موفق به این کار نشد، برای همین به برادران دیگر روی آورده و از آنان خواست تا آن را برایش قطع کنند، در همین حال و احوال یک جنگنده آمریکایی ما را بمباران کرد و هر کس به خود و کار مربوط به خود مشغول شده و مجالی برای قطع کردن دستش فراهم نشد. و همین واقعه نیز به نفع او تمام شد.
مدت ها بعد او را در گوانتانامو دوباره دیدم، و دیدم که دستش هنوز سر جایش است و کمی بهتر شده است. بعدها که از آنجا آزاد شده و به کشورش بازگشت به بیمارستان رفته و تحت عملیات جراحی قرار گرفت و سلامتی دستش را باز یافت .. سبحان الله
او چیزی می خواست و خداوند متعال برای او چیز دیگری می خواست.
سال ها بعد به شام هجرت کرد و به یار و یاورش در زندان گوانتانامو پیوست که آن موقع عضو جماعت «حرکة الشام الإسلام» بود. و همانجا به آرزوی همیشگی اش رسید و شهید شد. از خداوند متعال خواهانم که او را مورد رحمت و مغفرت خویش قرار داده و جایگاهش را در فردوس اعلی قرار دهد.
ما نیز از الله تعالی می خواهیم که با این مجاهدین بر اساس نیاتشان معامله کند، اما مومنین هم باید به خود بیایند و دست از تفرق و چند دستگی بردارند و اهل جماعت شوند.
هم اکنون خروجی آنهمه کشت و کشتار در شام این شده که عده ای از آنها به اوکراین رفتند تا زیر پرچم اوکراین با روسیه بجنگند و بقیه ی آنها هم چون دارودسته ی جولانی به صورت واگنرهای ناتو از کانال حکومت سکولار و مرتد ترکیه در آمده اند.
سید قطب تقبله الله می گفت: نباید ثمره ی خون ما را دشمنان دین برداشت کنند، باید آگاهانه وارد میدانهای جهاد شویم و بدانیم که باذن الله اگر تمکین پیدا کردیم شریعت الله و ادامه ی مسیر جهاد جهت آزاد سازی سرزمینهای اشغال شده ی مسلمین و بیرون راندن اشغالگران خارجی حاکم می شود یا جاهلیت در لباس دیگری؟