امام مورد نظر اهل سنت و جماعت کیست؟
به قلم: خالد هورامی
ابن خلدون در مورد امام که با لفظ رهبر یا خلیفه یا امیرالمومنین نیز نام برده شده است می گوید: الخلافة نيابة عن صاحب الشّرع في حفظ الدّين وسياسة الدّنيا.[۱] خلافت، جانشينی از صاحب شريعت – صلى الله عليه وسلم – در حفظ دين و سياست دنياست.
امام أبو عبد الله محمد بن علي بن الحسن القَلْعي الشافعي (المتوفى: ۶۳۰هـ) در کتابش می فرماید: أَجمعت الْأمة قاطبة إِلَّا من لَا يعْتد بِخِلَافِهِ على وجوب نصب الإِمَام على الْإِطْلَاق وَإِن اخْتلفُوا فِي أَوْصَافه وشرائطه فَأَقُول نظام أَمر الدّين وَالدُّنْيَا مَقْصُود وَلَا يحصل ذَلِك إِلَّا بِإِمَام مَوْجُود لَو نقل بِوُجُوب الْإِمَامَة لَأَدَّى ذَلِك إِلَى دوَام الِاخْتِلَاف والهرج إِلَى يَوْم الْقِيَامَة لَو لم يكن للنَّاس إِمَام مُطَاع لانثلم شرف الْإِسْلَام وَضاع.[۲]
مفهوم این سخن قلعی الشافعی این است که امت اسلام همگی بر وجود یک امام برای همه مردم اجماع کرده اند برای امور دینی و دنیوی شان و می گوید که اختلاف امت بر نصب امام و خلیفه برای مردم نیست بلکه اختلافشان بر سر اوصاف وشرایط آن است. قلعی شافعی این سخن را در کتابش در بابی می آورد تحت عنوان وجوب امامت(زمینی وشورایی نه آسمانی و منصوص) و احتیاج به سلطان و عدم غنی بودن از آن در همه زمانها.سخن به حد کافی آشکار است .
در این صورت واضح است که از نگاه اهل سنت و جماعت امامی که باید زندگی ما را در دنیا اداره کند رهبر حاکم بر دارالاسلام است.
رهبر شما اگر یک کافر است پس امام شما یک کافر است و شما را به سوی قوانین کفری و آتش جهنم دعوت می دهد و شما باید در این قوانین از او اطاعت کنی هر چند مخالف دین و مذهب شما باشد: وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنصَرُونَ ﴿ القصص : ۴۱﴾
اما در دارالاسلام، این امام به سوی قوانین الله دعوت می دهد هر چند مذهبش با مذهب شما مخالف باشد و شما تنها زمانی از امام اطاعت می کنی که فرمانش در معصیت الله و مخالف مذهب شما نباشد: وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا ۖ وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ ﴿ السجدة: ۲۴﴾
به عنوان مثال: امام کنونی دارالاسلام ایران آیت الله خامنه ای است و ما تنها در ۱۱ مورد مشخص اطاعت خود را مطلقا به او داده ایم و در صدها مورد فقهی دیگر که بر اساس مذهب شیعه ی ۱۲ امامی فتوا داده ما از او اطاعت نمی کنیم بلکه بر اساس مذهب خودمان عمل می کنیم و این امام هم از ما نخواسته که در این موارد از او اطاعت کنیم حتی از مقلدین شیعه ای که دارای مراجع تقلید مختلف هم هستند نخواسته که حتماً در این مسائل از او تقلید کنند . این نعمتی است که در هیچ دارالکفر سکولاری یافت نمی شود.
در دارالکفرهای سکولار که امام عده ای شده اند افراد جامعه باید حتماً از قوانین کفری حاکم بر جامعه اطاعت کنند هر چند مخالف دین و مذهب آنها باشد.
[۱] تاریخ ابن خلدون۱/۲۳۴- الناشر: دار الفكر، بيروت.الطبعة: الثانية، ۱۴۰۸ هـ – ۱۹۸۸ م
[۲] تهذيب الرياسة وترتيب السياسة ۱/۷۴- الناشر: مكتبة المنار – الأردن الزرقاء- بَاب فِي ذكر وجوب الْإِمَامَة والاحتياج إِلَى السُّلْطَان وَعدم الِاسْتِغْنَاء عَنهُ فِي جَمِيع الْأَزْمَان)