علت سرگردانی ابومحمد مقدسی و نجدیت در تکفیر مشرکین و اصل دین
به قلم: ابوعبدالله موکریانی
آنچه باعث ورود انسان و جن به اسلام می شود شهادت به وحدانیت الله (ایمان به الله) و کفر به طاغوت یا ترک عبادت غیر الله است که مجموعاً می شود «توحید» و توحید اصل دین است.
رسالت تمام پیامبران هم، ایمان به الله و کفر به طاغوت بوده است: وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ (نحل/۳۶)
و الله تعالی می فرماید: فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ (بقره/۲۵۶) بنابراین کسی که به طاغوت کفر کند و به الله ایمان بیاورد ، به محکمترین دستاویز درآویخته است (و او را از سقوط و هلاکت میرهاند و ) اصلاً گسستن ندارد.
کفر به طاغوت یعنی کفر به کفار؛ چون هر جا در قرآن و احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم اسمی از طاغوت آمده یعنی کافر؛ و بعد از شیطان و در میان انسانها کفار اصلی پنج دسته هستند: الَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَىٰ وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (حج/۱۷) ۱- یهودی ها ۲- صابئین ۳- نصارا ۴- مجوس ۵- مشرکین
محمد سيد طنطاوي در تفسیر خودش«الوسيط للقرآن الكريم» در تفسیر این آیه می گوید: در این آیه ی کریمه، قرآن از ۶ فرقه از مردم برای ما سخن می گوید و طنطاوی توضیحاتی هم در مورد هر یک ارائه می دهد: ۱- فرقه ی اولی: فرقه ی الَّذِينَ آمَنُوا است: و مراد از آنها کسانی هستند که به نبی صلی الله علیه وسلم ایمان آورده و او را تصدیق کرده و از او تبعیت کرده اند. ۲- فرقه ی دوم هم « الَّذِينَ هَادُوا » یهودی ها هستند ۳- فرقه ی سوم هم « الصَّابِئِينَ » هستند ۴- فرقه ی چهارم هم « النَّصَارَىٰ » هستند، ۵- فرقه ی پنجم هم « الْمَجُوسَ» هستند. ۶- وأما الفرقة السادسة والأخيرة فهى فرقة الَّذِينَ أشْرَكُوا. والمشهور أنهم عَبَدَةِ الأصْنامِ و الْأَوْثَان . فرقه ی ششم و آخری فرقه ی مشرکین هستند. و مشهور این است که این مشرکین عبادت کنندگان اصنام و اوثان هستند.
پس مشرکین دسته ای از کفار اصلی هستند مثل فرعون و نمرود و ابوجهل و ابولهب و هامان و امثالهم و «كَفَرْنَا بِكُمْ» یعنی : به شما کافر شدهایم….. و به معنای «کفّرناکم» نیست . چون الله تعالی آنها را تکفیر کرده و الله تعالی آنها را کافر نامیده نه ما . و هر کسی که از طاغوت اجتناب و دوری کند و آن را رد کند و عبادتش را انکار کند، در این صورت به آن کافر شده است.
الله تعالی این ۵ دسته از کفار اصلی را تکفیر کرده، نیازی به تکفیر من و شما نیست. فقط مانده ما به آنها کفر بورزیم.
الله تعالی در جاهای مختلفی این کفار مشرک را به همراه سایر کفار تکفیر کرده است به عنوان مثال می فرماید: لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ (بینه/۱)
پس کافر دانستن کفاری که الله آنها را کافر دانسته و کفر به این کفار شرط ورود به اسلام و ایمان به الله است.
مشکل نجدیت این است که اصطلاح مشرک و مشرکین را از لحاظ «لغوی» فهمیده و مفهوم «شرعی» این اصطلاح را کنار گذاشته است به همین دلیل:
- گاه مشرکین را از کفار جدا می کنند و حتی مشرکین را در ربوبیت موحد می دانند
- گاه تمام کفار را مشرک می دانند
- گاه مسلمانانی که توحید را مثل آنها قبول ندارند یا دارای خطاها و بدعتهایی هستند را مشرک می نامند و می گویند کسی که این مسلمین را تکفیر نکند خودش کافر می شود و به ناحق اکثریت مطلق مسلمین را تکفیر می کنند
- گاه …
تمام این انحرافات نجدیت به این برمی گردد که معنی لغوی «مشرک و مشرکین» را گرفته و معنی شرعی آنرا رها کرده است.
تمام جنایات فرقه ی نجدی دوله (داعش) نسبت به نصرانی های آفریقا و مکانهای مذهبی آنها و نسبت به مسلمین مخالف خودش به برداشت غلط او از این اصطلاح شرعی و تکفیر نابجای مسلمین برمی گردد.
ابومحمد مقدسی هم به عنوان یکی از قلم به دستان نجدیت در همین اشتباه افتاده است.