علت گرایش تحصیلکرده های دانشگاهی و بخصوص مهندسین به جریان بیداری اسلامی و جهاد بر علیه آمریکا و مزدوران آنها (۲)
ارائه دهنده: براهندک بلوچ
محمد عطا، یکی از هواپیماربایان در یازده سپتامبر، مهندس معمار بود؛ دو نفر از سه بنیانگذار گروه لشکر طیبه در پاکستان اساتید دانشکده مهندسی لاهور بودند. حزبالله لبنان هم پر از مهندس است. جهادالبنا (جهاد سازندگی) یکی از شاخههای حزبالله که پس از جنگ در سال ۲۰۰۶، به بازسازی خرابههای جنگ مشغول است، بیش از ده هزار مهندس دارد (اشاره نویسنده به حزبالله در حالی است که حتی اروپا هم حزبالله را یک گروه تروریستی نمیداند).
این مسأله در سال ۲۰۰۹ در یک مقاله مورد توجه دیگو گامبتا، استاد جامعهشناسی دانشگاه اکسفورد و استفن هرتوگ، استاد علوم سیاسی مدرسه اقتصاد لندن قرار گرفته است. بر پایه تحقیق آنها، شمار مهندسین در گروههای خشن (نویسنده غربی، گروههای مقاومت را هم در این گروه قرار داده است) در کشورهای اسلامی سه تا چهار برابر میزان معمول با توجه به تعداد و نسبت دانشجویان است. از بین وضعیت ۴۰۴ نفر از اعضای این گروهها، سوابق تحصیلی ۱۷۸ نفر بررسی شده و ۷۸ نفر یعنی ۴۴ درصد آنها مهندس و در مجموع ۵۶. ۷ درصد فارغالتحصیل رشتههای مهندسی، پزشکی و علوم طبیعی بودند.
بنا به گفته محققین، این پدیده خاص کشورهای اسلامی است و برای نمونه در گروههای اروپایی و یا چریکهای آمریکای جنوبی صادق نیست. از نظر آنها این پدیده باید به تمایل برای رسیدن به پاسخهای نهایی و روشن مرتبط باشد. مهندسها به مسائلی میپردازند که پاسخ روشنی دارند، نه مانند برخی علوم دیگر که برای مسائل جواب قطعی ندارند و شاید بخشی از یک جواب درست باشد و بخشی دیگر نه. این نگرش مهندسها به کامل بودن یک جواب و مشخص بودن راه درست با عقاید سیاسی غیرقابل تغییر در خاورمیانه هماهنگ است. به نظر این محققین، مهندسین نسبت به بقیه جامعه در مورد عقاید خود محافظه کارترند و میانه خوبی با کثرتگرایی ندارند و طرفدار یک جامعه منظم یک شکل هستند.
مهندسین یک ویژگی دیگر هم دارند. از نظر اجتماعی مهندسین در کشوری مانند مصر در دهه ۱۹۷۰ با علاقه و تلاش زیاد مهندسی خواندهاند تا به کار مناسبی دست پیدا کنند. اما این نسل بسیار باسواد با کشوری مواجه شدهاند که هیچ چیز سر جای خودش نیست و آنها با عصبانیت تصمیم گرفتهاند که نظم (و عدالت) را برقرار سازند.
البته نظریات مطرح از سوی این دو محقق با چالشهایی هم مواجه است. ایراد مطرح نخست این است که جنبههایی از کار تروریست بودن! مثل سیم و فیوز بمب را طراحی کردن با کار مهندسی متناسبتر است و به این خاطر ممکن است، شانس تروریست شدن مهندسها بیشتر باشد، ولی این دو محقق استدلال میکنند که تنها عده کمی به کارهای فنی مشغولند ولی مهندسین کارهای مدیریتی سازمانها را هم به دست گرفتهاند و این مدیران ارتباط چندانی با کارهای عملیاتی روزمره ندارند.
یک چالش مهم دیگر به نظریه مطرح این است که نمیتواند به خوبی چگونگی تبدیل شدن یک مهندس به یک تروریست را پاسخ دهد، پاسخ فوری محققین حلقه ارتباطی بین پافشاری مهندسین بر افکار خود و نارضایتی آنها از وضعیت اجتماع است. در همین حلقه است که تروریست (گاهی کلمه مبارز درستتر خواهد بود) به وجود میآید.
احتمالا خالد شیخ محمد هم پس از صدها بار شکنجه غرق مصنوعی در زندانی در رومانی تلاش داشته، جایی از این دنیای بینظم را منظم کند.
ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ میفرماید: ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟﯽ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ می دهد؛ﭼﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ؛ﻭ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ؛ﻟﯿﮑﻦ ” ﺍﯾﻤـــﺎﻥ” ﺭﺍ نمی دهد، ﺟﺰ ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭستشان ﺩﺍﺭﺩ. ﭘﺲ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﻟﻠﻪ ، ﺑﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﻭﯼ “ﺍﯾﻤﺎﻥ” ﺭﺍ ﻋﻄﺎﺀ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ.[۱]
[۱] ﻣﺼﻨﻒ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﯽ ﺷﯿﺒﻪ ۷/۱۰۵