اتحاد سنی های آمریکائی و شیعیان لندنی در سوریه

اتحاد سنی های آمریکائی و شیعیان لندنی در سوریه

به قلم: ابوخالد کُردستانی

سنی آمریکائی یا همان اسلام آمریکائی، معجونی از اسلام و لیبرالیسم است که در راستای اهداف آمریکا و متحدینش در حرکت است.

این معجون، در مسائل فردی و شخصی مسلمین را آزاد می گذارد، و در بسیاری موارد زمینه را برای مشغول کردن مسلمین به مسلمین بر سر مسائل اختلافی فراهم می کند اما به مسلمین اجازه نمی دهد که در مسائل مهمی چون حاکمیت و اجرای قوانین شریعت الله و جهاد با اشغالگران صحبتی داشته باشند.

این اسلام آمریکائی در دو شکل خودش را نشان داده است:

  1. سلفیت آل سعود
  2. اخوان الشیاطین ( شاخه انحرافی و سکولار زده و لیبرال جریان مبارک اخوان المسلمین)

هم اکنون این اسلام آمریکائی بر سوریه حاکم شده است.

تشیع انگلیسی هم که در امثال صادق شیرازی و یاسر الخبیث و شیطان یاری و دهها شبکه ی ماهواره ای متعلق به اینها خودش را نشان داده است، همان شیعیان غلاتی هستند که مورد نفرین ائمه ی بزرگوار شیعه و بزرگان اهل علم شیعه بوده اند که امروزه همان نقش سنی های آمریکائی را برای انگلیس و آمریکا بازی می کنند.

یعنی این شیعیان انگلیسی هم بزرگترین شگردشان ۱- دامن زدن به خرافات میان تشیع و۲-  تولید جنگ مذهبی با سنی ها و ۳- سازگار شدن با تمام کفار انگلیسی و آمریکائی و غیره و ۴- دشمنی با تمام کسانی است که با این کفار در حال جنگ باشند چه ایران شیعه مذهب باشد یا هر گروه سنی مذهبی.

نکته ی جالب این است زمانی که سنی های آمریکائی بر دمشق و بخشهای زیادی از آن تسلط پیدا کردند به جاهایی چون مزار سیده زینب رضی الله عنها صدمه ای نزدند اما در عوض مدیریت این اماکن را به شیعیان انگلیسی سپردند که مهمترین افتخاراین شیعیان انگلیسی ضد سنّی بودن و لعن و نفرین فرستادن بر ناموس پیامبر صلی الله علیه وسلم و صحابه گرامی است.

این ارتباط و همکاری شیعیان لندنی با سنی های آمریکائی برای مومنین صادق اهل دعوت و جهاد خبر از یک توطئه می دهد، توطئه ای آشکار بر علیه منهج صحیح اسلامی و مومنین اهل دعوت و جهاد.

در جهاد به همراه اهل جماعت عقب نمان

در جهاد به همراه اهل جماعت عقب نمان

به قلم: خالد سیف الله المسلول

جهاد به عنوان اوج قله و بلندای اسلام بعد از ایمان و نماز و اهل جماعت شدن فریضه ای است که به دفاع از قوانین شریعت الله و دارالاسلام و جماعت و اهل آن و سایر مومنین و همچنین برای آزاد سازی سرزمینهای تحت اشغال کفار به عنوان تنها ابزار معرفی شده است.

این یک قاعده ی کلی است که هر گاه قانون شریعت الله بیان شده است دسته ای از کفار در برابر آن قرار گرفته اند و می خواهند مانع آن شوند که دین خدای متعال برای رهایی انسانها از بندگی بندگان و بازگرداندن آنها به بندگی خدای یکتا گام بردارد، اینجاست که این کفار یا باید با قهر الله مثل طوفان و باد و رعد و برق و سیل و غیره نابود شوند یا با قهر و خشونت مومنین با جهاد فی سبیل الله تا راه طاغوت را مسدود کرد و دین خداوند متعال برای رهایی همه بشریت در سراسر زمین حرکت کند و حق به راه خود ادامه دهد.

تا زمانی که در زمین کفر است و تا زمانی که در زمین باطل است و مادامی که در زمین عبادت برای غیر خدا انجام میگیرد که کرامت انسان را ذلیل می کند، جهاد فی سبیل الله ادامه دارد و این «جهاد» بیعتی بر ذمه‌ی هر مؤمنی است که واجب است به آن وفا کند. مَن ماتَ ولَمْ يَغْزُ، ولَمْ يُحَدِّثْ به نَفْسَهُ، ماتَ علَى شُعْبَةٍ مِن نِفاقٍ.(مسلم۱۹۱۰) کسی که بمیرد و جهاد نکند و نیت انجام آنرا نداشته باشد بر شعبه‌ای از نفاق مرده است.

اما جهاد فی سبیل الله صرفاً خیزشی برای  جنگ و درگیری نیست، بلکه قله‌ایست بر پایه ایمان که نمایانگر احساسات و شعائر و اخلاق و اعمال فرد است.

مؤمنانی که خداوند متعال با آنها عهد بسته است، کسانی که حقیقت ایمان در انها نماینگر است، این گروه، مؤمنانی هستند که خداوند با آنها بیعت کرده است و اینها خصوصیات و ممیزات آنهاست، اینها گروهی از مؤمنانی هستند که خداوند متعال به آنها وعده‌ی بهشت داده و جان و مال آنها را خریده تا همراه سنت جاریه الله تعالی گام بردارند.

جهاد در راه خدا در حقیقت برای اعلای کلام الله است : مَن قَاتَلَ، لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللَّهِ هي العُلْيَا، فَهو في سَبيلِ اللَّهِ (۳۱۲۶) که این راه از دوحال خارج نیست؛ یا کشتنِ دشمنان خدای متعال، کسانی که با او جل‌جلاله مخالفت می‌کنند و یا شهادت، پس ای برادران عجله کنید، از قافله مجاهدین عقب نمانید.

جهاد آسان نیست، ای برادران قدر مجاهدین را بدانید، جهاد یک عمل دشوار است، در این راه تکالیف و سختی ها را تحمل نمودن، قربانی دادن با جان و مال و نیاز به خارج شدن از خانه و کاشانه می باشد، پس تنها شخصی می تواند چنین عبادتی را انجام دهد که بر دین الله متعال با اخلاص ایمان داشته باشد و در مقابل دنیا، آخرت را برگزیند و بر الله متعال کاملا اعتماد داشته باشد بنابراین ای جوانان مومن: تحت پرچم جماعت و دارالاسلام ایران و یا تحت پرچم جبهه ی مقاومت تحت پرچم دارالاسلام ایران به میادین جهاد بشتابید و اگر خود نمی توانید خارج شوید در مناطق خود به مجاهدین با اموال و زبان و تبلیغ رسانه ای خود کمک کنید .

این تنها راه انتخاب برای عزت و سرافرازی و دوری از ذلت و عذاب تفرق و اهل تفرق است.

آنچه امثال شیخ ایمن الظواهری به آن نرسیدند

آنچه امثال شیخ ایمن الظواهری به آن نرسیدند

به قلم: محمد اسامه

نکته ی ساده اما مهم و اساسی که بسیاری از اهل دعوت و جهاد به آن نرسیده اند پیام این حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم است که می فرماید: «تَلْزَمُ جَمَاعَةَ المُسْلِمِينَ وَإِمَامَهُمْ» با جماعت مسلمین و امام آنها باش و در عین حال امر می کند اگر جماعت مسلمین یعنی حاکمیت بر دارالاسلام و رهبر واحد این دارالاسلام وجود نداشت «فَاعْتَزِلْ تِلْكَ الفِرَقَ كُلَّهَا»[۱]ازتمام گروه ها و فرقه ها دوری کن.

این فرقه ها چون به دلایل کاملا مشخص و ناشی از فرقه گرائی و مذهب گرائی تمایلی به پیوستن به جماعت و دارالاسلام مسلمین و امام و رهبر آن ندارند اسم فرقه ی خود را گذاشته اند جماعت و بعد دهها فرقه به وجود می آیند و همه اسم خودشان را گذاشته اند جماعت و… و همه نیز شکست می خورند چون: الجَماعَةُ رَحمَةٌ و الفُرقَةُ عَذابٌ.[۲] جماعت رحمت است و جدائی و تفرق عذاب. عذابی که الله تعالی آنرا در ردیف عذابهای آسمانی و زمینی مثل زلزله نام برده است و می فرماید: ‏ قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَن یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذَاباً مِّن فَوْقِکُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً وَیُذِیقَ بَعْضَکُم بَأْسَ بَعْضٍ انظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ ‏(انعام/۶۵) بگو : الله می‌تواند که عذاب بزرگی از بالای سرتان و یا از زیر پاهایتان بر شما بگمارد و یا شما را دسته‌دسته و پراکنده کند و برخی از شما را به جان برخی دیگر اندازد و گرفتار همدیگر سازد و عذاب و تندی بعضی را به بعضی دیگرتان بچشاند. نگاه کن که چگونه آیات را بیان و روشن می‌گردانیم تا بلکه بفهمند.‏

این واقعیتی است که از ما می خواهد بر اساس شریعت اعمال خود را سازماندهی کرد.

شیخ ایمن الظواهری تقبله الله می گوید: من واقعیت را همانطور که می بینیم می خوانم، چگونه از این مخمصه رهایی یابیم؟ یکی از دلایل شکست انقلاب های موسوم به بهار عربی، نادیده گرفتن این حقیقت می باشد که راه طولانی و دشوار است و همزیستی با باطل و طاغوت شایسته نیست، این راه نیاز به فداکاری های عظیم دارد و باید برای هجرت و آزار و اذیت، کشتار و اسارت ها آماده شد، راه پیروزی راه آن جماعت هایی نیست که فرزندانشان را برای لذت بردن از وظایف و سود با جنبه های دینداری در تفاهم و صلح با طواغیت ظالم تربیت می کنند، آن “گروه‌هایی” که جوانان خود را به این باور پرورش دادند که از طریق همزیستی با طواغیت و کار کردن بر اساس (قانون اساسی، قوانین، و سازمان‌های امنیتی آنها) از اسلام حمایت کنند .

متأسفانه این جماعات و انقلاب ها، شکست و ناتوانی روش‌های خود را در دفاع و مقاومت در برابر باطل و ضلالت و جنایات طواغیت آشکار کردند و جماعت‌هایی که جوانان خود را بر عدم براءت و بیزاری از طواغیت تربیت کردند، به زودی خسارت دین و دنیا آنها را در خواهد گرفت .”

شیخ ایمن الظواهری در مورد اهل تفرق و فرقه بازها صحبت می کند و آنها را نقد می کند ای کاش اهل جماعت می شد و مثل جهاد اسلامی فلسطین و حماس و… جهاد خود را به پیش می برد و اینگونه خودش هم اسباب بازی دست دیگران نمی شود.

عزت مسلم و جوانمردی عرب و یقین مجاهد فی سبیل الله … کلماتی که نیاز به عمل دارند، ای اهل جماعت، قوی باشید که باذن الله الواحد الاحد، با آمریکا و صهیونیستها و متحدینشان نبردی چون حطین و عین جالوت در پیش داریم …


[۱] متفق علیه / البخارى (۳۶۰۶ ، ۷۰۸۴) ومسلم (۱۸۴۷)

[۲]  مسند أحمد،  4/ 278 مسند الكوفيين بقية حديث النعمان بن بشير (حديث رقم: ۱۹۳۵۱ )/ الألباني، السلسلة الصحيحة ۶۶۷