حقیقت جنگ بین مومنین و دشمنانش از زبان سید قطب

حقیقت جنگ بین مومنین و دشمنانش از زبان سید قطب

سيد قطب :

به حقیقت جنگ بین مومنین ودشمنانشان جنگ عقیده است وچیزی دیگری نیست بطور مطلق…..

و بجز ایمان وعقیده صحیح هیچ چیز دیگری  دشمنان را خشمگین نمی کند…..

به حقیقت این جنگ، جنگ سیاست نیست …..

واین جنگ، جنگ اقتصاد نیست……

واین جنگ، جنگ نژاد پرستی نیست……

پس اگر جنگ بخاطر اینها بود پس متوقف کردنش آسان بود…. وراه حلشم بسیار راحت بود…..

اما در حقیقت این جنگ عقیده وایمان است…

جنگ کفر وایمان …..

جنگ جاهلیت واسلام…..

چرا احمد الشرع به افغانستان سفر نمی‌کند؟

چرا احمد الشرع به افغانستان سفر نمی‌کند؟

بقلم: ابومحمود کندزی

یکی از پرسش‌های اساسی که در میان جوانان و علاقه‌مندان به مسائل امت اسلامی مطرح می‌شود، این است که چرا احمد الشرع، رئیس‌جمهور سوریه، که خود را مدافع جبهه مقاومت و مخالف اشغال‌گری و استعمار می‌داند، تا کنون به افغانستان سفر نکرده است؟ چرا او با سران کشورهای کفر مانند ترامپ، مکرون و دیگر رهبران غربی دیدار می‌کند، اما برای ملاقات با رهبران امارت اسلامی افغانستان که نماینده یک حکومت اسلامی واقعی هستند، قدمی برنمی‌دارد؟

آیا این سکوت و بی‌اعتنایی به افغانستان، که در سخت‌ترین شرایط با اشغال‌گران غربی جنگید و پیروز شد، نشانه‌ی یک بی‌توجهی نیست؟ یا نشانه‌ی یک سیاست دوگانه است که در آن رابطه با کفار اولویت دارد ولی با برادران مسلمان نه؟

رهبران امارت اسلامی افغانستان، علیرغم فشارها و تحریم‌ها، حکومتی را تأسیس کرده‌اند که بر مبنای شریعت اسلامی اداره می‌شود و نماد ایستادگی در برابر نظام سلطه جهانی است. حال آن‌که رئیس‌جمهور سوریه، اگر واقعاً در محور مقاومت است، چرا با چنین حکومتی دست دوستی دراز نمی‌کند؟ آیا نزدیکی با دولت‌های سکولار غربی برایش سودمندتر از برقراری رابطه با یک حکومت اسلامی واقعی است؟

مردم مسلمان امروز بیش از هر زمان دیگر به اتحاد نیاز دارند. و این اتحاد باید میان دولت‌های اسلامی مقاوم شکل بگیرد، نه صرفاً با لبخند زدن به چهره‌هایی که دستشان به خون مسلمانان آلوده است.

القاعده الظواهری تاوان اشتباه استراتژیک خود را پس می دهد ، شهر مکلا یمن برای مثال

القاعده الظواهری تاوان اشتباه استراتژیک خود را پس می دهد ، شهر مکلا یمن برای مثال

ارائه دهنده : احسان هورامی

  زمانی که چند سرباز از نیروهای مزدور و مرتد آل سعود و امارات و اردن و غیره توسط مجاهدین یمن به قتل رسیدند .. جماعت القاعده ی ایمن الظواهری در یمن شروع کردند به محکوم کردن این عمل جهادی ؛ و کشتن سربازان عربستان و امارات و .. را ، به بهانه اینکه این سربازان مرتد در حال جنگ با حوثی های زیدی مذهب هستند،  ناروا دانسته و اظهار داشتند این کار به نفع مسلمین اهل سنت یمن نیست !!! این در حالی است که که القاعده ی اسامه بن لادن :

آمریکا و متحدینش را دشمن شماره یک مسلمین می دانستند

بین حکام و احزاب مرتد با مذاهب اهل بدعت تفاوت قائل بودند

هرگز با هیچ یک از مذاهب منتسب به اسلام اعلام جنگ ننمود ؛ در حالی که همه می دانندکه سود این جنگ هم کلا به جیب آمریکا و متحدینش می رود

با تغییر استراتژی القاعده ی ایمن الظواهری در سوریه و یمن و غیره ، و به صورت غیر رسمی در صف آمریکا قرار گرفتن آن ، مصیبتهایی را برای مسلمین به بار آورده است که کمترین صدمه های آن قتل عام و کشته شدن هزاران مسلمان توسط همدیگر و هدر دادن زحماتی است که باید در خدمت مسلمین قرار می گرفتند .

امروز همین سپاه مرتد آل سعود و هم پیمانان عربیش به القاعده ی ایمن الظواهری حمله نموده و در کمتر از ۱۲ ساعت شهر استراتژیک آنها مکلا را به اشغال خود در آوردند .. در حالی که ماههاست هنوز نتوانسته اند تنها شهر تعز را که در کنترل نیروهای متحد اهل سنت ، حوثی ها و علی عبدالله صالح ست به اشغال خود در آورند . القاعده ی ایمن الظواهری باید پاسخ دهد :

دشمنی با مجاهدین شریعت گرا به چه دلیل ؟

تا کی این دشمنی کور کورانه و انحراف ادامه دارد ؟

و برای چه کسی ؟

آیا هنوز آمریکا و آل سعود و ترکیه و متحدین آنها را نشناخته اند  ؟ یا اینها شناخته اند و امام شهید – باذن الله – اسامه بن لادن رحمه الله در دشمن شناسی دچار اشتباه شده بود که از هر گونه جنگ مذهبی پرهیز می کرد و تنها با آمریکا و متحدینش می جنگید ؟

………………………………..

ترامپ و تاتر سیاسی با شهردار آینده «مسلمان زاده» نیویورک تکرار سناریوی مرتدین سکولار بومی سرزمینهای اسلامی

ترامپ و تاتر سیاسی با شهردار آینده «مسلمان زاده» نیویورک تکرار سناریوی مرتدین سکولار بومی سرزمینهای اسلامی

به قلم: مسعود سنه ای

گاهی بین سکولاریستها جروبحثهایی صورت می گیرد که بیشتر شبیه تاترهای سیاسی جهت عوامفریبی است.

می دانیم که یک سکولار مسیحی زاده به یک سکولار یهودی زاده یا یک سکولار مسلمان زاده و… فرقی ندارد، سکولار سکولار است و همه تابع یک قانون و برنامه هستند اما گاه جهت عوامفریبی و یا کسب رای بیشتر و یا به خاطر اختلاف در منافع سعی می کنند طرف مقابل را به دینی که از آن زاده شده متهم کنند و یا خودشان جهت حمایت بیشتر خود را به دینی که از آن زاده شده اند متصل کنند!

در میان مسلمین هم متاسفانه سکولاریستهای بومی چنین بازی های مذهبی نژادی یا قومیتی را جهت بسیج و حمایت مردمی در می آورند.

اخیرا دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و دولتش در بحبوحه اختلافات بر سر سیاست مهاجرتی، تهدید به سلب تابعیت آمریکایی زهران ممدانی، نامزد به اصطلاح «مسلمان» برای شهرداری نیویورک، کرده‌اند.

به طور خاص، ممدانی با اخراج مهاجران مخالف است. او همچنین قول داده است که با اداره مهاجرت (ICE) در نیویورک مخالفت کند.

ترامپ گفت: «اگر او بخواهد در کار اداره مهاجرت و گمرک مانع ایجاد کند، ما مجبور خواهیم شد او را دستگیر کنیم. بسیاری از مردم می‌گویند که او به طور غیرقانونی اینجا است. ما همه این موارد را بررسی خواهیم کرد.»

در همین حال، به گزارش رویترز، زهران ممدانی، قانونگذار ۳۳ ساله ایالت نیویورک، پس از پیروزی در انتخابات مقدماتی دموکرات‌ها برای شهرداری نیویورک، با موجی از حملات اسلام‌هراسی روبرو شده است.

تنها در یک روز، نزدیک به ۶۲۰۰ پست آنلاین با توهین‌ها و تهدیدهای اسلام‌هراسی ثبت شد که ۶۲٪ آنها در پلتفرم X ایلان ماسک (که قبلاً توییتر بود) منتشر شد.

در میان کسانی که لفاظی‌های ضد اسلامی را منتشر می‌کنند، افراد نزدیک به ترامپ، از جمله پسرش دونالد ترامپ جونیور، هستند که در حمایت از پستی که پیروزی ممدانی را با یازده سپتامبر مقایسه می‌کرد، نوشت: «نیویورک سقوط کرده است».

مارجوری تیلور گرین، نماینده جمهوری‌خواه کنگره، تصویری تولید شده توسط هوش مصنوعی از مجسمه آزادی با نقاب منتشر کرد و حملات ضد اسلامی را تشدید کرد، در حالی که فعالان محافظه‌کار محبوب و حامیان دونالد ترامپ، لورا لومر و چارلی کرک، موفقیت نامزد «مسلمان» را با یازده سپتامبر مقایسه کردند. لومر همچنین از نیویورکی‌ها خواست که «تا می‌توانید از شهر خارج شوید». خود ممدانی هفته گذشته گزارش داد که تهدیدهای مرگ متعددی از جمله پیام‌های صوتی مبنی بر انفجار ماشینش در مراحل پایانی مبارزات انتخاباتی خود دریافت کرده است.

زهران ممدانی، مردی ۳۳ ساله با تبار مسلمان، خود یک سوسیالیست است. ممدانی یک هندوی قومی متولد اوگاندا است. او در سال ۲۰۱۸ تابعیت ایالات متحده را دریافت کرد.

این نامزد به اصطلاح «مسلمان» برای شهرداری نیویورک، به طور فعال از لواط‌کاران حمایت می‌کند. او در محفل‌های آنها شرکت می‌کند و قول می‌دهد در صورت شهردار شدن در نیویورک، با اعطای ۶۸ میلیون دلار از لواط‌کاران حمایت کند.

حالا عده ای قصد دارند چنین سکولار سوسیالیست و مرتد فاسدی را به اسلام و مسلمین بچسبانند دقیقا همان کاری که مرتدین سکولار بومی در حال انجام آن بوده اند.

سکولار، سکولار است، همگی شایسته ی یک لگد جانانه و اخراج از حاکمیت و مناصب حکومتی مسلمین هستند.

خطاب به کسانی که از دشمن شناسی اسلامی برخوردار نبوده و بر علیه مسلمین زبان درازی می کنند (قسمت اول )

خطاب به کسانی که از دشمن شناسی اسلامی برخوردار نبوده و بر علیه مسلمین زبان درازی می کنند (قسمت اول )

به قلم : ابوصلاح الدین الکردی

بسم الله الرحمن الرحیم

در همین ابتدای امر خطاب به کسانی که از دشمن شناسی اسلامی برخوردار نبوده و در جنگی که آمریکای سکولار رهبریت آن را بر عهده گرفته بر علیه مسلمین زبان درازی می کنند می گویم : این نوشته را بخوانند و سپس نفس خود را مورد محاسبه قرار دهند و نتیجه ای الله پسند به دست آورند .

آیا معنی «دین» را می دانی ؟

آیا می دانی طبق آیه « لَکُمْ دينُکُمْ وَ لِيَ دينِ » عقاید ساخته شده توسط بشر هم «دین» محسوب می گردد و انسان هم می تواند «دین» تولید کند ؟

آیا می دانی سکولاریسم هم یک دین است ؟

آیا می دانی طبق آیه ی « لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا » یهود و سکولاریستها دشمن شماره یک مسلمین هستند؟

آیا می دانی طبق آیه ی « وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَکُمْ حَتَّي يَرُدُّوکُمْ عَنْ دينِکُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ کافِرٌ فَأُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ » سکولاریستها «پیوسته و همیشه» با مسلمین جنگ مسلحانه می کنند تا اینکه مسلمین با کنار نهادن قوانین شریعت الله از دین اسلام مرتد گردند .

آیا می دانی طبق آیه ی« فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقی لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ» کفر به طاغوت یعنی چه ؟

آیا می دانی تمام پیامبران طبق آیه ی « وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ » برای چه امده اند ؟

آیا معنی دارالاسلام و دارالکفر را می دانی ؟

آیا می دانی هر سرزمینی که طبق قوانین یکی از مذاهب اسلامی حکم شود و حاکم آن نیز مسلمان باشد دارالاسلام است ؟

آیا می دانی هم اکنون آمریکا رهبریت جهان سکولار و مرتدین محلی بر علیه مسلمین را بر عهده دارد ؟

آیا می دانی که آمریکا و متحدینش در افغانستان، عراق و سوریه از اسلحه شیمایی و فسفور سفید استفاده کرده اند ؟

آیا……

بدون شک تعداد زیادی از شما از چنین مفاهیم اساسی آگاهی کافی ندارید و تلاش هم نکرده اید که در جستجوی چنین مفاهیمی بگردید و درکش کنید .!

اما زمانی که نوبت به قضاوت و حکم دادن در مورد مسلمین شریعت گرا می رسد همه تبدیل به قاضی و حتی مفتی می گردید و بر زبان راندن کلماتی چون : تندرو، خوارج، مزدور، رافضی و…     برایتان مثل آب خوردن می گردد .

زمانی هم گفته می شود دلیل شما برای بیان چنین اتهاماتی چیست ؟ می گوئید: از فلان شخص شنیدم ، فلانی گفت، فلان کانال کافر جهانی یا مرتد محلی گفت، فلان شیخ ساکن در دارالکفر فتوا داد و…. . درست مثل اینکه کسی به شما بگوید شما دزد یا قاتل هستید و دلایلی اینچنین واهی بیاورد.

در حالی که الله متعال می فرمایند: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ «فَتَبَيَّنُوا» أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ.  این دستور الله متعال در مورد فاسقین موجود در میان مسلمین است . حالا اگر یک کافر یا یک مرتد خبری را به شما برساند شما به طریق اولی تر باید آن را روشن و تبین نمائید و هرگز به آن اعتماد نداشته باشید .

این را نیز بدانید کسانی که واقعیتهای مسلمین و دنیای کفر سکولاریستی و نوکران محلی آنها را بیان می کنند در برابر حملات سهمگین دشمنان قانون شریعت الله قرار گرفته اند ، تا با حذف این راستگویان حقایق به دست مردم نرسد و خودشان بتوانند به میل خود و با حمایت دین فروشان و یاوران طاغوتها دروغ و شایعه تولید نموده و مردمان گیج و ضعیف الایمان را فریب داده و در راستای اهداف خود بسیج نمایند .

بر همین اساس از شما می خواهیم ما را از زبان خودمان بشناسید نه از زبان دشمنانمان. و چنانچه هر گونه انتقاد یا راهنمائی دارید به روشی اسلامی آن را ارائه دهید تا اسباب خیر و اصلاح گردد نه با سمپاشی و شایعه پراکنی و پخش اتهامات بی پایه و اساسی که دشمنان ما و شما آن را تولید نموده اند .

ما هرگز از نقد دیگران و خود انتقادی هراسی نداشته و پیوسته جهت خود شناسی و رفع ایرادات خود و پرورش روحیه ی خود انتقادی و نقد پذیری تلاش نموده ایم که به نوبه ی خود به بخشی از این مشی مبارزاتی در مورد شیوه ی حکمرانی دولت اسلامی در عراق و شام اشاره می نمایم.

دولت اسلامی و تخریب مساجد و مکانهای عبادی و رای اسامه بن لادن رحمه الله (قسمت دوم )

دولت اسلامی و تخریب مساجد و مکانهای عبادی و رای اسامه بن لادن رحمه الله (قسمت دوم )

به قلم : ابوصلاح الدین الکردی

بسم الله الرحمن الرحیم

هم اکنون در سرزمینهای مسلمان نشین چهار نوع واکنش در برابر دولت اسلامی در عراق و شام وجود دارد :

کسانی که بدون کوچکترین شناختی در مورد دولت اسلامی در عراق و شام تنها به دلیل تأثیر دروغپراکنی و خبر سازی آمیخته با راست و دروغ رسانه های سکولار جهانی و محلی و سحر و جادوگری ملاهای دین فروش وابسته به سیستم سکولاریستی با دولت اسلامی در عراق و شام مخالفت می کنند

دسته ها و احزابی به ظاهر اسلامگرایی که با دین تجارت کرده و خود و اطافیانشان را می پرورانند جهت راضی نمودن آمریکا و متحدینش و حفظ منافع حزبی خود با دولت اسلامی در عراق و شام مخالفت می کنند .

بسیاری از اعضای دولت اسلامی در عراق و شام که بدون ایراد کوچکترین مخالفتی در برابر اشتباهات رایج دستورات را اجرا می نمایند.

گروهی از مسلمین که در واکنش به جنایات آمریکا و متحدینش در کشتارزنان و کودکان اهل سنت، اشغالگری سرزمینهای مسلمین و اهانتهای مکرر سکولاریستها به مقدسات مسلمین پشتیبانی کامل خود از دولت اسلامی در عراق و شام را اعلام نموده اند .

دسته ای از مسلمین نیز بدون تأثیر گرفتن از سکولاریستهای جهانی و دین فروشان و مرتدین داخلی ، صرفا جهت محافظت از دستاوردهای جهاد فی سبیل الله و با دلایل و تفاسیر شرعی خاص خود از شریعت ، ضمن حمایت از مجاهدین دولت اسلامی در عراق و شام در جنگ با سکولاریستهای جهانی و مرتدین محلی، با بعضی از اعمال آنها مخالفت نموده و دیدگاههای خود را بیان نموده اند .

دوستان گرامی من خود را از گروه پنجم می دانم و بدون توجه به رخدادهای میان سکولاریستها و اهل تشیع با اهل سنت عراق،  بر این باورم که دولت اسلامی در عراق و شام صرفا نتیجه ی بازخورد اشغالگری آمریکا در منطقه  و واکنش اعراب اهل سنت در برابر زیاده روی های اهل تشیع عراق و متحدین آمریکا بوده است . در نتیجه نسخه ای عراقی بوده که به دلایل مختلف قابل تکثیر و نسخه برداری در سایر سرزمینهای مسلمان نشین جهت برخورد با دیگر فرق و مذاهب منتسب به اسلام  و اتحاد حول منافع و مصالح مشترک و مبارزه با دشمن اصلی و سکولار مشترک مسلمین نبوده و در این زمینه ی خاص کارآیی مطلوبی نخواهد داشت. 

دوباره تاکید می شود که هیچ مسلمانی با راهکار اتحاد میان مسلمین ، جهاد با کفار سکولار و اشغالگر خارجی به رهبری آمریکا و نوکران محلی آن، آزاد سازی سازی سرزمینهای مسلمان نشین از دست اندازی طاغوتها و در نهایت یکپارچه نمودن سرزمینهای اسلامی تحت رهبریت واحد، تطبیق شریعت الله وفراهم نمودن جامعه ای که در آن « أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِّنْ خَوْفٍ » تحقق یافته و زمینه برای « فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ » فراهم گردیده مخالفتی نداشته و ندارد؛ بلکه انتقاد ما از برادرانمان در دولت اسلامی بر این است که این عزیزان دارای اشتباهات مهلکی هستند که چنانچه اصلاح نگردد،علاوه بر آنکه تمام این موارد از دست خواهند رفت بلکه علاوه بر وخیم تر نمودن وضع موجود و ایجاد ویرانی و کشتار بی سابقه ی مسلمین، تسلط  طاغوتها و اشغالگران سکولار خارجی بر مسلمین را طولانی تر و مستحکم تر خواهد گردانید .

به اذن الله در زیر به صورت موردی به این نکات در قالب انتقادی برادرانه پرداخته خواهد شد ، امید آن است که علاوه بر نشر این مطالب توسط پایگاه اطلاع رسانی شما،  آن را به گوش امرای خود رسانده و در مسیر اصلاح قدمی برداریم . ان شاء الله.

قبلا مقاله ای تحت عنوان « دلایل شرعی در انهدام حسینیه های شیعیان ۱۲ امامی و مساجد زیدی های یمن » را خدمت شورای مدیریت سایت «بنیان جهاد علیه دین سکولاریسم و مذاهب مختلف آن در کردستان و هورامان» ارسال نموده بودم که الحمد لله منتشر گردید . و پس از مدتی مشاهده نمودم که عده ای از جندی های دولت اسلامی در همین سایت تحت عنوان «نصیحت و تذکر جمعی از جندی های دولت اسلامی به قادات و امیران و برائت از اشتباهات خطرناک دوله» بیانیه ای را منتشر نمودند که در آن از انفجار مکانهای عبادی اعلام برائت نموده بودند . در این نوشته به صراحت آمده است که: “ابوبکر بغدادی در اولین سخنرانی تصویری خود در مسجد بزرگ موصل اعلام کرد که در هر جایی اشتباه کردم مرا نصیحت کنید و ما نیز در قالب نصیحت و در راستای متحد نمودن صفوف مسلمین در جنگ با تحالف صهیونی – آمریکائی نکات زیر را بیان می کنیم :

مرتد دانستن تمام شیعیان بدون استناد به دلایل شرعی و با وجود سکوت تمام جناحهای موجود در برابر چنین فتنه ای و پشتیبانی علمای سوء و فاسد آل سعود و شیوخ صحوات چون ابوبصیر و امثالهم ؛ و معامله نمودن با شیعیان همچون مرتدین .[۱]

منفجر نمودن مراکز عبادی شیعیان، متصوفه ، قادیانی ها و غیره در سرزمینهایی که تحت کنترل دولت اسلامی نیستند ، درحالی که از منفجر نمودن مراکز عبادی مشرکین اهل کتاب (یهودیان و نصارا) و مشرکین شبهه اهل کتاب (مجوس و مشابهین آن) در زمان تسلط نیز منع شده ایم .

بر این اساس، شایسته است که با تذکر این موارد از تمام اعمالی که در این زمینه توسط مجاهدین دولت اسلامی صورت می گیرد اعلام برائت شود؛ در عین حال از تمام اعمالی که بر علیه کفار سکولار و اشغالگر خارجی به رهبری تحالف آمریکا یی و نوکران محلی آن  صورت می گیرد حمایت و پشتیبانی گردد .

ما بر پیمان خود در جنگ با سکولاریتهای جهانی و نوکران مرتد محلی آنها پایبند هستیم، اما از این به بعد در این دو مورد، که بر خلاف قرآن و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم بوده، و در وضع موجود برای مسلمین مانع ایجاد کرده و تمکین و آزاد سازی را به تاخیر می اندازد؛ مشارکت ننموده و علاوه بر آن برائت خود را نیز از تمام کسانی که مرتکب چنین اشتباهات فاحشی می گردند اعلام می نمائیم . ”

و در آیه ۳۹ و ۴۰ سوره سوره الحج آمده است: أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ * الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْکَرُ فيهَا اسْمُ اللَّهِ کَثيراً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ .  به کسانى که ظلم شده ، اجازه جهاد داده شده است؛ چرا که مورد ستم قرار گرفته اند؛ و خدا بر یارى آنها تواناست. همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز این که مى گفتند: «پروردگار ما، الله است» و اگر خداوند بعضى از مردم را بوسیله بعضى دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه ها[۲]، وبیع[۳] وصلوات [۴]معابد یهود و نصارا، و مساجدى که نام خدا در آن بسیار برده می شود، ویران مى گردد و خداوند کسانى که او را یارى کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یارى مى کند؛ خداوند قوى و شکست ناپذیر است.

در این جا ما آشکارا و به روشنی می بینیم که یکی از اهداف جهاد و جنگ مسلحانه ی مسلمین ، جلوگیری کردن از ویرانی دیرها و صومعه ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدى که نام خدا در آن بسیار برده می شود بیان می گردد . در سوره بقره آیه ۱۹۰ نیز آمده است: و در راه خدا، با کسانى که با شما مى جنگند، نبرد کنید و از حد تجاوز نکنید، که خدا تعدى کنندگان را دوست نمى دارد.

خداوند ممانعت از تخریب این اماکن را «فضل الله بر بندگانش» می داند، در حالی که در الكنائس والبيع و صومعه ها و آتشکده ها و امثالهم  به همراه ذکر الله ، شرک و کفر گفته می شود و علاوه بر انکه تنها «ذکر الله» نیست کلمات و اعمالی انجام می گیرد « من أعظم ما يسخطه سبحانه» بوده و خداوند هرگز به این شرکیات و گمراهی ها راضی نیست .

در کتاب كشاف القناع آمده است : وقال الشيخ ـ يعني شيخ الإسلام ابن تيمية رحمه الله ـ من اعتقد أن الكنائس بيوت الله وأن الله يعبد فيها، وأن ما يفعل اليهود والنصارى عبادة لله وطاعة له ولرسوله، أو أنه يحب ذلك أو يرضاه، فهو كافر، لأنه يتضمن اعتقاد صحة دينهم، وذلك كفر. انتهى.

در این صورت مسلمین معتقد هستند که این مکانها « بيوت للشيطان يكفر فيها بالله تعالى ويعصى فيها أبلغ المعصية » هستند که در آن بسیاری از دستورات شیطان با دستورات اسلام ترکیب شده و گناه محسوب می گردد . با این وجود هرگز در ردیف  دشمن شماره یک مسلمین «سکولاریستها» قرار نگرفته اند . سکولاریستهایی که پیوسته با مسلمین خواهند جنگید تا آنها را از قانون شریعت الله و دین اسلام مرتد گردانند .” وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ”  (البقرة، ۲۱۷)

در تاریخ غزوات و جنگهای صدر اسلام و حتی پس از آن از ویرا ن نمودن مکانهای عبادی کفار و مشرکین اهل کتاب و شبهه اهل کتابی که حتی در جنگ مسلحانه با مسلمین بوده اند پرهیز شده است ، حالا چه رسد به کفار و مشرکینی که صدها و بلکه هزاران کیلومتر آن طرفتر در دیرها و صومعه ها و معابد شرکی خود مشغول عبادت باشند .

زمانی که فرمان « أذن للذين يقاتلون بأنهم ظلموا …» صادر می گردد، تنها اجازه ی محافظت  از مساجد مسلمین نیست بلکه شامل تمام مکانهایی می گردد که دیگران در سایه ی پیمانی در سرزمینهای تحت حاکمیت مسلمین زندگی می کنند و یا اینکه در حین جنگ با مسلمین بوده اما در مکانهای عبادی خود ساکن شده اند . و نکته ی اساسی تر اینکه نمی توان به علت جرمی که یک دسته از این اشخاص در سرزمینی مرتکب شده اند، دیگر هم کیشان آنها در سرزمین دیگر را مجازات نمود؛ چنانچه گفته اند : فلم يتم استهداف يهود المدينة بما فعله يهود خيبر.

ابن خويز منداد  از أئمة المالكية  در اواخر قرن چهارم این آیه ی «» ضامن ممانعت از هدم و ویران نمودن مکانهای عبادی اهل ذمه  و آتشکده ها می داند و و در مورد آتشکده ها می گوید: أما بيوت النار فلا تتضمن هذه الآية منع هدمها فإنها لا يذكر فيها اسم الله وإنما منع هدمها عقد الذمة الذي ينعقد بين أهلها وبين المسلمين . وقيل الصفة راجعة إلى مساجد خاصة .

انجام چنین نقشه و طرحی در واقع نصرت الله محسوب می گردد (ولينصرن الله من ينصره) و انگار دفاع از چنین مکانهایی به منزله ی « نصروا الله » محسوب می گردد . بر این اساس جمله با لام قسم و نون التوكيد آمده است . در این صورت چنین اشخاصی که با نصرت الله « إن مكناهم في الأرض » مجری چنین طرحی خواهند بود و «إن الله على نصرهم لقدير».

در عصر حاضر نیز فرمانده ی مجاهد آدم غدن  از اعضای برجسته ای القاعده بیانیه ای را منتشر می کند که در آن رای شیخ اسامه بن لادن رحمه الله آمده است مبنی بر اینکه منفجر نمودن مکانهای عبادی شیعه ومتصوفه حرام بوده و نمی توان شیعه های سعودیه و دیگر مکانها را به جرم گناه شیعه های عراق مجازات نمود .

در جای دیگر از امام شهید – بأذن الله – اسامه بن لادن رحمه الله  می پرسند که بعضی از مساجد ضرار هستند و حکم مساجد ضرار را دارند . او درجواب می گوید: در این صورت مردم را از این مکانها خارج و تخلیه کنید و در صورت عدم وجود مردم در آن می توانید چنین مکانهایی را تخریب کنید .

[۱] مراجعه شود به مقاله ی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی تحت عنوان : ميشه بفرماييد ارتداد چيست و مرتد كيست ؟ و دليل ارتداد شيعيان چيست ؟

ما به كرات از رهبران و بزرگان دولت اسلامي در عراق و شام و بعضي از فرق القاعده در يمن وغيره شنيده ايم كه شيعيان مرتد هستند ، ميشه بفرماييد ارتداد چيست و مرتد كيست ؟ و دليل ارتداد شيعيان چيست ؟(سلسله درسهاي : پرسش از ما و شما ،  پاسخ  از استاد مجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامي )

[۲] صومعه یا دیر مکان منفرد دور از مردم  و زندگی عادی می باشد .مكان منفرد يسكنه الزاهد أو المتعبد ابتعادا عن الناس وشؤون الدنيا

[۳] والبيع جمع : بيعة – بكسر الباء وسكون التحتية – مكان عبادة النصارى ولا يعرف أصل اشتقاقها . ولعلها معربة عن لغة أخرى

[۴] الصلوات جمع : صلاة وهي هنا مراد بها كنائس اليهود معربة عن كلمة ( صلوثا )

‏اظهارات سخنگوی امارت اسلامی در مورد حکم به اصطلاح محکمه بین المللی

‏اظهارات سخنگوی امارت اسلامی در مورد حکم به اصطلاح محکمه بین المللی

یکبار دیگر نهادی به اسم محکمه بین المللی اعلام نموده که شماری از بزرگان امارت اسلامی باید گرفتار و محاکمه شوند.

این چنین اعلانات و مزخرفات، بالای عزم راسخ و موقف شرعی امارت اسلامی هیچگونه تأثیری نمی گذارد.

ما هیچ نهادی را به نام محکمه بین المللی نمی شناسیم و نه به آن کدام التزام داریم.

در حالیکه نسل کشی رژیم صهیونیست اسرائیل و حامیان خارجی آنان در غزه فلسطین جریان دارد و به اصطلاح در زیر چشم محکمه بین المللی هر روز صدها زن و کودک بدون کدام دلیل کشته می شوند، سر دادن شعارهای حقوق بشر، محکمه بین المللی و انصاف جای شرم و خجالتی است.

رهبری و بزرگان امارت اسلامی به اساس قوانین مقدس شریعت اسلامی، عدالت بی پیشینه را در افغانستان حاکم ساخته اند.

نسبت دادن قوانین شریعت اسلامی برخلاف بشر و ظلم و دادن اخطار گرفتاری و محاکمه کردن تطبیق کنندگان آن، نمایانگر دشمنی آشکار و نفرت از  دین مقدس اسلام و قوانین شرعی می باشد و توهین به اعتقادات همه مسلمانان محسوب می‌شود.

ذبیح الله مجاهد سخنگوی امارت اسلامی
۱۲/۱/۱۴۴۷هـ ق
۱۷/۴/۱۴۰۴هـ ش ــ ۲۰۲۵/۷/۸ م

دموکراسی پلید

دموکراسی پلید

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله وحده، والصلاة والسلام على من لا نبي بعده.

و بعد…

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند، مبدا و عقیده ی حاکمیت خالق بر مخلوق- از این جهان و هر آنچه و هرآنکه از مخلوقات و ملائک او سبحانه و تعالی را که در آن است- کتمان می کند و سپس بر مبدا و حاکمیت مخلوق عاجز و فقیر بر این جهان و آنچه در آن است اقرار می کند. طبق این عقیده، هیچ حکومتی و هیچ امری بالاتر از حاکمیت دموکراسی نیست و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند، اعتقاد به یگانگی خدا و این که تنها و تنها اوست، سبحانه و تعالی، که باید به یکتایی عبادت شود را کتمان می کند و با آن می جنگد و در عوض به بندگی شخص برای شخص و مخلوق برای مخلوق، اقرار می کند و به همین دلیل بعضی از آن ها بعضی دیگر را به سروری می گیرند و قانون گذاری غیر خدا را می پذیرند و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند، حاکمیت الله متعال و اصل «الحکم لله» را کتمان می کند و در عوض به حاکمیت بشر اقرار می کند و آن را واجب می شمارد، حاکمیت اکثریت، حاکمیت صندوق های رای، حاکمیت طاغوت و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند، اعتقاد به ولایت خدا و برائت از غیر او را کتمان می کند و در عوض  به روابط وثنیت و جاهلانه ای که هیچ حجتی  برای آن ها از سوی خدا نازل نشده است، اقرار می کند و بین کفار و فاسقین و اشرار و بدترین افراد روی زمین با اتقیا و صالحین رابطه ی برادری و برابری برقرار می کند و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند، عقیده و اصل امر به معروف و نهی از منکر را-مگر در حدودی که خودش مجاز می داند- کتمان می کند تا به منکر و کفر و شرک و فسق و فجور و فساد مشروعیت دهد کند و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند، عقیده و اصل جهاد فی سبیل الله را –  آنگونه که اسلام آن را تعریف می نماید و به آن فرا می خواند-  کتمان می کند تا عقیده ی ارتباط مسالمت آمیز را جایگزین آن کند ولو این که این رابطه ی مسالمت آمیز، سرزمین ها و مردم آن را نابود کند و پس از این که آن سرزمین ها و مردمانش مدت مدیدی را تحت حکومت الله و قوانین الهی گذراندند، به کفر و فسق و فجور حکم نماید و حاکمیت را به کافرترین و فاجرترین شخص بدهد و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند، اصول و ارزش های پسندیده ی اخلاقی را کتمان می کند و به نهایت بی بند و باری و انحرافات جنسی و اخلاقی، مشروعیت می بخشد و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند، به بهانه ی آزادی بیان، طعن به خالق سبحانه و تعالی و استهزای سید مخلوقات، محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم و برادران او از انبیا و رسل، صلوات الله و سلامه عليهم أجمعين را توجیه می کند و در این نظام، هیچ کس از نقد و تعقیب و استهزا و مسخره شدن در امان نیست و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند، تهاجم استعمارگران به سرزمین ها را برای از بین بردن دولت ها و خراب و ویران کردن شهرها و روستاها پس از این که مدت های مدیدی آباد بوده اند را توجیه می کند و اجازه می دهد که مهاجمان، شهرها و روستاها را محاصره کنند تا اهل آن از گرسنگی و آتش افروزی بمیرند و همچنین اجازه می دهد تا خانه ها را بر سر ساکنان آن از زن و پیر و کودک خراب کنند و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند، آدم کشی و قتل عام و جنایت و هتک حقوق و حرمت و کرامت انسانی را توجیه می کند و قهرمانان آزادی را به تاریکی های زندان می افکند تا نهایت ظلم و شکنجه و حقارت را به آن ها بچشاند و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند، بر جاه طلبی مستعمرین در  سرزمین مسلمان ها و به تاراج بردن منابع و ثروت های آن ها و دخالت در امور خصوصی و عمومی کشورهایشان، سرپوش می گذارد و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند، بهانه ای ست برای نشاندن مزدوران منافق و مجرم  و احزاب گوش به فرمان مهاجمان استعمارگردر سرزمین مسلمانان تا از استعمارگران بیگانه پشتیبانی کنند وبه دخالت آن ها در امور کشورها و مردمان آن، رنگ قانونی و شرعی دهند و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند، با متجاوزترین دیکتاتوری ها همراه می شود و با آن ها و نظام های فاسد و سرکوب گر به حساب ملت های شکست خورده و مظلوم و ترسو و به خاطر مصالح و مطامع صاحبان نفوذ و سرمایه داران جهان آزاد دموکراتیک، پیمان می بندد و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند،باخشونت و سخت­گیری خود بر خشم و خشونت دیکتاتورهای زمان مانند آن­چه در، كعقبة كأداء أمام أي مشروع إسلامي نهضوي – مهما كان هذا المشروع ممثلاً لرغبة وإرادة الأكثرية من الشعوب – يستهدف قيام دولة إسلامية راشدة، وأن يُعيد للأمة مجدها ودورها الريادي الحضاري الذي يليق بها، والتي فقدته منذ زمن، عندما تكون الديمقراطية كذلك، فهي لا شك أنها ديمقراطية قَذِرَةٌ كافرة، تأباها النفوس السوية المؤمنة.

این دموکراسی­ست و این پلیدی وفساد و بوی بد آن است و با این وجود – متاسفانه- همیشه کسی که دین و دنیای ما را به دست دارد، کسی­ست که این دموکراسی کثیف را می­آراید و آن را در دهانش می­جود و بدون اینکه طعم  پلیدی و تعفن آن را بفهمد به آن مباهات می­کند و گمان می­کند که بهترین کار را انجام داده است ولا حول ولا قوة إلا بالله!

اگر گفته شود که دموکراسی و پلیدی آن را فهمیدیدم اما جایگزین آن چیست؟

در جوابشان می گویم، همانطور که قبل از من علمای گرانقدر این را به کرار گفته¬اند، جایگزین دموکراسی، دیکتاتوری یا حاکمیت فرد یا چیزهایی از این قبیل نیست، بلکه جایگزین آن حکم اسلام است وحسب، در اسلام سوالی مطرح نمی شود، مگر این که جوابی برای آن وجود داشته باشد و هیچ مشکلی-از هر نوع که باشد- نیست، مگر این که راه حل مفیدی برای آن قرار دهد، همانطور که هیچ چیز نافعی وجود ندارد، مگر این که اسلام ما را به سوی آن فرا می¬خواند و هیچ چیز مضری وجود ندارد، مگر این¬که ما را از آن برحذر می¬دارد.همانطورکه خداوند متعال می¬فرماید: « الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِيناً» «» (مائده/۳) و همچنین می¬فرماید: « أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُكْماً لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ» «» (مائده/۵۰) و نیز:« وَاللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ» «» (غافر/۲۰) و همچنین خداوند متعال می فرماید:« قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَى» «» (بقره/۱۲۰) و جز این، هر چه باشد، باطل و نابود است و گمراهی آشکاری­ست.

در کشتن آمریکایی ها  ومزدوران سکولارش با هیچ کس مشورت نکن، جنگ با شیطان نیازی به فتوا ندارد، نیاز به مشورت ندارد، نیاز به استخاره ندارد، آنها حزب شیطان هستند

در کشتن آمریکایی ها  ومزدوران سکولارش با هیچ کس مشورت نکن، جنگ با شیطان نیازی به فتوا ندارد، نیاز به مشورت ندارد، نیاز به استخاره ندارد، آنها حزب شیطان هستند

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله و الصلاة و السلام على سيدنا محمد و آله و صحبه و سلم

مسئولیت علماء و داعیان مسلمان، مسئولیتی عظیم است، در این شرایط بسیار سیاه که امت با خطرهای سرنوشت سازی مواجه است، نیاز شدیدی به توجیهات علماء دارد.

خداوند به این مطلب امر فرموده و کسانی که حق را کتمان می کنند، را بر حذر داشته است و می فرماید:

(إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَـئِكَ يَلعَنُهُمُ اللّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ * إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُوْلَـئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ).

«‏ بي‌گمان كساني كه پنهان مي‌دارند آنچه را كه از دلائل روشن و هدايت فرو فرستاده‌ايم، بعد از آن كه آن را براي مردم در كتاب بيان و روشن نموده‌ايم، خدا و نفرين‌كنندگان ( چه از ميان فرشتگان و چه از ميان مؤمنان انس و جان ) ، ايشان را نفرين مي‌كنند ( و خواستار طرد آنان از رحمت خدا خواهند شد).‏»

و همچنین می فرماید:

(إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُولَـئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ * أُولَـئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ).

«‏كساني كه آنچه را خدا از كتاب ( آسماني ) نازل كرده است، پنهان مي‌دارند ( يا دست به تأويل ناروا و تحريف مي‌يازند ) و آن را به بهاي كم ( و ناچيز دنيا ) مي‌فروشند، آنان جز آتش چيزي نمي‌خورند.  (زيرا اموالي كه از رهگذر كتمان آيات آسماني و تحريف و تأويل نارواي حقائق رحماني به دست مي‌آيد، سبب نزول آنان به آتش دوزخ خواهد شد) و روز رستاخيز خدا ( از آنان روگردان بوده و ) با ايشان سخن نمي‌گويد و آنان را ( از كثافت گناهان با عفو و گذشت خويش ) پاكيزه نمي‌دارد. و ايشان را عذاب دردناكي است.‏»

و پیامبر صلى الله عليه و سلم می فرماید: “هر کس علمی را کتمان کند خداوند در روز قیامت او را به لگامي از آتش، افسار مي نمايد.”

و اهل علم می گویند: “جایز نیست که بیان از زمان نیاز به تاخیر انداخته شود.”

ادامه خواندن در کشتن آمریکایی ها  ومزدوران سکولارش با هیچ کس مشورت نکن، جنگ با شیطان نیازی به فتوا ندارد، نیاز به مشورت ندارد، نیاز به استخاره ندارد، آنها حزب شیطان هستند

ایام مع امام”  /   امام شهيد – باذن الله – اسامه بن لادن رحمه الله  و جريان اخوان المسلمين

“ایام مع امام”  /   امام شهيد – باذن الله – اسامه بن لادن رحمه الله  و جريان اخوان المسلمين

سخنران : دكتر ايمن الظواهري / رهبر فعلي جماعت بين المللي القاعده

ارائه دهنده : ابوبصير بيساراني

در سلسله فیلم “ایام مع امام” که در بردارنده خاطرات و اتفاقات زندگی شیخِ شهید اسامه بن لادن (رحمه الله) ـ امیر جماعت القاعده، که تا زمان شهادت­شان در ابیت آباد پاکستان، شخص شماره یک تحت پیگرد آمریکا بود ـ می­باشد . دکترایمن ظواهری ـ جانشین شیخ اسامه بن لادن رحمه الله  در جماعت القاعده ـ  به شرح قسمت­هایی از زندگی شیخ اسامه بن لادن (رحمه الله) پرداختند که تاکنون کسی از آن سخنی به میان نیاورده بود.

در بخش سوم از این سلسله ـ ایام مع امام ـ دکتر ایمن ظواهری (حفظه الله) درباره وابستگی شیخ اسامه بن لادن (رحمه الله) به جماعت­های اسلامی می گوید: زمانی ایشان عضوی از جماعت اخوان المسلمین در جزیرة العرب بودند که از این جماعت کنار گرفته بودند.

الظواهری دلیل کناره گیری وی را چنین بیان می­دارند:

زمانی که جنگ با روسیه در افغانستان آغاز گردید، شیخ اسامه بن لادن فورا به پاکستان رفتند تا خود را به مجاهدان معرفی نموده و به آنها کمک نمایند، طبق توجهیات جماعت اخوان المسلمین ایشان نباید غیر از لاهورـ یکی از شهرهای پاکستان در نزدیک افغانستان ـ جای دیگری بروند و باید به سوی جماعت اسلامی در لاهور{نماینده اخوان در پاکستان} بروند و کمک­ها و وسایل فرآهم شده را به این جماعت در لاهور تحویل دهد و برگردد. طبعاً شیخ اسامه بن لادن (رحمه الله) به پاکستان رفتند اما راضی به برگشت نشدند و راه به سوی پیشاور درپیش گرفتند و راه رسیدن به مجاهدان را یافتند و فعالیت و وظیفه خود با مجاهدان را آغاز نموده و برای وارد شدن به افغانستان آماده شدند.

در همین حال جماعت اخوان المسلمین وی را از انجام این کار برحذر داشت و به ایشان گفتند که: ما به تو گفتیم که به هیچ جای دیگری نرو مگر به لاهور و به سوی این جماعت اسلامی ولی تو به پیشاور رفتی و از آن نیز گذشته­ای و به افغانستان وارد شده­ای، اگر تو در افغانستان دستگیر شوی و حال اینکه تابعیت عربستانی داری، حتما روسیه با حکومت سعودی مشکل­های بزرگ دیپلوماسی ایجاد خواهد کرد .. و همواره این داستان­ها را به وی گوش زد می­کردند تا اینکه سرانجام به ایشان گفتند که تو نباید در افغانستان جهاد کنی بلکه جهاد تو این است که فقط در لاهور کمک­ها و سرمایه­های لازم را پرداخت کنی، اما شیخ اسامه به آنها گفت که: این درست نیست و آنها دوباره به شیخ اسامه گفتند که در این صورت تو از این جماعت جدا شده­ای. و شیخ اسامه جواب دادند بهتر است و من جدا شده­ام.

و خداوند متعال برای شیخ اسامه بن لادن گشایش حاصل نمودند و بعد از اینکه از جماعتش جدا شد، با جماعت­های اسلامی ملاقات نمودند و مردی صاحب احترام و محبوبیت در نزد مردم شدند و در میان مسلمانان و مجاهدان مقبول و پذیرفته شدند. و همانطور که قبلا ذکر نمودم  زمانی که ایشان را در مکانی به نام سراقه در اطراف جلال آباد قبل از فتح جلال آباد دیدم، برادران تمام جماعت­ها و جریان­های اسلامی را یافتم که زیر امر ایشان کار می­کردند و آنها را به خیر و نیکی فرا می­خواند و گفتم که به راستی که من به این فضل و بزرگی و این مقبولیت و پذیرش که خداوند در میان مسلمانان به ایشان عطا نموده است، غبطه می­خورم.

بعد از درگیری­های “جاجی” و بعد از اینکه آوازه این شیخ بزرگوار رفیع گشت، شیخ مصطفی مشهور (۱) ـ رحمه الله ـ داعی اخوان المسلمین برای دیدار ایشان به پیشاور آمدند، و رو به شیخ اسامه بن لادن  نمودند و ـ شیخ اسامه بن لادن برایمان بازگو نمود که – گفتند: ای اسامه تو برادرانت را ترک کردی، به سوی برادرانت بازگرد که آنها به تو اولی­تر و نزدیکترند. شیخ اسامه با ادب و لطافت از ایشان عذر خواهی نمودند و گفتند: من اکنون در میان تمام جماعت­های اسلامی و نیز تمام جریان­های اسلامی مقبول و پذیرفته شده هستم و این برای بیشتر نمودن کار و عمل، به من کمک بهتری می­کند و این برای من بهتر است و از شیخ مصطفی مشهور ـ رحمه الله ـ عذر خواهی نمودند.

………………………………….

– مصطفي مشهور / پنجمين رهبر اخوان‌المسلمين از خانواده‌اي ثروتمند و ملاك بود كه روابط نزديكي با رهبران سياسي مصر داشت.به اعتقاد بسياري از مورخان مصري پس از درگذشت عمر التلسماني در واقع مصطفی مشهور سكان اخوان‌المسلمين را در دست داشت.

مشهور بيش از آن كه به دنبال تقويت رويكرد ايدئولوژيك جماعت باشد براي توسعه ساختارهاي تشكيلاتي و سازمانی تلاش كرد كه نتيجه آن افزايش توان سياسي گروه هم بود.دوره رهبري رسمي او خيلي طولاني نبود و او پس از شش سال در سال ۲۰۰۲ ميلادي جاي خود را به مامون الهضيبي داد.