جایگاه علم صحیح و یقین شرعی در نقل از دین اسلام

 جایگاه علم صحیح و یقین شرعی در نقل از دین اسلام

به قلم: المطیع لله

ما همه مواد خامی مثل سیب زمینی و گوجه و فلفل و انواع سبزیجات و گوشتها و … را دیده ایم عده ای با دیدن این مواد و خواندن چند کتاب آشپزی چنان از آشپزی خود تعریف و تمجید می کنند که عده ی زیادی را دور خود جمع کرده اند اما زمانی که خوراک تهیه شده توسط اینها را می بینیم متوجه می شویم که با این مواد خام سالم و حلال چنان غذای بدمزه و بدشکلی را تولید کرده اند که حتی باعث مسمومیت مصرف کننده ها می شود.

 عده ای با نام نجدیت و تصوف و اخوانی گری لیبرال و مکتبی گری و … با آیات قرآن و احادیث صحیح و فقه اسلامی که مواد خام سالم و خدشه ناپذیری هستند همین کار را می کنند و اسلامی را به طرفداران خود نشان داده اند که نه تنها مصرف کننده های این اسلام تقلبی از آن سود اسلام راستین را نیم برند بلکه باعث عذاب سایر مسلمین نیز شده اند.

 باید دانست که صحبت کردن و حکم کردن در مسائل شرعی مانند صحبت کردن در مورد هیچ قضیه دیگری نیست. زیرا کسی که می گوید در دین فلان مسئله این گونه است در حقیقت حکمی را به خالق آسمانها و زمین نسبت داده است، زیرا تمام دین از وحی گرفته شده و بس.

وقتی کسی از عالمی سؤال می کند که آیا فلان چیز حلال است یا حرام؟ یا خلاصه از حکم آن می پرسد، در واقع مفاد سؤال او این گونه بوده که: ای کسی که تو علم شرع را خوانده ای! حکم فلان مسئله در شرع خالقمان و در دین رسول الله صلى الله عليه وسلم یا در اسلام چیست؟ زیرا هر کس میداند که هیچ ارگان و مجلس و هیئت و شخصی، بدون استدلال به شریعت و مصادر اسلامی حق ندارد حلال و حرام و حکم تعیین کند…

در تحذير و نهی از سخن گفتن در شرع بدون علم، آیات و روایات زیادی وارد شده که بعضی از آن را ذکر می کنیم: الله سبحانه و تعالی در آیه ۱۹۹ سوره بقره می فرماید:وإنما یأمركم بالسوء والفحشاء وأن تقولوا على الله ما لا تعلمون  او تنها شما را به سوی زشتکاری و گناهکاری فرمان می دهد (و بدیها را درنظرتان می آراید و شما را وا می دارد بر این که آنچه را نمی دانید به خدا نسبت دهید و با پیروی از اوهام و خرافات نادانسته به دنبال معبودهای باطل روان شوید و حلال را حرام، و حرام را حلال بشمار آورید)

امام ابن کثیر در تفسیر گرانبهایش درباره این آیه می فرماید: «یعنی همانا شیطان فقط شما را به کارهای بد، و بدتر از آن به فاحشه مانند زنا و بدتر از آن به سخن گفتن بدون علم در مورد خالقتان (که شامل تمام دین می شود) امر می کند». در این کلام ابن کثیر توجه کنید که بدون علم و آگاهی کافی سخن گفتن در دین را بزرگتر از زنا به حساب آورده است یعنی این گفته خالقمان از گناهان کوچکتر به بزرگتر شروع شده است.درجه اول کارهای بد و سوء، و درجه بالاتر فحشا و زنان و دسته سوم سخن گفتن در شرع بدون علم. یعنی سخن گفتن در شرع بدون علم بسی بزرگتر از زنا می باشد، در وصف قباحت زنا همین بس که رسول الله صلى الله عليه وسلم می فرمایند: «لا يزني الزاني حين يزني و هو مؤمن»، «هیچ زناکاری در حال زنا کردن دارای ایمان نیست.»

بله برادر و خواهر مسلمانم این است درجه گناه صحبت کردن در دین بدون علم. در جایی دیگر مولایمان می فرماید:وقل إنما حرم ربي الفواحش ما ظهر منها وما بطن والإثم والبغی بغیرالحق وأن تشركوا بالله ما لم ينزل به سلطانا وأن تقولوا على الله ما لاتعلمون/ بگو: خداوند حرام کرده است کارهای نابهنجار (چون زنا) را، خواه آن چیزی که آشکارا انجام پذیرد و ظاهر گردد، و خواه آن چیزی که پوشیده انجام گیرد و پنهان ماند، و هر نوع بزهکاری را و ستمگری (بر مردم را که به هیچ وجه درست نیست، و این که چیزی را شریک خدا کنید بدون دلیل و برهانی که از سوی خدا مبنی بر حقانیت آن خبر در دست باشد، و این که به دروغ از زبان خدا چیزی را درباره تحلیل و تحریم و غیره) بیان دارید که صحت و سقم آن را نمی دانید.» |

بسیاری از علمای گذشته گفته اند : «اجرؤكم على الفتيا اجرؤكم على النار»؟ «یعنی هر آنکه بر فتوی دادن و صدور احکام شرعی جسور تر باشد کمتر از آتش جهنم می ترسد». و باید دانست که در قیامت از گفته هایمان مخصوصا احکام شرعی که صادر کرده ایم و آن را به شرع نسبت داده ایم سؤال می شود. الله سبحانه وتعالى می فرماید:وما يلفظ من قول إلا لديه رقيب عتيد«انسان هیچ سخنی را بر زبان نمی راند مگر این که فرشته ای، مراقب و آماده برای دریافت و نگارش) آن سخن است».

به خاطر همین مسئولیت سنگین روز قیامت است که بزرگان و گذشتگان صالح ما مسئله صدور احکام شرعی را بسیار بسیار بزرگ می پنداشتند، تا آنجا که خطيب بغدادی می گوید: “اصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم هرکدام سعی می کرد که امر فتوی را به دیگری موکول کنند.”  و از صحابی براء بن عازب نقل می کند که گفت: «لقد رأيت ثلاثمائة من أهل بدر ما منهم من أحد إلا وهو يحب أن يكفيه صاحبه الفتوى» «همانا من سيصد نفر از اصحاب جنگ بدر – که افضل اصحاب بودند- را دیدم که همه دوست داشتند که خود فتوی ندهند و امر فتوی را به دیگری موکول کنند». و از عطاء بن سائب – رحمه الله – نیز روایت شده که حال اصحاب را توصیف می کند می گوید: «قومي – اصحاب- را دیدم که هر کدام از آنها وقتی در مورد مسئله ای شرعی از آنها سؤال می شد در حالی جواب می داد که از ترس-الله متعال به خود می لرزید».

از سفیان بن عیینه از بزرگان سلف روایت است که فرمودند: «هر آنکه به فتوى در صدور احکام شرعی آگاه تر باشد بیشتر از بقیه، خودش را از صدور احکام به دور می دارد و هر آن که جاهل تر باشد، در فتوی دادن جسورتر است». و از امام شافعی در مورد سفیان بن عیینه روایت است که گفتند: «هیچ کس به اندازه سفیان بن عیینه بر لوازم فتوی دادن مسلط و آگاه نبود، اما در عوض، ایشان از همه از فتوئ دادن دورتر بودند».

و امام نووی از عبدالرحمن بن ابی لیلی روایت کرده که گفت: «من صد و بیست نفر از اصحاب که از انصار بودند را دیدم که وقتی از یکی از آنها سؤال شرعی پرسیده می شد آن را به یکی دیگر از اصحاب موکول می کرد و او نیز به دیگری به همین منوال تا دوباره به نفر اولی می رسید».

از امام مالک که روایت های زیادی در این مورد وارد شده که گفتند: «بعضی اوقات سؤالاتی شرعی از من پرسیده می شود که من را از خوردن و نوشیدن و خواب برای پیداکردن جواب آن محروم می کند».و نیز می گوید: « مسئله ای شرعی است که من بیشتر از ده سال است که به آن فکر می کنم اما تا به حال جوابی برای آن نیافته ام »و از ایشان روایت است که ۵۰ سؤال از وی شد او هیچ کدام را جواب نداد. و نیز خالدبن خراش می گوید: «از عراق نزد مالک آمدم و چهل سؤال شرعی را از ایشان پرسیدم که فقط پنج سؤال آن را جواب داد». و ابن وهب می گوید: «اکثر جواب مالک به سؤال ها “نمی دانم” بود». بله خواننده گرامی! این است منهج بزرگان ما در فتوی و صدور احکام شرعی

وقتی از سکوت اصحاب یا امام ابوحنیفه و یا مالک یا شافعی و ابن عیینه و أحمد و دیگر بزرگان در جواب بسیاری از مسائل شرعی، سخن می گوییم باید این را در ذهن داشته باشیم که این سکوت آنها به خاطر علم فراوان و نیز ترسی که از حساب و کتاب روز قیامت داشتند بوده است.

شخص تا زمانی که در زمینه ای علم لازم و کافی ندارد و در این زمینه ی خاص به یقین شرعی نرسیده است نباید در این زمینه ی خاص شرعی چیزی را نقل کند.

          والحمدلله رب العالمین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *