مشرکین غیر اهل کتاب و انتخاب جنگ یا پذیرش اسلام (۲۸)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
در برهه ای از سیر تکاملی قدرت گیری حکومت اسلامی، الله متعال در مورد مشرکین غیر اهل کتاب می فرمایند: «فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَخَلُّوا سَبيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (توبه/۵) هنگامي كه ماه هاي حرام (كه مدّت چهار ماههي امان است) پايان گرفت، مشركان (عهدشكن) را هر كجا بيابيد بكشيد و بگيريد و محاصره كنيد و در همهي كمينگاه ها براي (به دام انداختن) آنان بنشينيد. اگر توبه كردند و (از كفر برگشتند و به اسلام گرويدند و براي نشان دادن آن) نماز خواندند و زكات دادند، (ديگر از زمرهي شمايند و ايشان را رها سازيد و) راه را بر آنان بازگذاريد. بي گمان خداوند داراي مغفرت فراوان (براي توبهكنندگان از گناهان) و رحمت گسترده (براي همهي بندگان) است.
در اين آيه چهار دستور در مورد مشركين غیر اهل کتاب ديده مىشود: بستن راه ها، محاصره كردن، اسير ساختن، و بالاخره كشتن؛ و ظاهر اين است كه چهار موضوع به صورت يك امر تخييرى نيست، بلكه با در نظر گرفتن شرايط محيط و زمان و مكان و اشخاص موردنظر، بايد هر يك از اين امور كه مناسب تشخيص داده شود، عملى گردد. اگر تنها با اسارت و محاصره كردن و بستن راه بر آن ها در فشار كافى قرار گيرند از اين راه بايد وارد شد و اگر چارهاى جز قتل نبود كشتن آن ها مجاز است.
اين شدت عمل به خاطر آن است كه برنامه ی اسلام ريشه كن ساختن مشرکین غیر اهل کتاب (سکولاریسم) از روى كره ی زمين بوده، و همان طور كه مي دانيد، مسأله ی آزادى مذهبى، يعنى ترك اجبار پيروان مذاهب ديگر براى پذيرش اسلام، منحصر به شریعت های آسمانى اهل كتاب و شبهه اهل کتاب مانند يهود و نصارا و مجوس و مشابهین است، و شامل سکولاریست ها نمىشود، زيرا سکولاریسم در نگاه اسلام دینی است که شایستگی هیچ گونه احترامی نیست، بلكه انحطاط، خرافه، انحراف، دشمن صریح قوانین خداوند و بيمارى است كه به هر حال و به هر قيمت بايد، متناسب با میزان قدرت مسلمین، ريشه كن گردد.
ولى اين شدت و خشونت نه به اين مفهوم است كه راه بازگشت به روى آن ها بسته شده باشد، بلكه در هر حال و در هر لحظه بخواهند مىتوانند جهت خود را تغيير دهند، لذا بلافاصله اضافه مىكند: اگر آن ها توبه كنند و به سوى حق بازگردند و نماز را بر پا دارند و زكاة را ادا كنند، آن ها را رها سازيد و مزاحم شان نشويد. «فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ» و در اين صورت با ساير مسلمانان كمترين تفاوتى ندارند و در همه ی احكام و حقوق با آن ها شريك اند زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است، و كسى را كه به سوى او بازگردد، از در خود نمىراند «إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ».
سپس اين موضوع را در آيه ی بعد با دستور ديگرى تكميل مىكند تا ترديدى باقى نماند كه هدف اسلام از اين دستور تعميم توحيد و آئين حق و عدالت است، نه استعمار و قبضه كردن اموال يا سرزمينهاى ديگران، و مىگويد: وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکينَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّي يَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لايَعْلَمُونَ (توبه/۶) اگر يكى از مشرکین از تو درخواست پناهندگى كند به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود. يعنى در نهايت آرامش با او رفتار كن، و مجال انديشه و تفكر را به آن ها بده تا آزادانه به بررسى محتواى دعوت تو بپردازند، و اگر نور هدايت بر دل آن ها تابيد آن را بپذيرند. بعد اضافه مىكند كه او را پس از پايان مدت تحقیق به جايگاه امن و امانش برسان تا كسى در اثناء راه مزاحم او نگردد (ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ). و سرانجام علت اين دستور سازنده را چنين بيان مىكند كه: اين به خاطر آن است كه آن ها قومى بى اطلاع و ناآگاهند (ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لايَعْلَمُونَ). بنابراين اگر درهاى كسب آگاهى به روى آن ها باز گردد، اين اميد مي رود كه از دین سکولاریسم كه زائيده ی جهل و نادانى است خارج شوند، و به راه توحيد و خدا گام بگذارند.
در آيات ابتدايي سوره ی توبه، سخن از وظيفه ی مسلمانان در برابر مشرکین غیر اهل کتاب است، اما وظيفه ی مسلمین در برابر اهل كتابدر آيه ی ۲۹ به بعد مورد توجه قرار گرفته است و تكليف مسلمين را با اهل كتاب روشن مىسازد.
اصطلاح اهل کتاب، سى و یک بار در قرآن کریم آمده و در بسیارى از آن موارد در مقابل «مشرکان» ذکر شده است، و این خود نشانه ی تمایز مفهوم آن دو است. قرآن در موارد بسیارى، احکام آن دو گروه را از هم تفکیک کرده است. این تفکیک را به روشنی مى توان در آیات اول سوره ی توبه ملاحظه کرد. زیرا پس از آنکه خداوند در ۲۸ آیه ی اول این سوره به بیان احکام مشرکان غیر اهل کتاب می پردازد و به کشتار و قتل آنها فرمان می دهد، مگر آنهایی که پیمان دارند یا آن گاه که به اسلام ایمان بیاورند.
سپس حکم ویژه ی اهل کتاب را بیان می کند و تا زمانى که تسلیم شوند و حاضر به پرداخت جزیه شوند، کشتار آنان را جایز می داند و در صورت تسلیم و پرداخت جزیه در امان خواهند بود: «قَاتِلُوا الَّذِينَ لَايُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَايُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَايَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ» (توبه/۲۹).
در این صورت كفّار به يك اعتبار به حربي و ذمّي تقسيم ميشوند. كفّار حربي پیروان دین سکولاریسم و کسانی از اهل کتاب هستند كه با مسلمانان سر جنگ دارند و حاضر نيستند به عنوان يك شهروند تحت حاکمیت مسلمین زندگي مسالمتآميز داشته باشند.