پیش زمینه های حرکت به سوی انقلاب جهانی اسلامی: (۳) آماده سازی پیوسته و کسب قدرت

 پیش زمینه های حرکت به سوی انقلاب جهانی اسلامی: (۳) آماده سازی پیوسته و کسب قدرت

به قلم: شیخ ابی سعد العاملی

بسم الله الرحمن الرحیم

سپاس برای خداوندی که پروردگار جهانیان است، پروردگار ضعیفان و درهم کوبنده متکبرین، و درود و سلام خداوند بر شریفترین فرستادگان و سرور پیامبران و پیشوای مجاهدین، پیامبرمان محمد و بر تمامی خاندان و اصحاب و یارانش و بر تمامی کسانی که را هدایت ایشان را در پیش گرفته اند. اما بعد …

به راستی دورانی که ما در آن به سر می بریم همان دوران غریبی است که پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم در حدیثی صحیح به آن اشاره فرموده اند:

«جاء الاسلام غريباً و سيعود غريباً كما بدأ فطوبى للغرباء، الذين يصلحون ما أفسد الناس من سنتی»

«اسلام غریب آغاز شد و در آینده نیز غریب خواهد شد، همانگونه که آغاز شده بود، پس خوش به حال غریبان، کسانی که آنچه را که مردم از سنت من فاسد کرده اند، اصلاح می کنند.»

این دوران همچنین دوران جمود مسلمین و بی تفاوتیشان نسبت به حصار و جنگی است که علیه دین و ارزش ها و اخلاق آنها بر پا شده. همچنین بی تفاوتی نسبت به غارت خیرات آنها و فاسد کردن اخلاق آنها در وسیع ترین شکل خود است.

در نتیجه سعی در یافتن وسائل و اسباب بیداری و قیام امت، امری است ضروری و لازم.
این وظیفه مهم بر صاحبان نفوس ضعیف امری دشوار  و غیر ممکن به نظر می آید اما در عین حال در نظر صاحبان اراده ی قوی – با وجود طولانی بودن راه و فراوانی قربانی ها – امری ساده و ممکن است و اگر عوامل اساسی وجود داشته باشد باید به این عوامل، عینیت و واقعیت بخشید و آنها را در عمل پیاده کرد.

پس از اینکه در قسمتهای قبل عوامل اول و دوم  را شرح دادیم اکنون به عامل سوم می پردازیم.

سوم : آماده سازی پیوسته و کسب قدرت

همانطور که برای هر فعالیتی اسباب و مقدماتی لازم است، اگر این فعالیت در راه دین خداوند و تلاش برای تحکیم شرع مطهرش و مقابله با دشمنانش باشد این شروط و مقدمات بیشتر از همیشه ضرورت می یابد. به این مقدمات در اصطلاح شرعی،” اعداد (آماده سازی)” گفته می شود همانگونه که خداوند متعال می فرماید:

« وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ »  انفال ۶۰

« براي ( مبارزه با ) آنان تا آنجا كه مي‌توانيد نيروي ( مادي و معنوي ) و ( از جمله ) اسبهاي ورزيده آماده سازيد ، تا بدان ( آمادگي و ساز و برگ جنگي ) دشمنِ خدا و دشمن خويش را بترسانيد ، و كسان ديگري جز آنان را نيز به هراس اندازيد كه ايشان را نمي‌شناسيد و خدا آنان را مي‌شناسد.»

در چگونگی اعداد یا آماده سازی نظرات مختلفی وجود دارد. هر کس بر حسب برداشت و فهم خود از تغییر مورد نظر، در مورد آماده سازی نظر خود را دارد . در میان مردم کسانی هستند که فکر می کنند، آماده شدن فقط در تربیت افرادی شایسته از نظر اخلاقی و رفتاری و ارسال آنها به میان مردم منحصر شده است. و به گمان آنها نیازی به انواع دیگر آماده سازی وجود ندارد و همین امر برای ایجاد تغییر مورد نظر کافی است.
و برخی از مردم معنی آماده سازی را در وارد شدن به بعضی از مؤسسات موجود و اعمال تغییر از داخل این مؤسسات می بینند تا اینکه خود را از خسارت های مادی و انسانی دور نگه دارند.

و برخی دیگر آماده سازی را فقط در داشتن افراد و اسلحه برای غلبه بر دشمن در معارک  می بینند، بدون اینکه در پی ایجاد مؤسسات پشتیبانی و کمکی در کنار جانب نظامی باشند.

و گروهی دیگر تنها به تربیت نظری اعتقاد دارند و اینکه باید منتظر منادی جهاد بود و آنگاه به صفوف جهاد ملحق شد، بدون اینکه برای چنین روزی عملاً خود را آماده کرد و خداوند این ادعایشان را دروغ اعلام می کند آنجا که می فرماید: « وَلَوْ أَرَادُواْ الْخُرُوجَ لأَعَدُّواْ لَهُ عُدَّةً »توبه ۴۶  « و اگر می ‌خواستند ( براي جهاد ) بيرون روند ، توشه و ساز و برگ آن را آماده مي‌كردند.»

بر همین اساس نظرها و رویکردهای مختلفی پیرامون اعداد و آماده شدن وجود دارد. و به دلیل اهمیت موضوع، سعی می کنیم پیرامون برخی شبهات طرح شده در این زمینه بحث کنیم. بدون تفصیل و شرح دلایل شرعی وجوب اعداد و حتمی بودن آن. چون در این زمینه بحثهای بسیاری وجود دارد که برای کسانی که دلي ( آگاه ) داشته باشند ، يا با حضور قلب گوش فرا دارند. کافی و قانع کننده است. ‏

آماده شدن معنوی و نظری

آماده سازی به جمع آوری توان ها و قرار دادن آنها در مکان مناسب خود نیاز دارد. و لازم است که آماده سازی، محکم و در بر گیرنده همه انواع آن باشد، از جمله آماده شدن از نظر مادی، که نقش اصلی را در آماده سازی ایفا می کند. و این برای هر کس که در وضعیت و زبان حال حکومت های مرتد و اربابان صلیبی و یهودیشان دقت کند نمایان و آشکار است. زیرا آنها به گفتگو و راه حلهای مسالمت آمیز اعتقادی ندارند و همچنین به دشمنانشان هیچگونه فرصتی برای انتشار دعوت و حرکت آزادانه نمی دهند، در نتیجه ضرورت کسب قدرت از اولویات اولیه پروسه آماده سازی است.

و آماده سازی نظری که آن را آماده سازی ایمانی می نامیم، چون هدف از این آماده سازی ارتقای فرد به درجه ای عالی از ایمان است تا اینکه امتحانات الهی برایش خوشایند گردد و این امتحانات را نعمت هایی از سوی خداوند سبحان و دلیلی بر برگزیده شدن از جانب خداوند به شمار آورد. و سپس قلبش در برابر آنچه در زندگی دنیا برایش اتفاق می افتد، مملؤ از شکر و رضایت باشد و آزمایشات خیر و شر نزدش فرقی با هم نداشته باشند. « وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً » انبیاء ۳۵ « و ما شما را با سود و زيان و بديها و خوبيها ( در زندگي دنيا ) كاملاً مي‌آزمائيم »

همینطور لازم است که نعمت های خداوند را وسیله ای برای آزمایش و امتحان ایمانش در نظر بگیرد، که آیا شکر آن نعمت ها را به جا می آورد یا نسبت به آنها ناسپاس است. و بر خلاف تصور بیشتر مردم ، اعطای نعمت به کسی نشانه برگزیده بودن آن شخص نزد خداوند متعال نیست. «وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنكَ مَالاً وَأَعَزُّ نَفَراً » کهف ۳۴ «‏ ( صاحب اين دو باغ علاوه بر آنها ) دارائي ديگري ( از طلا و نقره و اموال و اولاد ) داشت ( و دنيا به كام او بود و غرور ثروت او را گرفت ) پس در گفتگوئي به دوست ( مؤمن ) خود ( مغرورانه و پرخاشگرانه ) گفت : من ثروت بيشتري از تو دارم و از لحاظ نفرات ( خانواده و خويش و رفيق ) مقتدرتر از تو و فزونترم . ‏»

چگونه آماده سازی به انجام می رسد؟

بدانید که عملیات آماده سازی در سرداب ها به انجام نمی رسد، بلکه باید در دنیای واقع آن را به انجام رساند. در عملیات آماده سازی برخی از کارها هستند که حتما باید آشکارا انجام گیرند و غیر از آن چاره ای وجود ندارد. ولی با این حال بخش عظیمی از آن لازم است که مخفیانه و پنهانی انجام پذیرد. و هیچ گاه دشمن نباید چیزی در مورد آن بداند و ما از داعیان عجله و یا برانگیختن دشمن در معارک جانبی و حاشیه ای که هیچ مصلحتی در آن نداریم، نیستیم.

پس بر ما واجب است که بدانیم طبق وسایل و امکانات موجود و بر حسب برنامه ریزی از پیش تعیین شده و میزان آماده سازی  چه زمانی برای جنگ خارج شویم، این فقط جنبه تئوری مسئله است. ولی از جنبه عملی و واقعی ممکن است پیاده سازی کامل برنامه برایمان مشکل باشد. و گاهی اوقات خود را مجبور به علنی کردن برخی موضع گیریهای عملی می یابیم که در نتیجه آنها برخی امور آشکار می شود. پس در این مسیر بدون شک خسارتها و ضررهایی به ما می رسد و این مسیر با خار و موانع فرش شده است، نه با گل وگیاه.

پس هر کس گمان کند می تواند تمام مراحل آماده سازی را طی کند بدون آنکه دشمن متوجه هیج حرکت و تغییری شود و بدون اینکه دشمن برخی از موضع گیریهایش را شناسایی کند، به راستی او از سنت های الهی در راه دعوت بی خبر است. و باید در دنیای دیگری در صدد فعالیت باشد و در پی سنتهای دیگری در مسیر دعوت غریبش باشد.

آماده سازی سربازان و دعوتگران

قبلا در مورد آسیب رساندن به دعوت صحبت شد و گفتم که زمانیکه جماعت در مرحله آزمایش و ابتلاء است، دعوت و تبلیغ بهتر پیش می رود و فعالتر عمل می کند، چون کسی که در این موقعیت به جماعت ملحق می شود خوب می داند چه چیزی در انتظارش است، و در این مرحله جماعت از هر عامل ضعف و نفاق خالی است، درست مانند دوران تبلیغ در مکه و در زمان دعوت پیامبر صلی الله علیه و سلم که هیچ اثری از نفاق و منافقین در آنجا وجود نداشت.

اما ایجاد پایه و بنیان؛ همان بنیان  محکمی که که بنای جماعت را حمل خواهد کرد، به انجام نمی رسد، مگر در مدرسه ابتلاء، آزمایش و پاک سازی.

«‏ أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ‏» عنکبوت ۲
« ‏ آيا مردمان گمان برده‌اند همين كه بگويند ايمان آورده‌ايم ( و به يگانگي خدا و رسالت پيغمبر اقرار كرده‌ايم ) به حال خود رها مي‌شوند و ايشان ( با تكاليف و وظائف و رنجها و سختيهائي كه بايد در راه آئين آسماني تحمّل كرد ) آزمايش نمي‌گردند ؟ ! ‏ »

اما ساختن پایه های جماعت در آسایش و راحتی منجر به تشکیل بنایی  می شود که به مانند کف روی آب می ماند، درست مانند وضعیت فعلی ما. بگونه ای که آماده سازی وسیع و حجیم در مقابل خروجی ضعیف ، اگر نگوییم بدون خروجی، مگر نزد جماعاتی که در مرحله ابتلاء و پاک شدن و مقابله با دشمن هستند.

و بهترین گواه بر این مسئله وضعیت متفاوت جنبش های اسلامی است. به عنوان نمونه وضعیت جنبشهای موجود در میدان عمل که عمل سیاسی را در پیش گرفته اند و از رویارویی با نظامهای حکم موجود فرار می کنند و حتی رویارویی با نظامهای موجود را از محرمات به شمار می آورند با وضعیت جنبشهای جهادی که مسیر جهاد و رویارویی با این نظام ها را در پیش گرفته اند، مقایسه کنید تا تفاوت زیاد میان آنها را در سطح ایجاد و بخشش و پیشروی برای خدمت به این دین دریابید.

به راستی بنیان حقیقی و گسترده،  در آسایش و فراغت و در خلال یک تربیت صرفاً نظری نشأت نمی گیرد. بلکه این بنیان از میان سختی ها و آزمایشات و ابتلاها ظهور می کند. به نظر شما چه چیزی دشمن را می ترساند؟ هزاران نفر نیروی برجای نشسته یا دهها نفر نیروی در حال حرکت؟

به واقع کنونی مان بنگرید تا این حقیقت روشن را  درک کنید. جماعت هایی که میزان نیروهای آنها هزاران نفر هستند اگر نگوییم میلیونها نفر، ولی چون منهج آنها مسالمت آمیز است و راهی که در پیش گرفته اند، با قوانین و شریعت طواغیت سازگار است، طاغوت هیچ حسابی برای این جماعات باز نمی کند و هیچ ارزشی برای آنها قائل نیست و آنان را عددی به حساب نمی آورد. از آن طرف جماعات جهادی که تعدادشان ده ها تن محاسبه می شود، بسیار مورد توجه دشمن هستند. به طوریکه شب و روز تمام توان خود را به منظور محاصره کردن و جنگیدن با آنان به کار می گیرند.

بلکه اصلاً تمامی دنیای سکولار با هم متحد شده و اختلافات و خصومت هایشان را فراموش کرده اند و قوانین و توافق نامه هایی را به منظور مقابله با “تروریست (ارهاب)” و “تروریست ها (ارهابیون)” وضع کرده اند. و آیا منظور از تروریست (ارهاب) چیزی غیر از جهاد است و آیا در عرف آنها منظور از تروریست ها (ارهابیون) کسانی غیر از مجاهدین هستند؟ آیا عبرت گیرنده ای هست؟

از این رو قناعتمان به این امر افزایش می یابد که آنچه امروز مجاهدین بر آن هستند، حق است و  راهی که آنان در پیش گرفته اند همان راهی است که به خشم و غضب طاغوتیان و رضایت وخشنودی خداوند عزوجل منتهی می شود. و این همان گروه از مردانی هستند که لازم است پرورش یابند و تربیت شوند و سپس برای اداره معرکه ها به سوی دشمنان ارسال شوند.

آماده سازی زیرساخت ها

کار کردن به منظور تغییر واقع موجود، فعالیتی است، که به بنیان های زیادی نیاز دارد و این بنیان ها به منزله همان توشه ای می مانند که مجاهدان به آن رجوع می کنند و همچنین به منزله پناهگاه امنی می مانند که سربازان از آنجا برای انجام کارهای مهم خود رهسپار می شوند.

در جنگ با دشمن پیش روی و عقب نشینی پیش می آید و وجود این بنیان ها به منظور پشتیبانی در برابر دشمن و نیز به منظور تدبیر کارها و آماده سازی بیشتر به دور از چشم دشمن ضروری است.

همت یک جماعت مجاهد باید به اندازه دین عظیمشان بلند باشد همان دینی که حامل آن هستند و تلاش می کنند که آن را بر واقع موجود تطبیق دهند. به همین خاطر بر جماعت  لازم است تمام  مستلزمات این کار بزرگ و سنگین را فراهم کند.

سنگ بنای اولیه و اساسی که لازم است ایجاد شود، زن صالح است که بخش اعظمی از عملیات تربیت و پرورش و دعوت و جهاد را به دوش  می کشد پس تمرکز بر روی تربیتی صحیح و همه جانبه بر روی زنان مجاهدان لازم و ضروری است. تا اینکه نسل های مناسب و لائقی تحویل جامعه مان دهند. پس زن عنصر اصلی و اساسی در تربیت و پرورش مجاهدان آینده محسوب می شود.

چرا اینگونه نباشد در حالی که این مادران هستند که نسلهایی بر مبنای مبادی اسلام زلال و بی غل وغش تربیت می کنند و بذر اخلاق پسندیده و ارزش های والا را در دل فرزندانمان می کارند و این اساسی ترین توشه برای پرورش شخصیت مجاهد است. و اوست که به عنوان همسر دوش به دوش شوهرش می ایستد و مسئولیت خانه و فرزندان را به دوش می کشد تا همسرش برای انجام مسئولیت دعوت و جهاد فارغ شود. و علاوه بر این تمام پشتیبانی های مادی و معنوی را برایش فراهم می کند، و مسیر را برای او فراهم می کند تا بر اهداف جهادیش متمرکز شود که به خواست خداوند نتایج مؤثری را در بر دارد.

و او مانند خواهری است، که کنار برادرش می ایستد و او را در مسئولیت های دعوت وجهاد یاری می دهد و بعضی از امور را که فقط  زنان قادر به انجام آنها هستند، به انجام می رساند، و به این صورت میدان دعوت و جهاد از هر نظر تکمیل می شود.

بر جماعت های جهادی لازم است که مدارس مستقل و مخصوصی برای تربیت و پرورش گروهی که در چند سال آینده بتوانند مسئولیت دعوت و جهاد را به دوش بکشند، ایجاد کنند. و نباید به سربازانی که الان در اختیار دارند اکتفا کنند، چون سربازان در جهاد ممکن است شهید، و یا دستگیر شوند، پس آماده کردن گروه هایی که بعد از این سربازان، پرچم جهاد را در دست گیرند واجب و ضروری است.

همچنین باید مدارس و دوره هایی برای آماده کردن دعوتگران و مربیانی از بین جماعت ساخته شود، دعوتگرانی که محیط فاسد اطراف بر آنها تأثیر نگذاشته باشد. همچنین از چشمه پلید آنان ننوشیده باشند بلکه از چشمه پاک و زلال اسلام نوشیده باشند و فارغ التحصیل مدرسه ابتلاء و پاکسازی و حصار و غربت باشند.

همچنین پرورش فرزندان جماعت باید پرورشی همه جانبه باشد به طوریکه بتوانند، کارهای روزمره خود، در زمینه صنایع نور و همچنین در زمینه های الکترونیک، رسانه ها، و مطالعه زبانهای خارجی  پیش ببرند. تا اینکه در همه زمینه ها و علوم مختلف که جهاد نیازمند آن است، کفایت لازم را داشته باشند.

همچنین لازم است مکانهایی جهت آموزش فنون رزمی به همه گروهها در نظر گرفته شود. با شروع  از سالنهای ورزشهای رزمی بویژه فنون قتال  و در نهایت ایجاد پادگان های نظامی جهت آموزش انواع روشهای قتال و کار با انواع اسلحه های موجود در میدان جنگ.

پس آماده سازی سربازان و سوارکاران خوب، طی گذراندن مراحل اولیه آموزش به پایان می رسد. بعد از آن نوبت به پیاده سازی عملی آموخته ها در جبهه های جنگ بین حق و باطل می رسد. و در آنجاست که پرورش صحیح و آماده سازی حقیقی با شکستن موانع ترس از دشمن و خوف از مرگ، به پایان می رسد. و مجاهدان گام های بزرگی به سوی نصرت وعده داده شده از سوی خداوند متعال بر می دارند.

و در پایان برایمان روشن می شود که آماده سازی مردانی مجاهد از مهمترین ارکان برای انجام قیام مورد نظر است. چون به وسیله همین مردان است که طی مسیر آسان می شود و دشواریهای راه زایل می گردد. بله به وسیله همین مردان است که کوهها منهدم و ناممکن ممکن می شود.

پس این ها اساسی ترین سرمایه ها برای هر جماعت مؤمن هستند. در نتیجه باید بر تربیت و پرورش و آماده سازی آنها طبق مستلزمات مراحل پیش رو، حریص باشیم. به خدا سوگند در افق دور و نزدیک غیر از حماسه ها و محنت ها چیزی نمی بینم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *