به قلم: آغسار تورکمن
عبارت دیگری که این روزها و پس از دادگاهی و اعلام جرم اغتشاشگران ۱۴۰۱ش می بینیم «محاربه است» که باز به دلیل جهل عوام نسبت به این اصطلاح و عوام زدگی دسته هایی از مولوی ها و حاکمیت ماهواره ها و فضای مجازی دشمنان عده ای خیال می کنند این اصطلاح از اختراعات نظام ایران است؛ اما این اصطلاح «قرآن»ی است : إنما جزاء الذين يحاربون الله ورسوله ويسعون في الأرض فسادا (مائده/۳۳) پس اختراع هیچ مذهب و نظام حکومتی نیست.
جالب است بدانیم که از نظر مذهب حنفی و حنبلی برای اینکه شخصی حکم محارب بگیرد شرط گذاشته اند که محارب سلاح یا چیزی که در حکم سلاح است از قبيل «عصا» و «سنگ» استعمال نماید، اما از نظر مذاهب مالكي و شافعی شرط نیست که محارب سلاح استعمال کند و همینقدر که قدرت و شوکت خویش را جهت ارتکاب جرمهایی که در حکم محاربه هستند بکار ببرد، برای تحقق محاربه کفایت می کند.
آیا این اغتشاشگران سکولار از سنگ و چوب و قمه و چاقو و اسلحه ی گرم جهت ایجاد رعب و وحشت و قتل و کشتار مردم استفاده نکردند؟
نکته ی مهم دیگری که متوجه ی مجریان جنگ رواین در ماهواره ها و فضای مجازی و همچنین متوجه مولوی ها و آخوندها و مُلاها و ماموستاها می شود این است که در مذاهب حنفی و مالکی و حنبلی کسی که با تشویق یا همفکری یا کمک رسانی در عمل محاربه با محارب معاونت نماید، محارب محسوب می شود؛اما از نظر شافعیه کسی که شخصا در انجام عمل محاربه مباشرت دارد محارب شناخته می شود و مسبب و معاون در عمل محاربه و نیز کسی که در مباشرت عمل حضور داشته، لكن مباشر فعل نباشد، محارب محسوب نمی گردد بلکه عاصی است که مرتکب معصیت گردیده و تعزیر دارد.
آیا مولوی ها و ماموستاهایی که با سخنان غیر شرعی خود محرک و مشوق دسته هایی از مردم برای اغتشاش و درگیری و کشت و کشتار بودند مشمول این حکم در مذهب خودشان نمی شوند؟ قطعاً می شوند هر چند نظام بخواهد بین این مُلاها با عوام فرق بگذارد.
نکته ی دیگر اینکه مذهب حنفی برای تحقق محاربه شرط نموده اند که در دارالاسلام ( سرزمینی که قانون اساسی آن بر اساس یکی از مذاهب اسلامی باشد و قدرت و حاکمیت در دست این قوانین و مسلمین باشد) واقع شود و اگر محاربه در دارالکفر (سرزمینی که توسط قوانین کفری و هر یک از کفار[یهودی، نصرانی، مجوس، صابئین، سکولاریستها] اداره می شود) تحقق یابد حد محاربه واجب نخواهد شد، زیرا در دارالکفر (محل وقوع بزه) امام که متولی و مسئول اقامه حدود است ولایتی ندارد. شیعه زیدیه نیز همین عقیده را دارند.ولی مالكيه و شافعيه و حنابله حد در هر دو صورت را واجب می دانند، اعم از اینکه محاربه در دارالاسلام محقق شود یا در دار الکفر .
البته مذهب مالکی شرط نموده است که فعل باید بنحوی باشد که امکان استغاثه برای مجنى عليه وجود نداشته باشد، یا اینکه در صورت امکان استغاثه او را از کمک خواستن منع نماید. همچنین در صورتیکه مجنی علیه را در اطراف محل قرار دهد، بطوریکه وصول استغاثه مجنی علیه مشکل و ممتنع شود، عمل او محاربه محسوب می گردد و نیز چنانچه کسی را که برای کمک رسانی حاضر شده تهدید نماید بطوریکه از روی ترس از کمک رسانی به مجنی علیه خودداری کند، فعل او محاربه محسوب می شود.
این دقیقاً چیزی است که ما در میان اغتشاشگران سکولار ۱۴۰۱ش دیدیم که حتی کسی را که می گفت این بیچاره را نزنید خودش را نیز می زدند و یا می کشتند به همین دلیل کسی حتی جرئت نداشت از بی گناهی که توسط این محاربین سکولار در حال زجرکش شدن و جان دادن بود دفاعی کند.
ادامه دارد … ان شاء الله