تشکیل شورای علماء در چند ولایت به اساس فرمان رهبر دارالاسلام امارت اسلامی افغانستان

تشکیل شورای علماء در چند ولایت به اساس فرمان رهبر دارالاسلام امارت اسلامی افغانستان

به قلم: فضل احمد هراتی

به اساس فرمان مولوی هبة الله آخند زاده رهبر دارالاسلام امارت اسلامی افغانستان شورای علماء فقه در ولایتهای بغلان و خوست و فاریاب تشکیل شد.

شورا یکی از مشخصه های اساسی حکومت اسلامی بر منهاج نبوت است که باید در تمام مسلکها و تخصصها تشکیل شود  و هر چه شورا بر مسلکها و تخصصهای مختلف حاکم شود به همان اندازه حاکمیت در این زمینه به حکومت اسلامی بر منهاج نبوت نزدیکتر شده است.

دارالاسلام ایران در این زمینه پیشرفتهای عجیبی کرده است و در تمام صنفها قدمهای بزرگی برداشته است.

این قدم بزرگی است که دارالاسلام امارت اسلامی افغانستان برداشته است اما انتظار می رود در سایر تخصصها نیز شوراهای مختص به همان تخصص را تشکیل دهد.

شورا و نظارت عمومی دو مشخصه ی اصلی حکومت اسلامی بر منهاج نبوت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم وعده ی بازگشت چنین حاکمیتی را به ما داده است و می فرماید:

« تَكُونُ النُّبُوَّةُ فِيكُمْ مَا شَاءَ اللهُ أَنْ تَكُونَ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ، فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللهُ أَنْ تَكُونَ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ اللهُ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا عَاضًّا، فَيَكُونُ مَا شَاءَ اللهُ أَنْ يَكُونَ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا جَبْرِيَّةً، فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللهُ أَنْ تَكُونَ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ نُبُوَّةٍ، ثُمَّ سَكَتَ.» [۱]

نبوت در میان شما می‌ماند تا آن زمان که خدا بخواهد، و آن زمان که بخواهد آن را بر می‌دارد، بعد از آن خلافتی بر منهج و روش نبوت می‌آید، و (آن خلافت هم) تا آن زمان که خدا بخواهد می‌ماند، و سپس آن زمان که بخواهد آن را بر می‌دارد، بعد از آن شاهیگری خشونت طلب می‌آید، و تا آن زمان که خدا بخواهد می‌ماند، و سپس آن زمان که بخواهد آن را بر می‌دارد، و بعد از آن نظام شاهیگری جبری می‌آید، و تا آن زمان که خدا بخواهد می‌ماند، و سپس آن زمان که بخواهد آن را بر می‌دارد، و بعد از آن خلافتی بر منهج و روش نبوت می‌آید، سپس (پیامبر) سکوت کرد.».

با توجه به این حدیث خلاصه‌ی دوره‌هایی که پیامبر ﷺ نام برده‌اند، عبارتند از:

۱- النُّبُوَّةُ (دوره پیامبری)

۲- خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ (خلافت بر راه و روش پیامبر ﷺ )

۳- مُلْكًا عَاضًّا (شاهیگری خشونت طلب و سختگیر و به دندان قبضه شده)

۴- مُلْكًا جَبْرِيَّةً (شاهیگری مستنبد و زورگو)

۵- خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ نُبُوَّة (بازگشت خلافت بر راه و روش پیامبر ﷺ )

به صورت خلاصه بعد از رسول الله صلی الله علیه وسلم مسلمین سه نوع حاکمیت خواهند داشت:

۱- خلافت مطابق منهج و روش رسول الله . خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ.
۲- دوران پادشاهی که به دو دسته ی کلان تقسیم می شود، که بعضی تنها با خشونت همراه بودند، ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا عَاضًّا، و بعضی ها علاوه بر آن با استبداد و خودکامگی هم به مسیر خودشان ادامه دادند، ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا جَبْرِيّاً
۳- بازگشت خلافت مطابق منهج و روش رسول الله .خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ

چند نکته در مورد این حدیث:

الف- پیامبر ﷺ مدت زمانی برای هیچ یک از دوره‌ها بیان نکرده‌اند: یعنی کسی نمی‌تواند بگوید که این دوره‌هایی که پیامبر ﷺ بیان فرموده‌اند چه مدت طول می‌کشند. مثلا بیان نکرده‌اند که عصر نبوت چند سال دیگر به طول می‌انجامد، ولی بعد از فوت ایشان معلوم شد که عصر نبوت در سال دهم هجری تمام شد. دوره خلافت راشده هم ، همین طور. یعنی بعد از اتمام دوره معلوم می‌شود که چه وقت به طول انجامیده است که بعد از شهادت امام علی رضی الله عنه دوره خلافت راشده تمام شد.

الان ما در دوره «مُلْكًا جَبْرِيَّةً» هستیم ، و هر کشوری به زور و قدرتی که در اختیار دارند بر مردم حاکمیت دارند و نفرات خود را بر سر قدرت می‌آورند و نمی‌توانیم تعیین کنیم که این دوره چند سال طول می‌کشد.

بعد از این دوره، نوبت به دوره «خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ نُبُوَّة» است که دوره بازگشت خلافت بر منهج پیامبر ﷺ است.

ب- مسأله خلافت مسأله ساده‌ای نیست و با نامگذاری افراد به عنوان خلیفه تحقق نمی‌یابد. بسیاری از سلاطین از جمله حاکم سابق لیبی (معمر قذافی) خود را خلیفه می‌خواندند. باید شروط خلافت تحقق یابد.

یکی از مهمترین شروط تحقق یافتن خلیفه این است که شورای اهل حل و عقد شا شورای متخصصین و اولی الامر او را انتخاب کنند. و شورا بر نظام حکومتی حاکمیت پیدا کند.

شورای اهل حل و عقد یا شورای خبرگان و اولی الامر به تعدادی از افراد تأثیرگذار و علمای شریعت گفته می‌شود که اتفاق آنان می‌تواند به عنوان حکم و فتوا و آخرین نظریه باشد.

 —یک نکته:

نمی‌توان گفت که این خلافت که پیامبر ﷺ در حدیث بالا بیان فرمود – «خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ نُبُوَّة» که بعد از دوره «مُلْكًا جَبْرِيَّة» می‌آید – همان خلافت مهدی است، چون قبل از آمدن محمد مهدی خلافت وجود دارد.

پیامبر ﷺ می‌فرماید: يَكُون اخْتِلافٌ عِنْدَ مَوْتِ خَلِيفَةٍ، يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ قُرَيْشٍ مِنْ أهْلِ الْمَدِينَةِ، إِلَى مَكَّة …»

بعد از فوت خلیفه، اختلافاتی (در امت اسلام) بوجود می‌آید، مردی از قریش از اهل مدینه به سوی مکه بیرون می‌رود …» [رواه ابن حبان/۱۸۸۱]

این حدیث دلالت بر این دارد که قبل از محمد مهدی، خلافت اسلامی وجود داشته است.

به امید روزی که ما بتوانیم این دارالاسلامها و حکومتهای بدیل اضطراری اسلامی را به «خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ نُبُوَّة» ارتقاء دهیم.


[۱]  هداية الرواة  5306/ مسند أبي داود/ الطيالسي والبيهقي في منهاج النبوة / مسند أحمد بن حنبل: ۱۸۰۳۱ – ۱۸۴۰۶

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *