۲۶ دلو سالروز خروج ارتش سرخ از افغانستان؛ تاریخی‌‏که باید به حافظه سپرد


۲۶ دلو سالروز خروج ارتش سرخ از افغانستان؛ تاریخی‌‏که باید به حافظه سپرد .

بیست و ششم ماه دلو، مصادف است با سی و چهارمین سالروز خروج ارتش سرخ  ، که در برگه های زرین تاریخ مبارزات و حماسه های ملت مومن و مجاهد افغانستان ثبت است .
از خروج نیروهای ارتش سرخ سی چهار سال سپری گردید ، این خروج ، پایان اشغال در افغانستان نبوده و از آن طی این سال‌ها شاهد چندین اشغال و تجاوز دیگر نیز بوده ايم.
حال این‌که این روز از لحاظ تاریخی، سیاسی و اجتماعی چه پیامدهایی برای مردم افغانستان داشته، باید از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد.
خروج نیروهای اشغالگر و پیامدهای آن  در افغانستان ، بستر وگستره‌یی برای تاخت‌وتاز نیروهای خارجی بوده که به نام اشغال و شکست و خروج و غرور در تاریخ رقم خورده است.
اما شوربختانه، پیامد پیروزی‌ها در اين ديار کمتر از تجاوزات خونین نبوده است؛ از همین‌رو لازم می‌دانم تا روی پیامد خروج قدرت‌های متجاوز، قدری مکث صورت گیرد.
این‌که شکست متجاوزین به‌دست ملت مجاهد افغانستان، مایة غرور و افتخار است، قابل انکار نیست؛ اما ملت افغانستان هيچ‌گاه شهد پیروزی را به‌گونة شايسته نچشیده. چرا كه بلافاصله بعد از هر پيروزی، اختلاف‌ها، تفرقه‌ها و هزار مصيبت ديگر رخ نموده و کام مردم ما را تلخ و زهرآگين ساخته است.
همان‌طور که ورود متجاوزان به سرزمین ما برای مردم پیامد خوبی نداشته، خروج‌شان نیز اثرات نامطلوبي را بر زنده‌گی آن‌ها گذاشته است.
ناگفته پیداست که تجاوز از هر حیث هزینه می‌طلبد، چنان‌چه شوروی سابق از لحاظ سیاسی در جهان، منزوی گردید و از رهگذر اقتصادی ورشکسته و از دید اجتماعی متلاشی و به چالشهای متعدد گرفتار شد ، سرانجام اتحاد جماهیر شوری به کشور های کوچک تقسیم و کمونیزم به قبرستان تاریخ دفن گردید .
و اما اينك ببينيم پیامد و اثر شکست شوروی سابق برای مردم افغانستان چه بوده است؟ روز بيست‌وشش دلو، نقطة عطفی در تاریخ افغانستان به شمار می‌رود که ملتِ ما شکست یک ابرقدرت جهانی را به نام خود رقم زدند؛ روزی كه رشادت‌ها و جان‌فشانی های مردم مظلوم ما به‌بار نشست و پيروزی افتخارآفرينِ آنان را جهانيان با شگفتی به نظاره نشستند.
اما دریغ که این پیروزیِ بزرگ برای آن‌ها پیامدهای چندان خوشایندی نداشت. درست است که این پیروزی، بیانیه‌ها و سخنانِ سخنرانان را به‌خاطر يادبود پیروزی در پشت میزهای خطابه رنگین‌تر ساخت؛ ولی این پیروزی نتوانست از دنیایِ شعار به جهانِ معنی راه پيدا كرده و راه‌گشای پيروزیهای بزرگ‌تر برای جریان های اسلامی در جهان و به خصوص نهضت اسلامی در استقرار یک نظام مقتدر اسلامی در افغانستان گردد.
از دیدگاه نویسنده اینکه چرا جریان های جهادی نتوانستند حکومت مقتدر اسلامی را در کشور مستقر سازند ، در آن سه عامل اساسی را می توانید پیدا کرد .

۱- بعد از خروج نیرو های ارتش سرخ، آمریکا و شوروی و کشور های منطقه و اسلامی متحدانه از ایجاد نظام اسلامی و جهادی در افغانستان جلوگیری کردند .

۲-نبود زعامت سلیم و با بصیرت ، حکیم و مقتدر که از سعه صدر و نبوغ سیاسی لازم در رهبری کشور برخوردارمی بود ، متاسفانه طوری که تاریخ نیم قرن اخیر نشان داد در میان رهبران احزاب جهادی وجود نداشت .

۳- انحراف فکری تعداد از جریان های جهادی ، از اسلام گرایی به قوم گرایی و اختلاف بیش از حد میان رهبران و فرماندهان ارشد ،جهاد به نام خدا شروع شد اما به قوم گرایی پایان یافت ،
مع الاسف ؛ ایجاد و‌استقرار حکومت مقتدر اسلامی و جهادی که التیام بخش زخم های وارثین شهدای انقلاب اسلامی و خواست تمام نهضت های اسلامی معاصر را ددر بر می گرفت بنابر عوامل فوق تحقق نیافت ، بدون تفکیک تمام جریان سیاسی شریک در این مصیبت عظما شریک و سهیم هستند .
آری؛ از روز تاریخی ۲۶ دلو، سالروز خروج نيروهای ارتش سرخ اتحاد جماهير شوروی سابق از كشور، تجليل مي‌كنيم. گرامیداشتِ اين روز بدان جهت كه روس‌ها به ناتوانیشان در برابر ملت مجاهد افغانستان معترف شده و چاره را در خروج ديدند، برای ما غرورآفرين مي‌باشد.
اما با اين‌وجود، براي بسياري از مردم اين پرسش باقی است كه طي اين چند سال پس از خروج روس‌ها از كشور، چه تفاوت‌هایی در وضع آنان آمده است تا لذت زندگی در استقلال را به آنان چشانده باشد؟
این پیروزی بزرگ، تلخی های فراوان زيادی را نيز به دنبال داشت که نیاز به يادآوری آن‌همه نیست. ۲۶ دلو نقطة پایان تجاوز نبود؛ بلکه این پيروزی آبستن یک تجاوز و یا چندین تجاوز دیگر بود. شوروی‌ سابق پس از خروج، حکومت دست‌نشانده، وابسته و زير حمايت خود را در افغانستان برجای گذاشت.


در اين زمان، از يك‌سو روس‌ها بر تحميل اين حكومت بر مردم افغانستان تلاش داشتند و از ديگر آمریکا و غرب برای تشكيل يك حكومت سرسپرده در كابل، به شدت كار میكردند؛.
تجاوز در افغانستان یک امر جاافتاده و نهادینه شده است؛ با خروج شورویها، تلاش های هدفمند و سازمان یافته طوری که در فوق تذکر داده شد ، همکاری شرق و غرب به منطور جلوگیری از ایجاد یک نظام مقتدر اسلامی آغاز شد و سعی بر آن گردیده بود تا جای خالی آن‌ها را مهره های وابسته به خودشان بگیرد .
که طی سال‌های متمادی پیامد های مصیبت بار آن را در همه نقاط افغانستان شاهد بودیم،
هر کشوری با توجه به منافع سیاسی خویش جریان های را حمایت و‌ در اختیار آنها پول و اسلحه قرار می داد و متقاعد میکرد تا در جنگ افروزی و ویرانی افغانستان سوخته از تجاوز شوروی گوی سبقت را از یکدیگر بربایند، افغانستان به میدان جنگ نیابتی میان کشورها استعماری و منطقه تبدیل گردید ، آنقدر گروههای و جریان ها با یکدیگر بر سر قدرت جنگیدند تا قدرت دیگری به نام امارت اسلامی توانست بر تمام آنها استیلا یابد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *