مذاکره به عنوان بخشی از استراتژی دعوت وپرهیز از جنگ (۱۰۲)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
دعوت و تبلیغ توحيد از مهم ترين مباني سياست خارجي دولت اسلامي است. اين اصل،محوراصلي ديپلماسي در اسلام است. پيامبر خاتم صلی الله علیه وسلم نيز دعوت خويش را از توحيد شروع کرد و توحيد هدف اصلي سياست خارجي ایشان بود. مباني اوليه ي دعوت پيامبر خاتم صلی الله علیه وسلم نيز توحيد بود . دعوت اوليه ي آن بزرگوار دردوران دعوت سري بر توحيد و يگانگي خداوند متعال استوار بود. همچنين در نامه هايي که پيامبر خاتم صلی الله علیه وسلم به سران وپادشاهان آن روزگار نوشته اند، قبل از هرچيز، آنها را به توحيد دعوت کرده است.
تبلیغ و دعوت توحید، بهعنوان اساسیترین راهبرد رسول گرامی اسلام در روابط خارجی، عنصر ثابت و روح کلیه فعالیتهای دیپلماتیک حکومت ایشان بهشمار میرود. در دیپلماسی پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم تبلیغ و دعوت نسبت به سایر امور در اولویت قرار داشته و ایشان در همه جنگها نیزابتدا به تبلیغ و دعوت میپرداختند.یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِیراً وَدَاعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجاً مُّنِیراً» (احزاب/ ۴۶-۴۵) اي پيغمبر ! ما تو را به عنوان گواه و مژدهرسان و بيمدهنده فرستاديم و به عنوان دعوت كننده به سوي خدا طبق فرمان الله ، و به عنوان چراغ تابان .
بنابراین، رفتار سیاسی پیامبرخاتم صلی الله علیه وسلم، در حوزه سیاست خارجی بر تبلیغ و دعوت توحید ، مبتنی بود و ایشان از ابتدای بعثت، حتی هنگام فتح مکه و مدینه این اسلوب را بهعنوان برنامهای هدفمند و خاص برگزیده بودند و علاوه بر اینکه رسالت خویش را بر این اصل قرار داده بودند، این شیوه را به سفیران خویش هم توصیه نموده و آنها نیز موظف بودند تا از دستورات ایشان، تبعیت نمایند و دعوت و دیپلماسی صلحآمیز را بر شیوههای دیگر مقدم بدارند. شیوه تبلیغ و دعوت ایشان توأم با نرمش، مدارا و قاطعیت و صلابت بوده و بیتردید، یکی از رموز گسترش سریع اسلام و نفوذ عمیق و وسیع پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم در قلوب دیگران همین تعادل رفتاری بوده است .
در این میان، رسول خاتم صلی الله علیه وسلم برای ایجاد انگیزه مشرکین اهل کتاب جهت مذاکره و توافقهای اصولی و راضینمودن آنان جهت مذاکرات از نقاط مشترکی استفاده می نمود که قرآن آنها را مشخص نموده است . استفاده از نقاط مشترک در دیپلماسی پیامبر با اهل کتاب در نامهها و پیامهای به سران دولتها ی اهل کتاب بهخوبی مشهود است.
برای مثال، خاتم صلی الله علیه وسلم در نامه به اسقف قسطنطنیه به پاکی مریم و القای عیسی، اشاره نموده و بر رسالت ایشان و پیامبران پیش از وی گواهی داده و در نامه به پادشاه حبشه نیز همین موارد به چشم میخورد.هر چند در صورت اضطرار و جهت کم نمودن تعداد دشمنان و ایزوله کردن آنها در مواردی هم با مشرکین غیر اهل کتاب بر منافع مشترک اتحادیه هایی صورت می گرفت که بارزترین آن در مذاکره با نماینده سکولاریستهای قریش (سهیلبنعمرو ) درصلح حدیبیه، اتحاد با قبایل سکولار مخالف با قریش و فتح مکه مشاهده گردید .
بنابراین، در دیپلماسی پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم مذاکره، خود بخشی از استراتژی دعوت وپرهیز از جنگ میباشد. در این میان، مشکل اصلی در انتشار دعوت پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم و گسترش پیام الهی، همان حکّام و زمامداران سرزمینهای اطراف و سران قبایل و صاحبان نفوذ بودند که بین مردم و پیام اسلام، فاصله میانداختند.لذا پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم ترجیح میدادند این موانع را از راههای دیپلماتیک و با استفاده از شیوههای اسلامی اعزام سفرا و نمایندگان حل کنند تا مردم اختیارسرنوشت خویش را بهدست گرفته و از اسارتهای عوامل بیرونی آزاد شده و از قید و بندهای عوامل درونی رها گردند.