
روش برخورد با منابع گذشته در مورد تشیع امامی و غلات منتسب به تشیع(۲)
به قلم: خالد هورامی
برخی از دوستان به کسانی چون مؤلّف کتاب بعض فضائح الروافض (معاصر سلطان محمّد سلجوقى، ۵۴۷- ۵۵۴ ه ق) استناد می کنند که در هنگام ذكر القاب شيعه امامی، بسيارى از نامهاى فرقههاى غلات را بهعنوان القاب شيعه امامی ذكر مىكند. اين القاب در نظر او چنين است:
رافضى، ترابى، سبايى، مفوّضه، حلولى (و در توضيح آن مىگويد: زيرا گويند روح «اله» در على شد و از اينجا بود كه خلق از كردارها و علم او عاجز بودند. اين بوده است اعتقاد دو ابن بابويه؛ يعنى صدوق و پدرش و نيز على متكلّم رازى)، اثنى عشرى، حشوى، امامى، قطعى، غرابى، خطابى.[۱]
( با یک نگاه سطحی می توان فهمید که این بزرگوار در تعریف آب گفته است: دریا، آتش، کوه، بنزین، چشمه، رنگ، آسمان و… و یا در تعریف صحابه گفته: سلمان، مصعب، مسیلمه ، عبدالله ابن ابی و…. این رویه به شدت به دور از انصاف است.)
دسته ای دیگر از برادران نیز به ابن حزم اندلسی رحمه الله (متوفاى ۴۵۶) در كتاب الفصل استناد می کنند که ابتدا به معرّفى عقايد منصوريّه مىپردازد و مىگويد: ابو منصور عجلى معتقد بود كه اوّلين مخلوق خدا، عيسى عليه السّلام و سپس على عليه السّلام بود و اعتقاد داشت كه پيامبرى و نبوت هيچگاه قطع نخواهد شد و محرّمات مانند: زنا، شراب، مردار، خوك و خون را حلال مىدانست و مىگفت: آنها مردانى هستند كه بايد آنها را دشمن بداريم. آنگاه مىگويد: اكثر رافضيان (شيعيان) «هماكنون» اين اعتقادات را دارند.[۲]
( در این دیدگاه دقت شود که ابن حزم اندلسی با بکار بردن کلمه ی «هم اکنون» دارد در مورد عصر و زمان خودش صحبت می کند ، نه زمان و مکانی که ما در آن قرار گرفته ایم . این نکته ای اساسی است که بسیاری از دوستان ان را نادیده می گیرند و به راحتی در شناخت وضع موجود خود دچار اشتباه می گردند . مثل :
- عمربن خطاب مي گويد: “إن العرب قد إرتدت علي أعقابها كفارا “به درستي كه عرب به عقب برگشتند و كافر شدند .
- ام المومنين عايشه مي فرمايد :” ارتدت العرب قاطبه و اشراب النفاق “يعني : تمام عرب مرتد شدند و دوررويي و نفاق جاي گرفت .
- انس مي گويد : ” ارتدت العرب ” . يعني عرب مرتد شدند .
- ابوهريره مي گويد : ” ارتد من ارتد من العرب و قال : ارتد عامه العرب . ” هر آنچه از عرب مانده بود مرتد شدند و باز گفت : تمام عرب مرتد شدند .
در این سخنان اولا باید روشن نمود منظور از این سخن کدام دسته از اعرابند؟ و نکته ی دیگر اینکه، این اعراب که مرتد شدند مربوط به زمان و مکانی خاص بودند در گذشته و نمی توان آن را بر زمانهای پس از آن و حال تعمیم داد . )
نکته ی جالبتر اینکه می بینیم که کسانی چون زبيدى در تاج العروس، در بحث از لغت امامت و اماميّه مىگويند: اماميّه، فرقهاى از غلات شيعه هستند.[۳] و قلم به دستانی در عصر حاضر بدون در نظر گرفتن صحت و سقم این اتهام آن را منبعی برای اثبات گفته های خود به کار می گیرند. البته این اشتباهات فاحش تنها مربوط به گذشته نیست، بلکه در عصر حاضر نیز دستانی چون نجدیت آل سعود و عده ای از قلم به دستان کم انصاف سعی دارند غلات را به جای شیعه امامی شناسانده و قضاوتهای خود را بر این مبنا قرار دهند .
[۱] به نقل از: النقض فى بعض مثالب النواصب فى بعض فضائح الروافض، ص ۵۸۳٫
[۲] الفصل فى الملل و الاهواء و النحل، ج ۴، ص ۱۸۵٫
[۳]( ۴)- تاج العروس، ج ۸، ص ۱۹۴٫