وَجَــاهــِدْهــُم بــِهِ جِـهـَادًا كــَبـِيـرًا . جهاد بالقلم فرعى از جهاد باللسان و جهاد بالبيان

وَجَــاهــِدْهــُم بــِهِ جِـهـَادًا كــَبـِيـرًا . جهاد بالقلم فرعى از جهاد باللسان و جهاد بالبيان

به قلم: ابومحمود خان آبادی

خداوند متعال ميفرمايد: “ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطرُونَ”
برادرعزیز
خواهرگرانقدر!
جهاد بالقلم فرعى از جهاد باللسان و جهاد بالبيان ميباشد که قرآن عظيم الشان در مورد اهمیت آن ميفرمايد: ” وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا” و جهاد بکن با ايشان (کفار) با زبانت، جهادى بزرگ و گسترده. آيهْ مباركهْ فوق مکى بوده و به اتفاق مفسرين منظور از جهاد در آن، جهاد باللسان يا جهاد با زبان ميباشد.
جهاد با زبان که يکى از وسائل مهم نشردعوت اسلامى و دفاع از عقيده و ارزشهاى دينى ميباشد، انواعى دارد که جهاد بالقلم يکى ازمهمترین آنها ميباشد. مجالها و ميدانهاى رسانه هاى چاپى نيز بسيار زياد است که نمونه هاى انترنت، کتاب، روزنامه، مجله، جريده، بروشور و غيره ميباشد.
متأسفانه در عصريکه ما زندگى ميکنيم بيشتر آنچه که در ميدان رسانه هاى چاپى به نشر ميرسد روحیهء دین ستیزی دارند. در کشور ما افغانستان خاصتا بعد از اشغال این کشورتوسط نیروهایی اجنبی، وضع بهمين منوال است. بيشتر رسانه هاى چاپى که از طرف غرب تمويل ميگردند و يا هم توسط عقول مريض به پيش برده ميشود، اسلام و ارزشهاى تاريخى ملت ما را مورد هجوم قرار داده  وذهنیت هارا مغشوش می سازند. روزانه صدها صفحه‌‌ء انترنتى منسوب به افغانها، مطالبى را به نشر ميرسانند که بشکلی از اشکال ارزشهاى دينى ما را مورد تاخت و تاز قرار ميدهند.
بــرادر عــزيــز و خــواهــر گــرامـى !
آيا گاهى فکر نموده ايد، که اين همه نشرات ضد دينى و خلاف واقع تا چى حدى حيات ايمانى نسل جديد ما را تهديد مى نمايد؟ و آيا ميدانيد که چگونه فکر ارتدادى بعنوان مرض مهلک از لابلاى اين نشرات بخورد و جوانان ما داده ميشود؟
پيشگامان فکر ارتدارى در جامعهء ما دو گروه ميباشند: يکى شيفته گان غرب که تمدن غرب را با تمام تلخ و شيرين آن در مجال فکر و انديشه، اخلاق و عادات و نظام هاى اجتماعى و سياسى بحيث مادل قابل پسند و الگوى  ايده آل خود قبول نموده و براى تعميم اين فکر از طرق مختلف بشمول رسانه هاى چاپى کار مى کنند.
دوم حرکتهاى قومى تاجيک، پشتون، هزاره ازبک وغيره که کوشش دارند تا زير ادعاى کاذب وطن دوستى و خدمت به مليت معين کار اسلامى را زير سوال برده و جوانان را ناخود آگاه بطرف ارتاد دينى دعوت نمايند.

کم نيستند سايتهايى که همين اکنون صحابه و تابعين رضوان الله علیهم را مهاجمين بى فرهنگ توصيف نموده بازگشت به جاهليت قومى را بهتر از زندگى در روشنايى اسلام ميدانند.
اين همه افکار و نوشته ها بى اثر نبوده و افکار تعدادى از جوانان ما رابه مرورزمان  مغشوش خواهد ساخت.  آنانيکه اخيراً بحثهاى مقايسهء اسلام و قوم گرايى را در فيس بوک تعقيب نموده باشند، خطورت اين مرض را بهتر از ديگران ميتوانند درک نمايند.


البته ما از نويسندگان ليبرال و قوم پرست شکوه و گلايه اى نداريم زيرا که هر دو نظريه بعنوان انديشه هاى وارداتى از غرب, اساساً در دشمنى با دين و معنويت قرار دارند. اما شکوه از آنانيست که در سنگر حق قرار دارند و با سلاح قلم و نويسندگى مجهز ميباشند، اما متأسفانه احساس مسؤلیت نکرده وسلاح شان را بکار نمى گيرند. شاید این عده دوستان ما خود شانرا به این فریب میدهند که خداوند حافظ دین خود است وکید دشمنان را خنثی خواهد ساخت.
درحالیکه سنت خداوندی برهمین رفته است که حق با رجال وازطریق بکار بستن درست اسباب تحقق می یابد نه بشکل خرق عادت وخلاف معمول. بدون شک باطل ازبین رفتنی است اما بخاطر ابطال باطل، اظهار حق امرى حتمى ميباشد ” وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا”
برادر و خواهریکه توان نويسندگی داری اما به این کارمبادرت نمی ورزی!
در حاليکه کشمکش ميان حق و باطل به اوج خود رسيده و در ميدان رسانه هاى مجازی و چاپی روز تا روز چهره هاى جديدى در صف دفاع از باطل مى پردازند، آيا جاى تأسف نيست که جايگاه تو درين ميان خاليست؟ آنانيکه چيزى جز جهالت و تاريکى در بساط ندارند، توانسته اند ذهن جوانان ما را مغشوش سازند و اما شما را که خداوند عقول تانرا بواسطهء نور حقيقت منور ساخته است چرا به ميدان وارد نميشود؟ در حاليکه قلمهاى دشمنان اسلام چون شمشير برنده روزانه قلب فكر صدها جوان ما را ميدرد و ايشانرا قتل معنوى مى نمايند! شما را چى شده است که همت نموده، در سنگر بايستيد و با ريختن آب حيات اسلام در کام تشنه گان حقيقت ايشانرا از گمراهى و ضلالت و افتادن در گودال هلاکت معنوى نجات دهيد؟
اى برادر و خواهريکه توان نويسندگى داری اما خواب غفلت بر چشمانت طارى بوده و ازين سلاح در معرکهء حق و باطل استفاده اى نمى برى، بدان که يا امروز، همين امروز قلمت را بکار انداخته بدفاع از عقيده و رد شهبات دشمنان اسلام خواهى پرداخت و الا هيچ وقت چنين فرصتى را نخواهى يافت.
اوضاع امروز ما در افغانستان بى شباهت به وضح شبه قارهء هندى در صد سال پيش نيست که اقبال لاهورى را مجبور ساخته بود بگويد:
فرنگى صيد بست از کعبه و دير
صدا از خانقاهان رفت، لا غير
حکايت پيـش مـلا باز گفتـم
دعا فرمود يا رب عاقبت خير
به خاطر داشته باش که اگر احساس مسئوليت نکرده و در معرکه‌ حق و باطل حد اقل در حد نوشتار و جهاد قلمى بى تفاوت ماندى، خداوند جل جلاله نيز از تو خواهد پرسيد، انگاه و در پيشگاه خداوند چه جوابى خواهى داد؟
درحالیکه هرکدام ازما درروزقیامت ازنعمت ها ومواهبی پرسیده خواهیم شد که ازطرف خداوند جل جلاله برای ما اعطاء گردیده است. این نعمت ها درحدیثی ازاحادیت گهربار پیامبررحمت علیه الصلاة والتسلیمات چنین بیان گردیده است:
“لا تَزُولُ قَدمَا عبْدٍ حَتَّى يُسْأَلَ عَنْ عُمْرِهِ فِيمَ أَفْنَاه، وَعَنْ عِلْمِهِ فِيم فَعَلَ فِيه، وعَنْ مالِهِ منْ أَيْنَ اكْتَسبه، وَفِيمَ أَنْفَقَه، وَعَن جِسْمِهِ فِيمَ أَبْلاهُ ” رواه الترمذي
تودرسنگری ازسنگرهای اسلام قرارداری!پاسداری ازین سنگر وظیفهء ایمانی ات می باشد، مگذار که دشمن ازطرف تو وارد حریم اسلام گردد.
خداوند هادی همهء ما باد-آمین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *