اصل حاکمیت قانون شریعت (۱۵۳)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
معنی ومفهوم سیاست
سیاست واژهء عربى است، اصل آن «سَوْس» به معنى : نگهدارى كردن، سرپرستى، اصلاح وارشاد مردم براه رستگارى، حكومت دارى، ادارهء امور مملكت، فن كشور دارى وادارهء امور داخلى وخارجى آن.[۱]
مفهوم خاص سیاست : سیاست درمفهوم خاص، تدابیر و قوانینی است كه حكومت ها، در باره ی اداره ی امور كشور وتعیین شكل ومحتواى فعالیت خود اتخاذ مى كنند، واین تدابیر از دو کانال داخلى وخارجى صورت می گیرد :
الف-کانال داخلى : حكومت ها با اتخاذ قوانین و تدابیرسنجیده ومتناسب با شرایط مادى ومعنوى مشخص، امور كشور را اداره مى كنند تا اعضاى جامعه به وظایف دنیوی خود عمل نمایند.
ب- کانال خارجى : مربوط است به اصول روابط دولتها با دولت هاى دیگر كه آنرا روابط بین المللى گویند
معنى سیاست شرعى :
علماى اسلام با توجه به مفهوم عام وخاص این كلمه، و با استنباط از دلایل شرعى وسیرت نبوى در نحوهء حكومت دارى معنى سیاست شرعى را چنین بیان داشته اند :” السياسة الشرعية هی تدبير الشئون العامة للدولة الإسلاميه بما يكفل تحقيق المصالح ورفع المضار،مما لا يتعدى حدود الشريعة وأصولها الكلية “.[۲]
” سیاست شرعى عبارت از: ادارهء امور داخلى وخارجى دولت اسلامى در پرتو احكام ومقررات وقواعد كلى شریعت به نحوى كه مصالح علیا ی دولت تحقیق یافته وازخطر مصون بوده باشد”.
رابطه اسلام و سیاست حکومتی و اجرائی جامعه
هر كس قرآن مجید، احادیث پیامبر اسلام، سیره خلفای راشدین وتاریخ اسلام را مورد توجه قرار دهد، این مسأله را به وضوح در می یابد كه جدا كردن حكومت وسیاست از اسلام امری غیر ممكن است وبه منزله ی این است كه بخواهد اسلام را از اسلام جدا كند!
شاهد این سخن قبل از هر چیز تاریخ اسلام است؛ زیرا نخستین كاری كه پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم بعد از هجرت به مدینه انجام داد تشكیل حكومت اسلامی بود، او به خوبی می دانست اهداف نبوت وبعثت انبیاء، یعنی تعلیم وتربیت، تطبیق ” أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ ” واقامه ی قسط وعدل وسعادت وتعالی انسان، بدون تشكیل حكومت ممكن نیست، به همین دلیل در نخستین فرصت ممكن به فرمان خداوند پایه های حكومت را بنا نهاد.
ارتشی تشكیل داد كه مهاجرین وانصار در آن شركت داشتند، وهركس در هرسن وسال ودر هرشرایط (جز زنان وكودكان وبیماران واز كارافتادگان) ملزم به شركت در آن بود، تهیه سلاح ومركب وآذوقه ی این ارتش كوچك وساده قسمتی برعهده ی خود مردم بود، وقسمتی برعهده ی حكومت اسلامی، وهر قدر دامنه ی پیكار با دشمنان سرسخت، گسترده تر می شد، تشكیلات ارتش اسلام وسیعتر ومنظم تر می گشت.
حكم زكات نازل شد وبرای نخستین بار بیت المال اسلامی برای تأمین هزینه های جهاد، وتأمین نیازمندی های محرومان تشكیل گردید. احكام قضائی ومجازاتهای جرایم وتخلفات، یكی پس از دیگری نازل شد وحكومت اسلامی وارد مراحل تازه ای گشت. اگر اسلام حكومتی نداشته وندارد، تشكیل ارتش وبیت المال ودستگاه قضائی ومجازات متخلفان چه معنی می تواند داشته باشد؟
این وضع بعد از پیامبر اسلام در دوران خلفای راشدین، وهمچنان در زمان خلافت امویها، عباسیها وتا سقوط خلافت عثمانیها ادامه یافت. ازسوی دیگر بسیاری از احكام اسلامی كه در متن قرآن مجید آمده است با صدای رسا فریاد می زند كه باید حكومتی تشكیل گردد، تا در چهار چوبهء حكومت این احکام پیاده شود، وبه تعبیر دیگر این احكام، احكام سیاسی است.
آیات زیادی از قرآن در باره ی مسأله ی اقتصاد، حدود، جهاد، وظایف مجاهدین، مسأله ی غنائم جنگی، شهدا و اسرا و .. می باشد . آیا اینگونه احكام خارج از دایره ی حكومت و قدرت اجرائی آن قابل توجیه اند ؟ بسیاری از آیات قرآن، ناظر به وظایف قاضی واحكام قضاء واجرای حدود وقصاص ومانند آن است وبسیاری ناظر به اموال بیت المال است.
مسأله امر به معروف ونهی از منكر در محدوده تذكرات واوامر ونواهی زبانی وظیفه همه مردم است، ولی بعضی از مراحل امر به معروف ونهی از منكر نیاز به شدت عمل وتوسل به زور، وحتی اقدام مسلحانه نظامی دارد كه جز از طریق حكومت نمی توان به آن جامه ی عمل پوشاند .
اجرای عدالت در جامعه واقامه قسط وعدل و از بین بردن فقر و ترس و تامین رفاه و امنیت برای مردم و گشودن راه جهت آزادی تبلیغ و عمل به قانون شریعت الله در سراسر جهان، هرگزبا توصیه ونصیحت واندرزهای اخلاقی انجام نمی شود، این حكومت است كه باید به میدان آید، چنگال ظالمان را از گریبان مظلومان جدا سازد، وحقوق مستضعفان را بازستاند و با تشکیل جامعه ای اسلامی ندای توحید را از طریق رسانه های موجود در هر زمان به گوش مردم جهان برساند.
[۱]لغت نامه دهخدا ذیل کلمه سیاست ؛ وقاموس المحيط زیر کلمه سَوْس
[۲] سليمان عيد ، قطوف من النظام السياسي في الاسلام، الرياض ، دار الوطن ۱۴۲۲ه ، ص ۲۱۸