شایعه ی وحدتی که پیروان نجدیت سالهاست در میان اهل سنت پخش کرده اند
به قلم: کیوان مریوانی
تفکر نجدیت همیشه با شعارهای جذاب و فریبنده به شکار در میان مسلمین نفوذ کرده است، مثل توحید خالص، دوری از شرک و مشرکین، مبارزه با اهل بدعت، جهاد با طاغوتها، تطبیق شریعت و بخصوص ایجاد وحدت میان مسلمین.
تمامی این شعارهای تکراری نجدیت با تعریف خاص خودشان ارائه می شود و از رسانههای ماهواره ای و بخصوص مجازی آنها با آب و تاب و تبلیغات فراوان در سطحی وسیع پخش می شوند تا جوانان حق طلب و شریعت گرا را مسخ نموده و به مصیبتی بزرگتر از آنی که در آن هستند گرفتار کنند.
به طور مسلم وحدت و اتحاد و همدلی مزایای بیشماری دربر دارد که برهیچکس پوشیده نیست و بدین خاطر است که خیر خواهان راستین امت، وحدت را سرلوحهی کار خود قرار داده و میدهند و سعی بر آن داشته و دارند تا آن را عملی سازند، و خداوند هم در قرآن کریم بارها مسلمانان را به آن فراخوانده و از تشتت و پراکندگی برحذر داشته است. در سایهی ایجاد همبستگی و اتحاد است که مسلمانان میتوانند شریعت الهی را جاری و حکومت اسلامی را برقرار نموده و در برابر خطرات و طواغیت مصون بمانند. و این از صفات مؤمنان است که با مفاهمه و همدلی دست یکدیگر را در برابر عوامل و خطرات خارجی بفشارند و با تمام قوا و توان از هم دفاع و حمایت نمایند.
به همین علت است که خداوند متعال عقد برادری را بین مسلمین جاری ساخته و میفرماید: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَة(حجرات ۱۰ )به راستی که مؤمنین با هم برادرند.در ادامهی همین آیه خداوند متعال از دشمنی مؤمنین با همدیگر نهی فرموده و میفرماید:
«فَأَصْلِحُواْ بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ» یعنی «پس بین برادران ایمانی خود صلح و دوستی ایجاد نمایید.»
خداوند متعال میفرماید: «هُوَ الَّذِى أَيَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِين * وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنفَقْت َ مَا فِى الأَْرْضِ جَمِيعًا مَّآ أَلَّفْت َ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَـکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَکِيمٌ» انفال ۶۲ و ۶۳
«او همان کسى است که تو را با يارى خود و مؤمنان تقويت کرد * و در ميان دلهاى آنها الفت ايجاد نمود، اگر تمام آن چه روى زمين است صرف مىکردى که در ميان دلهاى آنها الفت بيافکنى نمىتوانستى ولى خداوند در ميان آنها الفت ايجاد کرد او توانا و حکيم است»
روشن است اين تأليف قلوب و نزديک شدن اهل ايمان و اتحاد بين آنها، به خاطر ايمان، توجه به خدا و ارتباط مکتبى امکانپذير است. و میبینیم که خداوند چگونه قلوب اهل ایمان را با توجه به اختلافات قومی و نژادی و زبانی و دوری مرزهای جغرافیایی به یکدیگر نزدیک نموده و اتحاد و همبستگی را در میان آنان ساری و جاری ساخته است.
بنابراین تفرقه و دشمنی بین مؤمنان به هیچ عنوان مورد رضای خداوند متعال نمیباشد همانگونه که در این آیهی کریمه میفرماید: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَت َ اللَّهِ عَلَيْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَآءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَ نًا( آل عمران ۱۰۳)و همگى به ريسمان خدا (لا اله الا الله) چنگ زنيد و پراکنده نشويد، و نعمت (بزرگ) خدا را بر خود به ياد آوريد که چگونه دشمن يکديگر بوديد و او در ميان دلهاى شما الفت ايجاد کرد، و به برکت نعمت او برادر شديد.»
پس فرد مؤمن هیچگاه کینهای نسبت به برادران خود ندارد همانطور که خداوند متعال در قرآن کریم از زبان اهل ایمان میفرماید: وَ لاَ تَجْعَلْ فِى قُلُوبِنَا غِلاًّ لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا رَبَّنَآ إِنَّکَ رَءُوفٌ رَّحِيم(حشر ۱۰)
(بارالها) در دل هايمان حسد و کينهاى نسبت به مؤمنان قرار مده، پروردگارا ! تو مهربان و رحيمى.»
سیرهی پیامبر گرامی صلی الله علیه وسلم و اصحاب اخیار وی که خداوند متعال به عنوان اسوه و الگو برای مؤمنان قرار داده است سراسر مودت و دوستی و اتحاد و همبستگی است و تاریخ گواه آن است که هر زمان مسلمانان عزتمندانه و سرفراز زیستهاند به خاطر حفظ وحدت و هرگاه ذلیل و درمانده بودهاند به دلیل تفرقه و اختلاف بوده است. و هیچ کس به جز دشمنان قسم خوردهی اسلام و ارواح حسد و اصحاب غرض از این اختلافات سود نبرده و شاد و مسرور نشدهاند. و همواره در این اختلافات بوده که حدود و ثغور مسلمین توسط طاغوتیان مورد تجاوز قرار گرفته و ارزشها و عقاید آنان منکوب شده است. و این همان چیزی است که با تأسف فراوان امروزه شاهد و ناظر هستیم.
ذلت و ناتوانی مسلمین که به دلیل احتراز از دین و مشغولیت به دنیا و عدم توجه به وحدت و اتحاد میباشد به حدی رسیده که با وجود جمعیت میلیاردی همانند کف روی آب بوده و جان و مال و ناموس همکیشانشان در هر کجای دنیا مورد تجاوز قرار گرفته و به عقاید و باورها و الگوهای دینیشان توهین میشود اما صدایی از کسی بلند نمیشود.
صدای وا اسلاما و وا قرآنا در ترکستان شرقی و فلسطین و سومالی و مالی و غیره به عرش میرسد اما مسلمانان که در غفلت و بیتوجهی در عیش و عشرت خود به سر میبرند از خواب بیدار نمیشوند و به خود نمیآیند.
آیا این امت همان امت سلف صالح است که برای آزادی زنی مسلمان از دستان پلید صلیبیان سپاهی روانه آن دیار کردند که پادشاه روم از ترس، آن زن را با هدایا و تحفههای فراوان آزاد نمود؟
دلیل آن همه عزت و علت این همه ذلت چیست؟
آیا دلیل چیزی به جز دست شستن از دین و اختلاف و دوئیت است؟
پس بر مسلمانان است که با تعمق و غور به وضع و حال خود و بازگشتن به عقاید و سیرهی پیامبر گرامی و سلف صالح و با تمسک به قرآن و سنت و حفظ اتحاد و همدلی به زندگانی سراسر عزت و سربلند خود در زیر بیرق اسلام و پرتو قرآن که مورد خواست و رضای الله تعالی است بازگردند.
و مسلم است که اتحادی که مورد خواست قرآن است و وحدتی که از آن سخن به میان آوردیم فقط در بین مسلمانان است و بس ..
اما زمانی که یک نجدی به ناحق مسلمین مخالف خودش را به جرم داشتن اندیشه هایی از تفکرات صوفیانه مشرک می نامد چگونه می تواند با اکثریت مطلق اهل سنت جهان وحدت داشته باشد چه رسد به شیعیان؟
زمانی که نجدیت غیر از اکراه آنهم با شرایطی بسیار پیچیده و سنگین، عذرهای معتبر شرعی را برای مسلمین نادیده می گیرد و به سادگی مسلمین را تکفیر و قتل عام می کند چگونه می تواند با این مسلمین وحدت داشته باشد؟
اگر دقت کنیم سخنان به ظاهر زیبا و فریبندهای که دل هر انسان ظاهربین و ساده لوحی را جذب و چشمان او را نسبت به باطن درنده و وحشتناک طرف مقابل میبندد.
اما با اندکی تأمل و اندیشه میتوان تعارض در گفتار و کردار گویندگان این شعارها را مشاهده نموده و از منویات انحرافی آنان آگاه شد.
شعارهای نجدیت واقعاً فریبنده و زیباست و با پیش کشیدن مشترکات عبادی اهل سنت در صدد پوشاندن و مخفی نمودن انحرافات منهجی هولناک درونی خود هستند.
شعارهای دروغین پیروان نجدیت صرفاً برای بیرون آمدن از انزوای عقیدتی و منهجی آنها در میان اهلسنت است اما هر کجا زمان و فرصت مناسب به دستشان آمده ضربات و خساراتهای خود بر اهل دعوت و جهاد و حتی عامه ی اهل سنت وارد کرده اند و تاریخ هم انحرافات و جنایات آنان را در خود ثبت نموده است.
عملکرد نجدیت در طول تاریخ، تاریخ حکومتهای نجدی از آل سعود گرفته تا داعش و در نهایت عقاید و اندیشههای آناننشان دهندهی دروغین بودن ادعاهایشان بوده و آنها در حقیقت با سوء استفاده از نام وحدت خواهان تحکیم سلطه و خواستهها و عقاید و باورهای خود بر اهل سنت هستند.
آیا وقت آن نرسیده است که با درس گرفتن از تاریخ و آگاهی صحیح از منهج اهل سنت و جماعت و هوشیاری دست از دنیا پرستی و ساده اندیشی برداریم و کمی به خود آییم؟!