چرا در زمان کشتار مسلمین غزه توسط سکولارهای جهانی و محلی باز باید بگوئیم: شیر صحرا، عمر مختار؟!
به قلم: مصطفی محمد طحّان
مترجم: ج . امینی
سخن از عمر مختار، سخن از رهبر حرکت جهادی و پیشاهنگ مجاهدینی است که حماسهی جاودانهی جنگ با سکولاریستهای اشغالگر، به فرماندهی ایتالیا و فرانسه و انگلیس و دیگر کشورهای استعماری را، برای همیشه در تاریخ به یادگار گذاشت و دشمنانی را که با شعار نابودی هلال اسلام و حاکم کردن سکولاریسم به میدان آمده بودند، ناکام ساخت.
سخن از جنبش سنوسی است، که آن مجاهد بزرگ محمد بن علی سنوسی آن را پایهریزی کرد. جنبشی اسلامی، خالص و نابی که عبادت را با عمل و دعوت برای اصلاح جامعه و تربیت نخبگان، چه از نظر اعتقادی و چه از نظر جسمی، سرلوحهی کار خود قرار داده بود و برای نیل به این رسالت والا دستهبندیها و نامگذاریها، مانعی سر راه این حرکت ایجاد نکرد و توانست تصوفی مجهز و مقید و مدیریت شده با فقه و قوانین شریعت الله را ایجاد کند. این جنبش با ترکیب این دو خوانش از دین توانست طرحی جدید برای تربیت اسلامی و تطبیق تعالیم اسلام به منظور تربیت شخص مسلمان و سپس اصلاح جامعه ایجاد نماید، تربیتی براساس پرورش عقول و نیز تصوفی که روحها را صیقل داد.
حرکتی جهانی:
سخن از یک حرکت اسلامی جهانی است که دین را از دولت جدا نمی داند. اسلام را به سرزمینهایی رساند که ندای اسلام هرگز در آنها شنیده نشده بود و از مسلمانان در برابر هر متجاوزی دفاع میکرد. محدودهی این حرکت تمام سرزمینهای اسلامی است که مردم آن دیار به اسلام شهادت دادهاند. تعصب قومی و ملی و نژادی به نسبت هیچ نقطهای از سرزمینهای اسلامی در این حرکت جای ندارد.
سخن از حرکتی است که قهرمانان سنوسی آن را رهبری می کردند، تا که رهبری آن به فرماندهی رشید اسلام، عمر مختار رسید. عمر مختار با شعار« عزت از آن الله و رسول و مؤمنین است» به سپاهیانش نشان داد که با نگاه حقارت و پستی به استعمارگران سکولار نظر کنند و با التزام به حرکتی که به آن منتسب بود به همگان نشان داد که انگار جهاد وی برای نزدیکترین افراد خانوادهاش است و در مسیر خداوند با متجاوزان سکولار فرانسه و انگلیس و ایتالیا تا پای جان به جهاد برخاست.
الگوی معاصر:
ما از رهبران فکری، سیاسی و جهادی گذشته و معاصر میگوییم و میخواهیم قهرمانانی را به جوانان معرفی نماییم که دنبال نمونهای معاصر و نزدیک به خود میگردند. کسی که زندگی و شخصیت او میتواند گمشدهی آنها باشد و این یکی از ابزارهای تربیتی برای ایجاد طلایه داران آینده است. این شخصیت عمر مختار است (۱۹۳۱-۱۸۶۱ م) ملقب به شیر صحرا که در مورد وی بسیار کم شنیدهایم و مهمترین مطلبی که در مورد وی نوشته شده قصیدهای از احمد شوقی است، که وقتی عمر مختار را در سن هفتاد سالگی اعدام کردند در سوگ وی سروده است.
مرد بزرگ:
وقتی در مورد عمر مختار در منابع مختلف شروع به تحقیق کردم سیره و شرح حال مرد بزرگی (به تمام معنا) را دیدم که جا دارد او را به فرزندان امروز معرفی کنیم. عمر مختار تنها یک قهرمان میادین جنگ و جهاد که از سرزمینش دفاع کند، نبود، بلکه نمونهای کم نظیر از یک شخصیت همه جانبه بود. او یکی از فرزندان حرکت سنوسی بود که شیخ محمد علی سنوسی آن را تأسیس کرد، که ترکیبی از فقه و قوانین شریعت الله و اندیشهی تصوف جهادی در آفریقا و مغرب بود. حرکت سنوسی، دعوتی صوفی شریعتگرا بود که بین عبادت و عمل، دعوت و تربیت، آشتی ایجاد کرد. حرکتی که بر اساس منهج سیاسی اسلام که معتقد به مرزبندی جغرافیایی و منطقهای نبود و در این مسیر به تربیت کادری متعهد، معتقد و نظامی همت گماشت و به نشر اسلام در سرزمینهای مختلف اقدام نمود و مقاومت در مقابل نفوذ اجنبی های کافر سکولار به همهی سرزمینهای اسلامی را در سرلوحهی فعالیتهای خود قرار داده بود. این حرکت نقش مهمی در محیطی که عمر مختار در آن میزیست ایفا نمود.
عمر مختار در منطقهای که علم آموخت با برادران و معلمان سنوسی خود همراه بود. شخصیت وی در مواجه با مسئولیتهای جهادی و در فرماندهی سپاه در جنگ با اشغالگران کافر سکولار فرانسوی و ایتالیایی و انگلیسی متمایز و منحصر گشت. تمام تلاشهای دشمنان اشغالگر سکولار را، از جمله پیشنهاد ریاست و مال و تهدید و فشار ناکام گذاشت و تمام امیدهای آنها را به یأس تبدیل کرد و اعتماد به نفسی که او داشت هر پژوهشگری را که به وارسی سیره ی او میپردازد، متحیر و بهت زده میسازد. او با توکل به خدا کشتی جهاد را، خالصانه برای خداوند رهبری میکرد.
صفات رهبری:
عمر مختار در کارش مخلص بود و خود را وقف انجام وظایف و تکالیفش نمود. هرگز گزارش نشده که وی کار امروز را به فردایش واگذاشته باشد. صفات رهبری و تأثیر وی بر مردمی که با آن میزیست در دروان تحصیلش در جغبوب آشکار گشت.. صدای رسا و گیرا و منطق محکم و صراحت لهجه، شیوایی و جذابیت ویژهای به او داده بود و قادر بود شنوندهاش را کاملا جذب کند. سخنان بسیار قوی و قاطعی داشت، گویی امیری است که فرمان صادر میکند. هم چنین زندگی ساده و متواضعانه و عدم توجه وی به دنیا و نیز اهتمام فراوان به امورات دیگر زندگی، دایرهی ارتباطات وی را با مردم بیشتر کرده بود و به این خاطر احترام و محبت و تأیید آنها را به دنبال داشت. این ویژگیها بود که محمد المهدی، رهبر سنوسی دربارهی وی میگفت: «اگر ده نفر مثل عمر مختار داشتیم مارا کافی بود.
ایمان عمیق:
ایمان عمیقِ دینی که در عمر مختار بود صفاتی چون امانت و شجاعت را در وی ایجاد کرده بود و صداقت و حقگرایی را در وجودش محبوب، و او را به قیام علیه هرگونه ستم و دشمنی و استبداد وا میداشت. همین ایمان بود که جایگاه و منزلت ویژهای به او بخشیده بود. وی بر ادای نمازها در اول وقت بسیار حریص بود و هر هفته قرآن را ختم میکرد. برای مأموریتهای مختلف و حل و فصل و آشتی دادن قبایل به سودان و مصر میرفت و ارتباطات وی با سران قبایل بسیار خوب و معروف بود. ازدیگر ویژگیهای وی شناخت نَسَبهای قبایل مختلف و ارتباط با آنها و آشنایی وسیع وی با آداب و رسوم این قبایل بود.
آگاهی وسیع:
وی از انواع گیاهان صحرایی و خواص دارویی آنها آگاه بود و شیوهی درمان بسیاری از بیماریها را نیز میدانست. همچنین بیابانهای لیبی، سودان، مصر و مناطق دیگر را به خوبی میشناخت. عمر مختار آغاز جنگهای ضد استعماری کشورهای اسلامی را تجربه کرد. کشور سکولار فرانسه در سال ۱۸۳۰م الجزایر و کشور سکولار انگلیس در سال ۱۸۸۲م مصر و جنوب سودان را در سال ۱۹۸۶ م و سپس کشور سکولار فرانسه در سال ۱۹۰۲ م شمال سودان را اشغال کردند. در آن زمان واضح بود که هدف اروپای سکولار سیطره بر کشورهای اسلامی در افریقا است و در کنفرانس ۱۸۸۴م برلین بر این مسأله تأکید شده است.
مجاهد مسلمان:
عمر مختار مجاهدی بود که کمر همت برای آزادی سرزمین های اسلامی از لوث اشغالگران سکولار بسته بود. وی در جهاد با اشغالگری های کشور سکولار فرانسه در سودان و اشغالگری های کشور سکولار ایتالیا در لیبی در سال ۱۹۱۱ م و اشغالگری های کشور سکولار انگلیس در مصر شرکت داشت.
در این جنگها هم پیروزی داشت و هم شکست و در نهایت اشغالگران سکولار ایتالیاییها وی را اسیر کرده و سپس اعدامش کردند. او در تمامی برنامهها و حرکاتش و حماسههایی که خلق کرد، نمونهای بزرگ و رهبری قهرمان بود. بنایی بود بر اساس تقوا که اصل و ریشه آن ثابت و محکم و شاخههایش سر به فلک کشیده بود و درخت پاکی است که هر وقت خداوند مهربان بخواهد ثمر میدهد.