دوران حکمرانی و تسلط کامل قانون شریعت اسلام و تصفیه جامعه و باورها از دین سکولاریسم (۱۸۱)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
زمانی که مکه پایتخت سکولاریستها در جزیره العرب توسط مسلمین فتح گردید و دین سکولاریسم و رهبران آن نابود و سرکوب گشتند ، روش برخورد با پس مانده های دین سکولاریسم وارد مرحله ای جدید و تدریجی گردید .
هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه وسلم از تبوک برگشت و عرب ها جهت اعلام دوستی خود راهی مدینه شدند. پیامبر بقیه ی ماه رمضان، شوال و ذوالعقده در مدینه ماندگار شد و در سال نهم هجری ابوبکر را به عنوان امیر حجاج به موسم حج فرستاد، تا با مسلمانان مناسک حج را ادا نماید. این در حالی بود که هنوز مشرکان با سنت های پیشن خود در حج حضور پیدا می کردند.
ابن اسحاق می گوید: حکیم بن حکیم بن عباد حنیف از ابوجعفر محمد بن علی روایت کرده است که گفت: «سوره ی برائت در حالی نازل شد که رسول خدا ابوبکر جهت ادای مناسک حج با مسلمانان روانه ی کعبه کرده بود. گفته شد : ای رسول خدا چه خوب بود که این آیات را به اطلاع ابوبکر می رساندی!
فرمود : «این کار از مردی از خاندان من بر می آید.»
سپس علی را به حضور خواند و خطاب به وی فرمود : «این آیات صدر سوره ی برائت را همراه خود ببر و در روز عید قربان زمانی که مردم در منا گرد می آیند به آنان اعلام کن که : هیچ کافری به بهشت نمی رود، سال دیگر هیچ مشرکی در حج حاضر نشود، هیچ برهنه ای به طواف خانه ی خدا نپردازد و هر کس با رسول خدا پیمانی دارد آن پیمان تا پایان مهلت خود معتبر است».
علی بر شتر سفید رسول خدا سوار شد و حرکت کرد. ابوبکر صدیق در طول مسیر او را ملاقات کرد و گفت : مأموری یا امیر؟ علی پاسخ داد : مأمورم.
سپس به راه افتادند و ابوبکر مناسک حج را برای مردم برگزار کرد و مردم در این سال هنوز بر اساس سنت های قبلی جاهلی خود مناسک حج را به جا می آوردند. روز قربانی فرا رسید و علی بن ابو طالب آنچه را که رسول خدا توصیه کرده بود با صدای بلند به مردم اعلام کرد و گفت : «ای مردم هیچ کافری به بهشت نمی رود، سال دیگر هیچ مشرکی در حج حاضر نشود، هیچ برهنه ای به طواف خانه ی خدا نپردازد و هرکس با رسول خدا پیمانی دارد آن پیمان تا پایان مهلت خود معتبر است.»
و نیز از آن روز به مردم چهار ماه فرصت داد تا هر کس به سرزمین خود برگردد و از این پس عهد و پیمان هیچ مشرکی معتبر نیست، مگر کسانی که با رسول خدا عهد و پیمان داشته باشند که تا سررسی آن معتبر است. بعد از این سال هیچ مشرکی در مراسم حج حضور نیافت و هیچ برهنه ای خانه ی خدا را طواف نکرد.[۱]
حج سال نهم از لحاظ شعائر برای مسلمانان و مشرکان سکولاریست کاملا آزاد بود و هیچ قدرتی این و آن را منع نمی کرد. در خلال حج سال پیش فقط از بین بردن بت ها میسر بود، عمره ی جعرانه هم قبل از حج نمایشی بیش نبود؛ اما اعلام احکام اسلامی در قربانگاه منا از اهمیت ویژه ای برخوردار بود و بدین معنا بود که به دنبال سپری شدن این چهارماه یا نهایتاً تا سال بعد شریعت اسلامی کاملاً و بر عموم مردم اجرا خواهد شد. در خلال این سال تا حج بعدی تساهل و چشم پوشی از برخی پدیده های شرک در بین حاجیان ممکن است و کسانی که از عهد و پیمانی با رسول خدا برخوردار بودند :«فَأَتِمُّوا إِلَیهِم عَهدَهُم إِلَی مُدَّتِهِم» (توبه/ ۴)
اما استمرار دایمی دین سکولاریسم در شریعت الهی در مکه و جزیره ی عربی و تمام سرزمینهای تحت حاکمیت شریعت الله به طور کامل مردود است؛ بنابراین اعلامیه ی منا به پیمان های بدون قید و تجمع های سکولاریستها بدون عهد و پیمان چهار ماه فرصت داد که به مسلمانان بپیوندند یا تدبیر دیگری برای خود بیندیشند:
«بَرَآءَ مِّنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ ءِ إِلَی الَّذِینَ عَهَدتُّم مِّنَ المُشرِکیِنَ* فَسِیحُوا فِی الأَرضِ أَربَعَهَ أَشهُرِ وَ أعلَمُوا أَنَّکُم غَیرُ مُعجِزِی اللهِ وَ أَنَّ اللهَ مُخزِی الکَفرِینَ* وَ أَذَنٌ مِنَّ اللهِ وَ رَسُولِهِ ء إِلَی النَّاسِ یَومَ الحَجِّ الأَکبَرِ أَنَّ اللهَ بَرِیءٌ مِنَ المُشرِکِینَ وَ رَسُولُهُ فَإِن تُبتُم فَهُوَ خَیرٌ لَّکُم وَ إِن تَوَلَّیتُم فَاعلَمُوا اَنَّکُم غَیرُ مُعجِزِی اللهِ وَ بَشِّرِ الَّذِینَ کَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِیمٍ* إِلَّا الَّذِینَ عَهدَتُّم مِنَ المُشرِکِینَ ثُمَّ لَم یَنقُصُوکُم شَیئاً وَ لَم یُظَهِرُوا عَلَیکُم اَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَیهِم عَهدَهُم إِلَی مُدَّتِهِم إِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُتَّقِینَ* فَإِذَا انسَلَخَ الأَشهُرُ الحُرُمُ فَاقتُلُوا المُشرِکِینَ حَیثُ وَجَدتُمُوهُم وَ خُذُوهُم وَ احصُرُوهُم وَ اقعُدُوا لَهُم کُلَّ مَرصَدٍ فَإِن تَابُوا وَ أَقَامُوا الصَّلَوهَ وَءَاَتُوا الزَّکَوهَ فَخَلُّوا سَبِیلَهُم إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ* وَ إِن اَحَدٌ مِنَ المُشرِکِینَ استَجَارَکَ فَأَجِرهُ حَتَّی یَسمَعَ کَلَم اللهِ ثُمَّ أَبلِغهُ مَأَمَنَهُ ذَلِکَ بَأَنَّهُم قَومٌ لَّایَعلَمُونَ» (توبه/ ۱-۶)
( اين ، اعلام ) بيزاري خداوند و پيغمبرش از مشركاني است كه شما ( مؤمنان توسّط فرستاده خدا ، فرمانده كلّ قوا ) با آنان پيمان بستهايد پس ( اي مؤمنان ! به كافران بگوئيد : ) آزادانه چهار ماه در زمين بگرديد ( و از آغاز عيد قربان سال نهم هجري ، يعني روز دهم ذيالحجّهي همان سال ، تا روز دهم ماه ربيعالآخر سال بعدي ، يعني سال دهم هجري ، به هر كجا كه ميخواهيد برويد و بگرديد ) و بدانيد كه شما ( در همه حال و همه آن ، مغلوب قدرت خدائيد و از دست او نجات پيدا نميكنيد و ) هرگز نميتوانيد خدا را درمانده كنيد ، و بيگمان خداوند كافران را خوار و رسوا ميسازد . اين اعلامي است از سوي خدا و پيغمبرش به همهي مردم ( كه در اجتماع سالانهي ايشان در مكّه ) در روز بزرگترين حجّ ( يعني عيد قربان، توسّط امير مؤمنان عليبن ابيطالب و به اميرالحاجي ابوبكر صديق ، بر همگان خوانده ميشود) كه خدا و پيغمبرش از مشركان بيزارند و (عهد و پيمان كافران خائن را ارج نميگذارند . پس اي مشركانِ عهدشكن بدانيد كه ) اگر توبه كرديد (و از شرك قائلشدن براي خدا برگشتيد) اين براي شما بهتر است ، و اگر سرپيچي كرديد ( و بر كفر و شرك خود ماندگار مانديد ) بدانيد كه شما نميتوانيد خداي را درمانده داريد و (خويشتن را از قلمرو قدرت و فرماندهي او بيرون سازيد . اي پيغمبر ! همهي) كافران را به عذاب عظيم و سخت دردناكي مژده بده . امّا كساني كه از مشركان با آنان پيمان بستهايد و ايشان چيزي از آن فروگذار نكردهاند (و پيمان را كاملاً رعايت نمودهاند) و از كسي بر ضدّ شما پشتيباني نكرده (و او را ياري ندادهاند)، پيمان آنان را تا پايان مدّت زماني كه تعيين كردهاند محترم شماريد و بدان وفا كنيد . بيگمان خداوند پرهيزگاران (وفاكنندهي به عهد) را دوست ميدارد هنگامي كه ماههاي حرام (كه مدّت چهار ماههي امان است) پايان گرفت، مشركان (عهدشكن) را هركجا بيابيد بكشيد و بگيريد و محاصره كنيد و در همهي كمينگاهها براي (به دام انداختن) آنان بنشينيد . اگر توبه كردند و (از كفر برگشتند و به اسلام گرويدند و براي نشان دادن آن) نماز خواندند و زكات دادند ، (ديگر از زمرهي شمايند و ايشان را رها سازيد و) راه را بر آنان باز گذاريد . بيگمان خداوند داراي مغفرت فراوان (براي توبهكنندگان از گناهان،) و رحمت گسترده ( براي همهي بندگان) است (اي پيغمبر !) اگر يكي از مشركان (و كافراني كه به شما دستور جنگ با آنان داده شده است) از تو پناهندگي طلبيد، او را پناه بده تا كلام خدا (يعني آيات قرآن) را بشنود (و از دين آگاه شود و راجع بدان بينديشد . اگر آئين اسلام را پذيرفت، از زمرهي شما است، و اگر اسلام را نپذيرفت) پس از آن او را به محلّ امن (و مأوي و منزل قوم) خودش برسان (تا از خطرات راه برهد و بدون هيچ گونه اذيّت و آزاري به ميان اهل و عيال خويشتن رود) . اين (پناه دادن) بدان خاطر است كه مشركان مردمان نادان (و ناآگاه از حقيقت اسلام ) هستند (و چه بسا در پرتو آشنائي با اسلام ، نور ايمان در دلهايشان روشن گردد ) .
رسول الله صلی الله علیه وسلم بعد از بازگشت پیروزمندانه از هوازن، حنین و حومه می توانست این حج را برپا و در خلال یک ماه رسوم قبلی را که با قانون شریعت اسلام همخوانی نداشتند منع نماید؛ اما باید دانست که انجام عبادات با آزادی سازگار است نه امر و نهی تنها. رسول خدا عتاب بن اسید جوانی را که دو سه ماه از مسلمان شدن وی نگذشته بود، به امارت مکه گذاشت و معاذ بن جبل را به عنوان معلم در مکه مأمور کرد تا دین و قرآن را به مردم بیاموزد و اندکی قبل از حج مکه را ترک کرد، تا این جوان تازه مسلمان شده حج را برای مردم برگزار کند.یک سال کامل سپری شد که معاذ تحت امارت عتاب به آموزش دینی مردم می پرداخت.
به نظر می رسید که برای اسلامی کردن حج یک سال کافی است، بنابراین از معاذ درخواست شده بود برای ادای مسؤولیت دعوت عازم یمن گردد؛ اما رسول خدا مأموریت او را یک سال دیگر در مکه تمدید کرد تا تربیت اسلامی و آموزش دینی در این سرزمین به سطح عالی خود نایل گردد.
تصویری که جوانان مسلمان حماسی از دولت اسلامی در ذهن خود طراحی کرده اند چنین است که با تبلیغات جنگی و قدرت نظامی حکومتی تشکیل شود، قبل از هر چیز دولت اسلامی رسماً اعلام گردد و در بیانیه های پی در پی و در خلال چند روز تمام مظاهر کفر و شرک در رسانه های گروهی رادیو و تلویزیون و تمام مظاهر فساد و بی بند و باری در صحنه های تئاتر ، سالن ها و سینماها حذف و حجاب اسلامی بر همه الزام گردد.
این تصویر شگفت آور که ذهن بسیاری از جوانان مسلمان را اشغال کرده است تصوری غیراسلامی است. این جوانان به این هم اکتفا نمی کنند، بلکه با کمال تأسف زمانی که مراحل تدریجی تحکیم پاره ای از احکام را درک نمی کنند رهبریت خود را به انحراف متهم می نمایند. و این آغاز جرقه های تفرق و شکستی است که منافقین داخلی و دشمنان خارجی به آن دامن می زنند .
رسول الله صلی الله علیه وسلم با فتح مکه قدرت جزیره ی عربی را به دست گرفت؛ اما پس از دو سال کامل زمینه سازی مناسب، آموزش علمی و تربیت روحی به احکام اسلامی برای تازه مسلمانان رسمیت بخشید و در این مدت حرم کعبه از مشرکان و برهنگان موج می زد. جوانان را دوستانه ندا می زنیم که از نخستین و بزرگ ترین تصویربرخورد اسلام با پس مانده های دین سکولاریسم این درس را فرا گیرند.
اسلام بعد از اعلام دولت اسلامی کامل و جنگ علیه دین سکولاریسم در موقعیتی که صدا به همه می رسید چهار ماه فرصت را اعلام کرد و این مدت یک سال به طول انجامید، تا امری غیرواقعی بر مردم تازه مسلمان تحمیل نگردد و به آنها فرصت داده شود که از روی فهم و شناخت حقیقت ها را بپذیرند و در نهایت سکولاریستها همواه از چنان فرصتی برخوردارند که در کمال امنیت و حمایت اسلامی به تحقیق بپردازند و چنانچه اسلام را نپسندیدند بر مسلمانان است که امنیت بازگشت به مکان خود را برای آنان تأمین نمایند و چنانچه قصد حرکت به سوی حزب خود داشته باشند، زمینه را برای آنان فراهم کنند.
مسلمین تنها با بت برخورد نمی کنند که با شکستن آن همه چیز تمام شود! بلکه با افرادی مواجه هستند که قرار است آنان را به آغوش اسلام درآورند. رسول الله صلی الله علیه وسلم با آنکه حاکمیت عربستان در دست وی بود، مظاهر فساد همچنان در مکه جاری بود! و با اعلام جنگ بر علیه حاکمیت پس مانده های دین سکولاریسم و نابود کردن عبادتگاههای آنها ، در برخورد با عادتهای جاهلی تازه مسلمانان و اصلاح باورهای آنها ، رعایت کار تدریجی و فرصت دادن به جامعه را الزامی می دانست .
[۱]ابن هشام، سیره النبویه ، ۲/۴۵۳