عقلگرايي صرف زمينه ساز نفوذ دين سكولاريسم (۲۷۹)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
پاره اي از احکام کلی هستند، تا وقتی که جزئی نشوند به قلمروی اجرا در نمیآیند. نمونهای از این احکام کلی شعار كردار نيك، گفتار نيك و پندار نيك است که براساس آنها میتوان گفت: كردار، گفتار و پندار بايد نيك باشند اما معيار اين نيك بودن و چگونگی ادای آن را بايد به عقل انسان واگذار كرد يا به وحي ؟
اندیشه گرایی وعقلانی شدن فرایندی است که باعث دین زدایی از جامعه می شود.
اصالت عقل یا عقلانی شدن بینشی است که درآ ن فرد معتقد به برتری عقل وبسندگی آن برای هدایت بشر درتمام شئون بشری از جمله امور اجتماعی است.در فرهنگ آکسفورد اینگونه تعریف می شود : تئوری است که براساس آن همه رفتارها وعقایدو مانند آن باید بر فرد استوار باشدنه بر احساسات یاعقاید دینی.
ارکان این اندیشه به عنوان موضعی از مواضع دین سکولاریسم در امور ذیل خلاصه می شود:
- اطمینان به توانایی عقل در امور زندگی اعم از علم ودین و…
- طبیعت اندیشی در زندگی.
- علم وپیشرفت مادی ذاتا مایه خوشبختی انسان است.
- خوش بین بودن به انسان وتواناییها او و سرنوشتش.
- تفسیر دنیا گونه ودنیا پرستانه از تعالیم دینی .
- پذیرش حکمیت آینده وتاریخ به جای قضاوت ونظارت الهی .
بایددرنظرداشت که عقلانیت مطرح درنظر آنان با عقلانیتی که در ایدوئولوژی اسلام مطرح است تفاوتهای عمیقی دارد.برای توضیح عقلانیت در نظردین سکولاریسم به عبارتی از ماکس وبر استناد می کنیم. وبر در این زمینه می گوید: ” رشد عقل ورزی وعقلانی شدن به معنای افزایش معرفت عمومی نسبت به احوال زندگی نیست مقصود از آن چیز دیگری است ،دانش یا باوری است که اگر فرد بخواهد می تواند آن رادر هر زمانی یاد بگیرد .بنابراین مقصود این است که اصولا هیچ نیروی غیر قابل محاسبه واسرار آمیزی وجود ندارد که موثر باشد ،بلکه فراتر از آن فرد می تواند اصولا به کمک محاسبه بر همه چیز تسلط یابد این به معنای آنست که جهان «افسون زدایی»شده است شخص برای مسلط شدن بر محیط نیازی به متوسل شدن به وسایل جادویی یا استغاثه به ارواح راندارد .این کارها راافراد غیر متمدنی انجام می دادند که برای آنها قدرت مرموزیوجود داشت .امروزه خدمات به کمک وسایل فنی ومحاسبات انجام می شود ”
عقل درنظر وی بامفهوم «سود» قرابت دارد. عقل مورد نظر این دیدگاه عقل منهای دین آسمانی است یعنی این قید که نباید از اصول دین آسمانی بهره برد محدودیتی برای عقل است ، دین سکولاریسم با علم گرایی ونو گرایی ونفی سنتها آمیخته شده است براساس این بینش عقل معیا ریافته ها وداده های علمی است که ارزش مطلق دارد .