تولید و پرورش مخدرهای مذهبی (۲۹۰)

تولید و پرورش مخدرهای مذهبی (۲۹۰)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

در گذشته و زمانی که هنوز علوم به شکل امروزین آن تخصصی و وسیع نگشته بود، هنگامی که  نخبگان هر مجتمعی  وارد مراکز آموزشی می گشتند ابتدا از کانال قرآن، حدیت و فقه  علم آموزی خود را از حجره های مختلف و نزد علمای مختلف آغاز نموده و با همین معیارهایی که آموخته بودند به یادگیری دیگر علوم چون تیراندازی و نظامی، تاریخ، هندسه، هیات، نجوم، ادبیات، بلاغت و… می پرداختند، در میان ملت ما چنین اشخاصی به ملاهای ۱۲ علم مشهور بودند .

یعنی کسی که ۱۲ علم، که در آن زمانها لازمه ی زندگی مردم بوده، را فرا گرفته است و معمولا هر علمی را نیز نزد یک عالمی در منطقه و یا مناطق و حتی سرزمینهای مختلفی  فرا می گرفتند . بدون شک چنین اشخاصی نمی توانستند از قشر تنبل، تن پرور و کند ذهن جامعه باشند، بلکه نخبگان و شجاعان و تیزهوشان هر مجتمعی وارد این میدان می شدند . به همین دلیل است که ما در گذشته بزرگانی چون حنفی، شافعی، مالک، حنبل، جعفر صادق، ابن خلدون، ابن تیمیه، ابن قیم، خوارزمی، بخاری وصدها نمونه مشابه را در تاریخ بعد از صحابه  مشاهده می نماییم .

با اینکه پس از سلطنت معاویه شورای اولی الامر مرکزی جهت وحدت عقیدتی – فکری  و عمل مسلمین از میان رفته بود و مذاهب متفرق و رنگارنگی، به حکم ضرورت و به دلیل نبود شورا، به وجود آمده و در کنار این مذاهب نیز علفهای هرزی به حیات موزیانه ی خود ادامه دادند، و با وجود تعصبات خاصی که از طرف  پیروان هریک از مذاهب اسلامی  اعمال می شد [۱]هرکسی می توانست  در سرزمینهای اسلامی،  با افت و خیزهای مسالمت آمیز و گاه خشن، نظراتش را آزادانه بیان نموده و به بحث گذاشته و گوش شنوا پیدا کند .

هر چند که در برهه هایی از زمان، قدرت حاکمه با پشتیبانی  از مذهبی خاص، تلاش می کرد که جوی را فراهم سازد که نه قادر باشد وارد مسائل عقیدتی و منهجی  عمیق گردد و نه ظرفیت و سعه ی صدر اسلامی برای پیشبرد بحثهای  رایج متناسب با وضع موجود جامعه را در درون طبقه ی روشنفکر و شریعت گرا  را داشته باشد؛ در نهایت، سرانی که در آن دوره دارای قدرت نظامی و حکومتی بودند  برای آنکه اندیشه های این دسته از شریعت گرایان نتواند بر دیگر مسلمین تاثیر بگذارد و یا از تاثیر و شیوع آن در نزد عموم مردم بکاهند، تلاش می کردند با استفاده از جریان مطیع مذهبی جیره خواری که در اختیار داشتند در منابر و کتابها، جنگی روانی را به پشتیبانی از زندانها و اعدامهایشان جهت کنترل و بسیج عمومی مردم و افکار عمومی  به وجود آورند .

با اینکه این دسته از علمایان عقیدتی دین فروش وباسوادهای فکری  فاسد از نوعی عوام گرایی مفرط پیروی می کنند و در اندیشه ها و خطابه هایشان دچار تناقض گوئی و حتی افترا و دروغ گویی آشکاری می گردند، اما با پشتیبانی حکومتی و رسانه ای رسمی و منابر ی که در اختیار دارند معمولا در طول تاریخ قادر بوده اند که عده ای از مردم ناآگاه و جاهل را  فریفته و در دامی که اربابانشان برای رسیدن به هدفی مشخص پهن نموده اند گرفتار نمایند .

این دسته از مردم به همین راحتی ابزار و وسیله ای بر ضد منافع اساسی و شرعی خود در دنیا و در پاره ای موارد در قیامت نیز می گردند . چون خیلی از مردمان جاهل و نفهم با غلبه ی احساسات جاهلی بر عقل و شعورشان، بدون آنکه خود متوجه شوند به صورت تدریجی  در دایره ی ارتداد و کفر قرار گرفته و خود را در مسیر اهداف کفار خارجی و مرتدین محلی  قربانی و فدا می کنند .

بدین سان زمانی که هم اکنون از  شیوه و روش کار ضد اسلامی حکومتهای فاسد و علمای فاسد سکولار و و مذهبی  سخن  به میان می آید، مقصود شیوه ی نوپیدایی در تاریخ انسان (قبل و بعد از میلاد در اروپا، آسیا، آفریقا و دیگر نقاط جهان) و یا حتی در تاریخ ۱۴ قرن اخیر سرزمینهای مسلمان نشین  نمی باشد، بلکه مقصود شیوه ها و روشهای نوینی است که این جریان متحد فاسد، جهت پیشبرد اهداف خود در لباس و قالبهای نوین و با برچسبها و احزاب نوینی در داخل جنبش مردمی مسلمین و بر علیه منافع مسلمین و در خیانت به مسلمین به کار گرفته است . و علاوه بر آن مقصود چنان شیوه ای است که درست مغایر با همه ی اصول و ارزشهای اساسی اسلامی است و در عوض درست منطبق با همه ی اصول و ارزشهای ضد اسلامی  می باشد .

به عنوان مثال زمانی که از شیوه ی کار اخوان المفلسین و یا سلفی های آل سعود و یا صوفیهای درباری و غیره صحبت به میان می آید هر کدام به عنوان یک اسلوب و ویروس جداگانه ای مورد مطالعه قرار می گیرند که برای ظروف زمانی و مکانی خاصی طراحی گشته و مورد استفاده ی دشمنان قانون شریعت قرار می گیرند، که وجه مشترک همه ی آنها، کنار نهادن «عملی» اصول توحید الوهیت، توحید در حاکمیت شریعت الله، ولاء وبراء و کفر به طاغوت می باشد، هر چند که  به صورت تئوریک و در محافل خصوصی چیز دیگری به زبان آورند .

اما هر یک از این جریانات تولید شده، جهت انجام دقیق ماموریت ، دارای ویژگیهای خاصی نیز می باشند ؛ به عنوان مثال سلفی آل سعود علاوه  بر موارد ذکر شده ی بالا :

  • سعی دارند که احکام جزئی و کاملا شخصی را جانشین مسائل اساسی و بنیادین شریعت و جامعه نمایند ، پرونده سازی و عیب جویی از علما و مسلمین و مشغول نمودن مسلمین به مسلمین را جانشین حقیقت جویی و پرداختن به مسائل اساسی اجتماعی، اقتصادی، اداری، حکومتی و فرهنگی جامعه و مبارزه با اشغالگران و مرتدین محلی نمایند .
  • به جای برخورد اسلامی با رفتارها و اندیشه ها از اسلوب تکفیر، تبدیع، خارجی، ضال و مضل  و تهمت زنی به مخالفین، تحریم کردن اشخاص و نوشته هایشان و در عوض در اختیار مسلمین قرار دادن پرونده های ساختگی و دروغین علیه آن اشخاص و جماعتها، تهمت زدن و دروغپراکنی بر علیه هر شخصی که عمل یا اندیشه ای مخالف قالب کلیشه ای او دارد، به نحوی که دیگر کسی جرئت نکند با وجود اینکه آن تهمتها را نیز به ناحق می داند باز هم نظر خود را در میان عوام الناس باز گوید  .
  • تمام نیرو و تبلیغات خود را جهت پایمال کردن موضوع ،  اشخاص و یا گروههای ویژه ای  متمرکز می کنند که حکومت دست نشانده ی مرکزی و آمریکا با چنین موضوعات، اشخاص و گروههایی سرناسازگاری و یا مخالفت و دشمنی دارند و در عوض همه ی نیروی خود را برای برجسته کردن عکس آن به کار می گیرند .
  • سوء ظن و پرداختن به خرده ریزه های زندگی و گذشته های اشخاص، که به حکم انسان بودن دارای خطا و اشتباهاتی نیز می باشد، و غیب گویی و نتیجه گیری قاطع از این گمانها برای زمان کنونی و در حالی که واقعیت درست وارونه ی آن است .
  • و چندین مورد دیگر که در اینجا شایسته ی ذکر نیستند .

بله این است شیوه ی خاص سلفی های درباری تولید شده توسط دستگاه اطلاعاتی آمریکا  و آل سعود، شیوه ای که با زیر پا نهادن اصول اساسی توحید، کفر به طاغوت و ولاء و براء از هیچ  آداب خرده ریز ی چون آداب توالت و دستشویی  و سیواک و مشابه اینها و تهمتهای ناروا و بی اساس دیگر برای پرونده سازی و سیاه نمایی  مخالفین رویگردان نیست؛ در حالی که هر یک از رفتارهای غیر توحیدی و مزدورانه ی خودش هزاران بار ضد اسلامی تر و در پاره ای موارد خارج از شریعت اسلام نیز می باشد .

آن وقت یک چنین موجوداتی مجاهدین شریعت گرا را که با خون و مال خود به دفاع از قانون شریعت الله و بیرون راندن آمریکا و نوکرانش از سرزمینهای مسلمان نشین به پا خواسته اند را به اتهام  خوارج، باغی و عدول از اصول اسلام متهم می کنند . موجوداتی  که طواغیت دست نشانده ی کفار سکولار جهانی  و قوانین سکولاریستی سازمانهای بین المللی و محلی را می ستایند، موجوداتی که در صف  نظامیان کفار سکولار جهانی و مرتدین دست نشانده ی محلی بر علیه مسلمین آزادیخواه وارد جنگ روانی  و بسیج مردم فریب خورده  گشته اند، موجوداتی که حکومتهای دست نشانده و مرتد محلی را ولی امر خود و مسلمین معرفی نموده اند  و چنان از توحید و قانون شریعت الله دست شسته اند که مسلمین نیز به ناچار باید از آنها دست بشویند، و با این همه چنین موجوداتی با سوء استفاده از جهالت و نفهمی عوام اهل سنت به جرمهای ناکرده و واهی هر چه از دهانشان بر می آید به هر کسی که خوش دارند ،  می گویند؛ و از انجام هیچ کاری چون خبر چینی و جاسوسی و غیره نیز ابایی ندارند .

در اینکه  زنان، مردان، کودکان و پیران غیر نظامی مسلمان و مجاهدین شریعت گرایی که توسط جنگنده ها و نیروهای نظامی  اشغالگران آمریکا و متحدین جهانی و محلی اش کشته می شوند چه نسبتی با اسلام  و حق طلبی اسلامی و انسانی داشته اند و یا نداشته اند، امر دیگری است . سخن بر سر این است که کسی حق دارد دیگری را به جرم عدول از شریعت الله  کیفر داده و خودش را خادم مسلمین ستمدیده بداند، که خودش در کنار مسلمین و نه درکنار حکومتهای دست نشانده ی مرتد و ظالم  و کفار سکولار جهانی به رهبری درندگانی چون آمریکا قرار گرفته و در راستای منافع و حفاظت از آنها فتوا داده باشد . چنین موجوداتی چگونه می توانند کسی را به جرم سرپیچی از قوانین شریعت محکوم کنند ؟ آیا جز این است که در چنین مواردی اسلام صرفاً به مانند چماق اتهام زنی و تکفیر و ترور شخصیت ریایی به کار رفته است ؟

این سناریویی است که کفار جهانی و مرتدین محلی جهت تکمیل جنگ روانی خود بر علیه مجاهدین شریعت گرا و بسیج نمودن مردم در راستای اهدافشان به کار گرفته اند، که هدف  عملی  آن منفرد نمودن مجاهدین شریعت گرا از مردم و خشکانیدن آبی است که مجاهد همچون ماهی به وجود آن نیازمند می باشد . با این وجود مجاهدین نیز ناخواسته، همچنانکه قبلا در دام ادبیات مسموم  دشمنان دین افتاده بودند، این بار نیز، در بعضی موارد، در برخورد با عموم مسلمین وبسیج عمومی مردم در همان مسیری حرکت می کنند که مورد نظر دشمنان شریعت می باشد .

 

[۱] این هم به این دلیل بود که معمولا به نحوی با دستگاه حکومت مرکزی یا منطقه ای مرتبط بودند و پشتیبانی می شدند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *