تولید شایعه و دروغپردازی (۲۹۲)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
دشمنان قانون شریعت و ظالمین، در طول تاریخ ، همیشه بر این عادت بوده و هستند که از ارهاب و مبارزات مشروع ما گله و شکایت کنند . البته واقعیت آن است که منظور آنها از ارهاب و تروریسم، همیشه برای عموم، نوعی ابهام داشته و ناروشن بوده است . آنها تمایل دارند که کلیه ی فعالیتهای عملی و حتی عقیدتی مظلومینی که در برابر افکار پوسیده و ضد انسانی و همچنین در برابر نیروی کشتار و خونریز آنها و بر علیه منافع طبقاتی شان صورت می گیرد را، با برچسب ارهاب و تروریسم؛ مردود، وحشیانه و غیر متمدنانه اعلام نمایند .
از دیدگاه آنها «هرگونه واکنش عملی» در برابر اشغالگری، دیکتاتوری، غارت و چپاول، کشت و کشتار و جنایات آنها شامل یکی از روشهای تروریسم می گردد. روشنگری مردم، سازماندهی یک اعتراض حق طلبانه، تلاش جهت تحریم اخلاقی نظامیان سرکوبگر وطن فروش و خود روشنفکربینان خائن و دین فروشان مزدور(حتی در صفوف خودمان) نیز یکی از شکلها ی تروریسم معرفی می شود .
اگر درک از تروریسم و ارهابی به معنی فکر، عقیده یا عملی باشد که دشمن را ترسانده یا صدمه ای به آن وارد می کند، پس در این صورت، تمام مبارزات مظلومین و آزادیخواهان چیزی جز تروریسم و ارهاب نیست؛ و سوالی که باقی می ماند این است که : آیا تمام ابزارها و سیستمهای مورد استفاده ی حکومتهای ظالم و خونریز، همچون هواپیماها، موشکها، پلیس، ارتش، افکار و رسانه های جنگ روانی، زندانهای مخوف و شکنجه های وحشیانه چیزی غیر از وسایل تروریسم و ترساندن مظلومین می باشند؟ آیا باوجود چنین ابزارها و سیستمهای خشن سیاستمداران مسلح و جنایتکار، که دم از شعارهای عوام فریبانه و ریاکارانه ی اخلاقی می زنند، حق محکوم کردن ارهاب و تروریسم مظلومین آزادیخواه را دارند؟
جهت عدم پاسخدهی به اینگونه سوالات، ظالمین در تلاشند، با بهره گیری از مخدرهای فکری سکولار و ساحران مذهبی و تمام ابزارهای جنگ روانی موجود، به کلمه ی تروریسم معنی غیر مستقیم و کلی تری دهند . بدین ترتیب یک سکولار سرمایه دار اعتصاب توسط کارگران تحت ستم و ترویج افکار توحیدی جهت تشکیل جامعه ای اسلامی که مجری قانون شریعت الله باشد را، و یک دین فروش خائن هر گونه ایراد گرفتن آشکار از دین فروشان و حاکم فاسد دست نشانده ی مرتد را در مفهوم عام تروریسم جای می دهند .
اما در ادبیات ریاکارانه ی آنها قصاص و به قتل رساندن یک خلبان جنایتکاری که باعث تکه تکه شدن و سوختن صدها و بلکه هزاران انسان بی گناه شده است، تهدید به واکنش نظامی در برابر حملات وحشیانه ی نظامی اشغالگران و مزدوران محلی، اقدام به قتل و گردن زدن یک جاسوس، دین فروش، نظامی، وزیر و.. اقدامات تروریستی به معنی کامل و صریح آن می باشد .
البته به کار گیری راهکارها و ابزار های پست جنگ روانی برازنده ی انسانها و اهداف پستی است که تمام تلاش و شگرد آنها، نگه داشتن سیستم ظالمانه ایست که در خدمت اندیشه ی طبقه ی فاسد حاکمه و بر علیه منافع شرعی ستمدیدگان انجام وظیفه می کند. این قاعده ی کلی تاریخ جریانات فاسد ضد اسلامی و بخصوص سکولاریستها (مشرکین غیر اهل کتاب) در طول تاریخ بشریت از سیدنا آدم تا کنون بوده و تاروز قیامت خواهد بود .
اما متاسفانه، توسط همین سکولاریستها و در میان مسلمین نیز، افرادی به این ویروس سکولاریست ها مبتلا گشته اند که از به کارگیری هیچ وسیله ی پستی چون دروغ، تهمت، توطئه، شایعه پراکنی، ترور شخصیت مخالفین، تولید شبهات و عوام فریبی جهت رسیدن به اهداف مورد دلخواه سکولاریستها کوتاهی نمی کنند . البته از کوزه همان تراود که در اوست .
- جریان تاریخی دروغ گفتن و عوام فریبی
شاید در یکی دو قرن گذشته در میان سیاستمداران سکولار و ماده گرای دموکراسی خواه جمله ای مشهورتر از این نباشد که «هدف وسیله را توجیه می کند»؛ این جمله خلاصه و جوهره ی سکولاریستهایی چون فرعون (جهت مبارزه با توحید موسی خود را مدافع دین سنتی مردم می دانست و …) در قرون گذشته بوده است که کسانی چون ماکیاولی به آن رنگ و بوی امروزی تری بخشیده اند . مهم نیست شما خود را مسلمان معرفی کنید یا سکولاریست اگر به گرفتن قدرت حکومتی جاهلی و یا شرکت در قدرت حکومتی به هر قیمتی نظر داشته باشید فرعونیست و یا ماکیاولیست می باشید .
برای این جریان تاریخی دروغ گفتن و عوام فریبی هم هدف است هم استراتژی . چنانچه گفته شد این روش به تازگی اختراع نشده است بلکه در طول تاریخ سکولاریسم (یا همان مشرکین غیر اهل کتاب) وجود داشته است و این سکولاریستها (همچون فرعون و نمرود و آمریکا و.. .) نیز با بهره گیری از دین فروشان و طبقه تحصیلکره (بلعم باعورا، هامان و اخوان المفلسین کنونی، سلفی های آل سعود و…) حضور ننگین خود در تاریخ را نشان داده و دارای کارنامه ی مشخصی در قرآن و منابع معتبر می باشند .
برای اینکه از تاریخ عبرتی بگیریم مطالعه ی قرآن و کارنامه ی سیاه آنها در چند صد سال گذشته کافی است تا بفهمیم این سکولاریستهای جنایتکار به همراه دین فروشان خائن (یهودی و نصارا و مسلمان زاده و..) چه بلای مخوفی بر سر ملتهای تحت ستم درآورده اند . به همین دلیل اقدامات این موجودات، حداقل، پیشروان اهل توحید را متعجب نمی کند .
در طول تاریخ و زمانی که افرادی چون فرعون اعلام می کنند که به خاطر دفاع از دین مردم با موسی و اهل توحید می جنگند، و مردم را به کمک دین فروشان و به بهانه ی دفاع از دینشان و از بین بردن توحیدی که موسی و پیروان توحید آورده اند بسیج می گردانند ، خط فکری طبقه ای از جامعه مشخص می شود که حاضر است دروغ بگوید با شیطان هم دست بدهد تا در قدرت حکومتی موجود باقی مانده و یا در آن سهیم شود .
دروغگویی و عوام فریبی برای اینها استثنایی ناشی از اشتباهات تاکتیکی نیست، بلکه قاعده و اصلی استراتژیک می باشد . در اینجا ما به بازیگرانی چون بلعم باعورا یا دیگر بازیگرانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم تحت عنوان علمای سوء و الرویبضه از وجودشان خبر داده است و در طول چند قرن گذشته به ایفای نقش پلید خود پرداخته اند کار نداریم ، ما باید قاعده ی بازی و روش باطل کردن سحر های آنها را بشناسیم . ریشه ها و تجربیات عملی این جریان مخوف در قرآن و منابع معتبر تاریخی و اسلامی نهفته است و سیاستهای این جریان در برابر شریعت گرایان آزادیخواه کل موضع آنها را تعین می کند .
باید در همین چند دهه ی گذشته یاد گرفته باشیم که، اگر ما روش برخورد با این دسته از علمای سوء و ساحران دجال را یاد نگرفته باشیم و سحر این جادوگران را نزد مردم باطل ننموده باشیم، توطئه و سم پاشی عوام فریبانه ی آنها در بسیج مردمان جاهل و تقلیدی (باسواد و بی سواد) تبدیل به سلاح برنده ای می شود ، که به وسیله ی اطرافیانمان، نخست سر خودمان را خواهد برید و پس از تمام شدن کارشان با مردم به عنوان یک ابزار سرکوب، آنوقت، مردم نیز نابود خواهند گشت . فاجعه و تراژدی ای که ما در همین چند دهه ی گذشته چندین بار با چشمان خودمان مشاهده اش نموده ایم .
عده ای وسیع از بهترین جوانان و میانسالان مسلمانی که نا اگاهانه وارد این جریان قلابی و مصنوعی سکولار-مذهبی شده بودند و یا فعالیتهای خود را با این جریان فاسد مرتبط یا همسو قرار داده بودند، پس از پیمودن پیچ و خمهای متعدد و ضد مردمی آن، اکثر این افراد را از فعالیت جدی و حتی مبارز بودن بیزار کرد . اگر کسی واقعیت این اتحاد نامبارک قدرت فاسد حکومتی با دین فروشان خائن را در نظر نداشته باشد و از دامهای فرسوده و تکراری آنها مطلع نباشد، در ابتدای امر، هیچ مانعی جلو راه سازش با دستگاه سرکوب و عوام فریب حاکمه و درنهایت نا امیدی و یاس و کناره گیری وجود نخواهد داشت .
نباید تردیدی داشت که این جریان مخوف و متحد (حکومت فاسد و دین فروشان خائن) در طول تاریخ تفاوتی در ماهیت برخورد با جنبش توحیدی و شریعت گرایان اهل توحید دارد؛ ما نیز به عنوان مدافعان عملی و عقیدتی جنبش شریعت گرایان اهل توحید باید همراه مسلمین باشیم و با ارج نهادن به مطالبات برحقشان همچون دکتری دلسوز راهنما و معالج بیماریهای عقیدتی و فکری آنها بوده، و در برابر تبلیغات دین فروشان خائن و باسوادهای جاهل سکولار و دستگاه فاسد حکومتی، آنها را واکسینه نماییم؛ و در نهایت امر هدایت و گمراهی وابسته به اسبابی است که خود شخص فراهم کرده و الله در همان مسیری که اسبابش را فراهم نموده قرارش می دهد .
«دستگاه جنگ روانی حاکمیت فاسد» متشکل از مشتی باسواد سکولار و مشتی دین فروش بی رحم گشته است که ناجوانمردانه و با بهره گیری از تجربیات سلف فاسد خود حافظ مخلص سیستم حاکمیت موجود گشته اند. این دستگاه جنگ روانی، به سبب دخالتهای منظم حکومتهای امپریالیست جهانی، واپسگرا و عامه پسند نگه داشته شده است و برای حفظ موقعیت خود به عنوان یک خادم حاکمیت کنونی تنها با دروغگوئی، شبهه افکنی، عوام فریبی، بسیج نمودن افکار عمومی، ترور شخصیتی مخالفین حکومت، رواشمردن زور و ارعاب و کشتار و سرکوب آزادیخواهان به ویژه شریعت گرایان اهل توحید می تواند در کنار قدرت حکومتی به حیات خود ادامه دهد . [۱]
در اصل تفاوت نمی کند که بلعم باعوا رئیس این دستگاه روانی باشد یا رئیس الازهر یا مفتی آل سعود و یا رئیس علمای اخوانی جهان اسلام و یا هر کس دیگری . هر کس در راس و یا در داخل این دستگاه علیل جاهلیت قرار گیرد مجبور به برقراری روابط حسنه با مرتدین محلی و کفار جهانی، و همراه با آن، سرکوب جنبش آزادیخواهی ملت خود می باشد . مسلمین هم اکنون با وجود مبارزات بی وقفه و گسترده ای که داشته اند ، مورد تهاجم تبلیغاتی همه جانبه ی این دستگاه مخوف و هم چنین مورد تهاجم نظامی و تبلیغاتی کفار جهانی به رهبری آمریکا – سازمان ملل و بخصوص مرتدین محلی و منطقه ای قرار گرفته اند . بیدارگری مسلمین و اعلان جنگ تبلیغاتی و عقیدتی در برابر جنگ نابرابر روانی دشمنان گرچه یک امر آسانی نخواهد بود و شاید هزینه هایی نیز در این راه باید پرداخت، اما پیمودن این مسیر، صف مستقل آزادیخواهان اهل توحید را در برابر مضحکه ی جنگ روانی مرتدین و دین فروشان به وجود آورده، و فرصتی برای دفاع از آزادیخواهان شریعت گرا در سطح جامعه به ما می دهد .
پوشیده نیست که با اندکی اندیشیدن منصفانه، آشکار می گردد که حرکات و اعمال مظلومین و آزادیخواهان که گاه و بالاجبار با خشونت نیز همراه می گردد واکنشی است در برابر جنایات، خشونت و تروریسم ظالمین چپاولگر؛ با این تفاوت که ظالمین اعمال خشونت و تروریسم را برای خود مطلوب و متمدنانه دانسته و حق طبیعی خود می شمارند؛ اما به کارگیری آن توسط مظلومین را نامطلوب ، وحشیانه و غیر متمدنانه می نمایانند .
به همین دلیل، به صورت کلیشه ای و روزانه، از رسانه های مختلف اعلام می گردد که سازمان ملل و بخصوص اعضای برجسته ی آن چون فرانسه، انگلیس و بخصوص آمریکا مخالف تروریسم بوده و خواهان برقراری صلح و آرامش برای ملل تحت ستم می باشند !! اما آیا واقعا این دول سکولار لیبرال و بخصوص آمریکا مخالف تروریزم هستند؟ اگر نیستند، آیا فسیلهای کمونیست و سوسیالیست به جا مانده از تاریخ (چون کومله ها، دمکراتهای کردستان، حزب کارگران اوجالان، اتحادیه ی میهنی طالبانی، دمکرات بارزانی، منافقین خلق ایران و …. ) مدافعان آزادی و مخالفین تروریسم و آدمکشی هستند ؟
با یک مثال ساده، و بررسی موردی از نمونه های زیر، به جوابی روشن و واقعی می رسیم تا بدانیم که آمریکای سکولار در تیمور شرقی، گواتمالا، السالوادور، ویتنام، کشمیر، چچن، افغانستان، عراق، سوریه، مالی، سومالی، سودان، مصر، اردن، فلسطین، ترکیه، یمن، عربستان، میانمار و….. مخالف تروریسم بوده یا اینکه همواره از تروریسم ضد انسانی حمایت کرده و درواقع تروریستها را به قدرت رسانده است ؟!
در ابتدا به نتایج تحقیقات منتشر شده ی محققی چون لارز شولتز [۲]در مورد کمکهای خارجی آمریکا به آمریکای لاتین اشاره می کنیم که نشان می دهد: هر چه میزان شکنجه دادن مردم در یک کشور بیشتر بوده و تخلفات از حقوق بشر بیشتر بوده است، کمکهای خارجی آمریکا به آن کشور نیز بیشتر بوده است! این وضعیت در سراسر دنیا قابل تعمیم است؛ در مناطقی از جهان که آمریکا از طریق مزدورانش بیشترین کنترل را بر آنها دارد، هولناکترین جنایات به صورت منظم اتفاق می افتد !
در باره ی استالین سکولار سوسیالیست نیز، رهبران سکولار لیبرال غرب او را ستایش می کردند و هیچ اهمیتی به جنایات و کشتارهای وحشتناک او نمی دادند . ترومن رئیس جمهور سکولار لیبرال آمریکا او را چنین وصف کرده بود : «فوق العاده زیرک»، «با صداقت»، «ما می توانیم با او کنار بیاییم»، «اگر بمیرد یک مصیبت بزرگ خواهد بود»، «چیزی که در روسیه می گذرد به ما مربوط نیست مهم آن است که ما ۸۵ درصد مواقع کارمان را انجام می دهیم » . در اینجا برای این رهبر سکولار و لیبرال غرب مهم این است که ۸۵ درصد مواقع کارشان را با آن آدم سکولار سوسیالیست خوب، زیرک، صادق و محترم انجام می دهند و به نتیجه ی مورد دلخواه می رسند، حالا مهم نیست که این آدم خوب و محترم سکولار و سوسیالسیت ۴۵ میلیون انسان را نیز کشته باشد و بر علیه ملتش قصابخانه ای وحشتناک و بی سابقه راه انداخته باشد !
همچنین اسناد از طبقه خارج شده ی حکومت سکولار انگلیس نشان می دهد که وینسون چرچیل سکولار لیبرال نیز همین گونه بوده است ! چرچیل سکولارلیبرال پس از کنفرانس یالتا در فوریه ۱۹۴۵ در جلسات داخلی هیئت وزیران، استالین سکولار سوسیالیست را مورد تحسین قرار داده و او را مردی شریف و قابل اعتماد، یک قهرمان صلح، برجسته و نمونه وغیره می خواند !
چنانچه مشاهده می کنیم هیچ یک از این موجودات سکولاریست، با جنایاتی که استالین سکولاریست می کرد مشکلی نداشتند؛ و چنانچه میان سکولاریستها اختلافاتی به وجود می آمد تنها بر سر تقسیم ثروت و برده های بیشتر بوده است نه سرکوب و قصابی نمودن مردم .
- شناسائی منبع تولید شایعه و دروغ به عنوان اولین اقدام
در ابتدا بايد مشخص شود كه اين شايعات و دروغهاي رايج از چه منبعي خارج مي شود و بعد از آن دهن به دهن مي گردد . اگر از جانب كفار اشغالگر جهاني و دست نشاندگان محلی آنها و ملاهای حقوق بگیر محلي باشد تكليفش مشخص است، چون هيچ خبري از جانب كفار و مرتدين پذيرفتني نيست؛ اما اگر از جانب منافقين و يا فاسقين مسلمان باشد كمترين وظيفه ي هر مسلماني اين است كه آن را روشن و تبيين كند چون امر الله است .
در مورد دروغ ضرب المثل كُردي هست كه مي گويد : په تی درۆ کورته، به لام مه کینه ی درۆ له کار ناکه وێت . يعني دروغ زياد دوام نمي آورد و آشكار مي گردد اما ماشين دروغ سازي به كار خود ادامه مي دهد و از كار نمي فتند .
زماني كه اين كارخانه ي دروغ سازي در دست ما نيست كه تخريبش كنيم و رسانه ها هم در اختيار همين كارخانه هستند و مردمان جاهل و مقلد اخبار كفار و منافقين هم در اختيار همين رسانه ها هستند، چه كاري از دست ما بر مي آيد ؟
تا دلشان خواست دروغ ساختند و مردم احمق و غافل هم اين دروغها را در ميان خود پخش نمودند، اما بعد از چندي روشن شد كه مسلمین آزادیخواه طبق منهج اسلام عمل مي كنند و توسط شريعت و قانون الله درست شده اند و براي الله جهاد مي كنند و تنها با شريعت الله در ارتباط هستند و هيچ چيز ديگر …. بخصوص بعد از آنكه همه ي دنيا بر عليه آنها وارد جنگ شده و هم پيمان شدند . به همین ترتیب روشن شد كه طناب دروغ كوتاه است . اما ماشين دروغ از كار نمي افتد و دروغهاي جديد توليد مي شوند .
بدون شك اين براي رسانه هاي كفار سكولار خارجي و مرتدين محلي امري طبيعي است كه بر عليه مسلمين دروغ سازي نمايند و سابقه اي طولاني در اين زمينه بر عليه پيامبران و ساير پيروان آنها دارند ، اما آنچه كه غير طبيعي و غيره منتظره است اينكه عده اي از مردم جاهل و تن لشي كه حوصله ي گشتن به دنبال حقايق را ندارند به چنين دروغهايي اعتماد مي كنند و مي دانند كه همين ها ديروز و چندي قبل صدها دروغ گفته اند و دروغهايشان نيز فاش شده است، اما امروز هم آماده اند به چنين دروغهايي گوش داده و اعتماد نمايد .
به همين دليل تنها كاري كه از دست ما بر مي آيد اين است كه واقعيتها را از زبان دولت و حکومت اسلامی خود، به عنوان تنها منبع مورد اعتماد مسلمین، بيان كنيم، و وظيفه ي اصلي به خود مخاطبين بر مي گردد كه طبق قرآن و سنت صحيح از چه كساني و چگونه بايد اخبار را قبول كرده و طبق چه شرايطي بايد آن را به ديگران منتقل نمايند كه در دنيا و قيامت رسوا و بي اعتبار نگردند .
- ولي عده اي با وجود اينكه از سواد شرعي مناسبي برخوردار نيستند دروغهاي زيادي را نسبت به مجاهدین قبول كرده و به ديگران هم منتقل مي كنند، من به ساده ترين شيوه ي ممكن به اشخاصي كه حاضر نيستند براي چند ثانيه عاقلانه و با معيار قرآن و سنت بر فهم امامان صالح اهل اسلام بيانديشند و به تبیین اخبار بپردازند مي گويم :
عقل و دين و عاقبت قيامت خودت را به دست ماهواره ها ي كفار، منافقين و مرتدين و ملاهاي دين فروش خائن و قانون كفري سكولاريستي سپرده اي، تا مي تواني با من دشمني كن و بر عليه من دروغ بساز و دل خوش باش به اينكه كساني كه تو با زبان يا مال يا اسلحه از آنها حمايت و پشتيباني مي كني از طريق هواپيماهاي آمريكا و ديگر كفار جهاني حمايت مي شوند و ما را به همراه زنان و فرزندان و پيران و جوانان و حيوانات و منازلمان با خاك يكسان مي كنند، اما بدان كه رب العالمين جهت دفاع و اجرا كردن قانون شريعت و بندگان ستمديده اش صدايمان مي زند ولايزال و طبق فرموده ي رسول الله صلي الله عليه وسلم تا روز قيامت عده اي از مسلمين به اين ندا به صورت مسلحانه پاسخ مي دهند هر چند كه ما هم نباشيم، پس خيال اينكه ما از بين مي رويم را از سرت بيرون كن تنها اين را بدان كه خودت محروم و بازنده ي دنيا و قيامت خواهي بود .
ما قرآن هايمان را در كنار سرمان قرار داده بوديم و عده اي نيز مشغول نماز تهجد بودند و عده اي نيز مشغول دعا و زاري به درگاه الله متعال بودند كه هواپيماهاي كساني كه از آنها حمايت مي كني آمدند و چند برادر ما را به قتل رساندند، در آن طرفتر نيز يك خانواده به صورت كامل به قتل رسيدند، تو هم با شنيدن خبر كشته شدن چند تروريست خطرناك دلت خنك شد !
آيا مي داني كه چرا كفار و مرتدين ما را كشتند و ما به خاطر چه كشته مي شويم ؟ آيا در اين جنگ رواني رسانه ها و منابر و ملاهاي خائن دين فروش چنين به تو فهمانده اند كه ما از چيزي غير از قرآن و سنت بر فهم امامان بزرگوار اين امت پيروي كرده و به ناحق مردم بي گناه را مي كشيم و دشمن خاك و وطن و قوم وخويش و خانواده ي خود هستيم ؟
ازتو مي خواهم كه با معيار شريعت كمي بهتر فكر كنی، ساحران فكري بدجوري سحرت كرده اند و خواهش مي كنم خودت را به نفهمي و گيجي هم نزن . هدف من و امثال من بازگرداندن همان قرآن و شريعتي است كه مي بيني، آنهم بازگرداندن به دادگاهها، آموزش و پرورش، اقتصاد، امنيت، خانواده و ساير قوانين اجرائي جامعه و آزاد نمودن مسلمين از شر قوانين ساختگي دست بشر و اشغالگران خارجي و مرتدين و دين فروشان خائن محلي . بله، ما هم همان فقهي را مي خواهيم كه تو ادعايش را داري اما چيزي از آن بلد نيستي و جاهلانه با پيروي و حمايت از سكولاريستها و قوانين ساختگي دچار شرك اكبر و ارتدادت كرده اند .
پس، ما مسلمانان پيرو قانون شريعت الله و از خودتان هستيم، خوارج و تندرو نيستيم، بلكه بر عليه تندرو ي و شل روي و خوارج هستيم، تنها سكولاريستهاي كافر جهاني و سكولاريستهاي مرتد محلي و ملاهاي دين فروش محلي و دزدها و زناكارها و هم جنس بازها و مشروب خوردها و قاتلها و ساير مجرمين از ما مي ترسند، اگر تو يكي از اينها نيستي دليلي براي ترسيدن نداري، پس سياهي لشكر مجرمين نباش .
خوب متوجه باش كه من و امثال من در چه راهي كشته مي شويم، به خاطر همان راه نيز سربازان كفار و مرتدين محلي و دين فروشان خائن را نيز مي كشيم، چون اينها موانع بازگشت قانون شريعت الله به زندگي اجتماعي، آموزشي، فرهنگي، اقتصادي و امنيتي ما هستند و هر كسي كه از اينها حمايت و پشتيباني كند نيز حكمشان با اينها يكسان است . پس مواظب باش چه تصميمي مي گيري . اللهم هل بلغت اللهم فاشهد ، اللهم هل بلغت اللهم فاشهد
[۱] با رو شدن خیانت این دسته هم اکنون از همین جریان دسته ای تحت عنوان اپوزیسیون مخالف مذهبی ، تولید کرده اند که در قالب احزابی به ظاهر اسلامی مخالف و امروزین همان وظایف گروه سنتی را در کنار همان گروه انجام می دهند
[۲] شخصی شناخته شده و متخصص در حقوق بشر سکولاریستی در آمریکای لاتین