انتخابات در سیستم طاغوتی و سکولاریسم کفر است (۴)
نویسنده ابن حجر الکوردی
ارائه دهنده: ابن محمد الکوردی
دلیل کفر و شرک بودن حکم بغیر ما انزل الله (سکولاریستی) و شرکت در تدوین قوانین آن از قران و سنت و اقوال علماء
همانطوریکه قبلا هم گفتیم هر ایه ای که در مورد حکم بغیر ما انزل الله امده است میتوانیم به رای دهندگان هم حمل کنیم چراکه رای دهندگان سبب اجرای اصلی این احکام کفری سکولاریستی هستند ، انها هستند که مرتدی را انتخاب میکنند تا این احکام کفری سکولاریستی را تصویب کند یا به مجلس قانون سکولاریستی جدیدی عرضه کند و…
دلیل از قران:
۱-فَلاَ وَرَبِّكَ لاَ يُؤْمِنُونَ حَتَّىَ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لاَ يَجِدُواْ فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجاً مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسْلِيماً ” (النساء/۶۵)
ترجمه:امّا ، نه ! به پروردگارت سوگند كه آنان مؤمن بشمار نمي آيند تا تو را در اختلافات و درگيريهاي خود به داوري نطلبند و سپس ملالي در دل خود از داوري تو نداشته و كاملاً تسليم ( قضاوت تو ) باشند.
_ لکن رای دهنده کسانی را انتخاب میکند که انان قضاوت را از روی قران و سنت انجام نمی دهند بلکه بر اساس هوی و هوس و ظلم قضاوت خواهند کرد. رای دهندگان سبب اصلی این نوع قضاوت هستند.
۲- وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْراً أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالاً مُّبِيناً (الاحزاب/۳۶)
هيچ مرد و زن مؤمني ، در كاري كه خدا و پيغمبرش داوري كرده باشند ( و آن را مقرّر نموده باشند ) اختياري از خود در آن ندارند ( و اراده ايشان بايد تابع اراده خدا و رسول باشد ) . هر كس هم از دستور خدا و پيغمبرش سرپيچي كند ، گرفتار گمراهي كاملاً آشكاري مي گردد .
_ رای دهندگان خواه یا ناخواه کسانی را انتخاب میکنند داوری الله و رسولش را پایمال میکنند و حلال را حرام و حرام را حلال میکنند براستی که در گمراهی آشکاری هستند.
۳- “إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ” (النور/۵۱ )
ترجمه: مؤمنان هنگامي كه به سوي خدا و پيغمبرش فرا خوانده شوند تا ميان آنان داوري كند ، سخنشان تنها اين است كه مي گويند : شنيديم و اطاعت كرديم ! و رستگاران واقعي ايشانند .
_ کسی که رای می دهد بلکه به طواغیتی که انتخاب کرده است میگوید؛سمعنا و اطعنا چرا که زیر حکم انان زندگی میکند و به حکم های انان راضی است.
۴- ” وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ ” ( المائده/۴۴ )ترجمه: و ( بدانيد كه ) هركس برابر آن چيزي حكم نكند كه خداوند نازل كرده است ( و قصد توهين به احكام الهي را داشته باشد ) او و امثال او بيگمان كافرند ” .
_ آری کسانیکه حکم غیر الله را اجرا می کنند کافرند و این رای دهندگان است که انان انتخاب کرده اند و حکم غیر ما انزل الله را اجرا میکنند.
۵- ” أَمْ لَهُمْ شُرَكَاء شَرَعُوا لَهُم مِّنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَن بِهِ اللَّهُ وَلَوْلَا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ” ( الشوری/۲۱ )
ترجمه:شايد آنان انبازها و معبودهائي دارند كه براي ايشان ديني را پديد آورده اند كه خدا بدان اجازه نداده است ( و از آن بي خبر است ؟ ) اگر اين سخنِ قاطعانه و داورانه ( خدا ، مبني بر مهلت كافران و تأخير قيامت تا وقت معيّن آن ) نبود ، ميانشان ( با اهلاك كافران و ابقاء مؤمنان ) داوري مي گرديد ( و دستور عذاب دنيوي يا اخروي صادر مي گشت و مجالي به كافران نمي داد . در عين حال آنان نبايد اين حقيقت را فراموش كنند كه ) قطعاً ستمگران عذاب دردناكي دارند ” .
_ انتخاب کنندگان با انتخاب این طواغیت دچار شرک و کفر میشوند و شریک هایی را با الله سبحانه و تعالی قرار می دهند.
۶- ” قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ” ( آل عمران / ۶۴ )
ترجمه: بگو : اي اهل كتاب ! بيائيد به سوي سخن دادگرانه اي كه ميان ما و شما مشترك است ( و همه آن را بر زبان مي رانيم ، بيائيد بدان عمل كنيم ، و آن اين ) كه جز خداوند يگانه را نپرستيم ، و چيزي را شريك او نكنيم ، و برخي از ما برخي ديگر را ، به جاي خداوند يگانه ، به خدائي نپذيرد . پس هرگاه ( از اين دعوت ) سر بر تابند ، بگوئيد : گواه باشيد كه ما منقاد ( اوامر و نواهي خدا ) هستيم ”
_انتخاب کنندگان با انتخاب اربابانی برای خودشان حلال راوحرام و حرام راوحلال میکنند
۷- ” اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَاباً مِّن دُونِ اللّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُواْ إِلاَّ لِيَعْبُدُواْ إِلَهاً وَاحِداً لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ ” (التوبه / ۳۱ )
ترجمه: يهوديان و ترسايان علاوه از خدا ، علماء ديني و پارسايان خود را هم به خدائي پذيرفته اند ( چرا كه علماء و پارسايان ، حلال خدا را حرام ، و حرام خدا را حلال مي كنند ، و خودسرانه قانونگذاري مي نمايند ، و ديگران هم از ايشان فرمان مي برند و سخنان آنان را دين مي دانند و كوركورانه به دنبالشان روان مي گردند . ترسايان افزون بر آن ) مسيح پسر مريم را نيز خدا مي شمارند . ( در صورتي كه در همه كتابهاي آسماني و از سوي همه پيغمبران الهي ) بديشان جز اين دستور داده نشده است كه : تنها خداي يگانه را بپرستند و بس . جز خدا معبودي نيست و او پاك و منزّه از شرك ورزي و چيزهائي است كه ايشان آنها را انباز قرار مي دهند.
_ انتخاب کنندگان فریب علماء سوء و الرویبضه را خورده اند و این انتخابات شرکی سکولاریستی را نزدشان زینت داده اند… بلکه این انتخابات را واجبات شرعی میدانند …الله المستعان.و هم این علماء و ملاها و مولوی های الرویبضه و سوء را ارباب خود قرار میدهند و از طرفی دیگر انتخاب شدگان سکولار را ارباب فرار میدهند.براستی که غیر از الله تعالی ارباباتی برای خودشان قرار میدهند.
۸- “وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ ” (الانعام/۱۲۱ )ترجمه: اگر از آنان اطاعت كنيد بيگمان شما ( مثل ايشان ) مشرك خواهيد بود .
_آری اگر از انان و حکم های طاغوتیشان اطاعت کنند مانند انان مشرک و مرتد خواهند شد و حتی اگر کسی هم رای ندهد اما از این قوانین سکولاریستی راضی باشد دچار کفر خواهد شد چراکه راضی شدن به کفر به اجماع کفر است.
۹- أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُواْ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُواْ إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُواْ أَن يَكْفُرُواْ بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلاَلاً بَعِيدا ” (النساء /۶۰ )ترجمه: ( اي پيغمبر ! ) آيا تعجّب نمي كني از كساني كه مي گويند كه آنان بدانچه بر تو نازل شده و بدانچه پيش از تو نازل شده ايمان دارند ( ولي با وجود تصديق كتابهاي آسماني ، به هنگام اختلاف ) مي خواهند داوري را به پيش طاغوت ببرند ( و حكم او را به جاي حكم خدا بپذيرند ؟ ! ) . و حال آن كه بديشان فرمان داده شده است كه ( به خدا ايمان داشته و ) به طاغوت ايمان نداشته باشند . و اهريمن مي خواهد كه ايشان را بسي گمراه ( و از راه حق و حقيقت بدر ) كند .
_الله سبحانه و تعالی به ما امر کرده است که داوری را نزد طواغیت بده نشود لکن انتخاب کنندگان همین طواغیتان را بر روی حکومت می اورند و سبب میشوند داوری نزد انان رود. الله المستعان.
۱۰- وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِندَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُوْلَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ (المائده/۴۳ )ترجمه: شگفتا چگونه تو را به داوري مي خوانند ، در حالي كه تورات دارند و حكم خدا در آن ( به ويژه درباره زنا به روشني ) آمده است ؟ ( وانگهي ) پس از داوري ، پشت مي كنند و ( از حكم تو ) روي مي گردانند ! ( چرا كه آن را هرچند موافق با حكم كتابشان مي دانند ، موافق با خواست دلشان نمي يابند ! ) و آنان مؤمن نيستند ( و حق را باور نمي دارند ) ” .
_سبحان الله مثال رای دهندگان همین است!
چطور در حالیکه قران و سنت بینتان هست و تمامی احکام در ان هست و بهترین داوران هستند با اینکه میدانند حکم الله تعالی در فلان مسئله فلان است لکن از ان روی میگردانند.
ای رای دهندگان مگر نمیدانید که حکم سارق و دزدی و زنا و مشورب خوری و ارتداد و قتل و… در شریعت چیزی است اما کسانی را که انتخاب میکنید این احکام را اجرا نخواهند کرد و بلکه مخالف ان هستند “ما لکم کیف تحکمون”
۱۱- ” وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ إِلَى مَا أَنزَلَ اللّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنكَ صُدُوداً ” (النساء/۶۱)ترجمه: و زماني كه بديشان گفته شود : به سوي چيزي بيائيد كه خداوند آن را ( بر محمّد ) نازل كرده است ، و به سوي پيغمبر روي آوريد ( تا قرآن را براي شما بخواند و رهنمودتان دارد ) ، منافقان را خواهي ديد كه سخت به تو پشت مي كنند ( و از تو مي گريزند و ديگران را نيز از تو باز مي دارند ).
_ آری منافقان و مرتدین چنان هستند وقتی که به انان گفته میشود که حکم الله و رسولش در این مسئله چنان است منافقان را میبینی که خلاف ان را انجام میدهند و این بسبب بغض و کینه ای که است که در دل دارند.
۱۲- أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُكْماً لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ” (المائده/۵۰)
ترجمه: آيا ( آن فاسقان از پذيرش حكم تو بر طبق آنچه خدا نازل كرده است سرپيچي مي كنند و ) جوياي حكم جاهليّت ( ناشي از هوي و هوس ) هستند ؟ آيا چه كسي براي افراد معتقد بهتر از خدا حكم مي كند ؟
_ ای مسلمانی که به این نظام سکولاریستی و دموکراسی و قوانین کفری آن رای می دهی:
ایا به حکم الله راضی نیستی؟ اگر راضی هستی پس رای دادنت برای چه هست؟ رای دادن اوردن حکم جاهلیت و طاغوت است به جای حکم شریعت الله .
۱۳- ” أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَكَ اللّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ” (الاعراف/۵۴)ترجمه: آگاه باشيد كه تنها او مي آفريند و تنها او فرمان مي دهد . بزرگوار و جاويدان و داراي خيرات فراوان ، خداوندي است كه پروردگار جهانيان است ” .
_امر کردن و نهی کردن و حلال و حرام کردن خاص الله سبحانه و تعالی است لکن رای دهنده این صفات را به مجلس و کسانی که انتخاب شده میدهد مانند انتخابات؛ شورای شهر،مجلس خبرگان،رئیس جمهور و امثالشان.
۱۴- ” ثُمَّ رُدُّواْ إِلَى اللّهِ مَوْلاَهُمُ الْحَقِّ أَلاَ لَهُ الْحُكْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ ” (الانعام/۶۲)ترجمه: سپس ( همه مردگان در روز قيامت زنده مي گردند و ) به سوي خدا ، يعني سَرور حقيقي ايشان برگردانده مي شوند . هان ! ( بدانيد كه در چنين روزي ) فرمان و داوري از آن خدا است و بس ، و او سريعترينِ حسابگران است ( و در كوتاه ترين مدّت به حساب يكايك خلائق مي رسد و پاداش و پادافره آنان را مي دهد ).
۱۵- إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ ” (یوسف/۴۰)ترجمه: فرمانروائي از آن خدا است و بس . ( اين ، او است كه بر كائنات حكومت مي كند و از جمله عقائد و عبادات را وضع مي نمايد ) . خدا دستور داده است كه جز او را نپرستيد . اين است دين راست و ثابتي ( كه ادلّه و براهين عقلي و نقلي بر صدق آن رهبرند ) ولي بيشتر مردم نمي دانند ( كه حق اين است و جز اين پوچ و ناروا است ).
۱۶- قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ مَا عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ (الانعام/۵۷)ترجمه: بگو : من بر شريعت واضحي هستم كه از سوي پروردگارم نازل شده است و شما قرآن را تكذيب مي كنيد ( كه در برگيرنده شريعت غرّا و آشكارا است . بدانيد عذاب و كيفري ) كه در ( نزول و وقوع ) آن شتاب مي ورزيد در قدرت من نيست . فرمان جز در دست خدا نيست . خدا به دنبال حق مي رود ( و كارهايش برابر حكمت انجام مي شود . لذا اگر خواست عذاب واقع مي گردد و اگر نخواست عذاب واقع نمي شود ) و او بهترين ( قاضي ميان من و شما و ) جدا كننده ( حق از باطل ) است .
_سبحان الله!
ای مسلمین !بگویید ما بر شریعتی واضح هستیم که از سوی پروردگارمان نازل شده است “شریعت اسلام” ای ملاها و ای مولوی ها و ای علمای سوء ای کسانی که امر به رای میدهید و ای کسانی که رای می دهید بدانید که شما قران را با این اقوال و اعمالتان تکذیب میکنید بدانید که حکم _امر و نهی و حلال و حرام و…_ از ان الله متعال است.
۱۷- وَلَا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَداً ” (الکهف/۲۶)ترجمه: و در فرماندهي و قضاوت خود كسي را انباز نمي گرداند ” .
۱۸- ” أَفَغَيْرَ اللّهِ أَبْتَغِي حَكَماً ” (الانعام/۱۱۴)ترجمه: ( اي پيغمبر ! بديشان بگو : اين داوري خدا درباره حق و حقيقت است ) آيا جز خدا را ( ميان خود و شما ) قاضي كنم ؟
_در فرماندهی و قضاوت و داوری و حکم کسی را با الله سبحانه و تعالی شریک قرار ندهید.
ای رای دهنده !! ایا میدانی با یک رای دادن در این سیستم سکولاریستی و طاغوتی قاضیانی مرتد و حاکمانی کافر را شریک الله تعالی قرار میدهی؟
اهل سنت و جماعت بر اساس ظاهر حکم میدهد و ظاهر تو ای رای دهنده اینست که با الله تعالی کسانی دیگر را در حکم شریک قرار میدهی و لو اینکه قلبت خلاف این باشد. نسال الله العافیة.
۱۹- وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيراً مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ” (المائده/۴۹)ترجمه: و ( به تو اي پيغمبر فرمان مي دهيم به اين كه ) در ميان آنان طبق چيزي حكم كن كه خدا بر تو نازل كرده است ، و از اميال و آرزوهاي ايشان پيروي مكن ، و از آنان برحذر باش كه ( با كذب و حق پوشي و خيانت و غرض ورزي ) تو را از برخي چيزهائي كه خدا بر تو نازل كرده است به دور و منحرف نكنند ( و احكامي را پايمال هوي و هوس باطل خود نسازند ) . پس اگر ( از حكم خدا رويگردان شدند و به قانون خدا ) پشت كردند ، بدان كه خدا مي خواهد به سبب پاره اي از گناهانشان ايشان را دچار بلا و مصيبت سازد ( و به عذاب دنيوي ، پيش از عذاب اخروي گرفتار كند ) . بيگمان بسياري از مردم ( از احكام شريعت ) سرپيچي و تمرّد مي كنند ( و از حدود قوانين الهي تخطّي مي نمايند ) ” .
_ ای رای دهنده!
ایا با رای دادن و انتخاب یک سکولاریست مرتد این ایه را پیاده خواهی کرد؟ ایا این طاغوتی های سکولار با حکم الله سبحانه و تعالی حکم خواهند کرد؟پس میگوییم از انان و رای دادن بر حذر باشید و گرنه دچار بلا خواهید شد همانطوریکه امروز اهل سنت در تمام دنیا دچار بلا شده اند .به راستی که دچار بلا شده اند.
۲۰- فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجاً ” (المائده/۴۸)
ترجمه: پس ( اگر اهل كتاب از تو داوري خواستند ) ميان آنان بر طبق چيزي داوري كن كه خدا بر تو نازل كرده است ، و به خاطر پيروي از اميال و آرزوهاي ايشان ، از حق و حقيقتي كه براي تو آمده است روي مگردان . ( اي مردم ! ) براي هر ملّتي از شما راهي ( براي رسيدن به حقائق ) و برنامه اي ( جهت بيان احكام ) قرار داده ايم ” .
_ ای اهل سنت! بخاطر راضی کردن هوای نفسشان دچار چنین کفری نشوید و رای ندهید!
انان میخواهند با دچار کردن اهل سنت به این کفریات بزرگان خودشان را راضی کنند!
میبینیم که چطور علماء سوء مردم را به چنین گردابی میندازند همانند عثیمین ، بن باز و… .
۲۱- وَاللّهُ يَحْكُمُ لاَ مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَهُوَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ” (الرعد/۴۱)خداوند فرمان مي راند و فرمانش هيچ گونه رادع و مانعي ندارد . ( اصلاً چه كسي يا چه چيزي ياراي جلوگيري از اجرا فرمان او را دارد ؟ ! ) و ( از آنجا كه خدا آگاه از هر چيزي و گواهان آماده و دلائل مهيّا است ) او سريع الحساب است ( و در روز قيامت نيازي به طول زمان جهت رسيدگي به حساب مردمان نيست ).
_ ای رای دهنده! فردای قیامت چگونه جواب این کلام الله متعال را خواهی داد.آری الله تعالی فرمان میراند لکن شما با رای هایتان این فرمان را بدست کسانی از جنس خودتان میدهید!
۲۲- ” إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللّهُ وَلاَ تَكُن لِّلْخَآئِنِينَ خَصِيماً ” (النساء/۱۰۵)
ترجمه: ما كتاب ( قرآن را كه مشتمل بر حق و بيانگر هر آن چيزي كه حق است ) به حق بر تو نازل كرده ايم تا ( مشعل راه هدايت باشد و بدان ) ميان مردمان طبق آنچه خدا به تو نشان داده است داوري كني ، و مدافع خائنان مباش.
_ ای رای دهنده!
ایا با رای تو و انتخاب کردن تو ، کسی که بر کرسی مینشیند حکم الله را اجرا خواهد کرد؟
ایا با رای تو حکم الله تعالی غالب خواهد شد و مردم زیر سایه ی حکومت اسلامی زندگی خواهند کرد؟
پس رای نده و از خائنین نباش!
۲۳- ” وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ” (الشوری/۱۰)
ترجمه: در هر چيزي كه اختلاف داشته باشيد ، داوري آن به خدا واگذار مي گردد ( و كتاب قرآن قانون دادگاه يزدان است و در پرتو آن كشمكشها بايد فيصله پيدا كند ) . چنين داوري خدا است كه پروردگار من است و من بدو پشت مي بندم ، ( و براي قضاوت در منازعات ، و رفع اختلافات ، و حل مشكلات ) به ( كتاب ) او مراجعه مي كنم ” .
دلیل از سنت:
۱- «عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ، أَنَّ الْيَهُودَ جَاءُوا إِلَى رَسُولِ اللهِ – صلى الله عليه وسلم -، فَذَكَرُوا لَهُ أَنَّ رَجُلاً مِنْهُمْ وَامْرَأَةً زَنَيَا فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللهِ – صلى الله عليه وسلم -: مَا تَجِدُونَ فِي التَّوْرَاةِ فِي شَأْنِ الرَّجْمِ فَقَالُوا: نَفْضَحُهُمْ وَيُجْلَدُونَ فَقَالَ عَبْدُ اللهِ بْنُ سَلاَمٍ: كَذَبْتُمْ إِنَّ فِيهَا الرَّجْمَ فَأَتَوْا بِالتَّوْرَاةِ فَنَشَرُوهَا، فَوَضَعَ أَحَدُهُمْ يَدَهُ عَلَى آيَةِ الرَّجْمِ، فَقَرَأَ مَا قَبْلَهَا وَمَا بَعْدَهَا؛ فَقَالَ لَه عَبْدُ اللهِ بْنُ سَلاَمٍ: ارْفَعْ يَدكَ فَرَفَعَ يَدَهُ، فَإِذَا فِيهَا آيَةُ الرَّجْمِ فَقَالُوا: صَدَقَ يَا مُحَمَّدُ فِيهَا آيَةُ الرَّجْمِ فَأَمَرَ بِهِمَا رَسُولُ اللهِ – صلى الله عليه وسلم -، فَرُجِمَا قَالَ عَبْدُ اللهِ بْنُ عُمَرَ: فَرَأَيْتُ الرَّجُلَ يَجْنَأُ عَلَى الْمَرْأَةِ، يَقِيهَا الْحِجَارَةَ» [۱]
«عبدالله بن عمر – رضي الله عنهما – گويد: عدّه اى يهودى پيش پيغمبر – صلى الله عليه وسلم – آمدند، گفتند: كه زن و مردى از ايشان با هم زنا كرده اند، پيغمبر – صلى الله عليه وسلم – به ايشان گفت: در اين مورد چه حكمى در تورات مى بينيد؟ گفتند: حكمشان در تورات اين است كه ما آنان را مفتضح كنيم و آبرويشان را ببريم، سپس آنان را تازيانه بزنيم، عبدالله بن سلام (كه يكى از علماى يهودى بود و مسلمان شده بود) گفت: دروغ مى گوييد، در تورات دستور رجم هست، تورات را آوردند وآن را گشودند، يكى از يهوديها دستش را بر روى آيت رجم قرار داد تا آن را نبينند، آنگاه آيه ما قبل و ما بعد آيه رجم را قرائت كرد، عبدالله بن سلام به او گفت: دستت را بلند كن، وقتى كه دستش را برداشت آيه مربوط به رجم در آن بود، يهوديها گفتند: عبدالله بن سلام راست گفت، اى محمّد! آيه رجم در تورات هست، پيغمبر – صلى الله عليه وسلم – دستور داد آن زن و مرد يهودى را رجم كردند.
عبدالله بن عمر – رضي الله عنهما – گويد: وقتى كه رجم مى شدند ديدم كه مرد يهودى خود را بر روى آن زن خم كرده بود و او را از اصابت سنگها محفوظ مى نمود.
پس هرکس حکمی از احکام الهی را برای برخی اشخاص برگزیند و برای برخی دیگر تعطیل کند کافر شده است و دچار فعل یهود شده است.از طرفی هم این یهودیها حکم الله سبحانه و تعالی را تحریف و تغییر داده بودند و دچار کفر شدند و کافر نامیده شدند.کسانی که در این نظام سکولاریستی و طاغوتی رای می دهند و مرتدانی را به مجلس میفرستند سبب می شوند که فعل یهود در ان کشور حاکم شود والله المستعان.
۲- ” عَنْ عَدِيِّ بْنِ حَاتِمٍ، قَالَ: أَتَيْتُ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَفِي عُنُقِي صَلِيبٌ مِنْ ذَهَبٍ. فَقَالَ: «يَا عَدِيُّ اطْرَحْ عَنْكَ هَذَا الوَثَنَ»، وَسَمِعْتُهُ يَقْرَأُ فِي سُورَةِ بَرَاءَةٌ: {اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ} [التوبة: ۳۱]، قَالَ: «أَمَا إِنَّهُمْ لَمْ يَكُونُوا يَعْبُدُونَهُمْ، وَلَكِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا أَحَلُّوا لَهُمْ شَيْئًا اسْتَحَلُّوهُ، وَإِذَا حَرَّمُوا عَلَيْهِمْ شَيْئًا حَرَّمُوهُ» ” . [۲]
از عدی بن حاتم روایت است گفت: نزد رسول اکرم صلی الله علیه وسلم آمدم که صلیبی از طلا گردنم بود که فرمود:” ای عدی این بت را از گردنت دور کن ” و شنیدم که رسول اکرم صلی الله علیه وسلم این(التوبه/۳۱)را می خواند و فرمود :” آنها (یعنی یهود و نصاری)عبادت ظاهری برای احبار و خاخامهایشان نمیکردند بلکه هرگاه این احبار و رهبانها حلالی را حرام و یا حرامی را حلال میکردند اینها هم فراگوش می ایستادند و طبق نظریه آنها عمل میکردند که این عین عبادت است.
پس وقتی که می دانیم حلال را حرام و حرام را حلال میکنند این عین عبادت انهاست ؛
حال آیا نمیدانید که وقتی رای می دهید شرکیاتی مانند آزادی هم جنس بازی و کفر گوئی تحت لوای آزادی بیان و ارتداد تحت لوای آزادی عقیده و… را واجب میکنند؟آیا نمیدانید حد سارق را تغییر داده اند و تغییر می دهند؟آیا نمیدانید اجازه ی نشر توحید را نخواهند داد و به اسم تکفیری و تروریست بازداشت میکنند و تا شهادتش شکنجه میکنند و یا اعدامش میکنند؟ ایا اینها حرامی نیستند که حلال کرده اند؟ در حالیکه میدانید!!
که طبرانی در تفسیر آن میگوید:” اتبعوهم و ترکوا اوامرالله ترجمه:از احبار و رهبانها پیروی میکردند و امرهای الله متعال را رها می کردند.
پس تبعیت کردن از قانون بین الملل و یا دموکراسی و یا سکولاریستی عین تبعیت کردن از احبار و رهبان است یکی از این روش های تبعیت، رای دادن به انها است.
۳- ” عَنِ الْبَرَاءِ بْنِ عَازِبٍ، قَالَ: مُرَّ عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِيَهُودِيٍّ مُحَمَّمًا مَجْلُودًا، فَدَعَاهُمْ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: «هَكَذَا تَجِدُونَ حَدَّ الزَّانِي فِي كِتَابِكُمْ؟»، قَالُوا: نَعَمْ، فَدَعَا رَجُلًا مِنْ عُلَمَائِهِمْ، فَقَالَ: «أَنْشُدُكَ بِاللهِ الَّذِي أَنْزَلَ التَّوْرَاةَ عَلَى مُوسَى، أَهَكَذَا تَجِدُونَ حَدَّ الزَّانِي فِي كِتَابِكُمْ» قَالَ: لَا، وَلَوْلَا أَنَّكَ نَشَدْتَنِي بِهَذَا لَمْ أُخْبِرْكَ، نَجِدُهُ الرَّجْمَ، وَلَكِنَّهُ كَثُرَ فِي أَشْرَافِنَا، فَكُنَّا إِذَا أَخَذْنَا الشَّرِيفَ تَرَكْنَاهُ، وَإِذَا أَخَذْنَا الضَّعِيفَ أَقَمْنَا عَلَيْهِ الْحَدَّ، قُلْنَا: تَعَالَوْا فَلْنَجْتَمِعْ عَلَى شَيْءٍ نُقِيمُهُ عَلَى الشَّرِيفِ وَالْوَضِيعِ، فَجَعَلْنَا التَّحْمِيمَ، وَالْجَلْدَ مَكَانَ الرَّجْمِ، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «اللهُمَّ إِنِّي أَوَّلُ مَنْ أَحْيَا أَمْرَكَ إِذْ أَمَاتُوهُ»، فَأَمَرَ بِهِ فَرُجِمَ، فَأَنْزَلَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ: {يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ} [المائدة: ۴۱] إِلَى قَوْلِهِ {إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ} [المائدة: ۴۱]، يَقُولُ: ائْتُوا مُحَمَّدًا صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَإِنْ أَمَرَكُمْ بِالتَّحْمِيمِ وَالْجَلْدِ فَخُذُوهُ، وَإِنْ أَفْتَاكُمْ بِالرَّجْمِ فَاحْذَرُوا . [۳]
ترجمه: از براء بن عازب روایت است گفت : رسول اکرم صلی الله علیه وسلم بر یک یهودی که رویش را با زغال سیاه کرده بودند و او را شلاق زده بودند گذر کرد رسول اکرم صلی الله علیه وسلم آنها را صدا کرد و فرمود:”آیا در کتاب شما(تورات) حد زنا اینطوری است؟” گفتند: بله . پس رسول اکرم صلی الله علیه وسلم یکی از علمایانشان را فراخواند و گفت:” تو را قسم میدهم به خدایی که تورات را بر موسی نازل کرد آیا در کتاب شما(تورات) حد زنا اینطوری است؟” گفت: خیر. و اگر من را قسم نمیدادی هیچ وقت بهت خبر نمیدادم در کتاب ما رجم اومده است اما در میان اشراف زادگان ما زنا بیشتر بود به این خاطر اگر اشراف زاده ای در میان ما زنا میکرد او را ترک میکردیم اما اگر ضعیفی زنا میکرد بر او رجم اجراء میکردیم به این خاطر گفتیم : ای قوم یهود بیایید یه حدی اجراء کنیم که هم برای شریف و هم برای ضعیف یکسان اجراء شود پس ما هرکس را که زنا میکرد صورتش را سیاه میکردیم و شلاق را به جای رجم قرار دادیم. پس رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرمود:”پروردگارا من اولین نفری هستم که حکمی را بعد از مردن آن احیاء میکنم” پس الله متعال (سوره مائده/۴۱) را نازل کرد و در این قول الله متعال که میفرماید “يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِن لَّمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُواْ ”
به این معنا بود که یهود گفتند برویید پیش محمد(صلی الله علیه وسلم)اگر شما را به سیاه کردن صورت و شلاق دستور داد قبول کنید ولی اگر شما را به رجم دستور داد دوری کنید و قبولش نکنید و سپس آیات( و من لم یحکم بما انزل الله ) نازل شد “.
پس برای اجرای حد ثروتمند و فقیر و اشراف زاده و ضعیف نمیشناسد و باید حد برای همه آنها مساوی باشد و اگر کسی در اجرای حکم اختلاف بین ضعیف و شریف قرار داد یا آن حکم را تبدیل کرد همانطور که یهود رجم را به شلاق تبدیل کرد کافر میشود. امروز این طاغوتان جدید که منتسب به اسلام هستند کفرشان از یهود غلیظ تر است چراکه یهود ادعا میکرد که این حکم الله است با اینکه تحریف کرده بودند لکن این طاغوتان به ور کلی حکم الله را تعطیل و تحریف و… کرده اند نه تنها در یک حکم بلکه در تمام احکام با الله و رسولش در حال جنگ هستند.
پس چگونه به این مرتدان رای می دهید و ادعای اسلام میکنید؟ این رای انتخاب کنندگان است که سبب شده است تحریف انجام گیرد و احکام الهی تعطیل شوند…
۴- قَالَ أَبُو هُرَيْرَةَ: قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «رَأَيْتُ عَمْرَو بْنَ عَامِرِ بْنِ لُحَيٍّ الخُزَاعِيَّ يَجُرُّ قُصْبَهُ فِي النَّارِ وَكَانَ أَوَّلَ مَنْ سَيَّبَ السَّوَائِبَ» . [۴]یعنی: ابوهریره میگوید : رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرمود :” عمروبن عامر را ديدم كه روده هايش در آتش كش مي خورد و او نخستين كسي بود كه بت پرستي را رواج داد “.
و در روایتی دیگر آمده است که میفرماید :” أول من غير دين إسماعيل، فنصب الأوثان ” .[۵] ترجمه: (عمرو بن لحی) اولین کسی بود که دین اسماعیل را تغییر داد و بت را قرار داد.
پس کسی که قوانین وضعی مثل سکولاریستی و دموکراسی و بین الملل را اختراع می کنند و یا بدان عمل می کنند و یا بدان رای میدهند به سرنوشت عمرو بن لحی دچار میشوند.
امروز این طواغیت سکولار منتسب به اسلام تمام اسلام را تغییر می دهند و تمام عالم بر آن شاهد است در عجبم که چگونه خرهای علمی که کتاب هایی در مورد حکم بغیر ما انزل الله نوشته اند امروز فتوای جواز این انتخابات را میدهند. نسال الله العافیه.
لکن باید این قول الله را در مورد “بلعم باعورا” از یاد نبریم و از الله سبحانه و تعالی ثبات بخواهیم و خواستار این باشیم که الله سبحانه و تعالی مارا عاقبت بخیر کند.سرنوشت این افراد و این خرهای علم نه تنها مانند “عمرو بن لحی” بلکه مانند “بعلم باعورا”هم هست.
الله سبحانه و تعالی در ایه ۱۷۶ اعراف میفرماید: وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ذَّلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (۱۷۶)
«و اگر مي‌خواستيم، قدر او را به‌سبب آن آيات بالا مي‌برديم» يعني: اگر مي‌خواستيم، به سبب علم آن آيات، قدر و منزلتش را بالا برده و او را گرامي مي‌داشتيم و به جايگاه علماي ابرار، ارتقايش مي‌داديم «اما او به زمين گراييد» يعني: به‌سوي دنيا گراييد و آن را بر آخرت ترجيح داد «و از هواي نفس خود پيروي كرد» در ترجيح دادن دنيا و لذتهاي آن بر آخرت و نعمت‌هاي جاودانه‌اش. آري! او به جيفه دنياي دون كه ستمگران به وي دادند تا عليه اهل‌حق دعا كند و بر آنان نيرنگ زند، دل بست «از اين‌رو وصف او» در پستي و خست «مانند وصف سگ است» در پست‌ترين احوال آن‌كه بيرون آوردن زبان از كام خويش است «كه اگر بر آن حمله‌ور شوي، زبان از كام برآورد و اگر هم آن را به حال خود واگذاري، باز هم زبان از كام برآورد» يعني: بلعم باعورا چنان است كه اگر فهم وحكمت را بر او بار كني، آن را برنمي‌دارد و اگر هم او را به حال خودش واگذاري، به خيري راه نمي يابد. به قولي ديگر معني اين است: اگر پندش دهي،گمراه مي‌شود و اگر او را به حال خودش واگذاري، نيز گمراه مي‌شود پس او در گمراهي‌اي پيوسته قرار داشته و گمراهي هميشه گريبان گيرش مي‌باشد، به سبب آن‌كه از آيات پرورگارش تهي و عاري شده لذا او همچون سگي است كه اگر به‌حال خود رها باشد، زبان از دهان بيرون مي‌آورد و اگر بر وي حمله‌ور شوند، نيز زبان از دهان بيرون مي‌آورد، درحالي‌كه ساير حيوانات چنين نيستند زيرا اگر بر آنان حمله‌ور شوي، زبان از دهان بيرون مي‌آورند و در غير آن خير، اما سگ در هر دو حالت، زبان از دهان بيرون مي‌آورد.
«اين مثل آن گروهي است كه آيات ما را تكذيب كردند» يعني: اين مثل پست و خفت‌بار، مثل و وصف گروهي است كه بعد از علم و آگاهي به آيات ما، آنها را تكذيب نمودند و تحريف كردند؛ اعم از يهود و غير آنان «پس اين داستانها رابرآنان حكايت كن» يعني: داستان مرد تهي شده از آيات ما و غير آن از داستانهاي پندآموز را بر آنان حكايت كن چراكه مثل و وصفشان، همانند مثل اين گروهي از يهود است كه تو را تكذيب مي‌كنند ««شايد آنان بينديشند» و از گمراهي باز آمده به‌سوي راه صواب روي آورند.(تفسیر انوار القرآن)
آری چنین است عاقبت خرهای علم که جواز انتخابات نظام سکولاریستی و دموکراسی را می دهند.
ای رای دهندگان آیا گمانتان بر این است که شما معذور به این فتواهای خرهای علم هستید؟
حاشا و کلا!! الله تعالی در ایات ۶۶ و ۶۷ سوره ی احزاب میفرماید؛(يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا )۶۶«روزي كه چهره‌هايشان در آتش دوزخ گردانده شود» يعني: زيروروي شود، گاهي به اين جهت و گاهي بر جهتي ديگر، از پشت به رو، همانند گوشت كه در آتش بريان كرده مي‌شود. يا مراد، دگرگون شدن رنگهايشان با سوزش آتش است‌كه گاهي سياه و گاهي كبود مي‌شود. چهره‌ها به يادآوري مخصوص ساخته شد زيرا چهره گرامي‌ترين عضو جسم انسان است. «مي‌گويند: اي كاش ما الله را فرمان مي‌برديم و پيامبر را اطاعت مي‌كرديم» يعني: كافران آرزو مي‌كنند كه كاش در دنيا خدا جلّ جلاله و رسول او صلّی الله علیه و آله و سلّم را اطاعت مي‌كردند و به آنچه پيامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم آورده بود، ايمان مي‌آوردند تا از اين عذابي كه در آن درافتاده‌اند، نجات مي‌يافتند چنان‌كه مؤمنان نجات يافته‌اند.
وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا (۶۷)«و مي‌گويند: پروردگارا! ما از پيشوايان و بزرگان خود فرمان برديم» يعني: از رؤسا و علماي گمراه‌گر و رهبران تباهي و فساد فرمان برديم و به آنان اقتدا كرديم «و ما را از راه گمراه ساختند» با آنچه كه براي ما از كفر به خدا جلّ جلاله و رسولش آراستند.
و در ایه های ۳۱-۳۲-۳۳ سبا در مورد این نوع افراد که گول علمای سوء را خورده اند می مفرماید؛وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن نُّؤْمِنَ بِهَذَا الْقُرْآنِ وَلَا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِندَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلَا أَنتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ (۳۱)«و كافران گفتند: به اين قرآن و به آنچه پيش از آن است» از كتابهاي آسماني قديم؛ مانند تورات، انجيل و پيامبران پيشين، يا به آنچه پيش روي آن است از قيامت و بهشت و دوزخ «هرگز باور نمي‌كنيم و اگر ببيني ستمگران را هنگامي كه نزد پروردگارشان بازداشت شده‌اند» يعني: در موقف حساب محبوس شده‌اند؛ «كه چگونه بعضي با بعضي ديگر سخن را بازمي‌گردانند» يعني: در ميان همديگر بگومگو و جدل كرده يك‌ديگر را مورد ملامت و سرزنش قرار مي‌دهند، بعد از اين كه در دنيا با هم دوست و يار و همكار و همدست بودند. آري! اگر اين صحنه را ببيني، يقينا صحنه هولناك و شگفت‌آوري را ديده‌اي. «مستضعفان» يعني: پيروان و زيردستان «به كساني كه استكبار ورزيده‌اند» يعني: به رؤساي فرمانروايشان «مي‌گويند: اگر شما نبوديد» كه ما را از ايمان به خداي عزوجل و پيروي از رسول وي صلّی الله علیه و آله و سلّم باز مي‌داشتيد «يقينا ما مؤمن بوديم» به خداوند جلّ جلاله و پيامبر و كتاب وي و در چنين روزي بيچاره نمي‌شديم.
قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَى بَعْدَ إِذْ جَاءكُم بَلْ كُنتُم مُّجْرِمِينَ (۳۲)
«مستكبران» در پاسخ «به مستضعفان» و در مقام انكار و رد آنچه كه گفته‌اند؛ «مي‌گويند: مگر ما شما را از هدايت بازداشتيم» يعني: آيا ما شما را از ايمان منع كرديم؟ «بعد از آن‌كه به شما آمد» آن ايمان و هدايت؟ نه! چنين نيست «بلكه شما خود مجرم بوديد» يعني: اين خود شما بوديد كه بر كفر پاي فشرده و مرتكب جرمهاي بسيار و گناهاني بزرگ مي‌شديد، كاري كه ما كرديم فقط اين بود كه شما را به سوي گمراهي دعوت كرديم و شما بي‌هيچ دليل و برهاني از ما پيروي كرده و به خواست و اختيار خود از برهانها و حجت‌هاي پيامبران علیهم السلام سر پيچيديد.
وَقَالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ إِذْ تَأْمُرُونَنَا أَن نَّكْفُرَ بِاللَّهِ وَنَجْعَلَ لَهُ أَندَاداً وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَجَعَلْنَا الْأَغْلَالَ فِي أَعْنَاقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (۳۳)
«و مستضعفان به مستكبران مي‌گويند» در رد پاسخ آنان و در دفع اين نسبت كه خود عامل تباهي خويش بوده‌اند «نه! بلكه ما را مكر شب و روز باز داشت» مكر: فريب و نيرنگ است. يعني: چنان نيست كه شما مي‌گوييد بلكه اين نيرنگ پيوسته و شبانه‌روزي و دعوت مستمر و برنامه‌ريزي شده شما به‌سوي كفر بود كه ما را به شرك و كفر واداشت و به اين پرتگاه درافگند «آنگاه كه به ما فرمان مي‌داديد كه به‌خدا كفر بورزيم و براي او اندادي مقرر كنيم» انداد: همتايان و همانندانند «و هنگامي‌كه عذاب را ببينند پشيماني خود را پنهان كنند» اين جمله به هر دو گروه برمي‌گردد؛ يعني هر دو گروه ـ اعم از مستكبر و مستضعف ـ هنگامي‌كه عذاب را ببينند، دردل خود بر آنچه كه از كفر انجام داده‌اند، پشيماني مي‌كشند و اين پشيماني را از ديگران پنهان مي‌دارند. يا هر يك از دو گروه ـ از بيم سرزنش و دشمن‌كامي گروه مقابل ـ پشيماني خود را از آن پنهان مي‌دارند ولي آثار ندامت در چهره‌هايشان هويداست.يعني: هر دو گروه، ندامت و پشيماني خود را آشكار مي‌كنند «و غلها را در گردنهاي كساني كه كافر شده‌اند مي‌اندازيم» يعني: طوقهاي آهنين را در دوزخ در گردنهايشان مي‌اندازيم. «آيا جز در برابر آنچه كرده‌اند» از شرك به خداي لاشريك «جزا داده مي‌شوند؟» هرگز! بلكه مطابق آنچه مي‌كردند، سزا داده مي‌شوند.
آری! رای دهندگان و منتخب شدگان و کسانی که خود را کاندیدای این نظامی سکولاریستی و طاغوتی کرده اند و علماء سوئی که با فتواهای کفریشان مردم را فریب می دهند، شامل این آیات میشوند و مطابق انچه کرده اند سزا داده می شوند.
تمامی اینها سرنوشت عمرو بن لحی را دارند زیرا حکم الله سبحانه و تعالی تعطیل و تغییر داده اند. والله المستعان!
۵-” شريح عن أبيه هانئ أنه لما وفد إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم مع قومه سمعهم يكنونه بأبي الحكم فدعاه رسول الله صلى الله عليه وسلم فقال إن الله هو الحكم وإليه الحكم فلم تكنى أبا الحكم فقال إن قومي إذا اختلفوا في شيء أتوني فحكمت بينهم فرضي كلا الفريقين فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم ما أحسن هذا فما لك من الولد قال لي شريح ومسلم وعبد الله قال فمن أكبرهم قلت شريح قال فأنت أبو شريح ” . [۶]
ترجمه: شریح از پدرش هانئ نقل میکند هنگامی که همراه قومش به پیش رسول اکرم صلی الله علیه وسلم آمدند هانئ را به اسم ابی الحکم نام میبردند پس رسول اکرم صلی الله علیه وسلم او را صدا زد و فرمود:”الله متعال حکم است و حکم به سوی او بر میگردد ” پس شریح گفت : قوم من هنگامی که در چیزی اختلاف و نزاع میکردند پیش من می آمدند و من میان آنها داوری میکردم طوری که هردو گروه راضی میشدند . رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرمود : این کارت خیلی خوب است اما تو چند پسر داری؟ گفت : شریح و مسلم و عبدالله دارم فرمود : کدام یک از آنها بزرگتر است؟ گفت: شریح. فرمود : از این به بعد تو ابوشریح هستی.”
پس زمانیکه این نام که بحث از حکم میکند حرام است و واجب است انکار شود حال چه رسد به کسی که حکم الهی را قبول نمیکند یا اینکه حکم الله را تغییر میدهد و یا در این تغییرش کمک کند و یا اینکه رای دهد و مرتدی را انتخاب کنند تا حکم بغیر ما انزل الله را اجرا کند.
تامل کن! و از الله بترس بدان که با رای دادنت طاغوتی بر تو حاکم خواهد شد و نه تنها این اسم را بدان می دهی بلکه صفتش را هم بدان میدهی!!!
۶- “عَنْ براء بن عازب ، قَالَ: أَصَبْتُ عَمِّي وَمَعَهُ رَايَةٌ، فَقُلْتُ: أَيْنَ تُرِيدُ؟ فَقَالَ: «بَعَثَنِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَى رَجُلٍ نَكَحَ امْرَأَةَ أَبِيهِ، فَأَمَرَنِي أَنْ أَضْرِبَ عُنُقَهُ وَآخُذَ مَالَهُ». . [۷]
ترجمه: ” از براء بن عازب نقل است گفت: به عمویم رسیدم که پرچمی همراه داشت گفتم کجا می رویی؟ گفت:”رسول اکرم صلی الله علیه وسلم من را فرستاده است به پیش مردی که زن پدرش را نکاح کرده است و به من امر کرده است گردن او را بزنم و اموالش را تصاحب کنم”.
امام طبری در این مورد می گوید:” فكان فعله ذلك من أدل الدليل على تكذيبه رسول الله صلى الله عليه وسلم فيما أتاه به عن الله تعالى ذكره ، وجحوده آية محكمة في تنزيله فكان بذلك من فعله كذلك ، عن الإسلام إن كان قد كان للإسلام مظهرا مرتدا ” . [۸]
یعنی: فعل این شخص از بزرگترین دلیل مبنی بر تکذیب کردن رسول اکرم است نسبت بدانچه که الله متعال برایش خبر آورده است و انکار کردن آیه ای محکم از جانب الله متعال باعث شد از اسلام خارج شود که مرتد از اسلام شد.
به این حدیث خوب بنگرید که با انجام یک عمل که تغییر دادن حکم الهی را بیان میکند چطور رسول اکرم صلی الله علیه وسلم حکم به ارتداد او داده است بدون اینکه عذری یا تاویلی برای آن شخص بیان کند . به همین خاطر است که ابن تیمیه میگوید:” كل من لم يقر بما جاء به الرسول فهو كافر، سواء اعتقد كذبه أو استكبر عن الأيمان به، أو أعرض عن اتباعاً لما يهواه، أو ارتاب فيما جاء به، فكل مكذب بما جاء به فهو كافر ” . [۹]
یعنی: هرکس که به آنچه رسول اکرم صلی الله علیه وسلم آورده است اقرار نکند کافر است و فرقی ندارد چه اعتقاد به کذب آن داشته باشد چه به خاطر تکبر باشد و یا به خاطر تبعیت از هوا و نفس خویش از آن اعراض و رویگردانی کند به هر نوعی آن را انکار کند کافر است.
پس ای کسی که رای میدهی ایا میدانی به چه کسی و چه حکمی رای میدهی؟
فرقی بین انتخابات مجلس و یا رئیس جمهور و یا شورای شهر نیست همه این انتخابات سکولاریستی و کفری نظام دموکراسی کفر هستند هر کدام این کاندیداهای این انتخابات به نوعی دچار کفر شده اند و سبب اجرای حکم بغیر ما انزل الله می شوند و یا شاید خودشان حکم بغیر ما انزل الله را وضع کنند.
پس میگوییم؛
ای رای دهنده و ای کسی که به این رای دادن راضی است برحذر باشید از این کفر و از فریب شیاطین که شمارا وارد این انتخابات کفری سکولاریستی و کفری نظام دموکراسی میکنند زیرا این رای دادن و این انتخاب کردن و این انتخابات جز تغییر حکم الله سبحانه و تعالی چیزی نیست.
يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ/ ای دوستان زندانی من! آیا خدایان پراکنده (و گوناگونی که انسان باید پیرو هر یک از آنها شود) بهترند یا خدای یگانه‌ی چیره (بر همه چیز و کس؟).
[۱] ( . صحیح البخاری رقم/۳۶۳۵ – صحیح مسلم رقم/۱۶۹۹)
[۲] (حدیث حسن است : ترمذی رقم/۳۰۹۵)
[۳] (صحیح مسلم رقم/۱۷۰۰)
[۴] (صحیح البخاری رقم/ ۳۳۳۳)
[۵] (حسن است : فتح الباری ۶/۵۴۹)
[۶] (حدیث صحیح است : سنن ابی داود رقم/۴۹۵۵-صحیح سنن نسائی رقم/۵۳۸۷)
[۷] (صحیح است : سنن نسائی رقم/۳۳۳۲)
[۸] (تهذیب الآثار۲/۴۸)
[۹] (درء التعارض بین العقل و النقل ۱/۵۶)