جایگاه اطاعت از امام دارالاسلام
به قلم: خالد هورامی
یکی از معانی دین: اطاعت و فرمانبرداری است، اما محدوده ی این اطاعت از امام در دارالاسلام چگونه و تا کجاست؟
أبو اسحاق إبراهيم بن علي بن يوسف الشيرازي (المتوفى: ۴۷۶هـ) در کتاب التبصره فی اصول الفقه در مورد اولی الامر می گوید: قُلْنَا المُرَاد بِالْآيَةِ الطَّاعَة فِي أُمُور الدُّنْيَا والتجهيز والغزوات والسرايات وَغير ذَلِك وَالدَّلِيل أَنه خص بِهِ أولي الْأَمر وَالَّذِي يخْتَص بِهِ أولو الْأَمر مَا ذَكرْنَاهُ من تجهيز الجيوش وتدبير الْأُمُور.[۱]مراد به آیه اطاعت در امور دنیا و آماده سازی و غزوات و جنگها و سرانه ها و غیر ذلک است و دلیلش این است خاص به کارداران و امورداران است و کسی که مختص می کند به امورداران درباره تدبیر امور و آماده سازی لشکرها.
رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ در مورد امیران و امراء مسلمین می فرماید: مَنْ أَطَاعَنِي فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ، وَمَنْ عَصَانِي فَقَدْ عَصَى اللَّهَ، وَمَنْ يُطِعِ الْأَمِيرَ فَقَدْ أَطَاعَنِي، وَمَنْ يَعْصِ الْأَمِيرَ فَقَدْ عَصَانِي.[۲] هركس، از من اطاعت كند، همانا از خدا اطاعت كرده است. و هركس از من نافرماني كند، همانا از خدا نافرماني كرده است. و هركس از اميرش، اطاعت كند، يقيناً از من اطاعت كرده است. و هركس كه از او نافرماني كند، يقيناً از من نافرماني كرده است.
در لفظ دیگر در صحیح بخاری در ادامه این حدیث آمده است: وَإِنَّمَا الإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ، فَإِنْ أَمَرَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَعَدَلَ فَإِنَّ لَهُ بِذَلِكَ أَجْرًا، وَإِنْ قَالَ بِغَيْرِهِ فَإِنَّ عَلَيْهِ مِنْهُ .[۳] همانا امام، سپر است. از او دفاع مي كنند و به او پناه مي برند. پس اگر به خدا ترسي و عدالت، امر نمايد، مستوجب پاداش مي شود. و اگر خلاف آن، امر كند، گناهكار مي گردد.
پس اطاعت از امام و امیران و ولاه امر و امورداران تا زمانی که در راستای قرآن و سنت باشد بر ما واجب است ولی در صورتی که از راه کتاب و سنت خارج شد باید در آن امر اولی الامر را به کتاب و سنت برگردانیم.
در مورد اولی الامر سخنان و اقوال بسیاری هست.عده ای آن را فقها و علما می دانند عده ای آن را فرماندهان جنگی و عده ای آن را ولاه امور مسلمین دانسته اند که امور آنان را در راستای کتاب و سنت انجام می دهند و تدبیر امور را بر عهده دارند که نصب این امام توسط شورا «و امرهم شوری بینهم» واجب شرعی بر امت است.
ولی قول ارجح با توجه به نظر مفسرین و اهل علم بیشتر بر معنی امام و رهبر و امورداران و مدبران امور مسلمین اطلاق می گردد.
ناصر الدين أبو سعيد عبد الله بن عمر بن محمد الشيرازي البيضاوي (المتوفى: ۶۸۵هـ) در کتابش به اسم: أنوار التنزيل وأسرار التأويل ملقب به تفسیر البیضاوی می گوید: أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ يريد بهم أمراء المسلمين في عهد الرسول صلّى الله عليه وسلّم وبعده، ويندرج فيهم الخلفاء والقضاة وأمراء السرية.[۴] می گوید مراد از اولی الامر منکم امرای مسلمان در عهد پیامبر و بعدش هستند از جمله خلفا و قاضیان و سرانه داران یا امیران سریه.واضح است که خلیفه های مسلمین که امورداران مسلمین بعد از رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بودند مشمول اولی الامر قرار گرفته اند.
این جایگاه و محدوده ی اطاعت از امام دارالاسلام است که امروزه عده ای هنوز به این درجه از فهم نرسیده اند که به رهبر دارالاسلام خود بگویند «امام»، امامی که برای به پا داشتن و تحاکم الی الله و رسوله امری واجب بر مسلمین است و هر گاه در تدبیر امور مسلمین توسط ولی امر مسلمان خلاف قرآن و سنت عمل شد بایستی به دو مصدر وحیانی قران و سنت بازگردیم.
[۱] التبصره فی اصول الفقه ۱/۴۰۷ الناشر دارالکتب-دمشق-باب ما لایجوز للعالم تقلید العالم
[۲] مسلم في الإمارة – باب وجوب طاعة الأمراء في غير معصية برقم (۱۸۳۵) : ۳ / ۱۴۶۶٫ والمصنف في شرح السنة: ۱۰ / ۶۹٫
[۳] أخرجه البخاري في الجهاد، باب يقاتل من وراء الإمام ويتقي به: ۶ / ۱۱۶، وفي الأحكام: ۱۳ / ۱۱۱
[۴] تفسیر البیضاوی۱/۸۷- دار إحياء التراث العربي – بيروت-محقق:مرعشی