جهاد به رهبری حاکم یا رهبر ظالم، فاسق و فاجر چه حکم دارد؟

جهاد به رهبری حاکم یا رهبر ظالم، فاسق و فاجر چه حکم دارد؟

کاتب: أبومحمود کندزی

در همین قدم اول باید بدانیم که منظور از رهبر و امیر، رهبر حاکم بر دارالاسلام است، یعنی سرزمینی که قانون اساسی آن بر اساس یکی از مذاهب اسلامی تنظیم شده است و احکام شریعت الله بر اساس یکی از مذاهب اسلامی اجرا می شود.

علاوه بر این، منظور از اهل جماعت در منابع اهل سنت و جماعت، یعنی اهل چنین حاکمیتی شدن نه فرقه بازها و گروههای متفرقی که به قتال الفتنه بر علیه هم و حتی بر علیه جماعت و حاکمیت بر دارالاسلام مشغول هستند.

رهبر چنین سرزمینی، یا منوصبین و امراء و والی های چنین رهبری هر چند ظالم، فاجر و فاسق باشند ضمن انجام امر به معروف و نهی از منکر از کانال شرعی آن، اطاعت از آنها در کارهای نیک و در غیر معصیت الله لازم است و باید فسق و گناه او سبب بی اطاعتی و نافرمانی مومن در کارهای نیک نگردد، زیرا جزای گناه را به او الله تعالی خواهد داد و مجاهد ثواب و اجر اطاعت از امیر در کارهای نیک و در غیری معصیت الله را خواهد برد.

دلیل:  مَن رَأَى من أمِيرِهِ شيئًا يَكْرَهُهُ فلْيَصْبِرْ عليه ، فإِنَّهُ ليس أحدٌ يُفارِقُ الجَماعةَ شِبْرًا فيَموتُ ، إِلَّا ماتَ مِيتةً جَاهِلِيَّةً .[ صحیح البخاري] ابن عباس (رضی الله عنه) روایتی را نقل کرده، می‌گوید که رسول الله ﷺ فرموده: کسی که چیزی را از امیر خود مشاهده کرد که آن را بد می‌دانست، پس صبر نماید، زیرا نیست هیچ کسی که از جماعت (حاکمیت بر مسلمین) به اندازه یک وجب جدا شود، پس اگر بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است.

دلیل دوم: در حدیث مسلم از عوف بن مالك الأشجعي (رضی الله عنه) روایت شده که رسول الله ﷺ فرموده: “ألا مَن وليَ علَيهِ والٍ فرآهُ يأتي شَيئًا مِن معصيةِ اللَّهِ فليَكْرَهْ ما يَأتي مِن معصيةِ اللَّهِ ولا ينزِعَنَّ يدًا مِن طاعةٍ.”

رسول الله ﷺ فرموده است: باخبر اگر بر بالای کسی امیری تعیین گردید و او را بر نافرمانی الله تعالی مشاهده کرد، پس این گناه و نافرمانی از الله تعالی ای او را بد بداند، اما از اطاعت امیر خارج نشود.

امام نووی (رحمه الله) فرموده است: “قال جماهیر أهل السنة من الفقهاء والمحدثین والمتکلمین لا ینعزل بالفسق والظلم وتعطیل الحقوق ولا یخلع ولا یجوز الخروج علیه بذلك بل يجب وعظه وتخویفه للأحادیث الواردة في ذلك.[شرح مسلم: ۱۲/۲۲۸]

جمهور اهل سنت که فقهاء، محدثین و متکلمین هستند، (اینها) می‌گویند: که امیر به سبب فسق، ظلم و ندادن حقوق معزول (برکنار) نمی‌شود و نباید از بیعت او خارج شد و به سبب امور ذکر شده قیام هم بر علیه او جایز نمی‌شود، بلکه نصیحت کردن به او و ترساندن او از الله تعالی واجب است، به سبب آن احادیثی که در این مورد وارد شده است.

قال بعض الحکماء: “من فارق الاعتصام بحبلهدحالفه الخسران وعانقه الخذلان وترصدت له المنون وطحنته الحرب الزبون.”[تهذیب الرياسة: ۱/۱۱۱] بعضی از حکماء نیز گفته اند، کسی که ریسمان اتفاق را ترک نمود، پس زیان یاور او خواهد گشت و شرمندگی بر گردنش خواهد افتید و مصیبت ها در انتظارش خواهد بود و جنگ او را در هم خواهد شکست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *