
با سابقین جهاد در چچن: امیر صلاح – زنده زنده سوزانده شد، اما تا آخرین نفسش جنگید (۶)
بقلم: واخا خاسانوف
مترجم: محمد اسامه
چند روز بعد، اسماعیل و چند مجاهد دیگر به گخی منتقل شدند. دستش در اوروس-مارتان قطع شد.
… اتاقی که در آن صحبت میکنیم ساکت و خالی است. اسماعیل که پس از عمل جراحی برای خارج کردن گلوله، مدتی در روستای ما در راه خانهاش به چچن توقف کرده بود، به سقف خیره شده و افکارش در جایی پرسه میزند و من به سختی میتوانم او را به صحبت وادارم، که البته برایش کاملاً خوشایند نیست.
و برای اینکه زیاد حافظهاش را مختل نکنم، سعی میکنم در مورد آینده صحبتی را شروع کنم. در مورد اینکه دوست دارد چچن را چگونه ببیند. هرچند گاهی اوقات، با مکثهای طولانی موفق میشوم. صدای آرام اسماعیل بالاخره اتاق را پر میکند. – «ان شاءالله، همه ما یک هدف داریم – استقرار شریعت… جهاد پایه و اساس اسلام، دلیل حفظ و بقای اسلام است. بدون آن، دین ما احترام و شکوه نخواهد داشت و هیچ انسانی فرصت دریافت عدالت را نخواهد داشت.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اسلام را از طریق یارانش به ما داد. تنها کاری که باید انجام دهیم این است که آن را رعایت کنیم. اسلام در زمان چهار خلیفه تأسیس و تقویت شد. با این حال، به تدریج رو به زوال رفت زیرا مسلمانان به مراجع دروغین روی آوردند و شریعت را فراموش کردند. اکنون نسلی مذهبی دوباره رشد کرده است. اسلام در حال احیا شدن است و ما میخواهیم عامل این احیا باشیم.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود که تنها افراد شایسته مقدر شدهاند که ایمان را در درون خود حمل کنند. برای همسو کردن روابط با خدا، برای به یاد آوردن اینکه چقدر برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دشوار بود.
برای رعایت سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، برای به یاد آوردن نام خدا بر لبان برادران و خواهران درگذشتهمان، کار، فداکاری، امید و ایمان آنها که در مسیر احیا و تقویت شریعت جان باختند. ما حق نداریم بد باشیم، قطار بهشت از قبل شروع به حرکت کرده است. به هیچ وجه نباید جنگ را متوقف کنیم. خداوند حتی یک سنگفرش هم روی این زمین به کفار نداده است، اما هر آنچه را که در جهان میبینیم به مسلمانان داده است. اما همه اینها به دلیل تقصیر خودمان در دست افراد بیارزش است. این منصفانه نیست.
خداوند ما را آفرید تا او را عبادت کنیم، اما ما برعکس عمل میکنیم. برای خداوند، نزدیکترین فرد، فردی خداترس است. و منفورترین فرد، فردی است که از خدا نمیترسد.
وظیفه مردم حمایت از یکدیگر است، همانطور که خداوند و پیامبرش (صلی الله علیه و آله و سلم) از ما خواستهاند. سپس جهاد، جهاد، جهاد. من معتقدم که تا زمانی که نفس میکشم، شخصاً آن را انجام خواهم داد. و وحشتناکترین مجازات روی این زمین در مقایسه با آنچه در آنجا در انتظار ماست، چیزی نیست.
دشمن فقط ما را میکشد و مجازات جهنم بیپایان است. بنابراین، نیازی نیست که در حالی که هنوز زنده هستیم و از نعمتهای زندگی وسوسه میشویم، ناراضی باشیم.
خداوند زمین را برای ما آفرید، اما اعمال ما را در هوسها محدود کرد و آنچه را که مجاز و آنچه مجاز نیست، تعریف نمود. تنها یک راه مجاز و میلیاردها راه ممنوع وجود دارد. من به خودم و رفقایم وصیت میکنم که از تنها راه پیروی کنیم.
خداوند هیچ دلیلی برای شک به خود باقی نگذاشته است – او همه چیز را در قرآن تعریف کرده است. همانطور که یک فرد مدرسه و دانشگاه را میگذراند، دانش کسب میکند، یاد میگیرد که زندگی کند، آنچه را که در زندگی آموخته است به کار گیرد و ارزیابی میشود. هر آنچه که برای یک فرد تا روز قیامت پیش میآید، تقریباً در همان سیستم قرآن تعیین شده است.
اگر به او پایبند باشیم، در امتحان قبول میشویم و ارزیابی شایستهای درخور دانش و اعمال خود دریافت خواهیم کرد. اگر نه…
اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) افرادی شجاع و شایسته بودند. و آنها نیز در این امتحان موفق شدند. و ما باید چنین باشیم و عدالت را بین مردم برقرار کنیم.”