
وحدت فقهی نزد ا.ا.افغانستان و پیروی از مذهب امام ابوحنیفه رحمهالله در افغانستان
به قلم: ابومحمود کندزی
الله جل جلاله در قرآن عظیمالشأن میفرماید: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلا تَفَرَّقُوا (آل عمران/ ۱۰۳) همگی به ریسمان الله چنگ زنید و پراکنده نشوید.
ابن مسعود رضی الله عنه می گوید منظور از ریسمان الله «جماعت» است.
ابن عمر رضی الله عنهما روایت می کند که و رسولالله صلی الله علیه وسلم فرمودند: إنَّ اللَّهَ لا يجمعُ أمَّتي – أو قالَ : أمَّةَ محمَّدٍ صلَّى اللَّهُ علَيهِ وسلَّمَ – علَى ضلالةٍ ويدُ اللَّهِ معَ الجماعةِ ، ومَن شذَّ شذَّ إلى النَّارِ (صحیح ترمذی۲۱۶۷) خداوند ﻷ امتم. یا فرمود: امت محمد صلی الله علیه وسلم را بر ضلالت و گمراهی جمع نخواهد کرد.و دست یاری خدا با جماعت است و هرکس از راه جماعت سرپیچی کند و تکروی را انتخاب نماید، در حقیقت راه آتش را در پیش گرفته است. (و اگر در این حال جان بسپارد و چشم از این جهان فرو بندد، در آتش سوزان دوزخ انداخته خواهد شد).
امارت اسلامی افغانستان که به فضل الهی بر اساس فقه و مذهب امام اعظم ابوحنیفه رحمهالله نظام خود را استوار کرده است، از همه مسلمانان حنفی مذهب در افغانستان میخواهد که اگر اهل علم هستند وارد شورای علما شوند و آراء فقهی خود را در این شورا مطرح کنند و از اختلاف، چند مذهبی و دعوت به آراء مختلف فقهی در میان عوام که مسلمین را چند دسته و متفرق می کند و در برابر هم قرار می دهد و مسلمین را به مسلمین مشغول می کند خودداری نمایند.
امام ابوحنیفه رحمهالله، بزرگترین امام اهل سنت است که بیش از هزار سال است اکثریت مطلق مسلمانان افغانستان، آسیای میانه، هند و ترکستان بر مذهب او عمل میکنند. علمای امت نیز جهت جلوگیری از تولید مذاهب مختلف همواره تأکید کردهاند که هر مسلمان باید در سرزمین خود بر اساس ادله الفقه همان مذهبی عمل کند که اهل آن دیار بر آن هستند، تا مسلمین در مسیر وحدت حرکت کنند و این مسیر مبارک محفوظ بماند و بیشتر از این بین مسلمین اختلاف به وجود نیاید.
بزرگان ما حتی اگر وارد سرزمینی می شدند که فقه اسلامی دیگری مخالف فقه آنها رایج است بر اساس فقه آن سرزمین عمل می کردند چنانکه امام شافعی رحمهالله فرمود: اذا كنتُ في العراق أفتيتُ بقول أهل العراق، واذا كنتُ في مصر أفتيتُ بقول أهل مصر. هرگاه در عراق بودم، بر فقه اهل عراق (یعنی فقه ابوحنیفه) فتوا میدادم، و وقتی در مصر بودم، بر فقه اهل مصر عمل میکردم.
بنابراین، در سرزمین افغانستان که از دیر زمان فقه امام ابوحنیفه رحمهالله رواج دارد و امارت اسلامی بر همین منهج مبارک حکم میراند، بر همه لازم است که از دعوت به افکار تفرقه انگیز واحزاب و گروههای فکری دیگر خودداری کنند و اگر فکر و اجتهادی دارند آنرا در شورای علما مطرح کنند.
کسانی که به نامهای حزب التحریری، سلفی، اخوانی، یا پنجم پیری در صدد نشر آراء خاص و ایجاد چند حزبی در میان عوام مسلمین افغانستان هستند، باید بدانند که این کار نهتنها وحدت اسلامی مردم افغانستان را میشکند و آنها را به خاطر مساپل ریز فقهی مطرح شده متفرق می کند و در برابر هم قرار می دهد، بلکه بر خلاف مصالح اسلام و خواست الله جل جلاله و رسولالله صلی الله علیه وسلم است . چرا؟ چون به عنوان مثال :
- الله جل جلاله می فرماید: وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْض ٍ[التوبة/ ۷۱]و مردان و زنان با ايمان سرپرستان و اولیا و دوستان يكديگرند.
- رسول الله صلی الله عليه وسلم نیز مي فرمايد: “مثل المسلمين في توادهم وتعاطفهم وتراحمهم كالجسد الواحد إذا اشتكى منه عضو تداعى له سائر الجسد بالسهر والحمى”[اخرجه مسلم]«مثل مسلمان در علاقه عاطفه و ترحم شان به همديگر، همانند جسدي ميماند كه هرگاه عضوي از آن به درد آيد ساير اعضاي بدن در تب و بي خوابي با آن همراهي مي كنند.» و همچنين مي فرمايد:”المؤمن للمؤمن كالبنيان يشد بعضه بعضًا وشبك بين أصابعه صلى الله عليه وسلم” [اخرجه مسلم]«رابطه مسلمان با مسلمان چون ساختماني است كه برخي، برخي ديگر را محكم مي سازد. سپس آن حضرت صلي الله عليه وسلم انگشت هاي خود را به همديگر چسباندند.»
در برابر این آیات قرآن و احادیث صحیح رسول الله صل یالله علیه وسلم، اگر مسلمین به خاطر مسایل ریز فقهی روبروی هم قرار گیرند و متفرق شوند هرگز در برابر دشمنان کافر خارجی و سایر ظالمین یاران و سرپرستان و پشتیبانان هم نمی شوند.
به همین دلیل است که امارت اسلامی افغانستان از همه مسلمانان حنفی مذهب افغانستان میخواهد که در سایه شورا، برادری و پیروی از ادله الفقه امام اعظم ابوحنیفه رحمهالله بر مسیر صحیح حرکت وحدت اسلامی واقعی باقی بمانند، تا نعمت امنیت، عدالت و شریعت در این سرزمین پایدار بماند.