بحران و زور آزمائی دولت اسلامی و غلاة / مناصرین در بوته ی آزمایش
به قلم: ابوصلاح الدین کردستانی
سال گذشته دولت اسلامی عده ای از بزرگان خود را به جرم غالی بودن به قتل رساند .کسانی چون:
- ابو جعفر حطاب، یکی از شرعی های دوله. این شخص یک سخنرانی صوتی بیرون داد به نام: الكواشف الجلية على أن العذر بالجهل عقيدة الأشاعرة والجهمية. و در آن مجاهدین رو تکفیر می کرد و اصل در مردم را بر کفر می دانست.
- ابو عمر کویتی هم عاذر را به طور اطلاق تکفیر می کرد و ابوبکر بغدادی را نیز تکفیر کرد.
- ابو مصعب تونسی را هم به قتل رساند چرا؟ چون اسامه بن لادن تقبله الله را تکفیر می کرد.
- ابو بکر شیکاو امیر جماعت بوکوحرام در نیجیریه را چرا عزل کرد؟ چون شیکاو دوله را تکفیر می کرد و می گفت زکات از اهل شام می گیرد و اهل شام هم مشرک هستند!!!
تمام این اعدامها و عزل کردنها به دلیل حفظ منهج صورت گرفت ، یعنی اگر کسی بخواهد منهج دوله را تغییر بدهد، باید آگاهانه و هوشیارانه جلو آن را گرفت . اما مشکلی که چندی پیش به وجود آمده این است که لجنه ی مفوضه به صورت رسمی بیانیه ای را از جانب دولت اسلامی صادر نموده است که تفاوتی با دیدگاه کسانی که اعدام نموده ندارد .
در بیانیه ی اخیر لجنه مفوضه در صفحه ۴ چنین آمده است.
أن من الناس من نسب للدولة ? أقوالاً إرجائية ? والدولة من الزعم براء ومن هذه الأقوال : فمنهم من كان يقول بإسلام من لا يكفّر طاغوت قومه ويزعم أنه قول الدولة الإسلامية والدولة الإسلامية بريئة من هذا القول ?بل هي تكفر الطواغيت ومن جادل عنهم ولم يكفّرهم ولا كرامة?
گروه اول کسانی هستند که اقوال ارجائی را به دوله نسبت می‌دهند که مخالف منهجش است یا گمان می‌کنند آنچه که می‌گویند و گرفته است، همان عقیده‌ی دولت اسلامی است – الله با توحید عزتش دهد- و دولت اسلامی از این گمان بیزار است، و آنان چند دسته‌اند بعضی از آنان کسانی را که طواغیت قوم‌شان را تکفیر نمی‌کنند، مسلمان می‌گویند و فکر می‌کنند که این قول دولت اسلامی است؛ در حالی که دولت اسلامی از این قول بیزار است،? بلکه طواغیت را تکفیر می‌کند و نیز کسانی را که درباره‌شان مجادله می‌کنند و تکفیرشان نمی‌کنند، و کرامتی ندارند?.
- این یعنی تکفیر کردن عاذر علی الاطلاق! و عاذر را با کسی که مرتکب شرک شده برابر دانسته است
در حالی که در کتاب دولت اسلامی به نام مقرر في التوحید ص ۳۱ درباره گروه دوم از کفار منتسب به اسلام که مرتکب کفری خارج کننده از ملت شده، چنین آمده است:
« ٢- أن يكون تكفيره محتملاً للشبهة ، كالحكام الحاكمين بغير ما أنزل الله ، ونحوهم فهؤلاء وإن كان كفرهم قطعياً عند من حقق المسألة ، فإن ورود الشبهة محتمل فلايكفّر من لم يكفّرهم إلا إن أُقيمت عليه الحجة ، وكُشفت عنه الشبهة و أزيلت وعرف أن حكم الله فيهم تكفيرهم».
« ۲-کسی که تکفیرش محتمل شبهه‌ای باشد، همانند حکّامِ حکم کننده به غیر آنچه خداوند نازل کرده است و امثال آنها، پس اینها اگرچه کفرشان نزد کسی که مسأله برایش محقق گردیده، قطعی است، اما احتمال ورود شبهه وجود دارد؛ پس کسی که آنها را تکفیر نمی‌کند تکفیر نمی‌شود، مگر اینکه بر او حجّت اقامه شود و شبهه‌اش کشف و برطرف شود و بداند که حکم خداوند درباره‌ی آنها، همان تکفیرشان می‌باشد».
? و در کتاب التقريرات المفيده في أهم أبواب العقيدة در صفحه ۶۰ چنین آمده:
«الثاني: من انتسب إلی ملة الإسلام ثم ارتكب ناقضا من نواقضه، فأنه يختلف الحكم من لم يكفره، باختلاف ظهور كفره ووضوحه من عدمه، فكل ما كان كفره ظاهراً وواضحاً كان كفر من لم يكفره أقرب، وكلما احتف بالمكفر نوع من التأويل أو الخلاف، كان درء الكفر عمن لم يكفره أقوی»
«دوم: کسی که به اسلام منتسب باشد، سپس ناقضی از نواقض آن را مرتکب شود. پس در این حالت حکم کسی که او را تکفیر نمی‌کند بر اساس تفاوت ظهور کفرش و واضح بودن و عدم وضوح آن، متفاوت است. پس هر‌اندازه که کفرش آشکارتر و واضح‌تر باشد، کفر کسی که او را تکفیر نمی‌کند نزدیک‌تر بوده و هرگاه که کار مکفِّر (کفری) به نوعی تأویل یا خِلاف برخورد کند، دفع کفر از کسی که او را تکفیر نمی‌کند قوی‌تر است».
⚡️ و در بیانیه لجنه آمده که اینها اقوالی ارجائی هستند!!! ببینید کتاب هایی که دوله نوشته و در آن عاذر را به اطلاق تکفیر نکرده است به کتاب های ارجائی متهم کرده است
آنچه برای عموم مشخص نیست اینکه کسانی در داخل دوله به صورت رسمی بیانیه هائی نشر می دهند که مخالف صریح منهج دوله در گذشته است . بر اساس این بیانیه های جدید متوجه می شویم که:
- اولا دولت اسلامی در گذشته عقیده ی ارجائی داشته و علما و امرا و قاداتی که با این عقیده بودند و این عقیده را تدریس کردند و بر آن مردند ، مرجئه بودند چون کسانی مثل ابو مصعب زرقاوی،ابوحمزه مهاجر، اسامه بن لادن، ابوعمر بغدادی، ترکی بن علی و… کسانی چون بن باز و بن عثیمین را تکفیر نکردند و با این عقیده هم مردند؟ آیا طبق آنچه که در لجنه آمده است، ابو مصعب زرقاوی،ابوحمزه مهاجر، اسامه بن لادن، ابوعمر بغدادی، ترکی بن علی و…را تکفیر می کنند ولا کرامه!!
- یا اینکه قبلا منهج دولت اسلامی مسیری می رفته و هم اکنون غلاة آن را در مسیر دیگری هدایت می کنند .
در این صورت آیا مناصرین باید مثل مقلدین برخورد کنند و در برابر این تغییرات آشکار سکوت کنند و اجازه دهند به همین راحتی منهج غلاة بر آنها تحمیل شود؟
آیا اگر فردا بیاینه ای آمد و ابو مصعب زرقاوی،ابوحمزه مهاجر، اسامه بن لادن، ابوعمر بغدادی، العولقی ،انس النشوان ، عدنانی ، انباری ، بنعلی و…را تکفیر کرد؟ می شنوی و اطاعت می کنی؟ و میگی چون رسمیه پس قبول می کنم؟
یا اگر به این تغییر منهج آشکار اعتراض کردی می شوی جاسوس ، مشبوه ، اطلاعاتی، منافق و کسی که می خواهد به دوله طعنه بزند؟!
این انحراف آشکاراست ، سکوت در برابر آن جایز نیست، ما مردم را از تقلید کورکورانه برحذر می داریم شایسته نیست خودمان مقلد محض گمراهی هائی باشیم در حالی که دلایل روشن و محکمی برای این گمراهی در اختیار داریم .