چرا جنگ با دیکتاتوری مهاجم آمریکا ـ ناتو و مرتدین محلی عینی ترین فرض و بزرگترین عبادتها و بافضیلت ترین مراتب جهاد فی سبیل الله می باشد که دیگرفرضها را تحت تأثیر خود قرار می دهد ؟
سلام علیکم
سوال :
از یکی از دانشجویان دانشگاه …… که ازطرفداران جریان شماست با گوشهای خودم شنیدم که در جروبحث با یکی از طرفداران اوجالان وپژا ک گفت: هم اکنون که آمریکاوناتو با پشتیبانی سازمان ملل و همکاری مرتدین محلی سکولار به سرزمینهای مسلمین یورش آورده اند فرض عین ترین واجب اللهی جهاد با این متجاوزین است که حتی نماز وروزه ودیگر عبادات وفرایض را نیزتحت الشعاع خود قرار می دهد . من چون در حال شکست آن کمونیست پژاکی بود چیزی نگفتم. اما باید به این برادرانمان تاکید کنید که قبل از دعوت دنبال علم خاص آن بروند. چون سکولاریستها سالهاست که در مناطق ما فعالیت دارند وهمه ی آنها پخمه نیستند بلکه بیشتر آنها از احکام اسلامی چیزهایی بلدند وممکن است در مواردی جهل مبارزین ودعوتگران به ضرر مسلمین تمام شود .آخر چگونه میشود که جهاد نمازی که ستون دین است را تحت تا ثیر قرار دهد وی گفته الان جهاد واجب عینی همچون نماز گشته است . شما چه توضیعی برای این دانشوی ما دارید ؟
م.خسروی
جواب :
وعلیکم السلام ورحمة الله وبرکاته
قبل از هر چیزی باید به عرض مبارکتان برسانیم که ما خوشبختانه ازخطاهایمان دفاع نمی کنیم .بلکه مشتاق دریافت نقدهای دیگر برادران وخواهرانمان نیز هستیم . ازاینکه هم نقد کرده اید هم راهنمائی ونصیت واینکه در برابر مرتدین سکولار پژاک و… جانب برادرتان را گرفته اید، نشان از دلسوزی وخیرخواهی شما از یکسو ودشمن شناسی صحیح شما را می دهد واینکه شما در درجه بندی مخالفا نتان راه درست را رفته اید . اما درمورد اینکه الان جهاد فرض عین است یا نه ؟ و چه جایگاهی در شریعت اسلامی دارد با اجازه ی شما موضوع را با هم پی می گیریم و در نهایت باهمدیگر نتیجه گیری می نمائیم .وآنوقت خودتان در مورد گفته های آن دوست مبارزمجاهدمان قضاوت خواهید کرد .انشاء الله .[ماعمداً درپیامتان اسم دانشگاه را نیاورده ایم وآن را از متن شماحذف نموده ایم.]
در صحیحین از ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که گفت:پیامبرصلی الله علیه وسلم روز فتح مکه فرمود:”لاهجرة بعد الفتح ولکن جهاد ونیة وإذا استنفرتم فانفروا”:(بعد از فتح،هجرتی نیست،اما جهاد ونیت باقی است وهرگاه منادي جهاد ، شما را به جهاد ندا درداد ،به سوی جهاد حرکت کنید)، و این لفظ روایت بخاری در باب الجهاد والسیر ازکتاب جهاد،می باشد.
و الله تعالی می فرماید:” يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ زَحْفاً فَلاَ تُوَلُّوهُمُ الأَدْبَارَ ، وَمَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاء بِغَضَبٍ مِّنَ اللّهِ”:( اي مؤمنان ! هنگامي كه با انبوه كافران ( در ميدان نبرد ) روبرو شديد ، بدانان پشت نكنيد ( و فرار ننمائيد ) . هركس در آن هنگام بدانان پشت كند و فرار نمايد – مگر براي تاكتيك جنگي يا پيوستن به دستهاي – گرفتار خشم خدا خواهد شد)[انفال/۱۵و۱۶].
و الله تعالی می فرماید: “انْفِرُواْ خِفَافاً وَثِقَالاً وَجَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ..”:( ( اي مؤمنان ! هرگاه منادي جهاد ، شما را به جهاد ندا درداد فوراً ) به سوي جهاد حركت كنيد ، سبكبار يا سنگينبار ، ( جوان يا پير ، مجرّد يا متأهّل ، كمعائله يا پرعائله ، غني يا فقير ، فارغالبال يا گرفتار ، مسلّح به اسلحه سبك يا سنگين ، پياده يا سواره و . . . در هر صورت و در هر حال ، ) و با مال و جان در راه خدا جهاد و پيكار كنيد .)[توبه/۴۱].
این ادله ثلاثه ای است که علمای ما رحمهم الله تعالی برای تعیین مواقع فرض عین بودن قتال دشمن،به آن استدلال کرده اند.
ابن قدامه رحمه الله می گوید:وجهاد در سه جا فرض عین می شود:
-اول:هنگامی که دو سپاه(مسلمین وکفار) به هم رسیده و مقابل هم قرار گرفتند، در این هنگام بر کسی که در آن مکان حاضر باشد حرام است که از آن جا برود وماندن وجنگیدن بر او فرض عین است.
می گویم:و دراین مورد به دلیل دوم که به آن اشاره کردم،استدلال کرده است.
-دوم:هنگامی که کفار هجوم کرده و به شهری از شهرهای اسلام وارد شدند،بر اهل آن شهر قتال ودفع آنان،فرض عین می شود.
می گویم:و در این مورد به دلیل سوم مذکور استدلال کرده است.
زرکشی حنبلی در”شرح مختصر الخرقی”می گوید:هنگامی که کفار وارد شهری شدند بر اهل آن شهر قتال آنها وبسیج شدن برای جهاد، فرض عین است،چون آنها در معنای حاضرین در صف(هنگام روبرو شدن صفهای کفار ومسلمین) هستندوبدین خاطربر آنها فرض عین می شود ونیز بنابر عموم آیه {إنفروا خفافا وثقالا…}قتال برآنها فرض عین است. و نووی در “روضةالطالبین” مباحث مهم وطولانی در این باب دارد که آوردن آن دراینجا مناسب این مختصرنیست.
و مانند همین مباحث را ابن عبدالبر در”الإستذکار” و”التمهید” آورده ودر آن آمده است:شافعی می گوید:جنگ دو نوع است؛نافله وفریضه. فریضه هنگام نفیرعام می باشد که دشمن دیاراسلام را اشغال کرده باشد.ونافله؛نگهبانی مرزها وخارج شدن به سوی مرزها برای جهاد در صورتی که مجاهدین برای انجام این کاربه تعداد کافی وجود داشته باشند.
می گویم:تمام علمای اسلام رحمهم الله تعالی اتفاق نظردارند که دشمن مهاجم دین ودنیا را با هم به فساد می کشاند وشریعت اسلام برای حفظ کلیات پنجگانه که عبارت است از:دین وجان وآبرو (ناموس وغیره) ومال وعقل ، آمده است وحفظ آنها جزبه قتال با دشمن متجاوز ودفع آن ممکن نیست وهر چیزی که واجب جز بوسیله آن محقق نشود،خود واجب است(ما لا یتم الواجب الا به فهو واجب)،والله اعلم.
-سوم:هنگامی که حاکم مسلمان به عده ای فرمان عمومی خروج برای جهاد را صادر کرد بر همه آنها لازم است که به فرمان او برای جهاد بسیج شوند.
و در این مورد به حدیث ابن عباس که قبلا ذکرشد،ونیز به این آیات استدلال می کنند:{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأَرْضِ أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الآخِرَةِ إِلاَّ قَلِيلٌ . إِلاَّ تَنفِرُواْ يُعَذِّبْكُمْ عَذَاباً أَلِيماً وَيَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ وَلاَ تَضُرُّوهُ شَيْئاً وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }:( اي مؤمنان ! چرا هنگامي كه به شما گفته ميشود : ( براي جهاد ) در راه خدا حركت كنيد ، سستي ميكنيد و دل به دنيا ميدهيد ؟ آيا به زندگي اين جهان به جاي زندگي آن جهان خوشنوديد ؟ ( و فاني را بر باقي ترجيح ميدهيد ؟ آيا سزد كه چنين كنيد ؟ ) تمتّع و كالاي اين جهان در برابر تمتّع و كالاي آن جهان ، چيز كمي بيش نيست . اگر براي جهاد بيرون نرويد ، خداوند شما را ( در دنيا با استيلاء دشمنان و در آخرت با آتش سوزان ) عذاب دردناكي ميدهد و ( شما را نابود ميكند و ) قومي را جايگزينتان ميسازد كه جداي از شمايند ( و پاسخگوي فرمان خدايند و در اسرع وقت دستور او را اجرا مينمايند . شما بدانيد كه با نافرماني خود تنها به خويشتن زيان ميرسانيد ) و هيچ زياني به خدا نميرسانيد ( چرا كه خدا بينياز از همگان و داراي قدرت فراوان است ) و خدا بر هر چيزي توانا است ( و از جمله بدون شما هم ميتواند اسلام را پيروز گرداند ، و همچنين شما را از بين ببرد و دسته فرمانبرداري را جانشين شما كند ) . [توبه/۳۸-۳۹].
در این مجال بیشتر بحث ما بر سر هجوم کنونی کفار متحد عالمی زیر چتر سازمان ملل و همکاری مرتدین سکولار و… بومی با این هجوم وحشیانه علیه احکام وقوانین اسلامی و جماعتهای فرقه ی ناجیه است . درنتیجه بیشتر به تشریح آن می پردازیم .
چنانکه آورده شد؛ وقتيكه كفار بر سرزمين مسلمانان حمله كند بر مسلمانان همان سرزمين جهاد فرض عين ميگردد، و مكلف اند كه قبل از هركاري بايد در مقابل كفار بجنگند.
حالا ،اگر مسلمانان مذكور كافى نبودند بر مسلمانان نزديك شان فرض ميگردد كه از آنها دفاع كنند و اگر آنها نيز كافى نبودند، به ديگر مسلمانان سرايت نموده تا شرق و غرب مى رسد.
– هنگامي که کفار در يکي از سرزمينهاي اسلامي داخل شدند:
در اين حالت، سلف وخلف، فقهاي مذاهب چهارگانه ومحدّثان ومفسرين درتمام ادوار مختلف اسلامي، اتفاق نظر دارند که، جهاد در اين حالت براهالي شهري که مورد تهاجم واقع شده وآناني که مجاور ونزديک آن قرار دارند، فرض عين است.
بگونه اي که فرزند بدون اجازه ي پدر و همسر بدون اجازه ي شوهر وبدهکار بدون اجازه ي طلبکار مي تواند براي جهاد بيرون بروند.
اگر تعداد اهالي آن شهر براي مقابله کافي نبودند، يا اينکه ازخود کوتاهي وسستي نشان دادند ونشستند، آنگاه فرض عين به شکل دايره از نزديکترين جا آغاز ودامنه ي آن گسترش مي يابد. به اين ترتيب اگر باز هم نزديکترها براي مقابله کافي نبودند ويا کوتاهي کردند، دا منه ي آن فراگير و شامل همه ي کره ي زمين مي گردد.
در (حاشيه ابن عابدين ۳/۱۳۸) آمده است:
اگر دشمن به مرزها وثغور اسلامي حمله کرد، برآناني که به اين سرزمين نزديک اند، جهاد فرض عين است. وآناني که با دشمن فاصله دارند تا هنگامي که نيازي احساس نشده برآنان فرض کفايه است. اما به حضورشان نياز بود، بدين گونه که افراد حاظر درمقابل دشمن تاب مقاومت نياوردند يا اينکه توانايي مقابله را داشتند، اما از خود ضعف وسستي نشان دادند وبه مقاومت و جهاد نپرداختند، آنگاه جهاد برآناني که به اين گروه نزديگترند، مانند نماز وروزه فرض عين مي گردد. ونبايد آن را ترک نمايند.
وبه همين ترتيب در صورت نياز به همکاري مسلمانان مجاور آن سرزمين مورد تهاجم، به تدريج بر تمام مسلمانان شرق وغرب فرض مي گردد.
علامه کاساني (رحمه الله) در (بدائع الصنائع۷/۷۲) وابن نجيم (رحمه الله) در(البحر الرائق ۵/۱۹۱) و ابن همام (رحمه الله) نيز در(فتح القدير۵/۱۹۱) همين فتوا را داده اند.
ابن تيميه (رحمه الله) مي گويد:
” اذا دخل العدو بلاد الاسلام فلا ريب أنه يجب دفعه علي الاقرب فالاقرب اذبلاد الاسلام کلها بمنزلة البلدة الواحدة وانه يجب النفير اليه بلا اذن والده ولاغريم ونصوص احمد صريحة بهذا”(فتاوي الکبري۴/۶۰۸).
هنگامي که دشمن به سرزمين اسلام تجاوز نمود، بدون شک مقابله با دشمن به ترتيب، بر نزديک ترين آنان واجب است. زيرا سرزمين هاي اسلامي، سرزمين واحدي اند. ودر چنين شرايطي اقدام سريع ورفتن به سوي دشمن واجب است. وفرزند بدون اجازه ي پدر وبدهکار بدون اجازه ي طلبکار بيرون شود ونصوص امام احمد(رحمه الله) به اين مطالب صراحت دارند واين حالت بعنوان(نفير عام) بسيج عمومي براي پيکار دشمن شناخته شده است.
برادران وخواهران ارجمندم مگر الان بخشی از سرزمینمان توسط دیکتاتوری سکولاریسم به رهبری آمریکا و همکاری مرتدین محلی در کردستان عراق وهورامان غربی به اشغال در نیا مده است ؟ آیا مهاجمین سکولار کافر غیر بومی ومرتدین سکولار بومی در بیخ گوش ما و رودرروی ما صف آرائی نکرده اند ؟ آیا پیش قراولان آنها درقالب هواداران وهمفکران آنها را روزانه رودرروی خود نمی بینیم ؟ مگر اینها سربازان جنگ روانی وتبلیغی کفار ومرتدین نیستند ؟ در شریعت فرق اینها با آنهائی که مسلحانه می جنگند چیست ؟ آیا نفر ی که به جنگ روانی مشغول است حکمش سنگین تر است یا سربازی که در حال جنگ مسلحانه است ؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم چه کسانی را ترور کرد وپس از فتح مکه نیز توبه ی چه کسانی را نپذیرفت و دستور قتلشان را داد ؟ و…..
نکته:
بعضی از حیله گران و عده ی زیادی از فریب خوردگان جهت دفاع از مرتدین محلی ، هم زبا ن بودن آنها یاهم مذهب بودن پدرانشان یا اداها وفیلمهای به ظاهر اسلامی که جهت انحراف افکار عمومی از خود نشان می دهند را ،بهانه ای جهت خودی نشان دادن آنها قرار داده، و در پاره ای از موارد، به دفاع از این نمایندگان مستقیم اشغالگران می پردازند .
اشغالگران و استعمارگران امپریالیست با صرف آنهمه هزینه ی جنگی و تبلیغاتی ، مطمئن ترین اشخاص را پیدا کرده واز جانب خود بر حکومت سرزمینها ی مورد نظر منصوبشان می کنند . این مرتدین محلی نگهبانان وحافظان منافع وسلطه ی دراز مدت دشمنان دین وملتند . امپریالیستها ومهاجمین سکولار اولین وزیربنائی ترین چیزی که همچون یک استراتژی حیاتی با آن برخورد می کنند ، تدوین و ارائه ی قانون اساسی برای سرزمین اشغال شده است . این قانون علاوه برآنکه مانعی در برابر اجرائی شدن قوانین الله ـ جل جلاله ـ است ، مطمئن ترین ضامن تولید نوکران ومزدوران محلی نیزمی باشد که در این مرحله، خود مردم فریب خورده اند که، بر مبنای همان قوانین ودر راستای تأمین منافع دشمنانشان ، اقدام به انتخاب ارباب ودشمن محلی برای خود می نمایند.
دشمنان زمانی که قوانین را به نفع خود تدوین نمودند ، همان قوانین بصورت اتوماتیک بقیه ی منافع آنها را نیز تأمین می کنند. قوانین حقوقی ،فرهنگی ، اجتماعی و بخصوص اقتصادی در راستای تأمین همان خواسته هائیست که دیکتاتوری سکولاریسم مهاجم به خاطرش آنهمه هزینه نموده است .وبر مبنای آن ،بازگشت سرمایه و خواسته هایش را از نوچه های سکولار ومزدور محلی اش ، که همچون کارمندان وکارگران بومی به انجام وظیفه مشغولند ، می خواهد .
بنابراین از جمله مواقعی که قتال ومبارزات مسلحانه در آن براهل اسلام واجب می شود،هنگامی است که حاکم مسلمان دچار کفرشده واز دایره اسلام خارج شود .واین همان چیزی است که رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را کفر بواح نامیده است. یعنی حاکم ابتدا که برسر کار آمده مسلمان بوده است اما با انجام عملی کفر آمیز با داشتن چنان شرایطی مستوجب چنان حکمی گردیده است .و این با سکولارهای مرتدی که الان علناً دم از قوانینی بشری برخلاف قوانین اللهی می زنند ، ویا به صورت نمایندگان وکارمندان دیکتاتوری سکولاریسم به رهبری آمریکا ،ناتو وسازمان ملل در آمده اند ، قابل مقایسه نیست .
همانطورکه در صحیح بخاری از عبادة بن الصامت رضی الله عنه روایت است که گفت:” دعانا النبيّ صلى الله عليه وسلم فبايعناه فقال فيما أخذ علينا أن بايعنا على السمع والطاعة في منشطنا ومكرهنا وعسرنا ويسرنا وأثرة علينا وأن لا ننازع الأمر أهله، إلا أن تروا كفراً بواحاً عندكم من الله فيه برهان”:( رسول الله صلي الله عليه وسلم ما را به نزد خود خواند وما با ايشان بيعت كرديم واز جمله شروط بيعت اين بود كه بيعت كرديم بر سمع وطاعت در با نشاطي و بی حالی ، سختي وآساني و در حالتي كه درحق ما بي عدالتي هم شود،واينكه با امراء نزاع نكنيم مگر اينكه كفر بواحی(آشکار) از آنها ببينيم كه از نزد الله تعالي برهاني بر آن داشته باشيم).
ابن التین از داودی -همانطور که درفتح الباری ذکر شده –قول به وجوب قیام علیه حاکم در صورتی که کافر شود،را نقل کرده است.ومانند این قول را امام نووی ودیگرعلمای اسلام رحمهم الله تعالی عنوان کرده اند وبلکه بسیاری از آنها ،اتفاق تمامی علماء براین قول، را حکایت کرده اند.
دلیل آنچه گذشت:
بدان که هرگاه حاکم مسلمین دچار کفروارتداد ازدین شد بر اهل حل وعقد امت(بزرگان دینی ونظامی وحکومتی)،واجب است که قیام کرده واو را خلع کنند وبه هیچ وجه برای آنها جایزنیست که او را به حال خود بگذارند،اگر درتوانشان بود که او را بدون جنگ وقتال خلع کنند این کاربرآنها واجب است واگر خلع او جز با قتال واعلان جنگ علیه او و طرفدارانش،ممکن نبود،این کار بر آنها وبر تمام اهل اسلام واجب می شود همانطور که خداوند متعال می فرماید:” وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه”:( و با آنان پيكار كنيد تا فتنهاي باقي نماند و دين خالصانه از آن خدا گردد.انفال/۳۹).
و هیچ فتنه ای درنزد الله تعالی ودردینش،بزرگترازکفربه او نیست،همانطورکه در صحیحین از حدیث ابن مسعود رضی الله عنه وارد شده که گفت:(گفتم:ای رسول خدا،بزرگترین گناه کدام است؟فرمود:اینکه برای الله همتایی قراردهی در حالیکه او تو را خلق کرده است).والله تعالی می فرماید:”والفتنة أکبرمن القتل”:( و قتنه بدترازکشتن است،بقره/۲۱۷).. نیز می فرماید:”والفتنة أشد من القتل”:(وفتنه ازکشتن بدتراست،بقره/۱۹۱).
واگر علاوه برآن، برای کفرواهل کفر، مکنت وشوکت وقدرتی بود که با آن با اهل دین می جنگیدند ومذاهب باطلشان را انتشار می دادند وبلاد وعباد را به دخول دردین باطلشان وتحاکم به قوانین وضعی شان ملزم می کردند، در آن صورت دیگر نپرس که چه خطر عظیم وشر همه گیری بر سر دیار مسلمین وارد شده است واگردر آن هنگام تمام مردم به قیام وجنگ وقتال برخیزند طوری که تا آخرین نفرشان از بین برود برای بازگردانیدن حکومت اسلامی وحکم به شریعت الله چیزی نیست.
و اگر می خواهی دراین مورد از موضع ابوبکر صدیق رضی الله عنه در قتال با مانعین زکات عبرت بگیر طوریکه استقامت او در این جنگ، ازبزرگترین فضائلش رضی الله عنه به شمارمی رود،تا آنجا که به عمر رضی الله عنه گفت:(سوگند به الله اگرریسمانی را که به عنوان زکات به رسول الله صلی الله علیه وسلم پرداخت می کردند از من باز بدارند به خاطر این کار با آنها خواهم جنگید)،وعمررضی الله عنه بعداز آن بود که گفت:(سوگند به الله جزاین نبودکه الله شرح صدری برای این جنگ به ابوبکر عطا کرده بود به طوری که دانستم او بر حق است).
نکته مهم:
واز جمله دلایلی که نشان می دهد که جنگ با مرتدین از بزرگترین عبادتها و بافضیلت ترین مراتب جهاد فی سبیل الله می باشد این است که اشتغال به ارسال لشکراسامه برای جنگ روم همانطور که رسول الله صلی الله علیه وسلم امرکرده بودند، صدیق رضی الله عنه را از جنگ با مرتدین عرب بازنداشت،بلکه برای جنگ با آنها مجهز شد ووسائل لازم را آماده کرد تا اینکه وقتی اسامه ازجنگ روم بازگشت خود برای جهاد با مرتدین خارج شدواسامه را بر جای خود در مدینه نشاند ورفت تا اینکه به منطقه ربذه رسید وبنی عبس وذبیان وجماعتی از بنی عبد مناة بن کنانة را در أبرق دید وبا آنها جنگید وشکستشان داد وهمگیشان را نابود کرد سپس به مدینه بازگشت وهنگامی که لشکراسامه رسید واطراف مدینه اردو زد به سوی منطقه ذی القصه رفت و لشکر را آنجا تقسیم بندی کرده وپرچمها را بست طوریکه یازده پرچم برای قتال مرتدین بسته شد
تذکر:
اگرگفته شد: پس چرا علماء رحمهم الله تعالی این نوع از قتال را از جمله مواقعی که در آن جهاد فی سبیل الله فرض عین می شود،ذکرنکرده اند؟!
درجواب گفته می شود،به دو علت:
اول؛چون این سخنشان که(هر گاه کفار وارد شهری شدند بر اهل آن قتال ودفعشان فرض عین است)شامل این نوع قتال می شود.
دوم؛چون این نوع قتال احکام مخصوص زیادی دارد که به بیان همه آنها نیازاست به خاطرهمین کتب مستقلی را درباره آن تآلیف کرده اند.
در نتیجه مسلمانانی که هم اکنون حکام مرتدی از جانب دیکتاتوری سکولاریسم آمریکا ومتحدینش برآنان حکم می رانند، باید بدانند، که در صورت عدم قیام دچار معصیت وگناه می گردند. دیکتاتوری سکولاریسم ومرتدین محلی ،همچون حمله مغول در زمان ابن تیمیه، فعلا دشمن شماره یک مسلمین به شمار می روند که علاوه بر آنکه بخشهایی از سرزمینهای مسلمین را به اشغال خود درآورده اند، بسیاری از فرزندان و اقوام نزدیکمان را نیز آلوده ی افکار شرک آلود نموده وعده ی زیادی را نیز مرتد کرده اند .
هم اکنون جهاد با کفار عالمی به رهبری سکولاریسم سازمان ملل متحده که با چماق ناتو وآمریکا وحمایت مرتدین محلی به جان مسلمین افتاده اند ، از نماز وروزه هم واجبتراست . شیخ الاسلام در این مورد می گوید: (فالعدو الصائل الذي يفسد الدين والدنيا لا شيء أوجب بعد الإيمان من دفعه) . این به معنی کنار نهادن یا دست کم گرفتن اینگونه عبادات نیست بلکه به اوج اهمیت جهاد اشاره دارد . واینکه این فریضه چگونه دیگر فرایض را تحت تأ ثیر خود قرار می دهد با فهرست وار گفت که :
نماز در هنگام جهاد به تأخیر یا تقدیم خوانده شده ویا هیئت وشکلش عوض می شود . بدین معنی که به خاطر ضرورت جهاد، نماز در وقت طبیعی اش خوانده نمی شود، بلکه متناسب با شرایط جهاد تغییر شکل می دهد وخودش را با شرایط جهاد وفق می دهد. وفي الصحيحين: (ملأ الله ييوتهم وقبورهم نارا كما شغلونا عن الصلاة الوسطى حتى غابت الشمس). همچنین مجاهد در رمضان به خاطر شرایطی که جهاد بر وی تحمیل می کند روزه اش را می شکند، [كما روى مسلم أن رسول الله صلى الله عليه وسلم أفطر وهو في طريقه إلى فتح مكة، وقال: (إنكم مصبحوا عدوكم والفطر أقوى لكم فأفطروا).]
همچنین در چنین مواقعی تمام قوانین مربوط به قرض وبدهی ، قیومیت مرد ، سمع وطاعه زن از مرد ، اجازه پدر ومادر و دیگر قوانین اسلامی را تحت تأثیر خود قرار می دهد .
والله اعلم
[۱] شرح الزرکشی علی الخرقی،۶/۴۲۸،وابن قدامه درالکافی ۴/۲۵۴ به همین نحو بیان کرده است.
[۲] ۱۰/۲۱۴وصفحات بعد از آن
[۳] ۱۴/۲۹۲
[۴] ۲۳/۲۲۷
[۵] فتح الباری ۱۳/۸
[۶] برای اطلاع از تفصیل این اخبار مراجعه کنید به: تاریخ امم وملوک طبری،حوادث سنه ۱۱هجری
الحمدلله دوباره مطالب سایت از حواشی و مطالب بی محتوا به مطالب علمی و با محتوا ارتقا یافته
ودوباره اشغالگران و در راس آن ایالات متحده امریکا را هدف قرار داده است
بارک الله فیکم و جزاکم الله خیرا