مذهب سلفیت جدید ( مدخلی ها ) و تجارت توحید

مذهب سلفیت جدید ( مدخلی ها ) و تجارت توحید

به قلم : ابوابراهیم هورامی

 

تاجران توحید

ما در مورد تاجران اخلاق و ناموس و فروشندگان آبرو و نیز دلالان و مزدوران ناموس مطالبی را شنیده ایم. تمامی این ها پستی در پستی در پستی هستند. که بشر در مورد عادات و صفات این ها زشت ترین و پست ترین نام ها را به کار برده اند.

اما کسانی هستند که قبیح تر ، بی آبروتر و زشت تر و مجرم تر از آنهایند ، بله ، متأسفانه چنین موجوداتی هم وجود دارند و آن ها « تجار توحید » اند.

از بعضی از افرادی که صاحب قدر و منزلتی در توحید هستند به عنوان نقد از جماعات دیگر شنیده ایم که « آن ها چیزی غیر از حاکمیت نمی خواهند ، آن ها گمراه کننده هایی هستند که امت را از شرک ساخته شده برای قبور و اولیاء و سر بریدن حیوان برای غیر خدا و نذر و توسل و انواع شرکیات دیگر بر حذر نمی دارند. نیز از جانب دیگر می شنویم که آماج حملاتشان متوجه کسانی است که از شرک قصور و حکومت مداری شرک آلود دوری جسته و به شرک قبور مبتلا شده اند و… .

یکی با وجود آن که ادعای توحید دارد آن را اسبابی جهت رسیدن به قدرتی شبیه دیگر قدرتمندان در زیر چتر قانون سکولاریست های مرتد می داند و دیگری از زیر چتر قانون کفار خارج شده و به بلایی دیگر مبتلا گشته است. که این دو سال هاست منجنیق هایشان را علیه هم آراسته اند تا آن جا که مضحکه ی امم گشته اند.

اما منظور ما در این جا دو راه است:

منهج و راهی که ، به توحید در دعا و توکل و رجاء و خوف دعوت می کند و از شرک های ساخته شده در دعای از مردگان ، استغاثه و طلب از آنان و نذر و سر بریدن حیوان برای غیر الله خود حذر کرده و مردم را نیز بر حذر می دارد. اما کفر به طاغوت ندارد وبسیار گریزان و دور است از دعوت به این که،  حاکمیت تنها از آن الله باشد.

و روشی دیگر که به این موارد توحید اقرار می کند اما دعوتش در این باب قاصر و ناتوان است و تمام تمرکزش بر امر حاکمیت می باشد و از جوانب دیگر توحید اهمال می کند.

که هر دوی این ها راه خطا را می پیمایند.

ویژگی های تجار

اما در همین سال های نزدیک به ما ، منهج و راه سوم خطرناکی از منبع سردمداران سعودی مزدور صلیبی ها به وجود آمده که خودش را در دایره ی سلفیت قایم کرده که سلفیت و سلف صالح این امت تا روز قیامت از آن ها بری اند.

جماعتی که از لحاظ دوری از شرکیات قبور و دعا ، به توحید دعوت می کنند اما در کنار آن با هر کسی که بگوید: باید کفر به طاغوت داشت و حاکمیت تنها از آن خدا باشد ، و از توحید است که حکم تنها از آن الله باشد نه غیر آن ، به جنگ و جدال و مبارزه ای ناجوانمردانه می پردازند حتی گوینده ی این کلام توحیدی در امر حاکمیت را متهم به تکفیری مارق و خارجی حارق در منابر رسول الله صلی الله علیه و سلم می کنند. و لا حول و لا قوه الا بالله.

به جای آن که به مردم توحید و یگانگی الله در حکمش را بیاموزند توجه خود را معطوف دفاع از کسانی می نمایند که به آن چه الله فرو فرستاده حکم نمی کند آن هم تحت نام عقیده ی سلف صالح.

تماماً تجارتی است به وسیله توحید به حساب پاسداری از دین. انگار قول الله تعالی را نشنیده اند که: « إن الحکم إلا لله » .

همگی می دانیم که از دفاع کردن از حکامی که به قانون خدا حکم نمی کنند چه امتیازها و چه مقام ها و چه پول هایی نصیبشان می گردد. دفاع از کفار عالمی و بومی و مرتدین سکولارداخلی آن هم به اسم سلفیت و اهل سنت.

اما آیا سلف صالح ما از اهل سنت این جوری بوده اند؟ آیا عقیده ی سلف صالح ما این است که به قسمتی از توحید پایبند باشیم با قسمت دیگر آن بجنگیم؟ خدا شما تاجران فاجر را بکشد.

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *