سیاست ثابت آمریکائیان در باره ی هم پیمان شدن و صلح؛ هشداری به طالبان و دوله در افغانستان


سیاست ثابت آمریکائیان در باره ی هم پیمان شدن و صلح؛ هشداری به طالبان و دوله در افغانستان  

به قلم : ابوعبدالله موکریانی

با آنکه ترامپ در رقابتهای انتخاباتی خود دم از صلح و خاتمه دادن به جنگ در کشورهای دیگر و جلوگیری از صرف دلارهای آمریکا در سایر کشورها را داد اما کارنامه ی دوران ریاست جمهوری او تا کنون نشان داده که به هیچ یک از وعده های مقامات آمریکائی نمی توان اعتماد کرد، چون ۸ ماه بعد از ریاست جمهوری طرح جنگی جدید خود را رائه داد و هم اکنون بعد از تشکیل اولین کابینه ی  خود در سال جدید میلادی، ضمن تائید حمله ی نظام شوروی به افغانستان و تروریست نامیدن مخالفین شوروی و آمریکای کنونی ، از کشورهائی چون پاکستان و هند و روسیه در خواست کرد در این اشغالگری آشکارش با وی همکار و شریک گردند.

  مقامات آمریکائی علاوه بر آنکه به ملت خود دروغ می گویند و خود را مقید به رعایت پیمان و گفته های خود در برابر آمریکائیان هم نمی دانند در طول تاریخ هم هرگز به هیچ عهد و پیمانی که با گروهها و حتی کشورها بسته  وفا نکردده است ، آمریکا هرگز متحد نخواسته  بلکه مزدور می خواهد؛ آنهم مزدوری که تمام پلهای پشت سرش را خراب نموده و مثل آل سعود مجبور باشد به این مزدوریش جهت بقا ادامه دهد، و مصیبت بار تر برای مزدوران اینکه: آمریکا هر وقت این مزدور برایش فایده نداشته باشد و تاریخ مصرفش تمام شود او را  طی معامله ای به فروش می رساند و کسانی  هم که اصلا حاضر به مزدوری برای آمریکا نباشند باید شدیدترین تحریمها، مشکلات اقتصادی، تهدیدات نظامی و… را تحمل کنند .

اگر به کارنامه ی روابط ایران و بعضی از جماعتهای جهادی با آمریکا نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که مشکل بزرگ ایران و این جریانات جهادی با آمریکا تنها در این است که آنها طبق شرایط خودشان با آمریکا وارد مذاکره می گردند نه طبق شرایط و برنامه های خائنانه ی آمریکائیان .

اما مقامات آمریکائی زمانی که نتوانند با فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک  مخالفین را در راستای نقشه های خود در سرزمینهای مسلمان نشین  به کار گیرند سعی می کنند با استفاده از اهرمهای فشاری چون «تفرق» و گروههای مسلح به این هدف برسند .  در افغانستان هم به صورت مشخص باید گفت که آمریکا بعد از ۱۸ سال جنگ و هزینه کردن، آنچه رئیس جمهور آمریکا را سرخورده کرده تا علناً به چنین اظهاراتی بپردازد؛ عدم پیشرفت در امور جنگ و صلح افغانستان است ودر طولانی‌ترین جنگ تاریخ آمریکا به سختی گیر کرده است .

اگر مانند بریتانیای کبیر و شوروی سابق، افغانستان را ترک کند، دیگر قدرت امریکا  به عنوان ابر قدرت در جهان ادامه نخواهد یافت و حتی در معرض تجزیه سرسام آور ایالت‌های خود قرار خواهد گرفت. لذا امریکا به برنامه صلح رو آورده تا طوری جنگ افغانستان را ظاهراً به پایان برساند که جای پای خود را دراین کشور نگهداشته و از معادن، موقعیت ژئواستراتژیک و مواد مخدر آن استفاده‌ای چشم‌گیر نماید.

برای رسیدن به این هدف، نظامیان امریکا و ناتو و مزدوران محلی آنها جنگ علیه مواضع و اهداف طالبان و مردمان غیر نظامی ساکن ساکن مناطق تحت کنترل طالبان را به آخرین درجه ی خود تشدید نموده است تا طالبان  را به میز مذاکره بکشاند که بالاخره این کار هم صورت گرفت و نمایندگان سیاسی طالبان از دفتر قطر و نمایندگان نظامی طالبان از شورای کویته با حضور کشورهای پاکستان، سعودی و امارات در ابوظبی با هم گفتگو کردند.

اما بعد از دو بار گفتگوها میان امریکا و طالبان، نتیجه ی محسوسی مشاهده نشد و امریکا از تمام وسایل فشار علیه طالبان استفاده کرد و به شکل غیر مستقیم ۶ میلیارد دلار توسط سعودی و ۳ میلیارد دیگررا توسط امارات به پاکستان پرداخت نمود. این معامله نشان از وخامت اوضاع در امریکا و ضعف جنگی و نظامی این کشور می‌باشد به نحوی که بعد از ۱۸ سال جنگ اکنون امریکای قرن بیست نیست، بلکه وضعیت‌اش به مراتب از داخل وخیم‌تر شده و در عرصه بین‎‌المللی نیز جایگاهش سخت صدمه دیده است. پس امریکا نمی‌تواند موجودیت خود را درین سرزمین (مقبره امپراطوری‌ها) تثبیت نماید.

لذا پیشنهادهای صلح تحمیلی و پیمانهای توهمی نباید افغان‌ها را بفریبد؛ چون امریکا در  طول تاریخ خود به هیچ شرط و پیمانش با هیچ گروه و کشوری وفا نکرده است. مجاهدین افغان باید به جای برنامه‌های سکولاریستی امریکا و سایر کفار و مزدورانش که در طول تاریخ از آن خیری را ندیده‌اند، به برنامه‌های اسلام چنگ بزنند و طبق شرایط اسلامی با همه ی دنیا وارد گفتگو گردند نه طبق شرایط کفری کافران تا مبارزات و مجاهدت‌های آنان نه تنها راه‌گشای افغان‌ها شده؛ بلکه کمکی برای تمام مسلمانان جهان گردد.

نکته ی  آخر اینکه برادران ما در «دوله»  نباید با دامن زدن به جنگهای غیر شرعی داخلی در افغانستان و در پیش گرفتن سیاستهای تک روانه :

  1. ابزاری در اختیار سیاستهای آمریکا در منطقه
  2. و منحرف نمودن جنگ ازدشمن اصلی به دشمنان درجه چندم
  3. ومشغول نمودن مسلمین به مسلمین
  4. و حتی کشاندن کشورهای منطقه به جنگ افغانستان گردند .

تفرق و جنگ داخلی تنها سودش به جیب آمریکا و متحدینش، و تمام ضررش به مسلمین افغانستان و جهان بر می گردد؛  پس سعی نکنند سناریوی سوریه در افغانستان تکرار شود و همچون گروههای مسلح سوری جهادشان خواسته یا ناخواسته فی سبیل آمریکا و فی سبیل ناتو (از کانال حکومت سکولار و مرتد ترکیه) قرار گیرد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *