
ابومحمد مقدسی در برابر جهاد مسلمین و شیخ عبدالله عزام حق می گوید و ناحق می خواهد
به قلم : کارزان شکاک
ابومحمد مقدسی در نوشته های اخیرش اش مدعی است که منهج شیخ عبدالله عزام رحمه الله اخوانی است و در این منهج تلاشی برای معالجه ی شرکیات افغانها و آگاه کردن وجود نداشت و این کار را به آینده موکول کرده بود . بعد می گوید: ” این انکار شرک و آگاه سازی مردم از بزرگترین برکات جهاد است؛ اساس و پایه اسلام همین یاد دادن توحید به مردم و نهی آنها از شرک است؛ در واقع جهاد وسیلهای جهت دستیابی به این هدف است. ”
همه ی ما می دانیم که بسیاری از اصلاحات عقیدتی و نهی از منکرات تا زمانی که کفار و مرتدین حاکمیت جامعه را بر عهده دارند غیر ممکن است . همین الان هم اگر نگاه کنید متوجه می شوید که دایره ی اصلاح در کشورهای اروپائی و سرزمینهای مسلمان نشینی که طاغوتها بر آن حاکم هستند بسیار تنگ و محدود است و مسلمین تنها در چارچوب این قوانین کفری می توانند به بعضی از فعالیتهای خود ادامه دهند. پس حاکمیت طاغوتها خودش بزرگترین مانع در راه اصلاح جامعه بوده است .
حالا تصور کنید ما ۳۰-۴۰ سال پیش در سرزمینی مثل افغانستان باشیم که کفار سکولار خارجی آن را اشغال نموده و دست نشاندگان مرتد خود را بر آن حاکم کرده باشند و مسلمین بخواهند با وحدت فراگیر قدرتی بزرگ در برابر این دشمن بزرگ به وجود بیاورند؛ در چنین وضعیتی شخصی مثل دکتر عبدالله عزام کتاب “الدفاع عن أراضي المسلمين أهم فروض الأعيان” را می نویسد و بر این باور است که در وضع موجود وحدت و دفاع از سرزمینهای مسلمین مهمترین فرض عین است که حتی سایر فرضها را نیز تحت شعال قرار می دهد مثل نماز و روزه و …[۱]
در چنین وضعیتی و در زمان شکست روسهای سکولار جامیها و مدخلی ها از طرف دستگاه آل سعود و آمریکا و افرادی چون قدسی سر می رسند و به بهانه ی مشرک بودن مسلمین افغانستان با شعار فریبنده ی “التَّوحيد أولاً و دائماً“ مسلمین را به تفرق و چند دستگی و مشغول کردن آنها به همدیگر به جای وحدت بر علیه دشمن مشترک تحریک می کنند.
همه ی ما می دانیم که در وحدت قدرت و عزت و ابهت و شکوه و پیروزی وجود دارد و در تفرق فشل و سستی و بی ابهتی و ذلیلی و شکست . رسالت بزرگ امثال ابومحمد مقدسی و ابوقتاده فلسطینی و هانی السباعی و طارق عبدالحلیم و تمام بزرگان مذهب نجدیت وارد کردن این مصیبتها بر مسلمین بوده است که در نهایت به قدرت گیری کفار سکولار جهانی و مرتدین و طاغوتهای محلی ختم شده است .
لازم است هم اکنون که پشت پرده ی شعار «التَّوحيد
أولاً و دائماً» آنها روشن شده است
بگوئیم : «کلمة حقّ یراد بها
الباطل» این سخن حقی است که از آن اراده باطل می شود. حق می گویند و ناحق می خواهند.
[۱] چون در جنگ شخص ممکن است روزه اش را بشکند یا نمازش را به سبک دیگری بخواند و حتی آنرا به تاخیر بیاندازد و…