رهبری محدوده ی مبارزه را مشخص می کند
ارائه دهنده: م. بازماندگان (مدرسه علوم دینی شیخ ضیائی بندر عباس)
مبارکفوری می گوید: زمانی که عقدنامه و پیمان (عقبه دوم) منعقد شد و مردم در حال متفرق شدن بودند، یک شخص پلید و شیطان صفت که به خیمه ها و منازل حاجیان سر می کشید و تجسس می کرد، از جلسه و ملاقات مسلمانان با پیامبر باخبر شد، مسلمانان در دره ی عقبه و در حال پراکنده شدن بود. این شیطان پلید چون که قادر نبود مخفیانه رهبران مشرک مکه را از این حادثه باخبر سازد تا به جمع آنان حمله کنند، روی تپه ی بلندی رفت و با صدای بلند مردم قریش را بانگ زد که محمد و از دین برگشتگان برای جنگ با شما متحد شده اند. پیامبر ظاهراً او را می شناخت و فرمود: ای دشمن خدا! به جزای خود خواهید رسید، سپس به مسلمانان گفت: در میان کاروانتان پراکنده شوید. عباس بن نضله گفت : ای پیامبر به خدایی که تو را به حق فرستاده است اگر بخواهی فردا با شمشیر بر اهل «منی» می تازیم. پیامبر پاسخ داد که ما به چنین برخوردی فرمان نداریم، این کار ما نیست. به جای خویش برگردید. آنان به جای خود برگشتند و تا صبح خوابیدند.[۱]
هنگام انعقاد این پیمان بی نظیر تاریخی طاغوتیان زمین کجا بودند؟ مشرکان مدینه کجا بودند که در غفلت و خواب آنان پیمان بسته شد؟ اهل قریش کجا بودند؟ در حالی که این پیمان برای در هم کوبیدن استبداد و غرور آنان بسته شد؟ مگر نه این است که آنان با خدا می جنگیدند و پیامبر خدا را تکذیب می کردند؟
حجاج مشرک کجا بودند؟ در حالیکه بر اساس این پیمان در سال های آینده مشرکی حق حج رفتن نداشت و بعد از این کسی نمی توانست با بدن عریان مراسم حج را به جای آورد. اما چشم خدا از این دسته ی مؤمن نگهبانی می کرد و تنها فرد بیداری که از روی خشم دندانهایش را به هم می زد و از روی ندامت انگشتهایش را می گزید و دستهایش را بر می کوبید، شیطان منفور و مطرود بود که مدتها منتظر ماند تا شیاطین سرزمین برخیزند؛ اما کسی در مقابل این پیمان به پا نخاست و کاسه ی صبر شیطان لبریز شد و نعره زد : ای رزمندگان! کجایید؟ محمد و از دین برگشتگان برای جنگ با شما متحمد شده است. پس شیطان همیشه بیدار است تا پیمان هایی را که بر اساس جهاد در راه خدا بسته می شوند باطل نماید و این وظیفه و مسئولیت شیران است که از آن شانه خالی نمی کنند ، اما نبوغ سیاسی پیامبر که تمامی این پیروزی ها را به یاری خدا به تحقق رساند، این نعره را از گلو خفه کرد و مشرکان همچون مردگان به خواب خود ادامه دادند و شیطان ناامید شد. اما آیا ما در فعالیت های جدید امروز از این نبوغ برخوردار هستیم؟
مسلمانان باید خود را برای نبرد و مبارزه ی مسلحانه آماده کنند اما هنوز وقت آن فرا نرسیده است. خود پیامبر و به دنبال او رهبریت یکی از «۳ابزار» برتر است که زمان و شرایط آن را تعیین می کند و سربازان اسلام معمولاً باید هر لحظه آماده و دست به سلاح باشند، اما مسئولیت رهبری مهمتر و بزرگتر از همه ی اینهاست؛ باید هزارها احتمال پیروزی یا شکست در جنگ را بررسی و پیش بینی کند. زیرا هر قطره خونی که با شمشیری ریخته می شود، فردای قیامت در مقابل رهبر مسلمانان می ایستد و به سؤال می پردازد، چرا ریختید؟ جواب رهبر چیست؟ چنانچه سرباز وظیفه دارد همیشه دست به سلاح و در حال آماده باشد به سر برد به طریق اولی باید مطیع رهبر و فرمانده ی خود باشد و زمانی که فرمانده از او خواست که دست نگه دارد بهتر بتواند دستورش را اجرا کند و بدون اعتراض به میان کاروان برگردد ودر میان آن پراکنده شود.
۱- الرحیق المختوم، ص ۱۷۰