آزمایش مسیر علماست
( و پیروزی واقعی محقق نخواهد شد مگر زمانیکه امت، به پیروزی ثبات و پایداری در اصول و اعتقاداتش، رسیده باشد )
مؤلف: ناصرالدین التمیمی
مترجم: صادق مهاجر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، والعاقبة للمتقین، ولا عُدوان إلا على القومِ الظالمین، والصلاة والسلام على خیر البریة أجمعین، محمد وعلى آله وصحبه أجمعین، ثمّ أمّا بعد:
آزمایش و ابتلاء، سنتی الهی است که تا برپایی قیامت ماندگار خواهد بود .. خداوند بندگانش را برای برگزیدنشان ـ در حالی که به اوضاع آنها آگاه است ـ آزمایش میکند .. آنان را مورد ابتلاء و آزمایش قرار میدهد تا خبیث را از پاک مشخص و جدا گرداند .. پس خداوند عزوجل بلا و آزمایش را یک صافی برای جداکردن راستگو از دروغگو قرار داده است.
خداوند عزوجل میفرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ * وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ» عنکبوت ۲ و ۳
«آیا مردم گمان بردهاند همین كه بگویند ایمان آوردهایم (و به یگانگی خدا و رسالت پیغمبر اقرار كردهایم) به حال خود رها میشوند و ایشان (با تكالیف و وظائف و رنجها و سختیهایی كه باید در راه آئین آسمانی تحمّل كرد) آزمایش نمیگردند؟! ما كسانی را كه قبل از ایشان بودهاند (با انواع تكالیف و مشقّات و با اقسام نعمتها و محنتها) آزمایش كردهایم، و قطعا خداوند میداند که چه کسانی راست گفتهاند و نیز بر حال دروغ گویان آگاه است.»
و این سنتی جاری است بر همه امت، و هیچ خلاف و تغییری در آن نیست ..
به راستی که خداوند میخواهد مؤمنین را آزمایش کند و آنان را برگزیند تا ایمانشان را سره و خالص گرداند و سپس آنان را در زمین عزت و تمکین میبخشد ..
علما شدیدتر از مردم مورد آزمایش قرار میگیرند
چگونه اینطور نباشند، و حال آنکه آنان وارثان انبیاء هستند، سعد رضی الله عنه میفرماید: از پیامبر صلی الله علیه وسلم پرسیده شد چه کسی از مردم بیشتر مورد آزمایش قرار میگیرند؟ فرمودند:
«الأَنْبِيَاءُ ثُمَّ الأَمْثَلُ فَالأَمْثَلُ، يُبْتَلَى الرَّجُلُ عَلَى حَسَبِ دِینِهِ فَإِنْ كَانَ فِى دِینِهِ صَلاَبَةٌ زِيدَ صَلاَبَةً، وَإِنْ كَانَ فِى دِينِهِ رِقَّةٌ خُفِّفَ عَنْهُ، وَلاَ يَزَالُ الْبَلاَءُ بِالْعَبْدِ حَتَّى يَمْشِىَ عَلَى الأَرْضِ مَا لَهُ خَطِيئَةٌ» [سنن الدارمی]
«پیامبران با سختترین بلاها مورد آزمایش خداوند قرار میگیرند، سپس به مراتب هرچه ایمان انسان استوارتر باشد به همان میزان، آزمایش او سختتر است و این به صلابت یا ضعف ایمان بستگی دارد، و تا وقتی كه بنده در زمین راه میرود و خطا وگناهی بر او باقی مانده است آزمایش و ابتلاء، او را رها نخواهد کرد.»
خداوند عزوجل نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد علیهم السلام و شافعی و احمد و ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب رحمهم الله را مورد آزمایش قرار داد، چون صبر کردند خداوند عزوجل آنها را مكانت و منزلت بخشید..
پس گمان نکنید، کسانی که به آنها عالم گفته میشود، از آزمایش و ابتلاء در امان هستند.!
بلکه کسانی که اسم علما بر آنها گذاشته شده است، آنهایی که از ماشینهای آخرین مدل، خانههای مجلل و شبکههای ماهوارهای استفاده میکنند .. براستی در کارشان مشکلی وجود دارد و در وجودشان خللی هست .. و در راه و منهجشان، انحرافاتی روشن و واضح از منهج پیامبر صلی الله علیه وسلم و علمای متقیای که بر طریق و منهج پیامبر صلی الله علیه وسلم گام بر میدارند، وجود دارد.
این افراد باید به نفس خودشان مراجعه کنند و مسیر و راهی که در آن گام بر میدارند را اصلاح کنند قبل از آنکه در مقابل پرودرگارشان قرار گیرند ..
اینان باید در کلام ورقه بن نوفل تأمل کنند، آنگاه که به پیامبر صلی الله علیه وسلم گفت: ای کاش زمانی که قومت تو را (از مکه) بیرون میکنند، جوانی شجاع و نیرومند میبودم. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «آیا آنها مرا بیرون خواهند کرد؟!» ورقه بن نوفل جواب داد: هیچ مردی مانند آنچه تو آوردهای، نیاورده است مگر اینکه با او دشمنی کردهاند.
بله دشمنی! .. هنگامی که نور حق تجلی یابد .. ظلمت و تاریکی قوم ظالم آشکار میشود و تخت و سلطه تجاوزگران و سرکشان به لرزه درمیآید.
این سنتی است که تا هنگامی که آسمانها و زمین پا برجاست، تغییر نمیکند و تحولی در آن رخ نمیدهد. خداوند از روی حکمت خود، علماء را به گفتن کلمه حق آزمایش مینماید حتی اگر تلخ باشد، و با زندان و شکنجه، مقام و منصب، شهرت و اعتبار، با طعنه جاهلان و عیبجویی حقیران و سایر آزمایشهایی که غیر از پایبندان به علم، کسی توانایی ایستادن در برابر آن را نخواهد داشت، خداوند عزوجل عالمان را با آنها آزمایش مینماید. و به راستی آنها علمای واقعی و حقیقیاند ..
و در این آزمایشها حکمتهای فراوان و نعمتهای کاملی وجود دارد که هیچ کس غیر از خداوند بدان علم ندارد. از جمله این حکمتها و نعمتها این است که عالِم نعمتهای خداوند را درک نمیکند مگر زمانی که تلخی آزمایشها و ابتلاها را بچشد.
علما جلوداران امت در درگیری با اهل باطل هستند، و این بدان خاطر است که علماء اوضاعی را که خدا و رسولش به آن راضی نیستند، به شکل واقعی میبینند و به همین خاطر سعی میکنند آن را تغییر دهند.
و عالِم، عالِم نخواهد گشت مگر زمانی که خواهان تحصیل و احقاق حق و یا تغییر باطل باشد. شکی نیست که منافع اهل باطل با آنچه این عالمان به آن دعوت میکنند، در تضاد خواهد بود. در نتیجه تلاش میکنند با بد جلوه دادن، طعنه زدن و عیب جویی از آنها، اصلاحات و دعوت آن عالمان را به تعویق اندازند.
اهل باطل خوب میداند که دین همان چیزی است که عالمان واقعی به سوی آن دعوت میکنند، و نیز میدانند که طعنه زدن در عقایدشان و بد جلوهدادن آنها، بهترین وسیله برای متنفر کردن مردم از دعوت آنها است.
بنابراین آزمایش، سنتی در حق علماء است. هر کس ایمان بیاورد، حتماً آزمایش خواهد شد، حال در مورد آزمایش علمایی که سعی دارند وضعیت واقْعی را، که مخالف شرع خداوند متعال است تغییر دهند، چگونه باید باشد! بدون شک آنها بیشتر در معرض آزمایش و امتحان هستند.
ما این امر را در سیرهی پیامبران و علماء صادق خواندهایم. چه پیامبرانی که از دست دشمنان تکذیبکنندهشان رنج بردند و با انواع مختلفی از تکذیب، موانع و آزمایشها روبه رو شدند. و فاسدان قومشان همیشه با آنها در مقابله بودند و نیز قوم خود را نسل به نسل و قرن به قرن به مبارزه علیه آنان توصیه مینمودند.
بعد از پیامبران، این سنت در حق علماء جریان داشته است. عالِم داعی به سوی خداوند عزوجل ، هنگامی که راه دعوت را انتخاب میکند، میداند که خود را در معرض تمامی این وقایع قرار داده است و همراه با این کاروان مشکلات، باید مسیر خود را بپیماید. و آنچه از سختی و مشکلات برای پیامبران علیهم السلام اتفاق افتادهاست حتما برای آنان نیز رخ خواهد داد و با آنچه پیامبران علیهم السلام با آن مواجه بودهاند، مواجه خواهند گشت.
امام بخــاری رحمه الله صاحب کتـاب صحیح بخاری ـ صحیحترین کتاب بعد از قرآن ـ در دین و عقیدهاش مورد اتهام قرار گرفت، او را متهم کردند به اینکه قائل به خلق قرآن است، در حالی که از آن بریء بود همانطور که گرگ از خون یوسف بریء بود.
امام شافعی رحمه الله را به تشییع متهم کردند! در حالی که پایبندترین مردم در تمسک به سنت و منهج صحیح بودند .. و این مایهی تعجب است.!
اما آزمایش امام احمدبنحنبل رحمه الله ، براستی سرگذشت او خیلی عجیب بود هنگامی که مورد امتحان آن مصیبت بزرگ و مشهور قرار گرفتند. اینکه بگوید قرآن مخلوق است و کلام خداوند عزوجل نیست، اما از گفتن آن امتناع ورزید، پس مورد اذیت و آزار قرار گرفت و سرزنش شد، حتی او را با اسب در بازار کشاندند. امام اهل سنت را با اسب در بازار کشاندند و شلاقش زدند تا به این امر اعتراف کند!! ولی غیر از گفتن اینکه قرآن کلام پروردگارم عزوجل است و مخلوق نیست چیز دیگری نگفت، به راستی که پایداری بس عظیمی در راه خداوند عزوجل بود.
شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله با انواع مصیبتها آزمایش شد، مصیبتها و بلایای زیادی از علمای زمانش به او رسید و منشاء تمام آنها، هوی و حسد بود. پس ایشان زندانی شدند و به دینشان طعنه وارد شد، ایشان مقاومت بسیار بزرگی از خود نشان دادند و تا لحظهی مرگ در حالی که زندانی بود، دائماً تلاوت، عبادت و نماز شب به جای میآورد. خداوند او را قرین رحمت خود قرار دهد.
صَبَرت على الأحكامِ طوعاً وطاعةً *** وذُقْتَ مِن الآلامِ طعمَ البليةِ
با رغبت و مطیعانه بر احکام صبر کردی و از دردها طعم مصیبت را چشیدی
وكنتَ حمولاً للنوائب كلُها *** صبوراً على الأقدارِ في دار غربةِ
نسبت به همه بلاها صبور بودی نسبت به مقدرات در دیار غربت صبر کردی
لقد عِشْتَ محبوباً ومِتَّ مكرماً *** عليكَ مِن الرحمن أزْكَى تَحيةِ
براستی محبوب زندگی کردی و با احترام مردی سلام و تحیت خالصانه از طرف پروردگار بر تو باد.
و شیخ محمد نجدی رحمه الله ، به این تهمت که خوارج و تکفیری بودند، مورد آزمایش قرار گرفتند و حال آنکه ایشان کسی نبود جز یک مسلمان سلفی اهل سنت که بر منهج پیامبر صلی الله علیه وسلم قرار داشتند.
و شیخ ابومحمدمقدسی مهاجرت نمود و زندانی و شکنجه کشید و تهدید و منع شد و روزی را، بر او تنگ کردند و در دینش به او طعنه زدند و از او عیب جویی کردند، فرزندش که جگر گوشهاش بود را از دست داد و جاهلان بر او دست درازی کردند.
پس مانند کوههای سر به فلک کشیده ایستاد، عوض نشد، تغییر نکرد، کنار نرفت، ماند و شوکتش در چشم طاغوتها و یارانشان کم نشد، از خداوند میخواهم ما و ایشان را ثابت قدم گرداند.
این عالمان متقی رحمهم الله در مقابل ظلم ظالمان ایستادند و به نسلهای آینده حقیقت پایداری در راه خداوند جهانیان را آموختند، به آنها آموختند که ثبات و پایداری انسان مسلمان بر اصولش، پیروزی خیره کننده و با صلابتی است .. زمانی که بر شهوات و شبهات فائق آیند و سختیها را با شجاعت و پایداری پشت سر گذارند .. و پیروزی واقعی محقق نخواهد شد مگر زمانیکه امت، به پیروزی ثبات و پایداری در اصول و اعتقاداتش، رسیده باشد.
اینها پیامبران و عالمانی بودند که مورد آزمایش قرار گرفتند و حال آنکه آنها برگزیدگان تمام انسانها بودند. پس چرا هنگامی که یکی از ما با مصیبت یا آزمایشی مواجه میشود، به آه و ناله میافتد؟! و چه بسا که خسارتمند دنیا و آخرت گردد، خداوند عزوجل میفرماید:
«وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ» حج ۱۱
«بعضی از مردم هم، خدا را در حاشیه و كناره میپرستند (و دارای عقیدهی سستی هستند. ایمانشان بر پایهی مصالحشان استوار است، و لذا) اگر خیر و خوبی بدیشان برسد، به سبب آن شاد و آسوده خاطر و (بر دین) استوار و ماندگار میشوند، و اگر بلا و مصیبتی بدیشان برسد، (به سوی كفر برمیگردند و) عقب گرد میكنند. بدین ترتیب هم (آرامش ایمان به قضا و قدر و مدد و یاری خداوند را در) دنیا و هم (نعمت و سعادت) آخرت را از دست میدهند، و مسلّماً این زیان روشن و آشكاری است (كه انسان هم دنیا و هم آخرتش بر باد فنا رود).»
پس راه بهشت با گل فرش نشده است، و براستی که راهی پر فراز و نشیب است.
خداوند عزوجل میفرماید: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ» بقره ۲۱۴
«آیا گمان بردهاید كه داخل بهشت میشوید بدون آن كه به شما همان برسد كه به كسانی رسیده است كه پیش از شما درگذشتهاند؟ (شما كه هنوز چنین رنجها و دردهایی را ندیدهاید، باید چشم به راه تحمّل حوادث تلخ و ناگوار در راه كردگار باشید و بدانید: نخست رنج سپس گنج). زیانهای مالی و جانی (و شدائد و مشكلات، آن چنان ملّتهای پیشین را احاطه كرده است و) به آنان دست داده است و پریشان گشتهاند كه پیغمبر و كسانی كه با او ایمان آورده بودهاند (هم صدا شده و) میگفتهاند: پس یاری خدا كی (و كجا) است؟! (لیكن خدا هرگز مؤمنان را فراموش ننموده است و پس از تعلیم فداكاری به مؤمنان و آبدیدگی ایشان كه رمز تكامل است، به وعدهی خود وفا كرده و بدیشان پاسخ گفته است كه:) بیگمان یاری خدا نزدیك است.»
و پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید: «حُفَّتِ الْجَنَّةُ بِالْمَكَارِهِ وَحُفَّتِ النَّارُ بِالشَّهَوَاتِ» رواه مسلم.
«بهشت با سختیها احاطه شده است و جهنم با لذتها»
ورود به بهشت و غرقشدن در نعمتهای آن، برای شما دست نخواهد یافت، مگر زمانی که مورد آزمایش قرار گیرید و خداوند از میان شما مجاهدان راهش و نیز صابرین در برابر دشمنان را ببیند. خداوند عزوجل میفرماید:
«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ» آل عمران ۱۴۲
«آیا پنداشتهاید كه شما (تنها با ادّعای ایمان) به بهشت درخواهید آمد، بدون آن كه خداوند كسانی از شما را مشخّص سازد كه به تلاش و پیكار برخاستهاند، و بدون آن كه خداوند بردبارانی را متمایز گرداند (كه رنجها و سختیها، آنان را پاكیزه و آبدیده كرده است.)»
فَكَّرْتُ فِی الْجَنَّة الْعُلْيِا فَلَمْ أَرَهَا *** تُنَال إِلا عَلَى جِسْر مِنَ التَّعَبِ
به بهشت فکر کردم، آن را دست یافتنی ندیدم مگر با از عبور از پلی از تلاش
فِی الصَّالِحَاتِ بِإِخَلاصٍ لِخَالِقنَا *** اجْهَدْ زَمَانَكَ إِنَّ الْوَقْتَ مِنْ ذَهَبِ
در اعمال صالح و خالص برای خالقمان، از وقتت استفاده کن، که براستی وقت از طلاست.
پس هنگامی که خداوند آزمایش را قرار داد، راه حل آن را نیز قرار داد، پس ای بنده مسلمان بدان که تو پایت را در ابتدای مسیر انبیاء و علماء گذاشتهای. پیامبری نبود که خداوند متعال او را به سوی قومش فرستاده باشد مگر اینکه در اهل و خانواده و مال و فرزندان مورد آزمایش و ابتلا قرار گرفت، و قومش او را تکذیب کردند. ابن قیم رحمه الله میفرماید: «تو در چه جایگاهی قرار داری؟! و این راه: راهی است که در آن آدم سختی کشید، نوح علیه السلام به خاطر آن بانگ سر داد، ابراهیم خلیل علیه السلام در آتش انداخته شد، و اسماعیل علیه السلام برای قربانی شدن آماده شد، یوسف علیه السلام به پول ناچیزی خریداری شد و چندین سال در زندان به سر برد، زکریا علیه السلام را با اره دو تکه کردند. یحیی علیه السلام را سر بریدند، ایوب علیه السلام به بیماری طاقت فرسا دچار شد، و بر گریه داوود علیه السلام افزوده شد، و عیسی علیه السلام با وحشیگری مواجه شد و پیامبر صلی الله علیه وسلم با فقر و انواع اذیت و آزار مواجه بود.» [الفوائد/ص ۵۶]
پس بدان که سنت آزمایش، از سنتهای کونی خداوند عزوجل است و واقعیتی انکار ناپذیر دارد، تا بوسیله آن، خداوند مومنان را سره و خالص گرداند و کفار را هلاک نماید، و کسی که خـداوند را عبـادت میکند از کسی که طواغیت را عبادت میکند جدا گردد.
و به خداوند سوگند که با وجود تلخی این ابتلاها، خیری بسیار، پاداشی فراوان و فوایدی بزرگ در آن جای داده شده است. ابوهریره رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت میکند: «مَنْ يُرِدِ اللَّهُ بِهِ خَيْرًا يُصِبْ مِنْهُ» به روایت بخاری
«خداوند به هركس كه اراده خیر داشته باشد، او را گرفتار بلا میسازد»
و از ابوهریره رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت است که فرمودند: «مَا يَزَالُ الْبَلاءُ بِالْمُؤْمِنِ فِي جَسَدِهِ وَمَالِهِ، حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ تَعَالَى، وَمَا عَلَيْهِ خَطِيئَةٌ» به روایت حاکم در المستدرك
«بلا و مصیبت، همواره بر نفس و مال و فرزند انسان مؤمن (مرد یا زن) وجود دارد، تا وقتی که (به سبب این بلاها، در وقت مرگ)، در حالی که هیچ خطا و گناهی ندارد، خداوند متعال را ملاقات نماید.»
لازم و ضروری است است که به امر خداوند عزوجل راضی و تسلیم بود. پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید: «عِظَمُ الْجَزَاءِ مَعَ عِظَمِ الْبَلاَءِ، وَإِنَّ اللهَ إِذَا أَحَبَّ قَوْمًا ابْتَلاَهُمْ، فَمَنْ رَضِيَ فَلَهُ الرِّضَا، وَمَنْ سَخِطَ فَلَهُ السُّخْطُ» سنن ابن ماجه
«بزرگترین پاداش برای بزرگترین مصیبت است و خداوند هنگامی که قومی را دوست دارد، آنها را آزمایش میکند، پس هرکس راضی باشد خوشبختی برای اوست و هرکس برنجد، عذاب برای اوست.»
و بدان که تمام این سختیها و مشکلات، بزودی سپری خواهند شد و از بین میروند، و اگر پروردگارت بخواهد، با بهتر از آن، تو را در بهشت شرافت و بزرگی خواهد داد. روزی که اگر مؤمنی لحظهای در بهشت وارد شود و حال اینکه او در دنیا بیچارهترین مردم بوده است، میگوید: به راستی که تاکنون هیچ بلا و مصیبتی ندیدهام! و تمام مصیبتها و سختیهایش را در یک لحظه فراموش میکند، سبحان المُنعِمِ العظيم؛ پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید:
«يُؤْتَى بِأَشَدِّ المؤْمِنِينَ ضُرًّا وَبَلاءً، فَيُقَالُ: اغْمِسُوهُ فِي الجَنَّةِ، فَيُغْمَسُ فِيهَا غَمْسَةً، فَيُقَالُ: أَيْ فُلانُ: هَلْ أَصَابَكَ خَيْرٌ قَط أَوْ بَلاَءٌ؟! فَيَقُولُ: مَا أَصَابَنِي قَطّ ضُرٌّ أَوْ بَلاَءٌ» رواه أحمد ومسلم
«مصیبتبارترین مومنان را میآورند، سپس گفته میشود: او را در بهشت جای دهید، پس یک بار در بهشت غوطهور میشود، سپس میگویند: ای فلانی: آیا تا به حال مصیبت یا ضرری به تو رسیده است؟! در جواب میگوید: هیچگاه مصیبت یا ضرری ندیدهام.»
ابی سعید خدری رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت میکند که فرمودند: «موسی گفت: پروردگارا، بنده مؤمنت در دنیا درد و رنج میکشد، خداوند فرمودند: پس درِ بهشت را برای او باز کنید تا بدان نگاه کند، سپس گفت: ای موسی این چیزی است که برای او آماده کردیم. سپس موسی گفت: به عزت و جلالت قسم، اگر دو دست و پایش را قطع کنی و از روز تولد تا روز قیامت بر شکم خوابیده باشد و این سرانجامش باشد، هرگز سختی ندیده است. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: موسی دوباره گفت: پروردگارا، بندهات کافر است و دنیا را برایش وسیع گردانیدهای، خداوند فرمود: پس دری از جهنم را برایش باز کنید، سپس گفت: ای موسی این چیزی است که برایش آماده کردهایم. سپس موسی گفت: به عزت و جلالت قسم، اگر از روز خلقتش تا روز قیامت دنیا برای او باشد و این سرانجامش باشد، هرگز خیری ندیده است.»
و از عبدالله بن ابی هذیل روایت است که فرمود: موسی یا یکی از انبیاء دیگر گفت: ای پروردگار، چگونه این از جانب تو است؟ اولیاء تو در زمین به کشته شدن ترسانده می شوند و بازخواست میشوند و قطعه قطعه میشوند و دشمنانت هر چه بخواهند میخورند و مینوشند و انجام میدهند، پس خداوند گفت: عبدم را به بهشت ببرید، پس دید چیزی را که قبلاً هرگز ندیده بود، کاسههایی که گذاشته شده بود، بالشهایی که در کنار هم چیده شده بودند، فرشهای گرانبها و فاخری که گسترده و پهن شده بودند، حوریان چشم درشت، میوهها، خدمتکارانی که همانند مروارید میان صدفند، سپس گفت: اولیاء من مادامی که این سرنوشتشان باشد، آنچه از مصیبتها در دنیا به آنان وارد میشود به آنها ضرری نمیرساند. سپس گفت: عبدم را ببرید، پس او را به جهنم بردند، سپس جمعی از آن خارج شد وضع آنها طوری بود که عبد بیهوش شد، سپس به هوش آمد، سپس خداوند فرمود: دشمنانم در دنیا هیچگاه نفعی نمیبرند اگر این سرنوشتشان باشد.» مصنف ابن ابی شیبه: ج۱۳ص۱۱۵
پس از این با چشم دل به سکونت در بهشت و دستیابی به حوری زیباروی، و مشرف شدن به دیدن پروردگار رحمان بنگر. پس دارالسلام کالای با ارزش پرورگار است، داری که خداوند بدست خودش آن را ایجاد کرده و مکانی برای دوستدارانش قرار داده و آن را مملوء از رحمت و کرامت کرده است، برای چه کسی آماده کرده است؟ برای متقین، پس از خدا بخواه یکی از آنها باشی، پس عملت بهای بهشت نیست، براستی عملت تنها عامل داخل شدن تو به بهشت است. خداوند عزوجل میفرماید:
«نُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» اعراف ۴۳
«ندا داده میشود كه: این بهشت شما است (كه در جهان به شما وعده داده شده بود، و هم اینك) آن را به خاطر اعمالی (بایسته و كردارهای شایستهای) كه انجام دادهاید به ارث میبرید.»
غَدًا تُوَفَّى النُّفُوسُ مَا كَسَبَتْ *** وَيَحْصُدُ الزَّارِعُونَ مَا زَرَعُوا
فردا انسانها هر آنچه را بدست آوردهاند با خود میبرند و کشاورزان هر آنچه را کشت کردهاند به دست میآورند
إِذَا أَحْسَنُوا أَحْسَنُوا لأَنْفُسِهِمْ *** وَإِنْ أَسَاءُوا فَبِئْسَ مَا صَنَعُوا
اگر خوبی کرده باشند به خودشان خوبی کردهاند و اگر بدی کرده باشند، پس چه بد توشهای فراهم کردهاند.
و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین