نگاهی کوتاه به سخنان ملا فتاحی سرباز جولانی در باره انتخابات ایران (۲)
به قلم: ابوبکر مهابادی
- مُلا فتاحی سرباز حکومت ملی گرای ادلب سوریه می گوید : ما با تمام انتخابات که بر خلاف شریعت خدا باشد مخالفیم چه صلیبی باشد و چه صهیونی باشد و چه مرتدهائی که دُم آنها هستند … و همه ی اینها را با یک چشم نگاه می کنیم (کلیپ اول ۶:۲۳)
ج: اگر اینگونه است چرا برای یک بار هم که شده انتخابات مختلف در ادلب را محکوم نکردی که در میان اعضای حکومت انقاذ ملی حاکم بر ادلب برگذار شده که خود شما یکی از سربازان این حاکمیت هستی؟ مگر کسی شک دارد که این حکومت دست نشانده ی حکومت سکولار ترکیه است؟ مگر کسی شک دارد که حکومت سکولار ترکیه عضوی از ناتو و متحد استراتژیک و امنیتی رژیم صهیونیستی است؟
- می گوید : مشکل ما با انتخابات و صندوقهای رای به عنوان یک ابزار نیست بلکه مشکل ما با افکار و منهج و نظامی است که در پشت چنین ابزارهائی مخفی شده است … مشکل ما با افکار است.(کلیپ اول: ۷:۲۵)
ج: اگر در این سخنت صداقت داشته باشی بدون شک ثابت کرده ای که با افکار و منهج و عقیده و نظام حکومت سکولار ترکیه و ناتو و رژیم صهیونیستی و آمریکا که پشت حکومتی که تو سربازش هستی مخفی شده مشکلی نداری و با آنکه «زبانی» ممکن است چیزهائی بر علیه آنها بگوئی اما فکری و منهجی و بخصوص «عملی» مشکلی با اینها نداری همچنانکه رهبرت جولانی هم به صراحت گفت: ما هیچ خطری علیه آمریکا ایجاد نخواهیم کرد.
- می گوید : مادام که مصالح دینی ما تامین نمی شود آنرا تحریم کرده و در آن شرکت نکنیم و با آن مخالفت کنیم و مردم را از آن برگردانیم چون مصالح دینی اولی تر از مصالح دنیوی است (کلیپ اول: ۱۰:۳۶)
ج: شما پاسخ دهید کدام مصالح شما را سوق داده که سرباز گروه مافیائی جولانی و سرباز حکومت ملی گرای ادلب شوی که تا کنون دستتان به خون هزاران مجاهد اهل سنت و حتی تجاوز به نوامیس اهل سنت به بهانه خوارج و … آلوده شده است در حالی که مستقیماً از سوی حکومت سکولار ترکیه و متحدین آن اداره می شود؟
- می گوید : چون تو سنی هستی لیاقت و اهلیت و صلاحیت آنرا نداری که رئیس جمهور شوی(کلیپ اول ۱۳:۴۲)
ج: اصلاً این ربطی به لیاقت و اینها ندارد، اکثریت مطلق ساکنان ایران شیعه هستند و رئیس جمهور هم توسط «کل» ایرانیها و «رای عموم» ایرانیها انتخاب می شود و مثل شوراهای روستا و شهر و شهرستان و استان نیست که تنها توسط مردم محل انتخاب شود؛ آیا حتی ادعای مشارکت نشانه ی کار بیهوده کردن و حماقت نیست؟ دعوت به کار بیهوده و حماقت جهت تحریک احساسات تنها شگرد دشمنان بوده و هست.
اگر دقت کنیم بر اساس ماده ۵۲ قانون اساسی طالبان (دستور إمارة أفغانستان الإسلامیة) رهبر این دارالاسلام باید پیرو مذهب حنفی باشد و در آن آمده است: امیر المومنین باید: مرد، مسلمان، و پیرو مذهب فقهی حنفی بوده و ملیت افغانی داشته باشد و باید از پدر و مادر افغانی الأصل متولد شده باشد.
حالا به نظر شما در این کشوری که اکثریت مطلق آن حنفی هستند و رهبر از طریق «رای عموم» مردم افغانستان هم انتخاب نمی شود بلکه تنها توسط عده ای خاص انتخاب می شود شما باید بگوئید اینها گفته اند که شافعی ها بی لیاقت و بی ارزش هستند؟ یا حنبلی ها و مالکی ها ارزش رئیس جمهور شدن ندارند؟
به نظر شما اینگونه مسلمین را به شورش بر علیه حاکمیت دارالاسلام و ایجاد تفرق و دعوت به کناره گیری و فتنه انگیزی کردن کار یک دوست ملت است یا یک دشمن آشکار ملت؟