حفظ دارالاسلام مساله ی اساسی و استراتژیک مومنین
به قلم: کارزان شکاک
اگر به تمام منابع فقهی مذاهب مختلف اسلامی مراجعه کنیم متوجه می شویم که حفظ دین مقدم بر حفظ جان، مال و دنیا و تمام خواسته های دنیوی ماست و برای حفظ دینمان باید به اسبابی شرعی پناه ببریم که دینمان را حفظ کنیم.
بزرگترین و اساسی ترین ابزاری که می تواند از دین و سپس از جان، نسل، آبرو، ناموس و سایر ضروریات ما در برابر دشمنان آشکار خارجی و دارودسته ی منافقین داخلی محافظت کند قدرت حکومتی دارالاسلام است که مظهر و نماینده ی اراده ی تمام مسلمین و ضامن ترقی و پیشرفت همه جانبه ی جامعه در تمام جنبه های مختلف عقیدتی و مادی است.
البته در زمان ما و با وجود آنهمه پیمانهای امنیتی و نظامی جهانی و محاصره ها و محدودیتهای مختلف اقتصادی که کفار سکولار جهانی متوجه دارالاسلام کرده اند، حرکت طبیعی دارالاسلام در مسیر طبیعی رشد و ترقی با موانعی روبرو شده است.
با این وجود اگر به تاریخ اروپا نگاه کنیم که بعد از رنسانس تا کنون و به مدت بیشتر از ۴ قرن با تاراج منابع مادی سرزمینهای دیگر به اینجا رسیده است، دارالاسلام ما با تمام محدودیتهائی که برایش به وجود آمده است با اتکاء به داشته های خودش بعد از ۴ دهه پیشرفتی شگفت انگیز داشته است، هر چند هنوز اهدافی وجود دارند که جهت رسیدن به آنها نیاز به تدرج و مرور زمان وآمادگیهای لازم دارند.
ما برای دارالاسلام خود همچون کشوری مستقل، اهداف و آرزوهای والائی را در سر داریم اما باید متوجه باشیم که با توجه به مشکلات امنیتی و اقتصادی که دارالکفرهای سکولار جهانی و طاغوتهای منطقه ای برای ما فراهم کرده اند، باید با درک «وضع موجود» و اولویت بندی نیازهای خود بپذیریم که : بعد از حفظ ایمان، حفظ دارالاسلام در اولویت اول هر مومنی است که سپری جهت حفظ دین و جان و ناموس و آبرو و مال ما در برابر کفار سکولار جهانی و مزدوران محلی آنهاست و رسیدن به سایر نیازهای مادی در اولویتهای بعدی قرار دارند.
چنانچه جهت رسیدن به نیازهای مادی در غیر زمان خودش، تابع تبلیغات کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار و مزدور بومی و دارودسته ی منافقین داخلی شویم که موجودیت دارالاسلام را هدف قرار داده اند، بدون شک هر گونه همراهی با آنها حکم تخریب و بازدارنگی را دارند.
دارالاسلام در معرض جنگ آشکار تبلیغاتی و روانی دشمنان قرار گرفته است و حتی کسانی که گوشه گیری می کنند و همه اش غر می زنند و ایراد می گیرند و در برابر این جنگ روانی واکنش نشان نمی دهند بدون شک دچار خیانت سکوت شده و باید نزد الله تعالی پاسخگوی بی تفاوتی ها خود باشند.
مومنینی که به «بیماری تخصص در مسائل ریز و رها کردن مسائل اساسی و استراتژیک» دچار شده اند در تحلیل اوضاع کلی موجود و هدایت امور مانع بزرگی ایجاد می کند و در انتقادات خودشان مسائل اصلی وزیربنائی و اولویتهای اصلی جهاد و دارالاسلام را نادیده می گیرند، و توجه خودشان را فقط به مسائل فرعی و ریز درجه چندم محدود می کنند که نیاز روز مسلمین نیست، و اولویت الان مسلمین نیست، و به درد الان مسلمین نمی خورد، و پاسخی برای سوال الان مسلمین نیست.
پس: دارالاسلام خود را دریابیم که حفظ آن مساله ی اساسی و استراتژیک مومنین است که به وسیله ی آن سایر ضروریات هم حفظ می شوند.