امریکا؛ غیر قابل اعتماد، خاین و جهانخوار
ارائه : ملا نور احمد فراهی (زید)
خروج و شکست مفتضحانه از افغانستان، رها کردن متحدان خود در خاور میانه و اینک عقد پیمان «آکوس» با بریتانیا و استرالیا و خارج کردن سامانه دفاع موشکی از عربستان سعودی، مسایلی است که نه تنها چهره امریکا را برای جهان نشان داد، بلکه تشت رسوایی این کشور نزد متحدانش نیز از بام افتاده و دیگر کسی به آن اعتماد نخواهد کرد.
در موضوع خروج از افغانستان، اتحادیه اروپا با امریکا که به طور سنتی پس از جنگ جهانی دوم متحد بوده، اختلافات افزایش یافت و رفته رفته در مسئله عقد پیمان آکوس به حدی رسیده که احتمال میرود کل پیمان ناتو از هم بپاشد.
چند باری جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته است که پس از این نمیتوان به امریکا برای حفظ امنیت اروپا اعتماد کرد. امانوئل مکرون رییس جمهور فرانسه نیز موضوع خروج از ناتو را مطرح کرده و امریکا را خیانت متهم کرد.
به تازگی نیز برونو لومر وزیر اقتصاد فرانسه گفته: امریکا یک وسواس زیادی برای مهار افزایش قدرت چین دارد تصور اینکه امریکا به محافظت از ما ادامه میدهد، یک اشتباه بزرگ است و ما فقط میتوانیم به خودمان تکیه کنیم. بحران زیردریایی ها نشان داد که اتحادیه اروپا نمیتواند برای حفاظت از خود به ایالات متحده اعتماد کند
نکته مبهم موضوع این است که یا اروپا به تازگی متوجه این نکته شده که امریکا قابل اعتماد نیست، یا این که امریکا به تازگی متحدان خود را نیش میزند. در هردو حالت اما یک چیز عیان است و آن غیر قابل اعتماد بودن، جهانخواری به سود خود، پشت کردن به متحدان و استفاده ابزاری از کشورها و دولتهای برای رسیدن به مقاصد خود است که امریکا تمام این مشخصات و اوصاف شریف را دارد.
همین اکنون ایالات متحده با ترکیه مشکل دارد، شیر عربستان را دوشیده و در پی رها کردنش است، با اروپا مشکل دارد، با روسیه و چین و ایران که از سابق نیز مشکل داشت، با کوریای شمالی مشکل دارد، افغانستان و عراق و لیبی و یمن و سومالی را کاملاً نابود کرد و ….
به غیر متحدان امریکا کاری ندارم، فقط خیانتهای امریکا به متحدانش مثنوی هفتاد من کاغذ میشود. اگر به دو دهه پسین قرن حاضر دقت کنیم، دیده میشود که ایالات متحده دست کم دو کشور افغانستان و عراق را اشغال نظامی کرد، با در دادن اختلافات مصنوعی در خاور میانه، از جنگ یمن حمایت کرد و میلیاردها دالر سلاح به درد نخور به عربستان سعودی فروخت، در جنگ سوریه مداخله کرد و گروههائی را فرصت داد که سرزمینهای مسلمین را به نابودی بکشانند.
در حوزه شرق اروپا با روسیه درگیر شد و اکراین را وارد جنگ کرد، با دخالت در امور شبه جزیره کوریا، پیونگ یانگ را تحریک کرده و حضور نظامی خود را در کوریای جنوبی استحکام بخشید، پیمان ناتو را تضعیف کرده و اروپا را بی پناه در برابر روسیه رها کرد و سرانجام نیز با عقد پیمان «آکوس»، ضربه نهایی را به هرچه اتحاد و اعتماد و تعهدات است وارد کرده و یک تنه روی هرچه سازمان تروریستی و نفاق افکن است، سفید کرد. بگذریم از این که داعش و القاعده و دهها سازمان تروریستی جهانی نیز دم شان به واشنگتن میرسد.
امریکا در هیچ مقطع قابل اعتماد نبوده و نیست. این موضوع را برخی کشورها به خوبی درک کرده بودند و برخی رهبران از نیم قرن پیش بیان میکردند که امریکا قابل اعتماد نیست: مثال بارز آن اتخاذ سیاست ضد امریکایی سید قطب در میان اهل سنت و امام خمینی بنیان گذار نظام دارالاسلام ایران در میان شیعیان است که اصطلاح «امریکا شیطان بزرگ» و «آمریکا جهانخوار» را نخستین بار به کار بردند. در آن مقطع خیلی کشورها و سازمانها فکر میکردند که این مسئله برخاسته از تضاد ایدئولوژیک میان اسلام و امریکا است، ولی گذر زمان نشان داد که موضع این دو رهبر بزرگ چقدر اصولی و بنیادی و مبتنی بر شناخت دقیق از امریکا بوده است.
بنا بر این، اعتماد به امریکا، تعهد با این کشور، رفتن در راهی که امریکا ترسیم میکند و تکیه بر آن، از اشتباهاتی است که هر رهبر و هر کشور دچار آن شده، سرانجامی شبیه گوسفندی داشته که خود با پای خود به مسلخ میرود.