قبح شکنی در مورد همجنس بازان توسط جولانی به سبک بن سلمان آل سعود

قبح شکنی در مورد همجنس بازان توسط جولانی به سبک بن سلمان آل سعود

به قلم: فضل احمد هراتی

عربستان سعودی از زمان تاسیس آن تا کنون به صورت موازی و سکولار اداره می شود؛ مدیریت امور مذهبی مردم در اختیار آل شیخ است و حاکمیت و مدیریت جامعه هم در دست آل سعود.

اسامه بن لادن از ابن باز نقل می کند که علماء و اهل فتوا در عربستان اختیاری حتی بر فتواهای خود ندارند و حکام آل سعود حکم را به آنها می دهند و آنها حکم آل سعود را امضاء می کنند و در قالب فتوا ارائه می دهند.

این بزرگترین مرجع مذهبی عربستان است که در برابر حاکمیت چنین وضعیتی دارد.

 پس در عربستان قوانین مذهبی زیادی وجود دارند اما شاه خودش به تنهایی قانون اصلی است به همین دلیل می بینیم که بن سلمان آل سعود  تمام قوانین و فتواهایی را که همجنس گرایی را جرم دانسته و ممنوع می‌کند، برای جلب رضایت غرب نادیده می گیرد و به روش‌های غیرمستقیم اجازه داده است  که این پدیده در این کشور ترویج شود، مثل تبلیغات غیرمستقیم و چشم پوشی از فعالیت‌های آنها در عربستان و همچنین مدارا با آنها.

یا بن سلمان طرح جرم انگاری همجنس گرایی از برنامه‌های درسی را حذف می کند که موسسه «نظارت بر صلح و تسامح فرهنگی» (IMPACT) مستقر در تل‌آویو از این تصمیم و تصمیمات دیگر ریاض استقبال کرد و مجله آمریکایی تایم نیز آن را تصمیمی “میانه‌روتر” توصیف کرد.

حتی در عربستان که تمام کتابهای سید قطب رحمه الله و بسیاری از دانشمندان دیگر را از کتابخانه ها جمع آوری کرده و سوزاند و هرگز اجازه ی نشر به این کتب اسلامی داده نمی شود، اجازه فروش برخی کتاب‌های مربوط به همجنس گرایی در سرزمین وحی داده می شود.

یا بن سلمان در جلسات خصوصی خود با «جورج نادر»، مشاور و مجرم جنسی لبنانی-آمریکایی دیدار می کند و این دیدارها را رسانه ای می کند.

جولانی هم که در اولین دیدار خارجی اش به عربستان سفر کرد وعده هایی در زمینه ی مسائل آموزشی و فرهنگی و امنیتی به مقامات آل سعود داد و طبیعی است که در مسیری قدم بگذارد که آل سعود در آن قدم گذاشته است.

اولین اقدام علنی جولانی در این زمینه انتصاب هند قبوات فعال حقوق همجنسگرایان به عنوان یکی از اعضای کمیته گفت‌وگوی ملی سوریه توسط جولانی است.

اما جالب است بدانید که حتی ترامپ هم که جولانی او را پیام آور صلح در منطقه معرفی کرده است به همجنسگرایان مقام و منصب نداد اما جولانی به آنها مقام داد.

زمانی که امارت اسلامی افغانستان بر اساس فقه مذهب حنفی بر همجنس بازان تعزیر اجرا می کند، جولانی در مصاحبه با خبرنگاران اعلام می کند که سوریه افغانستان نمی شود؛ بله، این یک واقعیت است که حکومت غربگرای جولانی هرگز نمی تواند چیزی چون امارت اسلامی شود که بر اساس یکی از مذاهب اسلامی قوانین شریعت اسلام را در جامعه تطبیق می دهد؛ بلکه چند مرحله جلوتر از بن سلمان آل سعود در حال حرکت بر اساس برنامه های غربی و تبدیل شدن به یکی دیگر از محافظین اسرائیل است.

الله از میان مجاهدین شهید را انتخاب می کند

الله از میان مجاهدین شهید را انتخاب می کند

به قلم: صلاح الدین مجاهد

امروزه که جهاد در سه بخش : جاهِدوا المشرِكينَ بأموالِكُم، وأنفسِكم، وألسنتِكُم (أبو داود ۲۵۰۴) مالی و جانی و زبانی(تبلیغی) بر علیه کفار سکولار در جریان است افراد زیادی در میدانهای جهاد وارد می شوند اما اعمال به عقابت و پایان آنها بستگی دارد.

رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: إنَّ الرَّجُلَ لَيَعْمَلُ الزَّمَنَ الطَّوِيلَ بِعَمَلِ أَهْلِ الجَنَّةِ، ثُمَّ يُخْتَمُ له عَمَلُهُ بِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ، وإنَّ الرَّجُلَ لَيَعْمَلُ الزَّمَنَ الطَّوِيلَ بِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ، ثُمَّ يُخْتَمُ له عَمَلُهُ بِعَمَلِ أَهْلِ الجَنَّةِ.(مسلم/۲۶۵۱) برخی مدت طولانی را به کار بهشتیان مشغولند اما در پایان، کارشان به کار جهنمیان ختم می گردد. و برخی نیز مدت طولانی را به کار جهنمیان مشغولند اما عاقبت، کارشان به کار بهشتیان پایان می پذیرد.

پس طبق این حدیث نمی توان صد در صد خود و دیگران را بهشتی دانست و اصلاً بیان سرنوشت اخروی افراد غیر معقول است و ما می گوئیم :  أحسبه والله حسيبه، ولا أزكي على الله أحدًا.

پس الله خودش از میان ما شهدا را انتخاب می کند: وَيَتَّخِذَ مِنكُمْ شُهَدَاءَ

إنَّ الشُهداء لمُختارون …

وَيَتَّخِذَ مِنكُمْ شُهَدَاءَ، تعبیر شگفت انگیزی از معنی عمیق شهادت دارد که شهیدان برگزیده های الله تعالی هستند.

الله تعالی آنها را از میان مجاهدین انتخاب کرده است و برای خودش برگزیده است.

بنابراین شهادت در راه الله عزوجل مصیبت و خسارت نیست، بلکه آن، انتخاب و اکرام خداوندی است

شهیدان افرادی هستند که الله تعالی آنها را به شهادت اکرام کرده و به خود نزدیک کرده است.

ما هم می گوئیم: اللهم لا تحرمنا بذنوبنا .

پروردگارا ما را به خاطر گناهانی که مرتکب شده ایم از نعمت شهادت و شهید شدن در راهت محروم نکن.

ضرب المثل جاهلی که گاه بوی کفر می دهد / خدا بد نده

ضرب المثل جاهلی که گاه بوی کفر می دهد / خدا بد نده

به قلم : آغسار تورکمن

این کلام اهانت به پروردگار است، زیرا خدای تعالی در قرآن فرموده: مَّا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَمَا أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ [النساء ۷۹] آنچه از نیکیها به تو رسد؛ پس از جانب خداست، و آنچه از بدی به تو رسد؛ از جانب خود توست.

الله متعال خالق همه چیز است، چه خیر و چه شر فقط الله است  :قُلِ اللّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (رعد ۱۶) بگو: خدا خالق همه چیز است؛ و اوست یکتا و پیروز.

پس درست است که الله متعال آفریننده و خالق شر است، اما اعمال او تعالی شر نیستند، بعبارتی از اعمال الهی شری صادر نمی شود و مرتکب شر نمی‌شود بلکه بندگانش مرتکب آن می‌شوند یعنی با اعمالشان آنرا کسب می کنند،

پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند :«وَالشَّرُّ لَیْسَ إِلَیْکَ» یعنی آنکه شر به خدای متعال نسبت داده نمی‌شود، چون شر، از اعمال او نیست، بلکه تمامی کارهای او خیر است.

ابن قیم می‌گوید: آفریننده حقیقی خیر و شر خداست. شر در بعضی از مخلوقات خداست نه در آفرینش و فعل او.

پس بهتر است بجای این ضرب المثل کفری بگویم الله خیر نصیبت کند.

جانشینان بشار اسد با سکولاریزاسیون در پی حاکم کردن سکولاریسم هستند

جانشینان بشار اسد با سکولاریزاسیون در پی حاکم کردن سکولاریسم هستند

به قلم: ابوخالد کردستانی

در اخبار  همه دیدیم یا خواندیم که گروه جولانی ارباب مُلا فتاحی طی پیمانی در مبارزه با تروریسم با حکومت مرتد ترکیه و اردن و عراق هم پیمان شد و در تحالفی بر علیه تروریسم وارد شد که آمریکا پرچمداری آنرا بر عهده دارد.

یعنی این خائنین به دین و جهاد و انقلاب مردم سوریه با کسانی می جنگند که آمریکا آنها را تروریست می داند و همه می دانیم آمریکا چه کسانی چون حماس و جهاد اسلامی فلسطین و… را تروریست نامیده است!

برای جامعه ای که برای تطبیق قوانین شریعت الله میلونها کشته و معلول و آواره و آنهمه نابودی سرزمین را تحمل کرده اند صحبت کردن در مورد حاکمیتی سکولار امر ساده و بدون هزینه ای نیست اما درپیش گرفتن تدریجی سکولاریزاسیون تا هضم و یا نابودی یا به حاشیه راندن این نسل جهادی امر ساده تری خواهد بود.

سکولاریسم یک مکتب، مسلک و ایدئولوژی و عقیده  با اصول، مبانی واهداف ویژه خویش است و کاملا مخالف شریعت اسلام اما سکولاریزاسیون یک جریان و فرآیندی تدریجی است که درآن نقش و جایگاه اجتماعی  عقیده به دین آسمانی و نیز وظایف واعمال دینی و نهادهای مذهبی مرتبط با دین خدا رنگ می بازد و دين خدا به حاشيه جامعه منتقل مى‏شود و دچار انحطاط و زوال گشته، قدرت و سيطره و نفوذ آن كاهش پیدا می کند و به همین سادگی زمینه را برای پذیرش و تثبیت سکولاریسم در جامعه فراهم می کند.

دستاورد سکولاریسم و سکولاریزاسیون در جامعه یکی است؛ سکولاریستها ابتدا جامعه را در دست می گیرند و با سکولاریزاسیون سعی در سکولارتر کردن جامعه می کنند اما در سرزمینهای اسلامی همیشه نتیجه ی عکس داده است و مردم به ضدیت با سکولاریستها و تطبیق قوانین شریعت الله گرایش پیدا کرده اند.

اما دارودسته ی منافقین دغل باز که همان اهداف سکولاریستها را دارند ابتدا از سکولاریزاسیون جامعه شروع می کنند تا اینکه به سکولاریسم برسند؛ اما از این مرحله به بعد هم باز جوامع مسلمین شاهد تکرار تاریخ در ضدیت با سکولاریسم و قوانین سکولاریستی بوده است.

جانشینان بشار اسد با نقابی اسلامگرایانه نه تنها از صداقت سکولاریستهای اصلی بی بهره اند بلکه در ضربه زدن به بیداری اسلامی و اهل دعوت و جهاد و به تاخیر انداختن تطبیق کامل قوانین شریعت الله و صدمه زدن به نسلهای مختلف صدمات بیشتری از سکولاریستهای اصلی دارند.

پس دستارود سکولاریستهای اصلی با اسلامگرایان لیبرالی که‌ فرایندو پدیده‌ای‌ اجتماعی‌ و پروسه ی سکولاریزاسیون را به عنوان مقدمه ی ورود به سکولاریسم و جامعه ای سکولار انتخاب کرده اند یکی است؛ این چیزی است که ما در همین همسایگی خود در ترکیه امثال اردوغان دیده ایم .

جانشنیان بشار اسد طی فرایند سکولاریزاسیون سوریه سعی در به حاشیه راندن تدریجی قوانین شریعت الله و کم کردن نفوذ و حضور قوانین شریعت الله در مساله ی حاکمیت و حتی در متن زندگی اجتماعی مسلمین سوریه هستند.

امثال مُلا عبدالرحمن فتاحی با آنهمه تبلیغات و شعارهای جهادی برای چنین مفسده ای تلاش کردند که امروزه در نهایت تبدیل به واگنرهای ترکیه و آمریکا شده اند و دیروز ترکیه هم صدها نفربر و تجهیزات زرهی را در اختیارشان قرار داد

مُلا عبدالرحمن فتاحی: امنیت بدون تطبیق شریعت الله؟

مُلا عبدالرحمن فتاحی: امنیت بدون تطبیق قوانین شریعت الله؟

به قلم: کیوان مریوانی

کسی که تطبیق قوانین سکولاریستی در سوریه را نبیند یا جاهلی است که باید آگاه شود یا شخص بیمار روانی و فکری است که با شریعت الله دچار لجبازی و عنادت شده و حاضر به پذیرش واقعیت نیست.

عده ای از مناصرین جولانی مثل مُلا عبدالرحمن فتاحی جهت فرار از این مصیبت می گویند که مهمترین نیاز جامعه و وظیفه حاکمیت حفظ امنیت است که اینهم از تطبیق شریعت است!

اما لازم است بدانیم که امنیت تعریف شده در شریعت الله با امنیت مورد نظر سکولاریستها که هر مفسدی را نیز در بر می گیرد فرق دارد؛ با این وجود، تامین امنیت تمام معنی تطبیق شریعت الله نیست، چون بسیاری از کشورهای سکولار بسیار بهتر از جولانی امنیت خواسته شده را در جامعه ی خود تامین می کنند.

البته شیوخ درباری جولانی در برابر می گویند: تطبیق شریعت تنها اقامه حدود یا عقوبات نیست!

این صحیح است، اما اقامه ی حدود یا عقوبات اسلامی با حفظ امنیت و حقوق شهروندان دارالاسلام  همانگونه که الله می خواهد مرتبط است نه آنگونه که سکولاریستها خواهان آن هستند.

شیوخ درباری و بلعم های باعورای اطراف جولانی با ادبیاتی شبه اسلامی و بازی با اصطلاحات شرعی هدفی جز استخفاف شریعت الله و رویگردانی از اجرای آن ندارند.

قال رسول الله صلی الله علیه وسلم: إنَّ العَبْدَ لَيَتَكَلَّمُ بالكَلِمَةِ مِن رِضْوانِ اللَّهِ، لا يُلْقِي لها بالًا، يَرْفَعُهُ اللَّهُ بها دَرَجاتٍ، وإنَّ العَبْدَ لَيَتَكَلَّمُ بالكَلِمَةِ مِن سَخَطِ اللَّهِ، لا يُلْقِي لها بالًا، يَهْوِي بها في جَهَنَّمَ. (صحيح البخاري ۶۴۷۸- أخرجه مسلم ۲۹۸۸)

مُلا فتاحی و سایر زیر دستان جولانی که سالهای سال نعره ی حکومت اسلامی و تطبیق قانون شریعت الله را سر می دادند و جوانان را به این هدف به میدانهای جنگ می فرستادند و خودشان از دور نگاه می کردند باید پاسخ دهد چه نوع امنیتی را می خواهند در سوریه پیاده کنند؟

  1.   امنیتی که سکولاریستها می خواهند و نمونه های آنرا در ترکیه و مصر و تونس و … و یا نهایتش در کشورهای اسکاندیناوی و آمریکا و غیره می بینیم که برای هر مفسدی امنیت وجود دارد؟
  2.   امنیتی که الله می خواهد و در آن مفسدین زناکار و شراب خور و همجنس باز و… هیچ امنیتی ندارند و تنها کسانی دارای امنیت هستند که بر اساس شریعت الله زندگی خود را به پیش ببرند؟

مُلا فتاحی، مردم مسلمان سوریه جهت تامین امنیت بر اساس شریعت الله هزینه داده اند و تو اربابت هم جهاد را به آمریکا و ترکیه و اسرائیل فروختید هم ثمرات انقلاب و هم امنیت شرعی مردم را.

پاسخی مختصر به محیسنی از بوقای جولانی: کجاست اجرای شریعت شما؟!

پاسخی مختصر به محیسنی از بوقای جولانی: کجاست اجرای شریعت شما؟!

به قلم: مجاهد مهاجر

ای محیسنی تو که سخن شیخ الاسلام ابن تیمیه در مورد مرحله به مرحله ای بودن ارائه و بیان شریعت را بیان می کنی “همان‌گونه که خود رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز آنچه را که به آن مبعوث شده بود، به‌تدریج بیان می‌کرد،”

آیا می دانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم در مدت ۲۳ سال و به تدریج قوانین شریعت الله بر او نازل شده و در بیان آنچه که به او نازل شده هرگز نصفه نیمه بیان نکرده بلکه معصومانه تمام آنچه به او نازل شده است را به صورت کامل بیان کرده است هر چند در دوران سخت مکی بوده باشد؟

گفته ای: “روشن است که پیامبر تنها آنچه را که امکان دانستن و عمل به آن وجود دارد، ابلاغ می‌کرد.”

دوباره می گویم: نازل شدن احکام به صورت تدریجی بوده نه اینکه حکمی نازل شده باشد و رسول الله صلی الله علیه وسلم به میل خودش هر وقت زمینه را مناسب دیده باشد آنرا ابلاغ کرده باشد؛ این تهمت زدن به رسول الله صلی الله علیه وسلم و کتمان وحی است. نعوذ بالله.

نکات مهمی که محیسنی با بازی با مساله ی ابلاغ و بیان شریعت قصد پنهان کردن آنرا دارد این است که:

۱-  هم اکنون دین تکمیل شده است و بیاد تمام دین بیان و ابلاغ شود و برای هیچ مسلمانی قابل پذیرش نیست که بخشی از دین به بهانه های مختلف نادیده گرفته شده و تبلیغ نشود

۲-  بر این اساس، بیان شریعت اصلا خواست کنونی مردم سوریه و مومنین سراسر دنیا از جولانی و حاکمیتش نیست، بلکه تطبیق شریعت الله و عمل به شریعت الله در مساله ی حاکمیت است، چیزی که محیسنی به عمد قصد نادیده گرفتن آن و به حاشیه راندن آن با پرداختن به مساله ی بیان شریعت توسط رسول الله بر اساس نزول تدریجی شریعت را دارد!

اینکه هم اکنون شخص تازه مسلمانی وارد اسلام شود باید به تدریج مسائل و احکام شریعت به او یاد داده شود و ممکن است اشتباهات زیادی هم از او سر بزند، یا شخص توبه کننده از گناه ممکن است به تدریج به عمل به شریعت و دوری از گناه عادت کند، و یا یک طالب و دانشجوی علم به تدریج می تواند مدارج علمی را طی کند و در این موارد خاص به اندازه ی توانائی آنها از آنها انتظار می رود امری عادی نزد تمام عقلای دنیاست و ربطی به اجرای اصل قانون اساسی در مورد اکثریت مطلق جامعه که جاهل به قانون نیستند و توانائی عمل به قانون را دارند نبوده و نیست.

 در قانون شریعت اسلام اموری وجود دارند که «المعلوم من الدين بالضرورة» نامیده می شوند که هم علماء هم تمام مسلمین با هر سطح از سواد و آگاهی از شریعت بدون شک بر آن آگاهی دارند مثل واجب بودن نماز و حرام بودن خمر و زنا و دزدی و قتل نفس بغیر حق و میزان حد بر کسانی که دچار این جرمها شوند :

الجلال المحلي می گوید: ” وهو ما يعرف منه الخواص والعوام من غير قبول للتشكيك فالتحق بالضروريات كوجوب الصلاة والصوم وحرمة الزنا والخمر” (شرح الجلال المحلي على جمع الجوامع ۲/۲۳۸).

پس در حدودی که هم مردم خواهان تطبیق آن هستند هم استطاعت حکمی وجود دارد و هم تمکین و استطاعت عملی؛ اما محیسنی در نهایت از عواقب و پیامدهای تطبیق شریعت مردم را می ترساند که ممکن است آمریکا و سازمان ملل و سایر کفار سکولار خارجی و داخلی را نگران کند و قطعا تطبیق شریعت از سوی این دشمنان پیامدهایی برای حاکمیت جولانی در بر دارد!

این مکر محیسنی جهت راضی کردن کفار با کنار زدن قانون شریعت الله است، مکری که الله تعالی قرنها قبل آنرا باطل کرده و به عنوان مثال می فرماید: وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ (بقره/۱۲۰)

اطاعت از رهبر دارالاسلام و زیر دستان او چی حکم دارد؟

اطاعت از رهبر دارالاسلام و زیر دستان او چی حکم دارد؟

کاتب: أبومحمود کندزی

دارالاسلام سرزمینی است که بر اساس فقه یکی از مذاهب اسلامی اداره می شود، قانون اساسی آن فقه یکی از مذاهب اسلامی است رهبر آن هم مسلمان است.

با این شرط اساسی، اطاعت کردن از امیر و رهبر حاکم بر دارالاسلام فرض است، یکسان می‌باشد اگر رهبر باشد، یا والی باشد و یا امیران پایین تر از آنها باشند، که از هر کدام در جای خود اطاعت می‌شود. الله تعالی می‌فرماید: يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ (نساء/۵۹)ای کسانی‌ که ایمان آورده‌اید، از الله و پیامبر و کارگزاران (و فرماندهان مسلمانِ) خود اطاعت کنید.

در حدیث بخاری و مسلم روایت شده، که این آیه در مورد عبدالله بن حذافة بن عدي السهمی (رضی الله عنه) نازل شده بود، وقتی که او را رسول الله ﷺ بر یک سریه (جماعة) امیر مقرر کرده بود.

از سلف نقل است که مراد از {وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ} در این آیه امیران می‌باشد که شامل رهبر، والی، قاضی و امیر جماعت؛ همه می‌شود.

امام ابن جریر الطبری (رحمه الله) با سند خود از ابوهریرة (رضی الله عنه) نقل کرده، که مراد از آن امراء (فرماندهان) است[۱].

امام شوکانی (رحمه الله) می‌گوید: “وأولي الأمر: هم الأئمة والسلاطين والقضاة و کل من کانت له ولایة شرعية لا ولاية طاغوتية ، والمراد طاعتهم فيما یأمرون به ینهون عنه ما لم تمن معصية ، فلا طاعة لمخلوق في معصية الخالق”.[۲] مراد از اولی الأمر خلفاء، بزرگان و قاضیان و هر کسی که امیر شرعی باشد نه امیر طاغوتی؛ است، که مراد از آن طاعت کردن از امر و نهی آنهاست، تا زمانی که (فرمان بر) معصیت نباشد، زیرا در نافرمانی الله تعالی سخن مخلوق پذیرفته نمی‌شود.

و در حدیث هم نقل شده: عن ابن عمر ، قال: قال رسول الله ﷺ: السمعُ والطاعةُ حقٌّ على المرْءِ فيما أحَبَّ أوْ كرِهَ ما لمْ يُؤْمَرْ بِمعصيةٍ ، فإذا أُمِرَ بمعصيةٍ فلا سمْعَ عليه ولا طاعةَ.[۳]

ترجمه: از این عمر (رضی الله عنهما) نقل شده که می‌گوید: که رسول الله ﷺ فرمود: بر انسان مسلمان اطاعت از امیر و پذیرفتن حمم او لازم است، در هر آن چیزی که می‌پسندد یا نمی‌پسندد، تا زمانی که به گناه فرمان داده نشده باشد، اگر به گناه فرمان داده شد، پس اطاعت کردن و پذیرفتن حکم امیر بالایش لازم نیست.

در حدیث دیگر وارد شده که رسول الله ﷺ می‌فرماید: مَن أطاع الأمیر فقد أطاعني ومَن عصی الأمیر فقد عصاني.[۴] کسی که اطاعت امیر را کرد، پس او از من اطاعت کرد، و کسی که نافرمانی امیر را کرد، پس از من نافرمانی کرد.

احادیث در این باب زیاد هستند؛ مهم این است که ایین فریضه ی فراموش شده نزد بسیاری از مومنین باید زنده شود بخصوص هم اکنون که دارالاسلام ایران و افغانستان از سوی آمریکا و مزدوران آمریکا مورد انواع تهاجمات جنگ فکری و روانی قرار دارد و حتی تهدید به تهاجم نظامی هم می شوند.

با آنکه اطاعت در غیر معصیت الله از رهبر دارالاسلام در هر حالتی فرض است اما در زمان حاضر این اطاعت باید همچون یک اولویت مورد توجه مومنین قرار گیرد و در کنار دارالاسلام بر علیه آمریکا و اسرائیل و مزدورانشان ایستاد شد.


[۱]  تفسیر الطبری: ۴۹۷/۸

[۲]  فتح القدیر: ۵۵۵/۱

[۳]  متفقٌ عَليهِ

[۴] صحیح البخاری: ۷۱۳۷

زمانی که جولانی و گروهش تبدیل به نگهبان صهیونیستها شده اند رسانه ی ستمدیده های غزه باشیم

زمانی که جولانی و گروهش تبدیل به نگهبان صهیونیستها شده اند رسانه ی ستمدیده های غزه باشیم

به قلم: مجاهد مهاجر

بعد از سالها جنگ و درگیری در سوریه عده ای توقع داشتند با رفتن بشار اسد درهای جهاد بر روی اهل سنت بر علیه صهیونیستهای اشغالگر جهت حمایت از مردم مظلوم فلسطین باز می شود، اما نه تنها این آرزو در قالب آرزو باقی ماند بلکه راههای ارسال تدارکات به مردم فلسطین هم توسط حاکمیت جدید بسته شد و با اشغال بخشهایی از خاک سوریه توسط اسرائیل و نظاره گر بودن حاکمیت جدید در برابر این اشغالگری، مردم به سناریوی مشترک خطرناکی جهت ضربه زدن به جهاد مردم فلسطین و تنگتر کردن حصار فلسطین پی بردند.

 حاکمیت جدید هم با آنکه دست نشانده ست و بخشهایی از خاک سوریه توسط آمریکا و ترکیه و اسرائیل و فرانسه اشغال شده است اما ادای حاکمیتهای مستقل را در می آورد و برای یهر کسی که قصد ورود به سوریه را داشته باشد مساله ی پاسپورت و ویزا را مطرح کرده و اجازه نمی دهد نه شهروندی سوریه ای و نه مومن مهاجری از سرزمینهای دیگر برای جهاد با صهیونیستهای اشغالگر در قالب جماعتی مستقل وارد عمل شود.

در این صورت ما در سوریه با حاکمیتی شبیه حاکمیت اردن یا مصر طرف هستیم که به سپر و نگهبانی برای محافظت از مرزهای صهیونیستها تبدیل شده است.

در چنین وضعیتی اگر برای ضربه زدن نظامی به صهیونیستها و آمریکا و متحدین آنها در هر گوشه ای از جهان راهی برای ما وجود ندارد ما با کمکهای مالی و همچنین در بخش رسانه می توانیم در کنار اهلمان در غزه باشیم و در بخش رسانه صدای مظلومیت آنها را به شیران خفته ی میان مومنین و به آزادگان دنیا برسانیم.

ما در میان مومنین نیاز به بیدار کردن شیران خفته داریم نه گوسفندانی که خواب و بیداری آنها تاثیری در تغییر معادلات به نفع مسلمین ندارد.

در مورد صهیونیستها باید به این نکته ی مهم توجه داشت که صرف وجود صهیونیستها با تفکرات و جهانبینی که دارند همیشه خطر جنگ و کشتار بی‌گناهان را به مردم فلسطین و منطقه تحمیل می‌کند، پس آتش بسهای موقتی نمی تواند راهکار مدیریت این غده ی سرطانی بر پیکر امت اسلامی باشد.

با آنکه فشارهای بین المللی و رسانه ای به تنهایی نمی تواند جلو گسترش جنایات صهیونیستها را بگیرد که از حمایت کامل آمریکا و ناتو برخوردار است با این وجود گاه تنها کار حداقلی که یک مومن می تواند در جهاد با این جنایتکاران انجام دهد جهاد در بخش رسانه و تبلیغی است.

پس رسانه ی مردم ستمدیده غزه باشیم

علت اعتماد علما و مشایخ جهاد به ا.ا.افغانستان چه بود؟

علت اعتماد علما و مشایخ جهاد به ا.ا.افغانستان چه بود؟

الشیخ المجاهد: عطيه الله الليبی 

“ما تجربه طالبان را پیش از این گذرانده‌ایم. شما می‌دانید که وقتی طالبان ظاهر شدند، مردم همه به آن‌ها شک داشتند و نمی‌دانستند چه کسانی هستند. همچنین طالبان مسائلی داشتند که ما را نگران می‌کرد، مانند تلاش برای عضویت در سازمان ملل، به رسمیت شناخته شدن توسط برخی کشورها، و تلاش برای برقراری روابط رسمی با کشورهای مرتد به وضوح مانند لیبی تحت رهبری قذافی، و حضور در برخی کنفرانس‌ها و مسائل دیگر!

اما چیزی که همیشه باعث اطمینان برادران ما می‌شد این بود که طالبان دین و تقوا دارند. وقتی حکم خداوند و شریعتش را می‌دانستند، به آن چنگ می‌زدند و از هیچ‌کس نمی‌ترسیدند. حتی اگر تمام دنیا مقابلشان می‌ایستاد و در راه خدا کشته می‌شدند… الحمدلله، وقتی امتحان رسید و آن‌ها در آزمون قرار گرفتند، طالبان موفق شدند، ثابت قدم ماندند و گزینه درست را انتخاب کردند: انتخاب خداوند و رضایت او و آنچه که نزد اوست.

این در حالی است که برخی دیگر که آغاز اسلامی داشتند و ادعاهایی می‌کردند، در زمان امتحان شکست خوردند…!!

اصل و اساس در انسان، دین و تقوای اوست. ممکن است فرد در مسائل علمی، سیاسی یا دیگر حوزه‌ها کمبودهایی داشته باشد، اما اگر فرد صالح و تقوی‌دار باشد و عبودیت کامل به پروردگارش داشته باشد، از او نباید ترسید، ان‌شاءالله. آن‌ها بی‌شک در شرایط بسیار دشوار و سختی قرار دارند و از خطرات و مشکلاتی که در پیش دارند آگاه هستند…”[۱]


[۱]   مجموع أعماله (ط۱،۲/ ۲۲۹)

مناصرین جولانی در سوریه و شرمندگی در برابر نسل کشی اهل سنت غزه

مناصرین جولانی در سوریه و شرمندگی در برابر نسل کشی اهل سنت غزه

به قلم: ابوخالد کُردستانی

طرفداران و مناصرین جولانی برای سالها از دور شعار می دادند که اگر موانع ما در برابر صهیونیستهای جنایتکار برداشته شوند ما در دفاع از مردم مظلوم فلسطین چنین و چنان می کنیم!

هم اکنون که رژیم سکولار بشار اسد برداشته شده  و اسرائیل بخشهایی از خاک سوریه را نیز اشغال کرده است چه اتفاقی افتاد؟

نیروهای جولانی همچنانکه در ادلب از ارتش اشغالگر ترکیه و تانکهای آنها محافظت می کردند اینبار از تانکها و نیروهای اسرائیل محافظت می کنند و به این شکل، کارهای آنها سخنانشان را باطل کرد.

امروز و در ماه مبارک رمضان و بعد از قطع تمام کمهای غذایی و داروئی به غزه، بار دیگر صهیونیستها به غزه حمله کردند و تا کنون و در عرض تنها یک روز ۵۰۰ زن و کودک و پیرو و جوان را قتل عام کرده است و جهان به صورت مستقیم و از طریق شبکه هایی ماهواره ای چون الجزیره و شبکه های مجازی شاهد این جنایت وحشیانه ی صهیونیستهای کودک کش با سلاح و مهمات آمریکاست.

صهیونیستها که در برابر مجاهدین جبهه ی مقاومت ناتوان و عاجز هستند مردم بی دفاع غزه را با بمبهای اهدائی آمریکا به خاک و خون می کشند و کشورهایی چون آمریکا و انگلیس و اتحادیه اروپا و هند و امارات و آل سعود و اردن و مصر وغیره با کمکهای مختلف نظامی و اقتصادی و سیاسی خود و گروههایی مسلح چون گروه جولانی در سوریه که همسایه فلسطین و در خط مقدم و رودرروی صهیونیستها قرار گرفته اند با خیانت سکوت و تماشاچی و نظاره گر بودن خود، شاهد این نسل کشی بی سابقه مسلمین در تاریخ معاصر هستند.

اگر آمریکای سکولار و سایر سکولاریستهای حامی صهیونیستها این نسل کشی مسلمین را حق مشروع صهیونیستها می دانند و جهت کم کردن فشار افکار عمومی مردم خود تنها به یک محکوم کردن ساده بسنده می کنند گروه جولانی در سوریه با آنهمه تسلیحاتی که در اختیار دارد غیر از شرمندگی و اثبات مزدوری خود برای آمریکا و اسرائیل و شرکای آنها چه توجیه شرعی دارد؟

با وجود هزاران سرباز و آنهمه تسلحیات، نمی توانند بگویند که به اندازه ی کافی نفرات و اسلحه نداریم؛ همچنین نمی توانند بگویند ما فعلاً با متجاوزین به مرزهای سوریه کاری نداریم؛ چون با چراغ سبز آمریکا و اسرائیل همین دیروز به حزب الله لبنان به بهانه ی ورود چند سانتیمتری آنها به خاک سوریه با انواع اسلحه های سبک و سنگین حمله کردند و تلفاتی از طرفین گرفتند.

حزب الله لبنان به بهانه ی ورود عبوری و موقت آن مورد حمله قرار می گیرد اما صهیونیستها که بخشهای زیادی از جولان و استانهای قنیطره و درعا و حتی تا نزدیکی های حومه ی دمشق را اشغال کرده و ۴۰ هزار سوریه ای را به زیر سلطه ی خود در آورده اند مورد حمایت قرار گرفته و از خودشان و تانکها و نفربرهایشان در برابر مردم آزادیخواه سوریه محافظت می شود!

یعنی هنوز مشخص نیست که جولانی در کدام جبهه قرار گرفته و به نفع چه کسانی کار می کند؟ آیا غیر از شرمندگی برای کسانی که هنوز از این شخص حمایت می کنند چیزی باقی مانده است؟