چندین سال گروههایی مختلف جهادی اسلامی برای تشکیل حاکمیتی اسلامی در سوریه جنگیدند و با آنکه بشار اسد حاضر به تنازلاتی شده بود و حاضر شده بود در قانون اساسی به نفع آزادی های سکولار مردم و دموکراسی غربی قدمهای بزرگتری بردارد اما این گروههای جهادی تنها به حاکمیت شریعت الله راضی بودند نه هیچ روشی از دموکراسیی سکولاریستها.
در کنار این گروههای جهاد به ناگاه یکی از سربازان ابوبکر بغدادی بنام جولانی بر امیرش شورید و پیمان شکنی کرد و در ییک مرحله ی گذار جهت حفظ نییروهایش به القاعده ایمن الظواهری بیعت داد اما زمانی که از این مرحله ی گذار عبور کرد به القاعده هم خیانت کرد و به صورت مستقل و به تدریج بر اساس طرحها و نقشه هایی که از سوی ترکییه به او می رسید پوست اندازی می کرد تا اینکه به اسلامی لیبرال و دموکراسی خواه رسید.
این اسلام لیبرال که به «اسلام آمریکائی – صهیونی جدید» مشهور است از یکطرف حافظ منافع آمریکا و متحدین آمریکا چون صهیونیستها در منطقه است و از سوی دیگر با دور ریختن تمام شعارهای انقلابی اسلام جهت تغییر بنیادین جامعه با قوانین شریعت الله، سعی می کند مسلمین را در احزاب و گروههای مختلف وارد بازی های سیاسی رایج جوامع سکولار کند.
کسی از این افراد پائین رتبه ای که به نیت جهاد فی سبیل الله با جان و مالشان وارد میدانهای نبرد شده اند هرگز تصور نمی کردند که برای مسیری می جنگند که نهایت این مسیر به این ختم می شود که یک سکولار سوسیالیست جای خودش را به یک سکولار لیبرال مثل اردوغان بدهد.
هرگز تصور نمی کردند در حال جنگیدن برای آینده ای هستند که در آن به تدریج جامعه به سوی ترکیه ای شدن و غلطیدن در دامان آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی به پیش می رود.
جولانی هم اکنون آشکارا از جامعه ای دموکراتیک و آزاد به سبک غربی ها دم می زند و خودش را در چنین جامعه ی دموکراسی خواهی نامزد پست ریاست جمهوری کرده است.
دجالان و رویبضه ها و بخصوص دلسرد شده هایی که شب و روز در مجازی دم از جهاد و حاکمیت اسلامی می زدند هم اکنون می گویند این سخنان جولانی ظاهر قضیه و سیاست است و باطن چیز دیگری است!
علمای سوء و وعاظ السلاطین آل سعود و سایر طاغوتها هم جرئت گفتن چنین سخن سبک و بی ارزشی جهت انحراف افکار عمومی و توجیه چنین انحراف آشکاری را ندارند.
باید منتظر تولد اردوغانی دیگر در سوریه باشیم که با زبان با مسلمین و فلسطین است و قرآن می خواند اما با اسلحه و مال در کنار آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی قرار گرفته است.
باید بعد از این هیجانات موقت، منتظر خیزش جوانان آزادی خواهی باشیم که برای آزادی سرزمین خود از اشغالگران و مزدورانشان به پا می خیزند.
آزادیخواهانی که نمی خواهد برده ی هیچ اربابی باشند
آزادی خواهانی که می خواهند کارنیمه تمام جهادی خود را که از دهه های گذشته بر علیه فرانسوی ها و انگلیسی ها شروع کرده اند را هم اکنون بر علیه آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی که هر یک به نحوی سرزمینشان را اشغال کرده اند به پایان برسانند.
جولانی در چنین سرزمینی بازیگر سناریوی اشغالگران شده است.
حاکمیت دمشق طی معامله ای بین المللی (آمریکا- ناتو – رژیم صهیونیستی) به جولانی و متحدینش واگذار شد و این حاکمین جدید نه تنها حمایت هفت کشور بزرگ صنعتی دنیا را دارند بلکه ۱۷ کشور با این جانشینان بشار اسد روابط دیپلماتیک دارند و یازده سفارتخانه ی فعال در دمشق وجود دارد و…
امارت اسلامی افغانستان با آنکه چند سال است به قدرت رسیده اما هرگز به این میزان از مقبولیت بین المللی نرسیده است.
البته جولانی هم با افتخار به عنوان راننده، وزیر امور خارجه ترکیه و رئیس سازمان اطلاعات ترکیه (میت) می شود و آنها را در دمشق می گرداند.
البته امروز هم وزارت امور سیاسی دولت جدید سوریه “ترافيز تيمرمان” جاسوس آمریکائی که در قالب روزنامه نگار فعالیت داشت و توسط رژیم اسد زندانی شده بود را به طرف آمریکایی تحویل دادند. اداره امور سیاسی دولت جدید سوریه اعلام کرد: روند تحویل “ترافيز تيمرمان” روزنامه نگاری که توسط رژیم جنایتکار ربوده شده بود این رویداد در پایگاه آمریکایی التنف در شرق سوريه انجام شد.
صرفنظر از این واقعیتها، جولانی برای کسانی که هنوز او را به عنوان نیروی از اهل سنت می دانند در برابر چند آزمون تاریخ بزرگ قرار دارد:
هم اکنون صهیونیستهای جنایتکار بخشهایی از خاک سوریه تا حومه ی دمشق را به اشغال خود در آورده اند، همین اقدام جهاد بر مردم سوریه را فرض عین کرده است
علاوه بر این آمریکای اشغالگر و ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه هم بخشهایی از خاک سوریه را اشغال کرده اند و اینهم باز مردمان آن منطقه جهاد جهت بیرون راندن این کفار اشغالگر را فرض عین کرده است
جنگ با این اشغالگران یعنی کمک به مجاهدین غزه، چیزی که سالهاست ادعایش را دارند و تنها بهانه ی آنها وجود رژیم بشار اسد به عنوان یک مانع بود که الان نیست.
جهت رسیدن به این هدف این جانشنیان بشار اسد باید بر اتحاد اسلامی تمام مسلمین تمرکز کنند و از هر تفکر تفرقه اندازی به بهانه های مذهبی جلوگیری کنند و تنها به قدرت اسلامی مسلمین تکیه کنند نه وعده های دروغین غرب.
گروه جولانی و متحدینش که هم اکنون با نام اهل سنت ادعای جهاد با اشغالگران و کمک به جهاد اسلامی فلسطین را دارند در آزمونی تاریخی قرار گرفته اند و عوام دنیا منتظر آن است که بداند آیا در این ادعای خود صادق هستند یا اینها نیز تبدیل به محافظین رژیم صهیونیستی و صهیونیستهای عرب همچون حاکمیتهای اردن و مصر و امارات و عربستان و بحرین و غیره شده اند؟
اللهم اجعل هذا الحرکة بدايةً لنصرٍ أعظم في فلسطين وحرر المسجد الأقصى من دنس الاحتلال، وانصر المجاهدين والمقاومين في كل مكان.
برکسی پوشیده نیست که با روی کار آمدن مجدد طالبان در افغانستان، پیروان تفکرات نجدیت با محدویتهایی غیر قابل انکاری مواجه شده اند، عده ای از بزرگان آنها به قتل رسیده و عده ای تغییر روییه داده و عده ای هم به ایران و دیگر دول فراری شده اند.
باید بدانیم که افغانها از سال۱۹۱۲ و توسط شیخ محمد شارع که اهل مدینه منوره بود و به دره فرغانه در آسیای مرکزی مهاجرت کرده بود و شروع به تبلیغ کرد با تفکرات نجدیت آشنایی پیدا کردند و در مناطق قبایلی بدخشان، کنر، خوست و نورستان طرفدارانی پیدا کرد.
نجدیت به دلیل وجود جریانات مرجئه و متصوفه و دیوبندیه و تشیع و اخوان المسلمین نتوانست به اهداف خود برسد، به همین دلیل مجاهدین نجدی هم تنها بر جنگ مسلحانه با کمونیستهای اشغالگر و سپس بر آمریکائیان اشغالگر تمرکز داشتند تا به ترویج تفکرات نجدی خود.
اشخاصی چون شیخ اسامه بن لادن و ابوحمزه المهاجر مصری در عراق و…. از تولیدات اخوان المسلمین بودند تا سلفیت خاص نجدیت . این از بخشی از همان حقایق در مورد امثال اسامه بن لادن است که برادران سلفیت خاص نجدیت ما تمایلی به شندین آن ندارند . شیخ اسامه هرگز از جریان اخوان به میل خودش جدا نشد بلکه امیر عام اخوان او را بین ماندن در صف مجاهدین یا خودشان تحت فشار قرار داد و اسامه ماندن با مجاهدین را انتخاب کرد و به این شکل او را اخراج کردند .
باید بدانیم سلفیت خاص نجدیت هر جا وارد شده ضمن رشادتها و حماسه هائی که آفریده در عرصه ی عقیدتی که قدرت دستش بوده همچون علف هرز در میان جریانات جهادی عمل کرده که گاه مثل چچن و … باعث کم نور شدن جهاد چند قرنه ی اهل سنت و حتی نابودی جهاد در سرزمینهائی چون عراق و…. شده است .
به همین دلیل است که می بینم آل سعود به دستور آمریکا، تنها در زمان کرزای با اختصاص یکصد میلیون دلار برای تاسیس دانشگاهی به اصطلاح اسلامی سعی در نشر سلفیت خاص خودش جهت ضربه زدن به جهاد افغانستان و ایجاد تفرق بیشتر و جنگ داخلی و…. نمود، اما موفق نشد و بعد شروع به راه انداختن شبکه های ماهوراه ای نموده است.
نجدیت یا اخوان المسلمین یا حزب التحریر و غیره اجتهادات مسلمین از منابع شرعی هستند، امارت اسلامی مدعی است که افغانستان سقفی برای همه ی شهروندان مسلمان و غیر مسلمان آن است.
امارت اسلامی به این سخن خود در مورد بودائی های کافر عمل کرده است اما در برخورد با مسلمین مخالف خود ناموفق و بیمار بوده است.
آیا مسلمین به اندازه ی کفار حق و حقوق ندارند؟
امارت اسلامی افغانستان باید شورائی متشکل از همه ی مذاهب و تفاسیر اسلامی تشکیل دهد و اجماع این شورا را جهت متحد کردن مسلمین به مرحله ی اجرا بگذارد. راه دیگری وجود ندارد.
غیرت امارت اسلامی افغانستان و بی غیرتی گروه جولانی سوریه در مورد مرزها
به قلم: فضل احمد هراتی
امارت اسلامی افغانستان با آنکه ایران را کشوری اسلامی و برادر می داند اما در خرداد ۱۴۰۲ش به خاطر اینکه علامت مرزی ایران ۲ سانتیمتر و نیم بیشتر وارد خاک افغانستان شده بود با مسئولین فنی و مرزداران ایران بحث و جدل کردند تا اینکه علامت مرزی را به جای حقیقی آن برگرداندند.
علاوه بر این، امارت اسلامی افغانستان بر سر مرزهای مورد مناقشه موسوم به «خط دیورند» در مناطق مرزی ولایت خوست، گذرگاه مرزی چمن ایالت بلوچستان پاکستان و خط مرزی «کُرم» و… با نیروهای پاکستانی درگیر شده و با دادن چند شهید و به هلاکت رساندن دهها نیروی پاکستانی اجازه ی تجاوز به خاک افغانستان حتی به اندازه ی یک وجب را ندادند.
امارت اسلامی افغانستان اینگونه از مرزهایش محافظت کرده است اما دارودسته ی جولانی چکار کرده اند؟
ابتدا ارتش ناتو را از کانال حکومت سکولار ترکیه به عنوان یکی از قویترین بازوان ناتو وارد ادلب و خاک سوریه کردند؛ زمانی که به آنها اعتراض شد که چرا مناطق آزاد شده را دوباره به اشغال ناتو در آورده اید؟ پاسخ دادند هروقت بشار اسد برود ما اینها را بیرون می کنیم!
به آنها گفته شد اینهمه نیرو اسلحه دارید چرا به کمک برادرنتان در غزه نمی روید که جلو چشم تمام دنیا در حال قتل عام و نسل کشی شدن هستند؟ پاسخ دادند هروقت بشار اسد برود مانعی بین ما و اسرائیل وجود ندارد و آنوقت به جنگ با اسرائیل می رویم!
به آنها گفته شد چرا با آمریکا که حامی اصلی صهیونیستهاست و بخشهایی از خاک سوریه را اشغال کرده نمی جنگید در حالی که آمریکا با مزدورانش در جلو چشمتان هستند و پایگاههای مختلف نظامی دارند؟ پاسخ دادند هروقت بشار اسد برود ما اینها را بیرون می کنیم!
بشار اسد رفت و ۳ اتفاق بزرگ دیگر افتاد:
ارتش ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه نه تنها در ادلب و اطراف ادلب بلکه در حلب و اطراف آنهم مستقر شدند و دایره ی اشغالگری هیا خود را وسعت دادند
آمریکای اشغالگر اعلام کرد با گروه جولانی و متحدین او مشکلی ندارد و ماندنش در سوریه را رسما اعلام کرد
رژیم جنایتکار صهیونیستی صدها کیلومتر مربع از خاک سوریه را اشغال کرده و بر مناطق استراتژیک جولان و منطقه مسلط شده است و حتی به چند کیلومتری حومه ی دمشق رسیده و رودروی آنهاست.
در چنین وضعیتی، گروه جولانی اعلام می کنند: منبع نگرانی در سوریه وجود شبه نظامیان ایران و حزب الله بودند که اکنون در سوریه نیستند، بنابراین جای نگراین برای هیچ کشوری وجود ندارد!
یعنی مشکل و نگرانی اینها نه اشغالگری های آمریکاست، نه ناتو، نه رژیم صهیونیستی.
این چهره ی واقعی اسلام آمریکائی – صهیونی جدید است که پس از سالها برای کم هوشها خودش را آشکار کرده است؛ چون عاقلان سالها قبل اینها را شناخته بودند.
پس، از اینها نه انتظار تطبیق شریعت الله را داشته باشید، نه انتظار غیرت، و نه آنها را با غیرتمندان مقایسه کنید.
شرمندگی برای کسانی می ماند که سالهاست در راه آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی با نام جهاد در حال قتال بوده اند و اینگونه با خون و ناموس هزاران مسلمان مهاجر و سوریه ای تجارت و بازی کرده اند.
طولی نمی کشد که مومنین شجاع به دور از افراط و تفریط، در برابر این تاجران جهاد و اربکی های سوریه ای قیام خواهند کرد.
خلیل الرحمن حقانی وزیر امور مهاجرین ا.ا.افغانستان در پی یک انفجار در مقام این وزارت به قتل رسید
خلیل الرحمن حقانی چاشت امروز زمانی که بخاطر ادای نماز ظهر به طرف مسجد واقع در تعمیر این وزارت در حرکت بوده است؛ بالایش انفجار صورت میگیرد و به شمول خودش، ۴ تن دیگر از محافظینش نیز دار فانی را وداع گفتند.
ابعاد امنیتی حمله پیچیده امروز مشخص نیست ولی عبور از گیتهای وزارت داخله برای اشخاص عادی وحتی افراد نظامی بسیار مشکل است و هر شخص از ۳ ایستگاه بازرسی و اسکن عبور میکند و برای ورود به هر ساختمان ایستگاه جداگانه و اسکن مجدد وجود دارد
خلیل الرحمن از کسانی بود که هیچوقت M4خود را زمین نزاشت وحتی در ملاقاتهای رسمی نیز M4 او همراهش بود
او کسی بود که هم با شوروی مبارزه کرد و هم با امریکا او مسئول و بنیان گذار واحد زرهی و توپخانه طالبان در شرق کشور بود صراحت کلام او در ملاقاتها و جلسات همیشه زبانزد بود،روابط خوبی با سیاسیون دولت قبلی داشت و بسیاری از کسانی که به کشور بازگشتند و تحت عفو قرار گرفتند با وساطت ایشان بود
در دوران جهاد افغانستان، ایالات متحده خلیل الرحمن حقانی را به عنوان یک تروریست ویژه جهانی قرار داد و جایزه ۵ میلیون دلاری را برای او به عنوان یکی از تحت تعقیبترین تروریست ها تعیین کرد
در ۹ فوریه ۲۰۱۱ سازمان ملل، خلیل الرحمن حقانی را به دلیل نزدیکی با القاعده، اسامه بن لادن یا طالبان به دلیل “مشارکت در تأمین مالی، برنامه ریزی، تسهیل، آماده سازی یا ارتکاب اعمال یا فعالیتها توسط یا حمایت “یاً به هر نحو حمایت از اقدامات یا فعالیتهای طالبان به فهرست تحریمهای ۱۹۸۸ اضافه کرده بود
کلیاتی از روابط دارالاسلام ایران و حاکمیت بشار اسد
به قلم: مسعود سنه ای
حکومت بشار اسد حکومتی کافر سکولار و ظالمی بود که با دارالاسلام ایران بر علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی متحد بود، همچنانکه کفار یهودی اطراف مدینه و مسیحی های نجران و مجوس الاحساء و مشرکین(سکولاریستها) بنی خزاعه با پیامبر صلی الله علیه وسلم و دارالاسلام مدینه متحد بودند.
فساد عقیدتی و رفتاری این کفار بدون شک برای همه مشخص و معلوم است و هیچ کسی به فساد این کفار راضی نیست و همه دوست دارند این فاسد از بین برود و تبدیل به یک مسلمان شود و یا حداقل تبدیل به فاسد کم ضررتری شود، اما ایین فاسد ها در موقعیتهایی جهت مبارزه با «افسد» متحد دارالاسلام بر علیه دشمن اصلی می شوند.
رژیم بشار اسد رژیمی سکولار کافری مثل سایر کفار سکولار بود اما متحد دارالاسلام ایران بود تا اینکه دچار تزلزل شد و در دام نقشه های دشمنان افتاد، دشمنان گفتند از ایران فاصله بگیر ما هم کاری به کارت نداریم، دارالاسلام ایران هم طی یک تصمیم آگاهانه و عقبنشینی استراتژیک و حسابشده ی مبتنی بر واقعیتهای جدید منطقهای و حفاظت از اهداف بلندمدت «جبهه ی مقاومت اسلامی» او را رها کرد: بشار اسد به تدریج از ایران فاصله گرفت و کمکهای ایران را نپذیرفت و :
در مارس ۲۰۲۳ از امارات دیدار کرد و به امارات (صهیونیست آشکار عرب، متمایل شد و در ماههای آخر حاکمیت خود بر کمک امارات حساب می کرد و در دام امارات افتاد)
در مه ۲۰۲۳ به عربستان سعودی رفت و تمایل خود به سعودی ها را نشان داد
در اکتبر ۲۰۲۳ دفتر حکومت انقلابی اتحادیه شافعی و زیدی های یمن حاکم بر صنعا (که یکی از بازوان جبهه ی مقاومت و از حامیان جهاد فلسطین است) را در سوریه بست
به دنبال این اقدامات:
در دسامبر ۲۰۲۳ نسبت به فعالیت های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارالاسلام ایران محدودیت درست کرد و در همین ماه سیدرضا موسوی عالی ترین فرمانده سپاه در دمشق توسط اسرائیل ترور شد و به تدریج ترورهای دقیق و هدفمند سپاه و مستشاران ایران توسط صهیونیستها انجام شد
در مه ۲۰۲۴ دارالاسلام ایران به اسد در مورد خیانت و خالی بودن وعده های امارات و سعودی هشدار داد
در سپتامبر ۲۰۲۴ سیدحسن نصرالله و ترورهای زنجیره ای اعضای جبهه ی مقاومت در سوریه و لبنان توسط اسرائیل با دقت عجیبی انجام شد
بشار اسد کافری سکولار اما در مقطعی متحد جبهه ی مقاومت اسلامی بر علیه آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی بود و مامنی برای مجاهدین فلسطینی و مدخلی جهت امداد رسانی به جهاد فلسطین بود، به همین دلیل نه تنها السنوار بلکه تمام اعضای جبهه ی مقاومت اسلامی از حمایتهای او تا زمانی که دچار خیانت نشده بود تجلیل کردند، اما کسی حاکمیت او را نستوده و از جنایات او حمایت نکرده است همچنانکه کسی حاکمیت کفار یهودی و نصرانی و مجوس و مشرک متحد با دارالاسلام تحت حاکمیت رسول الله صلی الله علیه وسلم را نستوده است.
اینها در هر صورتی کفاری هستند با عقاید و رفتارها و اعمال خاص خودشان، اما در عین حال متحد دارالاسلام بر علیه سایر کفار، و تا زمانی به پیمانی که با آنها بسته شده پایبندی می شود که آنها دچار خیانت نشده باشند و تا زمانی به آنها کمک میشود که خودشان درخواست کمک کنند نه اینکه مثل بشار اسد فریب بخورد و کمکها را رد کنند و تنها بماند تا….
سخنرانی عالیقدر آیت الله سید علی خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در مورد حوادث اخیر سوریه و منطقه (۲۱آذر۱۴۰۱ش): نباید تردید کرد که آنچه در سوریه اتفاق افتاده، محصول یک نقشه مشترک آمریکایی و صهیونیستی است
آیت الله سید علی خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران ، در جمع هزاران نفر از اقشار مختلف مردم گفت:
نباید تردید کرد که آنچه در سوریه اتفاق افتاده، محصول یک نقشه مشترک آمریکایی و صهیونیستی است. بله؛ یک دولت همسایهی سوریه نقش آشکاری را در این زمینه ایفا میکند و ایفا کرده، الان هم ایفا میکند -این را همه میبینند- ولی عامل اصلی توطئهگر و نقشهکش اصلی و اتاق فرمان اصلی در آمریکا و رژیم صهیونیستی است. قرائنی داریم. این قرائن برای انسان جای تردید باقی نمیگذارد.
البته این مهاجمینی که گفتم هرکدام یک غرضی دارند. اهدافشان با هم متفاوت است، بعضیها از شمال سوریه یا جنوب سوریه دنبال تصرف سرزمیناند، آمریکا به دنبال این است که جاپای خودش را در منطقه محکم کند، اهدافشان اینهاست و زمان نشان خواهد داد که انشاءالله هیچ کدام به این هدفها نخواهند رسید. مناطق تصرفشدهی سوریه به وسیلهی جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد؛ شک نکنید این اتفاق خواهد افتاد. … آمریکا هم به وسیلهی جبههی مقاومت از منطقه اخراج خواهد شد.
امیرالمؤمنین فرمود «ملتی که درخانهی خودش درگیر با دشمن بشود ذلیل میشود، نگذارید به خانهی شما برسد.» لذا نیروهای ما رفتند، سرداران برجستهی ما رفتند، شهید عزیز ما سلیمانی و یارانش و همکارانش رفتند جوانها را هم در عراق، هم در سوریه. اول در عراق، بعد در سوریه سازماندهی کردند، مسلح کردند، جوانهای خود آنها را، ایستادند در مقابل داعش، کمر داعش را شکستند توانستند غلبه پیدا کنند. نوع حضور ما درحضور نظامی در سوریه در عراق هم همینجور به معنای این نبود که ما لشکرهایمان را برداریم ببریم آنجا بجای ارتش آن کشور.
کاری که نیروهای ما میتوانستند انجام بدهند و انجام دادند کار مستشاری بود مستشاری یعنی چه؟ یعنی تشکیل قرارگاههای مهم مرکزی و اصلی، تعیین راهبردها و تعیین تاکتیکها و در مواقع ضروری ورود در میدان جنگ اما از همه مهمتر بسیج جوانان خود آن منطقه البته جوانهای ما هم، بسیجیهای ما هم بیتاب، مشتاق، با اصرار، خیلیهایشان رفتند.
مقاومت این است، جبهه مقاومت این است: هرچه فشار بیاورید محکمتر میشود، هرچه جنایت کنید، پرانگیزهتر میشود. هرچه با آنها بجنگید، گستردهتر میشود و من به شما عرض میکنم به حول قوهی الهی گسترهی مقاومت بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت.
آن تحلیلگرِ نادانِ بیخبر از معنای مقاومت خیال میکند که مقاومت که ضعیف شد، ایران اسلامی هم ضعیف خواهد شد و من عرض میکنم به حول و قوهی الهی، به اذن الله تعالی، ایران قوی مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد.
مقاومت اینجوری است؛ وقتی جنایات سبُعانهی دشمن را میبینند آن کسانی که تردید داشتند که باید مقاومت کرد یا نه، از تردید بیرون میآیند میفهمند که جز با سینه سپر کردن در مقابل ستمگر و ظالم و زورگو نمیشود انسان راه خودش را ادامه بدهد، باید بایستد، باید مقاومت کند مقاومت یعنی این. شما حزباللّه لبنان را نگاه کنید ببینید، مصیبتی که بر حزباللّه وارد شد شوخی بود؟ کسی مثل سید حسن نصراللّه را حزباللّه از دست داد این چیز کمی بود؟ حملات حزباللّه، قدرت حزباللّه، مشت محکم حزباللّه بعد از این بیشتر از قبل شد. این را دشمن هم فهمید و قبول کرد.
آنها خیال کردند حالا که ضربه زدند میتوانند وارد سرزمین لبنان بشوند، حزباللّه را عقب بزنند تا فلان جا، مثلاً تا نهر لیتانی جلو بیایند، نتوانستند بیایند، حزباللّه ایستاد با کمال قدرت کاری کرد که خود آنها آمدند گفتند آتشبس. مقاومت این است.
غزه را ببینید. الان یک سال و چند ماه است که غزه را دارند بمباران میکنند. افراد برجستهی غزه، آدمی مثل یحیی سنوار را کشتند شهید کردند این ضربهها را وارد کردند در عین حال مردم ایستادند؛ آنها به این خیال بودند که مردم را زیر فشار قرار بدهند تا مردم خودشان علیه حماس بایستند و قیام کنند. عکس شد مردم بیشتر طرفدار حماس شدند.
مقاومت این است جبههی مقاومت این است. هر چه فشار بیاورید محکمتر میشود. هر چه جنایت کنید پرانگیزهتر میشوند هر چه با آنها بجنگید گستردهتر میشود و من به شما عرض میکنم، به حول و قوهی الهی گسترهی مقاومت بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت. آن تحلیلگر نادان بیخبر از معنای مقاومت خیال میکند که مقاومت که ضعیف شد ایران اسلامی هم ضعیف خواهد شد. من عرض میکنم به حول و قوهی الهی، به اذناللّهتعالی ایران قوی مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد.
سؤالی اینجا مطرح میشود. آیا با این توصیفی که ما از مسائل سوریه کردیم، در این چند سال در سوریه حضور داشتیم یا نه؟ خب همه میدانند که بله. شهدای حرم، شهدای دفاع از حرم نشان دهندهی این است که ما حضور داشتیم. ما به دولت سوریه کمک کردیم، لکن قبل از اینکه ما به دولت سوریه کمک کنیم، در یک مقطع حساسی دولت سوریه یک کمک حیاتی به ما کرد. این را اغلب اطلاع ندارند.
در بحبوحهی دفاع مقدس آن وقتی که همه برای صدام کار میکردند و علیه ما کار میکردند، دولت سوریه آمد یک حرکت تعیین کنندهی بزرگی به نفع ما انجام داد و علیه صدام و آن این بود که لولهی نفتی را که نفت آنجا را میبرد به مدیترانه و به اروپا و پولش برمیگشت درکیسهی صدام، این لوله را قطع کرد، این لوله را قطع کرد. غوغایی شد در دنیا. نگذاشت نفتی که برای صدام است، این جریان پیدا کند. خود دولت سوریه هم از این عبور این مسیر به اصطلاح از این ترانزیت نفت سود میبرد، پول میگرفت. از آن پول هم صرفنظر کرد. البته عوضش را گرفت از ما. یعنی جمهوری اسلامی این خدمت را بیعوض نگذاشت. آنها اول کمک کردند.
در سوریه شهید سلیمانی یک گروه چند هزار نفری را از جوانهای خود آنها آموزش داد، مسلح کرد، سازماندهی کرد، آمادهشان کرد ایستادند. بعد البته خب بعدها متأسفانه بعضی از خود مسئولان نظامی آن کشور ایراد درست کردند، مشکل درست کردند، چیزی که به نفع خودشان بود از آن صرفنظر کردند متأسفانه. و بعد از آن که فتنهی داعش خاموش شد نیروها بخشی از نیروها برگشتند، بخشی ماندند در آنجا.
در همین قضایا هم بودند و حضور داشتند منتها همانطور که عرض کردم جنگ اصلی را ارتش آن کشور باید بکند. در کنار ارتش آن کشور است که نیروی بسیجی که از جای دیگر آمده میتواند بجنگد. اگر ارتش آن کشور ضعف نشان داد از این بسیجی کاری برنمیآید و این اتفاق متأسفانه افتاد. وقتی روح ایستادگی و مقاومت کم بشود میشود این. این مصیبتهایی که امروز بر سر سوریه دارد میآید که خدا میداند تا کی ادامه پیدا کند تا کی جوانهای سوریه انشاءاللّه بیایند در میدان و جلویش را بگیرند این بر اثر همان ضعفهایی است که آنجا نشان داده شد.
مسئولان بالای نیروهای مسلح، سازمانهای مسلح به من نامه مینویسند که ما در قضیهی لبنان، در قضیهی حزباللّه که ما تاب تحمل نداریم اجازه بدهید ما برویم. این را مقایسه کنید با آن ارتشی که تاب تحمل ندارد و میگریزد. دوران رژیم طاغوت متأسفانه ارتش ما همینجور بود؛ آنها هم در مقابل حملهی دشمنان، خارجیها در جنگهای مختلف از جمله در جنگ [جهانی] دوم ایستادگی نکردند، نایستادند. دشمن آمد تا خود تهران را گرفت آن روز. ایستادگی نکردند، ایستادگی نکردند. وقتی ایستادگی نمیکنند نتیجه این میشود. بایستی مقاومت کرد.
ما در همین شرایط دشوار هم آماده بودیم اینجا به من آمدند گفتند که همهی امکاناتی که برای سوریها امروز لازم است ما آماده کردهایم آمادهایم که برویم. آسمانها بسته بود، زمین بسته بود، رژیم صهیونیستی و آمریکا هم آسمان سوریه را بستند هم راههای زمینی را بستند، امکان نداشت. اینجوری است قضایا. انگیزهها اگر چنانچه در داخل آن کشور به حال خود باقی میماند و میتوانستند در مقابل دشمن حرفی داشته باشند دشمن آسمانشان را هم نمیتوانست ببندد، راه زمینی را هم نمیتوانست ببندد. میشد بهشان کمک کرد.
درس حادثه سوریه این است که از دشمن غافل نشویم:
حادثهی سوریه برای ما، برای یکایک ما برای مسئولین ما هم درس دارد هم عبرت دارد. باید درس بگیرد. یکی از درسهای این مسئلهی غفلت است، غفلت از دشمن؛ بله در این حادثه دشمن با سرعت عمل کرد، اما اینها بایستی از قبل از حادثه میفهمیدند که این دشمن عمل خواهد کرد و با سرعت عمل خواهد کرد.
ما به اینها کمک هم کرده بودیم. دستگاه اطلاعاتی ما از چند ماه قبل گزارشهای هشداردهندهای را به مسئولین سوریه منتقل کرده بود، من نمیدانم البته آیا این دست آن مقامات بالا رسیده بود یا نه همان وسطها گم و گور شده بود. ولی مسئولین اطلاعاتی ما به اینها گفته بودند از شهریور، مهر، آبان، پشت سر هم گزارش داده بودند. از دشمن نباید غافل شد. دشمن را حقیر هم نباید شمرد، به تبسم دشمن هم نبایستی اعتماد کرد، گاهی دشمن با لحن خوش با انسان حرف میزند با تبسم حرف میزند، اما خنجر را پشت سرش گرفته منتظر فرصت است.
جبههی مقاومت نه از پیروزیها مغرور باید بشود، نه از شکستها مأیوس باید بشود. پیروزی و شکست هست، زندگی شخصی انسانها هم همین جور است. در آن موفقیت هست ناکامی هست. زندگی گروهها همین جور است، در آن موفقیت هست ناکامی هست.
یک جریانی یک روز بر سر کار است، یک روز منعزل از کار است، دولتها همین جور کشورها همین جور. فراز و نشیب در زندگی هست، از فراز و نشیب نمیشود انسان پرهیز بکند، آنچه لازم است این است که وقتی بر فراز قرار میگیریم مغرور نشویم. چون غرور جهل میآورد. خود مغرور شدن انسان را غافل میکند وقتی که به فرود رسیدیم یک جایی ناکام ماندیم بایست افسرده و مأیوس و دلشکسته نشویم.جمهوری اسلامی در این چهل و چند سال با حوادث بزرگ و سختی مواجه شده. حوادث بزرگ. جوانها آن روز را ندیدند، در همین تهران در خانه نشسته بودند مردم تهران جنگندهی میگ ۲۵ ساخت شوروی متعلق به صدام میآمد بالای سر ما اینجا حرکت میکرد اگر نجابت میکرد بمباران نمیکرد اما میترساند و ما هم هیچ کار نمیتوانستیم بکنیم. نه پدافندش را داشتیم نه امکاناتش را داشتیم با اینها مواجه شدیم ما.
جمهوری اسلامی با این حوادث گوناگون، حوادث تلخ مواجه شده اما در این حوادث یک لحظه جمهوری اسلامی دچار انفعال نشده. انفعال از مؤمن نباید سر بزند. انفعال گاهی از خود حادثه خطرش بیشتر است. انفعال یعنی اینکه انسان نگاه کند به این احساس برسد که هیچ کاری نمیتواند بکند، پس تسلیم بشود. این انفعال است. پس در پیشرفتها و موفقیتها غرور سم است. در ناکامیها، مشکلات، انفعال زهر است.
بی تحرکی معنا دار دارودسته ی جولانی در برابر حملات و اشغالگرهای های اسرائیل و ترکیه
به قلم: ابوبکر الخراسانی
نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در دو روز گذشته طی بیشتر از ۳۱۰ حمله هوایی:
به کشتی های سابق نیروی دریایی سوریه که در اسکله ها و زیرساخت های بندری بندر لاذقیه لنگر انداخته بودند حمله کرد که همه کشتی ها به کلی از بین رفته اند
بیش از ۵۰ جنگنده میگ ۲۹ سوری را منهدم کردند
پدافند هوایی سوریه را در المینه البیضاء در نزدیکی منطقه ساحلی راس الشمره نزدیک لاذقیه منهدم کرد.
و…
زینو یاسر محمود، روزنامه نگار نظامی دارودسته ی جولانی در این زمینه می گوید: “اسرائیل در تلاش است تا سوریه را سالها به عقب برگرداند و به زیرساخت ها و تسلیحاتی ضربه بزند که مردم سوریه بیش از چند دهه بهای آن را پرداخته اند”.
علاوه بر این ارتش رژیم صهیونیستی وارد منطقه قتانا در نزدیکی حومه ی دمشق شده و ارتفاعات فوق العاده مهم جبل الشیخ و روستاها و شهرک های ارنه، بقاسیم، الریمه، حنا، قلات جندال، حنا، حسینیه و جیعة الخشاب در حومه جنوبی دمشق را اشغال کرده است و به راحتی با موشک انداز و توپخانه از کوه هرمون می تواند به دمشق حمله کند، علاوه بر این در القنیطره پیشروی های سریعی داشته و چندین کیلومتر دیگر از خاک سوریه را اشغال کرده و در حال مذاکره با روسیه و اردوغان برای مشروعیت دادن به این اشغالگری خودش است.
در کنار این، کاروان نظامی ناتو از کانال ارتش ترکیه وارد حومه حلب شده است و…
در چنین وضعیتی دارودسته ی جولانی هیچ تحرکی در برابر این دو اشغالگر کافر خارجی از خود نشان نمی دهند بلکه :
«محمد البشیر» از جریان اخوان المفسدین (شاخه انحرافی جریان مبارک اخوان المسلمین) را مسئولیت دولت انتقالی سوریه تا اول مارس ۲۰۲۵ (۱۱ اسفند ۱۴۰۳) کرده اند تا برای شیعیان و سایر گروهها، حساسیت برانگیز نباشد و مثل همقطارانش برای همه رنگ عوض کند و به ساز همه برقصد.
بعضی از مناصرین و رسانه های آنها برای عراق و ایران خط و نشان می کشند.
از سالهای گذشته و بخصوص از زمان طوفان الاقصی و آغاز جنایات وحشیانه ی صهیونیتسها در غزه بعضی از اعضای گروه جولانی و حتی بعضی از اعضای انصارالاسلام و حراس الدین و… میی گفتند که رژییم بشار اسد مانع جهاد ما با صهیونیستهای جنایتکار است و گرنه ما مرد جنگ و جهاد ووو هستیم.
حالا که رژیم صهیونیستی خودش جلو آمده و در چند قدمی آنهاست به نظر شما بی تحرکی آنها در برابر صهیونیستهای وحشی چه معنی می دهد ؟
با آنکه طرفهای مختلفی ازجمله ا.ا. افغانستان بیانیه هایی بر ضد حملات هوائی و اشغالگری های صهیونیستها صادر کرده اند اما گروه جولانی و متحدین سکولار آن حتی در حد یک بیانیه هم واکنش نشان نداده اند.
آیا با صهیونیستها معامله ای شده است؟
این جنگ دارودسته ی جولانی و متحدین سکولارش که در راه تحکیم قانون شریعت الله نیست، پس در راه چیست؟
مسلمین خارج از سوریه در حال راستی آزمائی ادعاهای اینهایی هستند که خود را اهل سنت و حاکم بر سوریه می دانند و از اینها مطالباتی دارند:
اتحاد اسلامی و پرهیز از اختلافات و جنگهای مذهبی و داخلی میان مسلمین
مقابله با تهدیات رژیم صهیونیستی و کمک به مردم مظلوم فلسطین.
آیا اینها در این راستی آزمائی به سمت مسلمین گرایش پیدا می کنند یا دشمنان؟
در سوریه اگر فتحی هست باید آغازی برای تقویت اتحاد و همبستگی مسلمانان در برابر صهیونیستها و ظلم و استعمار باشد
به قلم: محمد طاها
با توجه به تحولات أخیر در سوریه و تلاشهای گروههای مختلف سکولار و اسلامگرا برای برچیدن پایههای ظلم و استبداد، خرسندی خود را از پایان یافتن حکومتی که برای دههها به حقوق ملت سوریه تعدی کرد، اعلام میکنیم. این فتح، اگرچه گامی مهم در مسیر آزادی و عدالت است، اما باید به عنوان مقدمهای برای رسیدن به اهداف والاتر امّت اسلامی، از جمله مقابله با رژیم اشغالگر قدس و بازپسگیری حقوق فلسطینیان، تلقی شود.
ما به عنوان مسلمانان اهل سنت حنفی، بر این باوریم که جهاد و مبارزه در راه خدا باید در چارچوب اصول اسلامی، همراه با عدالت، حکمت و دوری از افراط و تکفیر باشد.
لازم است بر این نکته تأکید کنیم که مبارزه برای آزادی نباید تحت تأثیر ایدئولوژیهای افراطگرایانهای چون نجدیت و جریانهای تکفیری قرار گیرد.
این تفکرات، که به جای اتحاد میان مسلمانان به تفرقه و خشونت دامن میزنند، نه تنها به آرمان امت اسلامی آسیب میزنند بلکه دشمنان واقعی اسلام را تقویت و باعث بدنامی اسلام میشود!
در این راستا، ما از تمامی گروهها و افراد فعال در صحنه تحولات سوریه میخواهیم که:
۱٫ مرز خود را با افراطگرایی و تکفیر روشن کنند و از گرایش به رویکردهای تفرقهافکن و غیرشرعی بپرهیزند.
۲٫ آرمان نابودی رژیم اشغالگر قدس را به عنوان هدف اصلی امت اسلامی مدنظر داشته باشند و اجازه ندهند دشمنان اسلام از اختلافات داخلی بهرهبرداری کنند.
۳٫ به اصول وحدت اسلامی پایبند باشند و در مسیر برقراری نظامی عادلانه و متکی بر اصول شریعت اسلامی تلاش کنند.
ما امیدواریم که این پیروزی، نه پایانی بر تلاشهای حقطلبانه، بلکه آغازی برای تقویت اتحاد و همبستگی مسلمانان در برابر ظلم و استعمار باشد. دستیابی به این هدف مستلزم بصیرت، شجاعت و ایمان راسخ به آرمانهای اسلامی است.
به مزدورانی که از سوریه برای قوم بلوچ و ایران پارس می کنند
به قلم: براهندک بلوچ
این روزها شاهد تسلیم مناطق سوریه به دارودسته ی جولانی و ارتش آزاد و مجموعا ۳۹ گروه مختلف مسلح طی معامله ای بین المللی و منطقه ای هستیم.
بشار اسد به روسیه رفت و نخست وزیرش هنوز بر سر کار است و یک جابجایی قدرت در حال انجام است.
در اینجا خسارتمند و بی آبرو کسانی هستند که چند سال است با نام جهاد و تشکیل حکومت اسلامی و اجرای شریعت و غیره و با یدک کشیدن نام مبارک مهاجر و مجاهد نزد فریب خورده های احساسی سروصداهایی برپا کرده بودند اما همه دیدند که مزدورانی بوده اند که دینشان را به دنیا فروخته اند.
هدف جهاد، تمکین شریعت الله است، اما برای همه مشخص شد که دارودسته ی جولانی و اینهایی که خودشان را مهاجر اهل سنت ایرانی در سوریه می دانند به همراه گروههای سکولاری چون ارتش آزاد همه یک هدف دارند: به دست آوردن قدرت و تشکیل حکومتی دموکراسی خواه لیبرال مورد رضایت غرب.
اما اینها بدانند که غرب سکولار و هر کافر دیگری حاضر است اگر قانون شریعت الله را کنار بگذاری و حافظ منافعش باشی، هر میزان زمین که بخواهی به تو کادو بدهند، همچنانکه الان به دارودسته ی جولانی و ارتش سکولار آزاد و … در سوریه داده اند، اما این را هم بدان اگر زره ای شریعت گرایی در سخنان و حرکاتت باقی مانده باشد که مخالف اهداف این اربابانت باشد با نیرنگ و فریب و گرفتن غیرت و ایمانت تو را در همین سرزمینی که به تو داده اند دفن می کنند یا با دیگران مورد معامله قرارت می دهند.
در چنین وضیعتی، یکی از بلوچهای نوکر نوکر نوکر نوکر آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی (این شخص از گروه ملافتاحی است و نوکر جولانی و جولانی هم نوکر ترکیه و ترکیه هم نوکر آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی است) در سخنانی جاهلانه می گوید: “به خدا قسم شما را نمی گذاریم ای ایرانی های خبیث، همانطوریی که برادرانمان را در جمعه خونین شهید کردید حتی تا ایران دنبالتان خواهیم آمد. می آئیم شما را به جهنم می فرستیم.”
جاهل:
بلوچها اصیلترین قوم ایرانی هستند، جهالتت به تاریخ باعث شده که اینگونه ابتدا به قوم خودت بگوئی خبیث بعد به دیگران. آگاهی شما از دین هم همین اندازه ناقص و جاهلانه است.
جمعه ی خونین زاهدان مسببش اصلیش که باعث تحریک جوانان بلوچ شد دروغهای امثال مولوی نقشبندی بود که آبروی ناموس بلوچ را برد و بعد از آنکه از او بر اساس مذهب خودمان از او دلیل خواسته شد از کشور فراری شد و هم اکنون مثل موش فراری شده است
تو فعلا در همان سوریه بمان و نگاه کن که رژیم صهیونیستی تا ۴۰ کیلومتری دمشق پیشروی کرده و ارباب تو جولانی حتی یک بیانیه هم در رد این کار ارتش رژیم صهیونیستی نداده است چه رسد به اینکه بخواهد با اینهمه اسلحه و مهمات و نفراتی که دارد با این کافر وحشی که به شما نزدیک شده است جنگی انجام دهد.
ماهیت تو و میزان غیرت تو و امثال تو همین اندازه است، کفاری چون رژیم صهیونیستی وحشی را رها کنید و از دور برای کشور خودت پارس کنی.
پس خیال نکن که ایرانی ها و بخصوص اهل سنت ایران از ماهیت واقعی شما بی خبر هستند.