رژیم صهیونیستی حقیرتر از آن است که تهدیدی برای ایران یا حریف تنها یک حمله ی دارالاسلام ایران شود
امیر سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش دارالاسلام ایران در واکنش به اظهارات رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی مبنی بر اینکه ما “بدون کمک آمریکا نیز قادر به حمله به ایران هستیم”، گفت: این اظهارات در راستای تقویت روحیه نظامیان و ترمیم مشکلات داخلی این رژیم است و هرکس اندک آشنایی با امور نظامی دو طرف داشته باشد به خوبی در مییابد که رژیم صهیونیستی در اندازه و مقیاس به روز شده یکی از عملیاتهای دوران هشت سال دفاع مقدس ما است. فرمانده کل ارتش دارالاسلام ایران گفت: رژیم صهیونیستی که خود در حال غرق شدن بوده و آثار فروپاشی این رژیم بیش از پیش نمایان شده است، حقیرتر از آن است که تهدیدی برای جمهوری اسلامی ایران محسوب شود و اقدامات دور از عقل و تدبیر سردمداران این رژیم فقط روند فروپاشی آنها را تسریع میبخشد.
جمهوری اسلامی از نگاه رهبران شیعه مذهب دارالاسلام ایران به چه معناست؟
از قبل از انقلاب اسلامی ۵۷ در میان انقلابیون جعفری و شافعی و حنفی مذهب ایران شعار اصلی درخواست برپائی حکومت اسلامی با مشخصاتی معین بود اما اینکه قالب اجرائی این حکومت کدام یک از قالبهای موجود باشد کمتر مورد بحث قرار گرفته بود.
با مثالی جزئی تر عرض کنم: شعار مومنین این بوده است که سیستم اقتصاد اسلامی باید جهت تحقق « أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ » عادلانه به مرحله ی اجراء درآید اما اینکه در «وضع موجود» کدام «ابزار و قالب» می تواند به «نیازهای روز» دارالاسلام در اجرائی کردن این هدف پاسخ دهد مرحله ی بعد است که می بینیم عمربن خطاب قالب دیوان را از کفار مجوسی ساسانی می گیرد و با اصلاحات و دستکاریهائی آن را با قانون شریعت الله هماهنگ می کند و پس از اصلاح بدون تغییر نام از آن استفاده می کند.
آیت الله خمینی هم به عنوان بنیانگذار این دارالاسلام و حکومت بدیل اضطراری اسلامی در ایران قالب «جمهوری» را از کفار غربی می گیرد و با اصلاحات و دستکاریهائی قانون اسلام را در آن می ریزد و اصطلاحی جدید تحت عنوان «جمهوری اسلامی» را در ایران ارائه می دهد و در تعریف آن می گوید«حکومت جمهوری، متکی به آرای عمومی و اسلامی، متکی به قانون اسلام» (صحیفۀ امام؛ ج ۵، ص۱۴۴) و این جمهوری را مشروط به تدوین قانون اساسی مناسب که «متکی به قانون اسلام است» می دانست.( صحیفۀ امام؛ ج ۵، ص۱۴۴٫۱۸۱) و می گفت: این جمهوری بر یک قانون اساسی ای متکی است که قانون اسلام است. اینکه ما جمهوری اسلامی می گوییم برای این است که هم شرایط منتخب و هم احکامی که در ایران جاری می شود اینها بر اسلام متکی است. (صحیفۀ امام؛ ج ۴، ص۴۷۹)
البته در همان سال۵۷ش هم عده ای می گفتند: این عنوان معجونی از یک کلمۀ سنتی و یک کلمۀ خارجی و دارای تضاد شدیدی است. زیرا جمهوری اصلاً قوانین الهی را رد می کند چون منشأ آن ملت و مردم است ولی قوانین الهی لایتغیر است.(روزنامه کیهان ۱۲ اسفند ۱۳۵۷، ص ۸) اما بدیل این دسته از سکولاریستها و دارودسته ی منافقین داخلی چه بود؟ حذف اسلامی بودن از جمهوری و جایگزین کردن اصطلاح دمکراتیک به جای اسلامی. یعنی اینها جمهوری دمکراتیک را به جای جمهوری اسلامی می خواستند یا عده ای به جای اسلامی خلق را قرار داده بودند و عده ای جمهوری خالی را می خواستند و به همین شکل دهها ترکیب از جمهوری ارائه می دادند الا ترکیبی که در آن «اسلامی» وجود داشته باشد.
دسته ای از مومنین هم فریب این شبهه را خورده بودند و تا همین امروز هم این شبهه ی رفع شده ی تضاد جمهوری با اسلامی را طوطی وار تکرار می کنند. در واقع این دسته «قالب» دیوان ساسانیان را می دیدند که برای ظلم و ستم و سرانه ی ظالمانه گرفتن و سایر امور غیر مشروع کفار ساسانی مورد استفاده قرار می گرفت و طبعاً مخالف اهداف اسلامی بود اما در برابر، همین «قالب» دیوان بعد از اصلاح توسط عمر بن خطاب رضی الله عنه را نادیده می گرفتند؛ و این در حالی است که هم قالب نوینی که عمر بن خطاب از «دیوان» ارائه می دهد و هم قالب نوینی که حنفی های ترکستان شرقی و آیت الله خمینی از «جمهوری» ارائه می دهند الگوها و قالبهای مستقل و منحصر به فردی هستند که با قالب خام و دستکاری نشده بسیار متفاوت هستند.
آیت الله خمینی به وضوح نشان می دهد که جمهوری برای او تنها حکم یک قالب و ابزار را دارد نه بیشتر. قالبی که غربیها در آن احکام کفری و سکولاریستی را ریخته اند و او در این قالب اسلام را ریخته است به همین دلیل هشدار می دهد که: عمال اجانب می خواهد اسلام را از این کشور حذف کنند(صحیفۀ امام؛ ص ۳۷۲) و با حذف اسلام «می خواهند همان مصایب قبل را با فرم دیگر برای ما به بار بیاورند» (صحیفۀ امام؛ ص۳۵۳) در سخنان دیگری می گوید: «آنها که اصرار دارند اسلام را از کنار جمهوری کنار بگذارند، اینها خائنانی هستند که در ملت می خواهند اختلاف ایجاد کنند، (صحیفۀ امام؛ ص۳۶۱- ۳۶۲) جمهوری غربی، یعنی بی بندوباری غرب.( صحیفۀ امام؛ ص ۳۶۲)
دلیل آیت الله خمینی به عنوان رهبر این انقلاب اسلامی در بیانیه ای که در ۹/۱۲/۵۷ منتشر می کند می گوید:«من به جمهوری اسلامی رأی می دهم» و از مردم هم می خواهد به «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد» رأی دهند. البته باز اضافه می کند: کسانی که مخالف هستند، آزاد و مختارند که اظهار مخالفت نمایند و… آزادانه هر کس رأی خود را بدهد (صحیفۀ امام؛ ج ۶، ص ۲۶۵ – ۲۶۶٫).اما همه بدانند که : «آری» اسلام است و «نه» خلاف اسلام (صحیفۀ امام؛ ج ۶، ص ۴۳۲) و دیدیم که حدود ۹۹% از رأی دهندگان با رأی سبز رنگ و آری خود، از جمهوری اسلامی حمایت کردند (کیهان، ۱۴ فروردین ۱۳۵۸٫) و یک درصد دیگر که تماماً سکولاریستها و بخصوص سکولاریستهای چپ و سوسیالیست و التقاطی و طرفدران فریب خورده ی این احزاب و طرفداران علمای محدود بین و یا درباریان سابق و مقدس مآبان بودند خواهان بیشتر از ۳۵ نوع حکومت متنوع دیگر بودند و بر عقیده و حکومتی واحد اشتراک نداشتند.
جمهوری اسلامی ایران و ۴ طیف مختلف از ملاها و آخوندها و به اصطلاح روحانی ها (۲)
دسته ی سوم از آخوندها کسانی بودند که در کلام مخالف سکولاریستها و نظام سکولاریستی حاکم بر کشور بودند و به اصطلاح می گفتند از عقاید سکولاریستها (مشرکین) برائت داریم اما در بازی های سیاسی سکولاریستها خود را سرگرم کرده بودند و در کنار سکولاریستها بودند.دقیقاً مخالف منهج اسلامی در برخورد با سکولاریستها (مشرکین)عمل می کردند، و مسیر را اشتباهی می رفتند، و با شعارها و الفاظ اسلامی هم بسیاری از مسلمین را به دنبال خود کشانده بودند، و در جایگاه الگوهای مبارزاتی خود را نشان می دادند؛ در حالی که منهج اسلامی به ما می گوید ابتدا باید از خود سکولاریستها (مشرکین) برائت و دوری و بیزاری جست و بعد از عقاید و باورهای آنها، و الگوهای ما کسانی هستند که پایبند به این منهج باشند چنانچه الله تعالی می فرماید: قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاء مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ (ممتحنه/۴) ابراهیم و کسانی که با او بودند، الگوی خوبی برای شما است،زمانی که به قوم (سکولار= مشرک)خود گفتند: ما از شما و از چیزهائی که بغیر از الله عبادت می کنید، بیزار و گریزانیم، و شما را قبول نداریم و به شما کفر می کنیم، و دشمنانگی و کینهتوزی همیشگی میان ما و شما پدیدار آمده است ، تا زمانی که به خدای یگانه ایمان میآورید و او را به یگانگی عبادت می کنید. (نه اینکه در نماز و روزه و مسائل شخصی الله را عبادت کنی و در مسائل اجرائی و حکومتی در جامعه سایر احزاب را)
یکی از بزرگترین ثمره ی آنها برای مسلمین این بود که در قالب گروه فشار می توانستند برای پاره ای از طرحهای سکولاریستها مانع درست کنند؛ و در کنار این، نزد عوام مردم برای سیستم دموکراسی سکولاریستها اعتبار و آبرو می خریدند و مردم را برای مشارکتهای مورد نیاز حکومت بسیج می کردند. عده ای از همین طیف هم مثل بوگیرهای دستشوئی عمل کرده و به دوام حاکمیت طاغوتها کمک می کنند.
در نهایت، دسته ی اصلی شریعت گرایان انقلابی و پرچمداران تشکیل حکومت اسلامی بودند که با تشکیل حزبی رسمی یا غیر رسمی در قالب جریانی مردمی به سبک ابراهیم خلیل علیه السلام و رسول الله صلی الله علیه وسلم و تمام مومنین، در هیچ یک از نهادهای حکومتی سکولاریستها (مشرکین) مشارکت نداشتند، و به چیزی کمتراز نابودی طاغوتهای حاکم و تشکیل حکومتی اسلامی و اجرای شریعت الله راضی نبودند.
خواست این دسته چیزهائی مثل آزادی بیان و آزادی اجتماعات و احزاب و باز شدنِ فضای سیاسی و شرکت در پارلمانها و بازی های سیستم سکولاریستی و انجام پاره ای اصلاحات اقتصادی نبود، چون باعقب نشینی های حکومت سکولار شاه و باز شدن فضای سیاسی و انقلاب به اصطلاح سفید شاه تا اندازههایی زمینه و شرایط برای پرداختن به این خواستها فراهم شد و بیش از آن هم میتوانست فراهم شود؛ چون این سکولاریستها اهل مداهنه و سازش هستند و جهت بقای خود حاضر به دادن هر گونه امتیاز و تنازلی هستند اما خواست مسلمین شریعت گرا سرنگونی نظام طاغوتی و یاری دین الله و دل بستن به رسیدن یاری الله تعالی و پیروزی از سوی او بود که می فرماید: وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ (حج/۴۰) و به خواستی کمتر از سرنگونی این طاغوت سکولار قانع نبودند و سقوط حکومت سکولار شاه را هم نزدیک میدیدند، چون هر کسی که در این مسیر به شیوه ی صحیح آن حرکت کند به تأکید الله تعالی پیروز کردن آنها را برخود واجب کرده است: وَكانَ حَقًّا عَلَينا نَصرُ المُؤمِنينَ (روم/۴۷) و همواره یاری مؤمنان بر ما واجب بوده است.
این یک وعده از سوی خالق آسمانها و زمین است و مسلمین شریعت گرا به چنین وعده ای اعتماد کردند و برای بعد از این حاکمیت سکولاریستی تصویری کامل از حکومت اسلامی و «ولایت مجتهد یا فقیه» و به نحوی کلیات قانون اساسی آینده را نیز ارائه داده بودند، و به جای هر شعار سازشکارانه و رفورمیستی در زمانی که زمینه مناسب بود و وقتش رسیده بود شعار «مرگ بر شاه» جایگزین شد و بار دیگر شعار: قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ (بروج/۴) مرگ بر صاحبان گودال (شکنجه)، زنده شد.
جمهوری اسلامی ایران و ۴ طیف مختلف از ملاها و آخوندها و به اصطلاح روحانی ها (۱)
در دهه ی ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ ش در داخل ایران هم چهار دسته ملا یا آخوند یا شیخ و مولوی وجود داشت:
دسته ای آخوندهای درباری که تکلیف آنها در طول تاریخ روشن بوده است.
در کتاب حکومت اسلامی یا ولایت فقیه، آیت الله خمینی می گوید: آخوندهای درباری را طرد کنید اینها از فقهای اسلام نیستند. و بسیاری از اینها را سازمان امنیت ایران معمم کرده تا دعا کنند. …اینها فقها نیستند؛ «شناخته شده»اند! مردم اینها را می شناسند… در روایت است که از این اشخاص بر دین بترسید؛ اینها دین شما را از بین می برند. اینها را باید رسوا کرد تا اگر آبرو دارند در بین مردم رسوا شوند؛ ساقط شوند. اگر اینها در اجتماع ساقط نشوند، … اسلام را ساقط می کنند. باید جوانهای ما عمامۀ اینها را بردارند…. عرض کردم که علمای اسلام از این مطالب منزه اند، و در این دستگاهها نبوده و نیستند. و آنهایی که به این دستگاه وابسته اند، مفتخورهایی هستند که خود را به مذهب و علما بسته اند؛ و حسابشان اصلاً جداست و مردم آنها را می شناسند.(حکومت اسلامی: ص ۱۴۸-۱۴۹)
اینها دقیقاً همان طبقه از ملاها و مولوی ها و شیوخ شافعی و حنفی و مالکی و حنبلی بودند که حکومت بدیل اضطراری عثمانی هم آنها را پروار بندی کرده بود اما در نهایت زمانی که فتوای جهاد توسط مفتی اعظم عثمانی صادر شد اینها با رفض رهبر خود طرف ناسیونالیستهای ملی گرا و طاغوتهای داخلی و کفار سکولار و اشغالگر خارجی را گرفتند . روش و سبک عمل این نان به نرخ روزخورها در تمام سرزمینها اینگونه یکسان بوده است.
دسته ی دوم مقدس نماهائی بودند که با افکاری انحرافی در کنار آخوندهای درباری به کفار سکولار جهانی و طاغوتهای محلی و یا حاکمیتهای جائر کمک می کنند که وضع سرزمینهای اسلامی را به همین صورت نگه دارند، و همچون یک مانع از نهضت اسلامی جلوگیری کنند.
آیت الله خمینی در مورد این مقدس نماها می گوید: باید افکار آنها را اصلاح کنیم، و تکلیف خود را با آنها معلوم سازیم؛ چون اینها مانع اصلاحات و نهضت ما هستند و دست ما را بسته اند… آنها شما را در جامعه ضایع می کنند. شما باید قبل از هر چیز فکری برای آنها بکنید.امروز جامعۀ مسلمین طوری شده که مقدسین ساختگی جلو نفوذ اسلام و مسلمین را می گیرند، و به اسم اسلام به اسلام صدمه می زنند. ریشۀ این جماعت، که در جامعه وجود دارد، در حوزه های روحانیت است.
این جماعت را ابتدا باید نصیحت و بیدار کرد. به آنها گفت مگر خطر را نمی بینید؟ مگر نمی بینید که اسرائیلیها دارند می زنند و می کشند و از بین می برند و انگلیس و امریکا هم به آنها کمک می کنند، و شما نشسته اید تماشا می کنید. آخر شما باید بیدار شوید؛ به فکر علاج بدبختیهای مردم باشید. مباحثه به تنهایی فایده ندارد؛ مسأله گفتن به تنهایی دردها را دوا نمی کند. در شرایطی که دارند اسلام را از بین می برند، بساط اسلام را به هم می زنند، خاموش ننشینید مانند نصرانیها که نشستند دربارۀ روح القدس و تثلیث صحبت کردند تا آمدند آنها را گرفته از بین بردند. بیدار شوید، و به این حقایق و واقعیتها توجه کنید. به مسائل روز توجه کنید. خودتان را تا این اندازه مهمل بار نیاورید. شما با این اهمال کاریها می خواهید که ملائکه اجنحۀ خود را زیر پای شما پهن کنند؟ مگر ملائکه تنبل پرورند؟ …. برای شما که جز مسأله گفتن تکلیفی ندارید خضوع معنی و مورد ندارد.
آیت الله خمینی در ادامه می گوید: …. هرگاه بعد از تذکر و ارشاد و نصیحتهای مکرر بیدار نشده و به انجام وظیفه برنخاستند، معلوم می شود قصورشان از غفلت نیست، بلکه درد دیگری دارند. آن وقت حسابشان طور دیگری است. (حکومت اسلامی: ص ۱۴۵-۱۴۳)
سید قطب از این دسته از مقدس نماها و علمای درباری و اسلامگراهای لیبرال تحت عنوان «اسلام آمریکائی» نام می برد. که بعدها همین عبارت «اسلام آمریکائی» توسط آیت الله خمینی مورد استفاده قرار می گیرد و آیت الله خامنه ای نیز برای دسته هائی از شیعیان غلاة و درباری و تفرقه اندازی که در خدمت پروسه ی اندلسی کردن سرزمینهای اسلامی قرار گرفته اند و طبق نقشه ی دشمنان عمل می کنند از اصطلاح «تشیع انگلیسی» استفاده می کند.
در ایران دهها حزب سکولاری که در زمان پهلوی و صدها حزبی که پس از انقلاب اسلامی ۵۷ تولید شدند از دو حزب مادر منشعب شدند:
حزب سکولار کمونیست توده در ایران که در سال ۱۳۲۰ش تشکیل شده بود و در سال ۱۳۲۱ش از مجلس ۸۰ نفری چهارم ۸ نماینده داشت.
۲- حزب سکولار و لیبرال جبهه ملی ایران که در سال ۱۳۲۸ش تشکیل شده بود و در سال ۱۳۲۹ش طرح ملی شدن صنعت نفت را مطرح می کند و با حمایت گسترده ی کسانی چون آیت الله کاشانی و با ترور نخست وزیر زرم آرا توسط جماعت نواب صفوی به تصویب می رسد. رزم آراء به عنوان بالاترین مقام حکومتی در دولت، مخالف تصویب این طرح بود و ترور رزم آراء و اهرم فشار فدائیان اسلام نه تنها باعث روی کار آمدن مصدق شد بلکه از علل اصلی تصویب طرح ملی کردن صنعت نفت در ایران شد به همین دلیل سید قطب به جای تبریک به مصدق به آیت الله کاشانی تبریک می گوید.
این احزاب سکولار برای چند دهه توانستند با تخدیر افکار مسلمین و حمایتهای همه جانبه ی کفار سکولار جهانی در میان مسلمین به یارگیری و مانورهای شبه مردمی دست بزنند. این وضع ادامه داشت تا زمانی که جریان فقهای انقلابی شریعت گرا در سال ۱۳۴۱ش با اعتراض آیت الله خمینی و فقهای پیشرو به لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی و آنچه که محمدرضا شاه آن را انقلاب سفید شاه و ملت میخواند اوج گرفت. یعنی حیات عقاید و احزاب سکولاریستی به دلیل :
درک غلط مُلاهای مساجد و مراکز علمی
و نبود بدیلی از جانب مسلمین شریعت گرا
و نبود قدرت حکومتی دارالاسلام
بوده که باعث تولید این احزاب مختلف و بقای این طاغوتها شده است؛ و به محض پیدا شدن این بدیل و آلترناتیو شریعت گرا تمام احزاب سکولار و التقاطی پس از انشعابات متعدد به حاشیه رانده شدند، که در نهایت عده ای جهت بقاء دست به ترور و جنگ مسلحانه با نیروهای شریعت گرا زدند و دسته هائی هم با تنازلات و عقب نشینی های آشکاری کج دار مریض به حیات خود ادامه دادند.
در کل امروزه این احزاب سکولار و التقاطی تبدیل شده اند به احزاب متعدد لِه شده ی نا امیدی که از یک سو در زیر فشارهای سنگین قدرت حکومتی «دارالاسلام» و قدرت عقیده ی اسلامی و بالا رفتن آگاهی های مسلمین لِه شده اند و به بن بست رسیده اند، و از سوی دیگر با رعایت اصول حاکم بر دیپلماسی شرعی دارالاسلام با دارالکفرها توسط دارالاسلام، هیچ امیدی برای پروبال گرفتن مجدد آنها باقی نمانده است؛ و وعده های فریبنده و امیدهای کاذبی هم که کفار سکولار جهانی مثل آمریکا و انگلیس و … و طاغوتهای منطقه ای مثل رژیم صهیونیستی و آل سعود و ترکیه و امارات و… به آنها داده اند همگی توهم و سراب از آب درآمده اند و بر ناامیدی این لِه شدگان اضافه کرده است، و چنان بی ارزش هستند که تنها به عنوان یک ابزار و اهرم فشار و دستمالهای توالت توسط طرفهای مختلف جهانی و منطقه ای مورد سوء استفاده قرار می گیرند.
گزیده ای از سخنرانی آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران به مناسبت فرارسیدن سال نو ۱۴۰۲ش
آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران گفت:
ما تحول را از خدا میخواهیم اما باید خودمان هم تلاش کنیم. تلاش ماست که موجب میشود خدا تفضل خود را شامل حال ما کند و این مطلوب برآورده شود.
مسائل اساسی باید با افکار عمومی مطرح شود. افکار عمومی با نیازهای اساسی آشنا شود. اندیشهها فعال خواهد شد و جوانهای صاحبفکر هم درباره مسائل مهمی که مطرح میشود فعال میشوند.
برای اینکه خواستههای بزرگ تحقق یابد باید در افکار عمومی مردم مطرح شود.
باید تبیین مراد ما از تحول انجام شود. تحول یعنی دگرگونی، دشمنان نظام اسلامی هم میگویند دگرگونی اما آنچه مورد نظر آنان است درست نقطه مقابل آن چیزی است که مورد نظر ماست.
دشمنان از آن دگرگونی که مطرح میکنند و در داخل هم برخی میگویند تغییر هویت جمهوری اسلامی است. اینان با هویت جمهوری اسلامی مخالف هستند و اگر میگویند تغییر و تحول و انقلاب مقصودشان این است که هویت جمهوری اسلامی تغییر کند.
هدف دشمنان تبدیل حکومت مردمسالاری به یک حکومت باب میل استکبار است یا اینکه فردی مطیع آنان روی کار بیاید یا اینکه دموکراسی غربی که دموکراسی دروغ و فریب است روی کار آید و تحت فرمان آنان باشد.
کسانی که در داخل مثلاً از تغییر قانون اساسی میگویند همان حرف بیگانگان را میزنند که گاهی حرف این عناصر داخلی از روی غفلت و بیتوجهی است و گاهی با انگیزههای دیگر آن را تکرار میکنند.
آنچه که بنده به عنوان تحول عرض میکنم عبارت از تغییر بخشها و نقاط معیوب چه در نظام و چه در جامعه است.
باید با اراده قاطع ضعفها را برطرف کنیم و به نقاط قوت بدل سازیم. این کار به اعتماد به نفس ملی نیاز دارد، اگر ملتی به توانایی خود اعتماد دارد، قادر به اقدامات تحولی است.
ملت ما از اعتماد به نفس برخوردار و استقلالخواه و شجاع است و در عرصههای مختلف نشان داده به خود و تواناییهایش اعتماد دارد.
برای تحول به اعتماد به نفس ملی و هوشیاری نیازمندیم وگرنه ممکن است به نقاط قوت خود ضربه بزنیم.
برخی دلسوز و علاقهمند به نظام اسلامی و انقلاب هستند اما گاهی غفلت میکنند و برای یک حرکت خوب و اصلاحی، بیدقتی میکنند و به نقاط خوب و قوت ضربه وارد میکنند.
اگر بخواهیم به نقاط قوت ضربه وارد نشود باید آن را بشناسیم، من از جوانان عزیز توقع زیادی دارم که بنشینند و فکر کنند. یکی از مهمترین نقاط قوت ملت ایران و نظام اسلامی ما این است که بنیه درونی آن قوی و مستحکم است .
استحکام درونی بنیه نظام اسلامی و ملت ایران، ناشی از ایمان است. حتی کسانی که ممکن است به چشم به نظر برسد به برخی احکام اسلامی پایبندی درستی ندارند در دل ایمان قوی دارند. اولین نشانه استحکام این است که ملت ما بر زنجیره خصومتهای پیدرپی چند ده ساله غلبه کرده است
یک مثال واضح در همین اغتشاشات اخیر است که همه [دشمنان] هم وارد آن شدند و رییس جمهوری آمریکا صریحا از آن حمایت کرد و برخی از کشورهای اروپایی هم روسای جمهور و دولتشان صریحا از این اغتشاشات – که درصد خیلی خیلی کمی از ملت ایران بودند – حمایت کردند.
هدف اغتشاشات ضعیف کردن جمهوری اسلامی بود اما آنچه رخ داد عکس هدف آنان بود و نشان داد جمهوری اسلامی قوی است نه ضعیف و بر این توطئه فائق آمد.
نشانه دیگر از استحکام، پیشرفتهای بزرگ ملت ایران است که دشمنان از بیان آن به شدت ناراضی است اما واقعیت دارد.
سردار امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارالاسلامی ضمن رونمایی از موشک دوربرد پاوه به اروپا هشدار داد
سردار امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارالاسلام ایران گفت:
منطقه روی گسل حوادث است و ما اگر قوی و مراقب نباشیم حوادث به ایران کشیده میشود.حاجی زاده ادامه داد: امریکاییها برترسازهایی دارند که یا از بین بردیم یا به آن صدمه زدیم مثل پایگاههایشان که هر زمان اراده کنیم آنها را میزنیم.
قادریم تا ۲ هزار کیلومتر ناوهای امریکایی رو بزنیم که این ۲ هزار کیلومتر هم به احترام اروپاییهاست که امیدواریم احترام خود را نگه دارند.
با وجود موشک جدید هایپرسونیک ما امریکایی ها دیگر هیچ برترسازی ندارند. موشک هایپرسونیک ما در خارج از جو قادر به مانور است و تازه در ۳۰۰ کیلومتری هدف روشن میشود، بنظر می رسد هیچگاه نتوانند سامانه ضد آن را تولید کنند.
این موشک سرعتی بیش از ۱۲-۱۳ ماخ دارد. وی با بیان اینکه همانطور که مکنزی گفت ایران با پهپادهایش سلطه هوایی ۷۰ ساله امریکا را از بین برده
پهپاد پهن پیکر غزه همزمان ۹ بمب با خود حمل میکند و مداومت پروازی بالایی دارد و شاید مانند mq۹ امریکاییها باشد.
موشکهای دور برد ما وزنش یک چهارم شده و کارایی آنها بالا رفته و کارایی سرجنگیها ده برابر شده و زمان آماده سازی یک ششم نسبت به گذشته شده است و قیمت و هزینه آن خیلی پایین آمده است.
موشکهای کروز داشتیم و نشان ندادیم و موشک کروز با برد ۱۶۵۰ کیلومتر را عملیاتی کردیم با نام پاوه به یاد شهدای کردستان.
الان با کروزها و پهپادها تهدید برای دشمن را ۳۶۰ درجه کردیم و از هر طرفی قابلیت زدن آن را داریم.
چند سال پیش برای خرید سامانههای پدافندی به روسیه سفر کردم و دیدم دانشمندان آنها همه سالمند هستند در حالیکه دانشمندان موشکی ما همه جوان هستند.
در حوزه ماهواره بر به توانمدی جدید دست پیدا کردیم که به وزن و ارتفاع بالا ماهواره بفرستیم. …ظرف یکی دو سال اینده جهش های بزرگی در حوزه ماهواره و ماهوارهبر خواهیم داشت و در آینده اخبار خوبی میشنوید
در حوزه فضایی ما و وزارت دفاع و سازمان فضایی وزارت ارتباطات دارند کار میکنند و در این دولت خوبیش این است که هماهنگیم و موازی کاری نمیشود.
بعد از فروپاشی شوروی موشکهای اسکاد را برای فروش گذاشته بودند ۱۰ هزار دلار و همه نیروهای مسلح و ستاد کل و شهید مقدم موافق بودیم که بخریم چون قبلا از کره شمالی ۲/۵ میلیون دلار میخریدیم اما یک نفر مخالفت کرد و آن حضرت آقا بود، چندین بار هم گردش کار کردیم ولی بازهم مخالفت کردند و آخر گفتند این موضوع را ادامه ندهید و بروید خودتان بسازید و اگر آن روز آقا مخالفت نمیکردند صنعت موشکی ما امروز اینقد پیشرفت نکرده بود.
باید ترامپ و پومپئو و مکنزی کشته شوند
درخصوص حمله موشکی به پایگاه امریکاییها در عین الاسد گفت: بعد از شهادت سردار سلیمانی خواست مردم درباره انتقام بی تاثیر نبود در این عملیات و این عملیات فقط شلیک چند موشک نبود و از بعد از جنگ جهانی دوم بی سابقه بود و هنوز تاثیراتی دارد. ما آن شب اگر میخواستیم هزار نفر از امریکایی ها را هم بکشیم میتوانستیم ولی فقط سرباز بودند و اثری نداشت، اما باید ترامپ و پومپئو و مکنزی کشته شوند. ما آماده جواب دادن امریکایی ها بودیم تا در مرحله اول ۴۰۰ موشک به پایگاه هایشان از اردن تا کویت شلیک کنیم.
فرمانده روسی که به ایران آمده بود و سامانه سوم خرداد رو دید گفت از نمونه روسی بهتر است و توانست گلوبال هاوک رو با یک تیر منهدم کند
اگر از دستور اسلام و قرآن و عقل و تجربه و منطقی که بر تولید قدرت عبور کنیم و فقط اگر به ۴۰ سال اخیر توجه کنید؛ ما در ابتدای انقلاب اسلامی شاهد جنگ ایران و عراق، حمله آمریکا به عراق، حمله عربستان به یمن، ظهور گروهک های تروریستی تکفیری و نبردهای حزبالله لبنان را داشتیم.منفعت آمریکاییها در ناامنسازی منطقه است و میتوان با توجه به نبردهای ۴ دهه اخیر گفت که منطقه ما بر روی یک گسل امنیتی قرار دارد. چراکه ریشه درگیری روسیه و اوکراین و همچنین چین در موضوع تایوان نیز از آمریکا سرمنشاء می گیرد.
اگر قوی نباشیم دشمن جنگ را به داخل ایران می کشاند، ما باید بسیار مراقب باشیم تا بتوانیم امنیت ملت و کشور عزیزمان را تامین کنیم و اگر مراقبت نکنیم ممکن است مشکلاتی برای کشورمان به وجود بیاید.
ما از ابتدا در سپاه و نیروی هوافضا به دنبال این بودیم که توانمندی و ماشین جنگی آمریکایی ها را ناکارآمد کنیم. آمریکایی ها تعدادی مولفه های برتر ساز دارند که ما سعی کردیم به این مولفه های برتر ساز ضربه بزنیم و آنها را غیر قابل استفاده کنیم.
پایگاه های آمریکایی امروز در منطقه به طور کامل زیر نظر و اشراف ما قرار دارد و مانند گوشت زیر دندان ما هستند و به نقطه ضعف آمریکاییها تبدیل شدند. در واقع، ما هر زمان که نیاز باشد به این پایگاه ها ضربه میزنیم.
موشک هایپرسونیک موشکی است که قادر است در خارج از جو مانور انجام بدهد و در جهات مختلف جابه جا شود. یعنی موتوری دارد که در ۳۰۰، ۴۰۰ و ۵۰۰ کیلومتری هدف روشن شده و مانور می دهد. مهمترین مزیت موشک هایپرسونیک این است که پیشبینی انهدام این موشک توسط سامانههای پدافند موشکی دشمن از آنها گرفته شده است و با اطمینان میگویم دشمنان تا دهها سال آینده نیز نمیتوانند مشابه آن را بسازند.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه با اشاره به توانمندی موشکهای بالستیک ایرانی تصریح کرد: موشکهای دوربرد ما وزن آنها به یکچهارم کاهش پیدا کرده و کارایی آن ها افزایش یافته است. ما از نظر دقت نیز همه موشکهای ما نقطه زن هستند و زمان آماده سازی موشکها نیز به یک ششم کاهش یافته است.
جدیدترین موشک کروز ایرانی با نام پاوه با برد یک هزار و ۶۵۰ کیلومتر وارد سبد موشکی ما شده است.
مختصری از سخنان آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب و دارالاسلام ایران در دیدار با شورای خبرگان رهبری
رهبر انقلاب و دارالاسلام ایران در این دیدار گفت:
* یکی از چیزها مسئلهی امیدآفرینی است، سیاستهای دشمن یأسآفرینی است. هر وقت یک بار به یک مناسبتی، مال امروز هم نیست، در سال ۶۹ ــ در اردیبهشت ۶۹ هنوز یک سال از رحلت امام نگذشته بود ــ یک گروهی حالا اسم نمیآورم یک نامهی درواقع سرگشادهای نوشتند به یکی از مسئولین و همهاش همینطور یأسآفرینی از جملهی تعبیراتی که در آن نامه بود که من اینجا یادداشت کردم این است میگویند «مُلک و ملت به لبهی وحشتناک ویرانی و نابودی رسیده است»! سال ۶۹ این آقایان به این نتیجه رسیده بودند که کشور به لبهی ویرانی و نابودی رسیده حالا دائماً از این حرفها هست. حالا آن کسانی که خودشان، شخصیتشان، هویتشان در معرض نابودی و ویرانی است آنها به هرکس نگاه میکنند اینجوری میبینند. به عکس کسانی که ذهنشان، دلشان پر از امید است همهچیز را امیدبخش میبینند.
* از شبهه هم نباید رنجید. نرنجیم؛ بالاخره شبهه است و وجود دارد. مرحوم آقای مطهری (رضواناللهعلیه) خودش شبهه را کشف میکرد، زودتر میفهمید و بنا میکرد روی آن فکر کردن.
برای مواجههی با شبهه بایستی کاملاً آماده شد. من میخواهم این را عرض بکنم حتی این شبههها مثل این تحریمهاست، این تحریمها اگر نبود مطمئن باشید ما این پیشرفتهای صنعتی و فنی را نمیداشتیم… نه قطعه میفروختند، نه علم میفروختند، نه فناوری میفروختند ناچار شدیم خودمان اقدام کنیم.
شبهه هم همینجور است، شبهه هم ما را وادار میکند بیشتر فکر کنیم، بیشتر مطالعه کنیم، بیشتر مراجعه کنیم، بیشتر مشورت کنیم، بیشتر از کسی که بیش از ما میفهمد سئوال کنیم، شبهه هم از این قبیل است.
مراقب باشیم حرف سست نزنیم.
* بعضی از دشمنیها با جمهوری اسلامی، دشمنی سیاسی است. مثلا در قضیهی فلسطین جمهوری اسلامی یک موضعی دارد، قدرتها یک موضع دیگری دارند؛ دشمنی ایجاد میشود. اینها خیلی مهم نیست. آنی که از اینها مهمتر است آن دشمنی ذاتی است. ذات جمهوری اسلامی این دشمنی را بوجود میآورد.
بعضی هستند که معتقدند در همهی مسائل کوچک و بزرگ باید نسخهی غرب را آدم عمل بکند. نسخهی غرب هم لیبرال دموکراسی است. یعنی اصلاً دین و این حرفها در آن وجود ندارد. خود سردمداران لیبرال دموکراسی با پرچم لیبرالیسم و پرچم دموکراسی نقشهی تسلط بر دنیا را کشیدهاند.
جمهوری اسلامی وقتی میآید مردمسالاری را میآورد، آزادی را هم میآورد. منتها قید دین را هم در کنارش میگذارد، آن نقشه را به هم میزند. خود نفس گذاشتن دین در کنار مردمسالاری، دشمندرستکن است. دلیلش هم همین است که نقشهی آنها را ابطال میکند.
* یک حقیقتی در جمهوری اسلامی وجود دارد که هیچکس نمیتواند کتمان کند و آن قوی بودن بنیهی مردمی جمهوری اسلامی است؛ جمهوری اسلامی از لحاظ بنیهی مردمی انصافاً در دنیا بینظیر یا کمنظیر است.
آنجایی که نظام احتیاج دارد به خدمات، مردم وارد میشوند.
یادتان است اول کرونا مردم چه کردند؟ واقعاً چه کردند. آنجایی که یک بلای طبیعی میآید، آنچنان صحنهی کار و فعالیت و خدمت شلوغ میشود که انسان واقعاً حیرت میکند.
در مسائل سیاسی، این راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال که حالا جلوی چشممان است دیگر. کجای دنیا چنین چیزی وجود دارد؟
* این راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال که حالا جلوی چشممان است دیگر. کجای دنیا چنین چیزی وجود دارد؟… برای یک مسئلهی سیاسی چهل و چند سال مردم پشت سر هم در شرایط غالباً سخت هوا و شرایط سخت فضایی سرمای زمستان، گاهی برف، مردم این جور حضور پیدا کنند هر سال پشت سر هم. این خیلی چیز عجیبی است. ما عادت کردهایم واقعاً.
از لحاظ کثرت جمعیت از لحاظ تنوع جمعیت. نسلهای گوناگون. پیرزن و پیرمرد پشت خمیده. نوجوان نورسیده. انواع و اقسام آدمها با انواع و اقسام سلائق، همه شرکت میکنند این مردمند دیگر. پشتوانهی مردمی یعنی این. بنیهی مردمی یعنی این. خب. این یک ثروت ملی است.
این را جمهوری اسلامی دارد. این یک ثروت ملی است. فقط که نباید افتخار کنیم به ثروت ملی. در قبال ثروت ملّی وظیفهای وجود دارد و آن حفظ و ازدیاد است.
* در مجموعهی نظام ما هیچ مجمع دیگری نداریم که حساسیت او و اهمیت او به قدر این مجلس باشد. یعنی این مجلس هم تعیین کنندهی رهبری است، هم تضمینکنندهی رهبری است. یعنی این مجلس است که باید مراقبت کند و تضمین کند که رهبری وجود دارد و شرایط رهبری محفوظ است. این به عهدهی این مجلس است. یعنی حدوثاً و بقائاً رهبری را در واقع این مجلس است که تشخیص میدهد و تعیین میکند و تأیید میکند و آری یا نه میگوید در این زمینه. این خیلی مهم است این. دیگر از این مهمتر واقعاً برای نظام چیست؟
* یک نکته در باب این مجلس که به نظر ما نکتهی مهم و اساسی است این مجلس نماد در همآمیختگی و آمیزش جمهوریت و اسلامیت است. ما، این خصوصیت و این صفت را برای این مجلس گرامی بداریم. آن را بیان کنیم، آن را به رخ دیگران بکشیم. اولاً این مجلس منتخب مردم است و در او مردمسالاری به معنای حقیقی کلمه، با سلامت کامل تحقق پیدا کرده. ثانیاً متشکل از علمای دین است که جوهرهی دینی نظام را نشان میدهد. بنابراین ترکیب و امتزاج و بلکه در واقع اتحاد جمهوریت و اسلامیت در نظام اسلامی را بیان میکند.
بیانات عالیقدر رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای مسلمان نشین به مناسبت مبعث نبیّ مکرّم اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
تبریک عرض میکنم عید سعید مبعث را به شما حضّار محترمی که اینجا تشریف دارید، به همهی ملّت ایران، به همهی مسلمانان جهان و به همهی حقطلبان عالم که اگر ندای بعثت به گوش دل حقطلبان عالم برسد، قطعاً مجذوب آن خواهند بود.
با محاسبهای که انسان میکند اینجور به دست میآید که بعثت نبیّ اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بزرگترین هدیهای است که خداوند متعال به مجموع بشریّت عنایت کرده. هدایای الهی که خب «وَ اِن تَعُدّوا نِعمَةَ اللَهِ لا تُحصوها»،امّا هیچ نعمتی، هیچ هدیهای به عظمت و وزانت بعثت نبیّ اکرم نیست. علّت هم این است که بعثت حامل گنجینههایی است برای بشر که این گنجینهها تمامنشدنی است. بشر ممکن است از این گنجینهها استفاده کند، ممکن است استفاده نکند لکن این گنجینههای عظیمی که بعثت برای بشریّت آورده، در اختیار او است؛ این گنجینهها میتواند سعادت بشر را در زندگی خودش، در همین زندگی دنیا ــ تا قبل از آخرت ــ تأمین کند. انسان با محاسبه میتواند به این مطلب برسد. حالا این گنجینهها چه چیزهایی است؟
در درجهی اوّل توحید. توحید، همان گنجینهای است که هیچ چیزی به وزانت و اهمّیّت آن نمیرسد. چون عبودیّت خدا بشر را از بردگی و بندگی دیگران خلاص میکند. گرفتاری بشر این است دیگر؛ گرفتاری بشر، اسیر بودن در چنگ دیگران است؛ در طول تاریخ هم همین بوده؛ این با بندگی خدا از بین میرود. اگر چنانچه انسان به معنای واقعی کلمه بندهی خدا باشد و به معنای واقعی کلمه به توحید که نفی عبودیّت غیر خدا است تمسّک کند، از بندگی دیگران خلاص میشود؛ و از این چیزهایی که در تاریخ دیدهاید، شنیدهاید؛ قتلها، ظلمها، کشتارها، جنگها و امثال اینها. این یکی از هدایای بعثت است.
تزکیه یک هدیهی دیگر است. «یُزَکّیهِم» که در واقع تزکیه داروی رهایی بشر از فساد است. انواع فسادهای اخلاقی را تزکیه است که از جامعهی بشری و از وجود بشر و از دل انسان میزداید و پاک میکند.
تعلیم کتاب یکی [دیگر] از هدایا است؛ وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتاب؛تعلیم کتاب. تعلیم کتاب یعنی زندگی را تحت ادارهی هدایتِ الهی قرار دادن. خدا که مالک و خالق و ربّ همهی اشیاء است، یک راهی را برای زندگی انسان معیّن کرده تا انسان این راه را برود؛ تعلیمِ کتاب این است. و حکمت: یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة؛یعنی جامعه با عقل، با حکمت، با خردمندی، با فرزانگی اداره بشود. ببینید، اینها همه هدیهها و آوردههای بعثت خاتمالانبیا است. البتّه بعضی از اینها یا بسیاری از اصول اینها به دیگرِ پیغمبران شبیهند، شریکند، منتها خب این، نوع کامل آن است.
یک هدیهی دیگر، که واقعاً گنجینهای است و جزو گنجینههایی است که در بعثت وجود دارد، تعلیم استقامت است که استقامت، راز و رمز رسیدن به مقصود است. شما هر مقصودی دارید ــ مقصود دنیوی، مقصود اخروی ــ با ایستادگی، با استقامت، با پیگیری ممکن است به آن برسید؛ بدون آن نمیشود به این رسید. فَاستَقِم کَما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک؛ قرآن این [دستور] را به ما داده، بعثت این گنجینه را در اختیار ما گذاشته؛ یاد بگیریم و بدانیم باید چهکار بکنیم.
گنجینهی بینظیر قسط، عدالتِ بدون تبعیض، چه در زمینهی مسائل اقتصادی، چه در زمینهی مسائل بشری و به طور کلّی عدالت اجتماعی؛ این هم یکی از گنجینههایی است که بعثت به ما داده. زندگی را با «قسط» مدیریّت کنید. لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط؛ خود بشر بتواند زندگیاش را با قسط اداره کند؛ اصلاً پیغمبرها آمدهاند تا بشر را در این راه قرار بدهند، یادش بدهند.
یکی از گنجینههای بسیار مهمّی که متأسّفانه مورد توجّه قرار نمیگیرد، سخت بودن و غیر قابل نفوذ بودن در مقابل بدخواهان است. یکی از ضربههایی که جوامع بشری میخورند، از ناحیهی نفوذ دشمنانشان است، که این در آیهی «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» وجود دارد. «اَشِدّاء» به معنای شدّت عمل نیست. «اَشِدّاء» به این معنا که ما در فارسی [به آن] شدّت عمل میگوییم، نیست؛ «اَشِدّاء» یعنی سخت بودن، محکم بودن، غیر قابل نفوذ بودن؛ این معنای «اَشِدّاء» است. اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار؛ نگذارید در جامعهی شما نفوذ پیدا کنند. معنای نفوذ دشمن، نفوذ بیگانه و بدخواه این است که شما از خودتان اختیاری ندارید؛ او میآید و در جامعهی شما، مثل انسان بیهوشی که هرچه میخواهند به او تزریق میکنند، تصرّف میکند. شما میتوانید با اختیار خودتان ارتباطات خوب، مرتّب، منظّم، منطقی، عاقلانه داشته باشید؛ این خوب است.
یا مهربانی و محبّت و صفا و صمیمیّتِ بین افراد جامعه. این «رُحَمآءُ بَینَهُم»هم یکی از همان گنجینهها است، که زندگی در جامعه با رحم و مروّت و مانند اینها [همراه باشد].
یا انسان از طغیانگران و اشرارِ عالم کناره بگیرد، با آنها همراهی نکند: اِجتَنِبُوا الطّاغوت؛ که اجتناب از طاغوت در قرآن به ما تعلیم داده شده؛ این یکی از همان گنجینهها است که همیشه میشود از آن استفاده کرد و زندگی را درست حرکت داد.
یا رها شدن از زنجیر جهل و تعصّب و جُمود و توقّف و مانند اینها: وَ یَضَعُ عَنهُم اِصرَهُم وَ الاَغلالَ الَّتی کانَت عَلَیهِم. هزاران گنجینهی ممتاز از این قبیل در قرآن هست؛ در تعلیم اسلام هست، در بعثت هست؛ اینها را بعثت به ما داده و برای ما آورده.
بعضی از ما مسلمانها این گنجینهها را اصلاً نمیشناسیم؛ بعضی از ما آن را انکار میکنیم، کفران میکنیم این هدیههای عظیم الهی را؛ بعضی از ما به آنها افتخار میکنیم منتها عمل نمیکنیم؛ این[جوری] است دیگر. نتیجه چه میشود؟ نتیجه این است که دنیای اسلام دچار تفرقه، دچار عقبماندگی، دچار ضعف علمی و عملی میشود؛ نتیجهاش این است. در یک دورهای مسلمانها با عمل کردن نصفهنیمه به این گنجینههای عظیم ــ نه عمل کردن کامل ــ توانستند بزرگترین تمدّنهای زمان خودشان را ایجاد کنند، تولید کنند؛ در قرن سوم و چهارم هجری [قمری]، در همهی دنیا، روی کرهی زمین هیچ حکومتی، هیچ قدرتی، هیچ ملّتی به پیشرفتگی امّت اسلامی نبود، وجود نداشت؛ با اینکه میدانیم آن وقت هم نصفهنیمه عمل میشد؛ افرادی که سرِ کار بودند، افراد درستی، افراد مطلوب و کاملی نبودند امّا همان هم تأثیر داشت. ما میتوانیم با رجوع به این گنجینههای هدیهشدهی از سوی بعثت به خودمان، ضعفهای دنیای اسلام را برطرف کنیم؛ چه آن گنجینههایی که مربوط به معارف اسلامی است، چه آنهایی که مربوط به احکام اسلامی است، چه آنهایی که مربوط به اخلاق اسلامی است. این[جوری] است.
یک مورد مسئلهی فلسطین است که باز امروز یکی از مسائل مهمّ ما این مسئله است. یک ملّت، یک کشور به طور کامل در قبضهی انسانهای وحشی، خبیث، شرور ــ نه انسانهای عادی ــ قرار گرفته، دنیای اسلام هم نگاه میکند، تماشا میکند! یعنی واقعاً به ملّت فلسطین در زمین خودشان، در خانهی خودشان ــ آنهایی که حالا ماندهاند و اخراجشان نکردهاند ــ روزبهروز دارد ظلم میشود. جلوی چشم دنیای اسلام هر روز یک گوشهای را خراب میکنند، یک شهرک صهیونیستی میسازند؛ اینهمه حکومتهای اسلامی با این ثروتی که در دنیای اسلام هست، با این تواناییهایی که در مجموع دنیای اسلام دارد، [دارند] نگاه میکنند و این دارد اتّفاق میافتد؛ و سالهای متمادی است که جلوی چشم همهی عالم دارد اینجور به یک ملّتی ظلم میشود. این به خود دنیای اسلام هم ضربه زده؛ یعنی همین که دولتهای اسلامی و کشورهای اسلامی در مقابل یک چنین تجاوزی ــ که این تجاوز به خودشان هست، تجاوز به امّت اسلامی است ــ سکوت کردهاند و در مواردی، بخصوص در این اواخر متأسّفانه با آن همراهی کردهاند، این کشورها را هم تضعیف کرده، این وضعیّت را برایشان پیش آورده و دشمن را بر اینها مسلّط کرده.
امروز کشورهای پیشرفتهی دنیا، قدرتهای دنیا برای خودشان حق قائلند که در کشورهای اسلامی دخالت کنند؛ میآیند دخالت میکنند؛ آمریکا یک جور، فرانسه یک جور، آن یکی یک جور. در کشورهای اسلامی دخالت میکنند، برای خودشان [هم] برای این کار حق قائلند! در ادارهی کشورهای خودشان درماندهاند، مشکلات خودشان را در کشورهای خودشان نتوانستهاند حل کنند، میخواهند بیایند کشورهای اسلامی را تصرّف کنند و به ادّعای خودشان مشکلات اینها را حل کنند! خب این به همان معنای ضعف دنیای اسلام و ضعف دولتهای اسلامی به خاطر قضیّهی فلسطین است.
اگر در قضیّهی فلسطین از روز اوّل، دولتهای اسلامی محکم میایستادند و مقاومت میکردند، قطعاً امروز وضعِ منطقهی غرب آسیا، منطقهی ما، وضع دیگری بود؛ امروز ما قدرتمندتر بودیم، متّحدتر بودیم و از جهات گوناگون، امروز وضعمان بهتر بود. همان وقت خیرخواهان میگفتند، از جمله علمای بزرگ نجف. علمای بزرگ نجف در این قضیّهی فلسطین و غصب فلسطین و مانند اینها نامهها نوشتند، اظهارات کردند، خطابهها خواندند؛ و بعضی از عناصر دلسوز و کسانی که واقعاً دلسوز بودند. شاعر عرب شعری گفته:
لئن أضعتم فلسطیناً فعیشکمُ … طول الحیاة مضاضاتٌ و آلامُ
راست گفته؛ اگر فلسطین را رها کنید، خودتان در طول زمانه دچار آلام و رنجها و مانند اینها خواهید بود. اگر از روز اوّل ما وارد میشدیم [وضعمان بهتر بود].
حالا امروز جمهوری اسلامی حرف دل مسلمانان مظلومِ فلسطین را صریح و علنی بیان میکند. ما ملاحظهی هیچکس را نمیکنیم، حقیقت را با صدای بلند بیان میکنیم: از ملّت فلسطین حمایت میکنیم، دفاع میکنیم، میگوییم هم که دفاع میکنیم؛ به هر طریقی بتوانیم از ملّت فلسطین دفاع میکنیم. همین موجب شده دشمنان متمرکز بشوند و ایرانهراسی راه بیندازند و آن کسانی که خودشان هم موظّفند که لااقل به اندازهی ما به فلسطین کمک کنند، با آنها همصدا بشوند در مورد ایرانهراسی.
راهِحلّ همهی این مشکلات، برگشت به اسلام است؛ اتّحاد ملّتهای اسلامی، همدلی ملّتهای اسلامی، همکاری دولتهای اسلامی به معنای واقعی کلمه نه به شکل صوری؛ به معنای واقعی کلمه همکاری کنند، همدلی کنند؛ و همهی اجزای امّت اسلامی احتیاج دارند به اینکه با هم همکاری کنند. مشکلات پیش میآید. الان شما ملاحظه کنید این زلزلهی ویرانگری که در سوریه و در ترکیه پیش آمده، خب این یک حادثهی سختی است؛ این مربوط به همهی مسلمین است؛ یعنی واقعاً همه باید از یک چنین چیزهایی احساس درد کنند، احساس رنج کنند؛ منتها این در مقابل مسائل سیاسی مثل مسئلهی فلسطین، مثل دخالتهای آمریکا در کشورهای مختلف منطقه، در سوریه، در جاهای دیگر چیز کوچکی است، امّا در عین حال حادثهی مهمّی است.
امیدواریم خدای متعال کمک کند، همهی ما بتوانیم از بعثت به معنای واقعی کلمه استفاده کنیم و مبعث پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را به معنای حقیقی کلمه عید دنیای اسلام و امّت اسلامی قرار بدهیم؛ خداوند ما را در این راه یاری کند. درجات امام بزرگوار ما را که این راه را او به ما نشان داد، او ما را در این راه حرکت داد، عالی کند و شهدای گرانقدر ما را با شهدای صدر اسلام انشاءالله محشور کند.
دیدار مردم آذربایجان شرقی با رهبر انقلاب عالیقدر آیت الله خامنه ای رهبر دارالاسلام ایران
چهارشنبه، ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ش رهبر دارالاسلام ایران با هزاران تن از مردم تبریز دیدار کردند ، و با اظهار تعظیم به ملت پر عظمت ایران به علت خلق ۲۲ بهمنِ تاریخی امسال تأکید کردند:
این حماسه حقیقی، پرشور و پرمحتوا نتیجه منحرف نشدن و استقامت ملت در خط انقلاب است و این راه پیشرفت و اقتدار، با اتحاد ملی و با نگاه انقلابی و نه ارتجاعی به مشکلات، یعنی تکیه بر همتی که دستاوردها را بهوجود آورده، ادامه خواهد یافت که فعالیت جهادی و شبانه روزی همه مسئولان برای رشد اقتصادی و علاج دشواری ها به ویژه تورم، زمینه ساز آن خواهد بود.
رهبر انقلاب در تبیین ابعادی از حرکت بسیار ارزشمند ملت در ۲۲ بهمن، با اشاره به «تبلیغات پر سر و صدای دشمنان، مشکلاتی که مردم با همه وجود حس می کنند، هوای سرد و دیگر عوامل کاهنده انگیزهها» گفتند:
مردم با ایمان و بصیرت، همه اینها را نادیده گرفتند و همه با هم از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب ایران عزیز به میدان آمدند و صدای بلند خود را به گوش همه رساندند که فقط خداوند شکور قادر است شکر واقعی این حرکت عظیم ملی را بجا آورد.ایشان راهپیمایی «شنبه تاریخی ملت» را مصداق استمرار استقامت ملی خواندند و با اشاره به انحرافات تدریجی از خط اصلی حرکت در انقلاب ها گفتند:در انقلاب اسلامی هم برخی ها به دلایل مختلف با صراط مستقیم انقلاب زاویه دار شدند و کارشان به ضدیت با اصل انقلاب و آرمان ها کشیده شد.
عالیقدر آیت الله خامنه ای افزودند: بر خلاف این عناصر، ملت بدون احساس خستگی و ناامیدی و بدون خوف از ضربات، تهدیدات و عربده های دشمن، راه مستقیم را با حفظ هویت، شخصیت و عظمت خود ادامه داد و در همین مسیر، ۲۲ بهمن امسال به خیابانهای سراسر کشور آمد و با انگیزه های مختلف، استقامت پر معنا و لج کردن با دشمن عنود را نشان داد.رهبر انقلاب تلاش های دشمن و برخی عناصر در داخل را برای سست کردن عزم راسخ ملت و فراموش شدن راه انقلاب یادآور شدند و افزودند:
از اهداف مهم اغتشاشاتِ پاییز این بود که مردم ۲۲ بهمن را از یاد ببرند که در داخل هم برخی با استدلال های سست و سخنان غلط همین خط را در روزنامه ها و فضای مجازی دنبال می کردند که البته مردم آنها را ناکام گذاشتند.حضور همراه با تحلیل مردم از جمله ویژگی های راهپیمایی پر شکوه ۲۲ بهمن بود که رهبر انقلاب آن را مورد تحسین قرار دادند.
ایشان گفتند: از مصاحبه های مردم آشکار بود که آنها با تحلیل به راهپیمایی آمده اند و چون درک کرده بودند که امریکا از حضور آنها بیمناک است، پرشور و شاد، با روحیه و انگیزه، و با شعارهای مضمون دار، جهت گیری اصلی خود یعنی حمایت کامل از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را نشان دادند.
عالیقدر آیت الله خامنه ای افزودند: امپراتوری رسانه ای امریکا و صیهونیست سعی می کند این صدای رسا به گوش دیگر ملت ها نرسد اما آنها که باید بشنوند یعنی دستگاههای سیاستگذار در امریکا و انگلیس و سرویس های جاسوسی دشمنان حتماً این صدا را شنیده اند.
رهبر انقلاب به غوغای تبلیغاتی در فضای مجازی و رسانه های دشمن در آستانه ۲۲ بهمن اشاره کردند و گفتند: صدای مخالف و معارض هم وجود داشت که این رسانه ها سعی کردند آن را بزرگنمایی کنند اما صدا و فریاد ملت بر همه صداهای دیگر غلبه کرد.
«تبیین دروغ بودن و سست بودن ادعاهای دشمنان درباره جمهوری اسلامی» بخش دیگری از سخنان رهبر انقلاب بود.ایشان گفتند: گاهی با دروغ اشکار می گویند نظام رو به قهقراست در حالی که کشور با وجود مشکلات، با دو سه دهه قبل کاملاً متفاوت است و خیلی جلو رفته است، گاهی هم می گویند جمهوری اسلامی به بن بست رسیده، اگر این ادعا درست است، کسی که به بن بست رسیده خودش از پا می افتد و به زمین می خورد پس چرا این همه برای به زمین زدن او هزینه می کنید؟
عالیقدر آیت الله خامنه ای با اشاره به حملات و شبهات مکرر دشمن درباره ضرورتِ نداشتن توان نظامی ایران گفتند: اولاً کشوری که این همه دشمن دارد باید به فکر خودش و ملتش باشد همچنانکه اوایل انقلاب وقتی فهمیدم عده ای می خواهند هواپیماهای اف ۱۴ را بفروشند به سرعت مصاحبه و افشاگری کردم و آن حرکت ناکام ماند.
رهبر انقلاب تأکید کردند: براساس عقل و شرع، جهات دفاعی را کاملاً مورد توجه قرار داده ایم و بر اساس حکم قرآن، در آینده نیز هرچه می توانیم در این عرصه تلاش خواهیم کرد.