
اغتشاشگران جنبش هرزه ها و فواحش ۱۴۰۱ش در ایران آزادی می خواستند … کدام آزادی؟![ با خلاصه و اندکی تصرف]
به قلم: کیوان عثمانی
بسم الله الرحمن الرحیم
در هر اعتراضاتی که در دو یا سه قرن اخیر صورت گرفتهاست، شعار “آزادی” عضو ثابت و جداناشدنی تمام اعتراضات بودهاست. اما مقصود و منظور شعاردهندگان با یکدیگر از زمین تا آسمان متفاوت بوده و هست!
به نظر بنده مقصود اصلی طراحان این شعار “زن، زندگی، آزادی” که در اتاق فکرهای داخل و خارج کشور حضور دارند از کلمهی “آزادی” مکتب سیاسی “لائیسیسم” یا همان “لائیستیه” میباشد؛ هرچند که بسیاری از عوامالناس گمان میکنند که مقصود خودشان از این شعار یعنی “دموکراسی و لیبرالیسم”مفهوم اصلی این کلمه از شعار است اما به راستی چه زمانی نظر و مقصود عوام معترض، قانون را نوشته و اجرا کرده است که حال اینگونه باشد؟!
ابتدا سعی میکنیم با زبانی خودمانی و ساده دموکراسی، لیبرالیسم و لائیستیه را تعریف کنیم.
دموکراسی: تعریف صحیح دموکراسی بین حقوقدانان و سیاستدانان بسیار اختلافیست ولیکن تعریف بسیار بسیار کلی آن آزادیهای نِسبی آحاد ملت و همچنین حکومت مردم بر مردم(رفراندوم، انتخابات و…) میباشد. [به زبانی ساده و اساسی: دموکراسی یعنی حاکمیت قانون تولید شده توسط مردم بر مردم به جای حاکمیت قوانین الله بر مردم. در این صورت دموکراسی بر اومانیسم یا انسان مداری بنا شده و محور و مدار تمام قوانین دموکراسی خواست و آرزو و هوا و هوس مردم است در برابر قانون شریعت الله که بر اساس الله مداری بنا شده است. ناشر]
ساختار کلی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز حداقل روی کاغذ (!) یک نوع از دموکراسی میباشد که مشروط به این شدهاست که قانونی مخالف احکام اسلام (طبق قرائت شیعهی اثنیعشری) تصویب و اجرا نشود. [ قانون اساسی ج.ا. ایران در برابر قوانین دموکراتیک تدوین شده است و با مروری به انتخاب نام جمهوری اسلامی ایران در سال ۵۷ متوجه می شویم که اساسا ج.ا.ایران در برابر جمهوری دموکراتیک انتخاب شده است، و این ادعای نویسنده نمی تواند صحت داشته باشد. ناشر]
پس واژهی دموکراسی بسیار مجمل و کلی است و قطعاً معترضان به دنبال هر نوع دموکراسیای نیستند…
لیبرالیسم: لیبرالیسم یکی از ساختارهای دموکراسی است که در آن، آزادیهای نسبی فردی به آزادیهای مطلق فردی تغییر میکند تا زمانی که به جان و مال مردم آسیبی وارد نشود.
لائیستیه یا لائیسیسم: یک ساختار سیاسی است که در آن با تمام قوا و توان سعی میشود از ورود هرگونه تفکر و یا حتی نشانهی دینی به سیاست و فرهنگ و عُرف عموم جامعه جلوگیری شود و در آن قوانین به گونهای تنظیم بشوند که جامعه خود به خود به سوی بیدینی یا دین نامهم دانی برود و حتی دینداری فردی و پایبندی شخصی به شریعت هم برای دینداران(به خصوص مسلمانان) بسیار مشکل بشود هرچند که این دشمنی آنها با دین صراحتاً بیان نمیشود و در پشت شعارهای زیبایی چون آزادی و برابری و برادری پنهان میشود، اما مقصود ساختار همان است که گفته شد. [لائیسیسم برای فرانسوی زبانان ترجمه ی سکولاریسم است برای سکولاریستها، اما در جوامع اروپائی مثل فرانسه و بلژیک و.. سکولاریسم و سکولاریزاسیون پیشرفت بیشتری کرده و در جوامعی کمتر. ناشر]
ادامه خواندن اغتشاشگران جنبش هرزه ها و فواحش ۱۴۰۱ش در ایران آزادی می خواستند … کدام آزادی؟!