ارزش رای اکثریت  در حکومت اسلامی جمهوری اسلامی ایران

ارزش رای اکثریت  در حکومت اسلامی جمهوری اسلامی ایران

در سیستم حکومتی دارالاسلام  3 نوع رای  و ۲ اکثریت وجود دارد :

  1. رای الله و رسولش صلی الله علیه وسلم که هرگز به رای گیری گذاشته نمی شود و هیچ مومنی حق مخالفت کردن با حکم و رای و قانون شریعت الله را ندارد که الله تعالی به صراحت و واضح می فرماید:  وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ ۗ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا (احزاب/۳۶) هیچ مرد و زن مؤمنی ، در کاری که خدا و پیغمبرش حکم کرده باشند (و آن را مقرّر نموده باشند) اختیاری از خود در آن ندارند (و اراده ایشان باید تابع اراده خدا و رسول باشد) . هر کس هم از دستور خدا و پیغمبرش سرپیچی کند، گرفتار گمراهی کاملاً آشکاری می‌گردد.‏
  2. رای اکثریت شورای متخصصین هر تخصص و فنی در امور اجرائی و سیاستگذاری و اقتصادی و امنیتی و …. در امور اجتهاد پذیر، که ثمره ی رای اکثریت این متخصصین اجماع نام داد که همیشه باعث نعمت و برکت و مانع تفرق و چند دستگی و هدر رفتن انرژی و پیشرفت و حرکت رو به جلو بوده است
  3. رای اکثریت مردم در مورد بند اول و دوم که هیچ جایگاهی در شریعت الله ندارد.

برای یک مومن «جستجوی خواسته الله متعال و رسولش صلی الله علیه وسلم» استراتژی و چشم انداز اوست و برای مومنین تنها یک نقشه ی ذهنی وجود دارد و آنهم اینکه چگونه بتواند به بهترین وجه ممکن زندگی و مرگش را در مسیر قوانین شریعت الله قرار دهد در اینجا رای اکثریت مردم برای چنین مومنی هیچ ارزشی ندارد حتی اگر چون ابراهیم علیه السلام یک نفر باشد در دریایی از کفر و ضلالت تمام ساکنان یک جامعه.

الله متعال می‌فرماید در مورد اطاعت از این اکثریت عوام می فرماید: وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ (انعام/۱۱۶) اگر از بیشتر مردم پیروی کنی، تو را از راه خدا دور می‌سازند.

چون اکثر این مردم حتی اگر مسلمان هم شوند باز اکثر آنها جزو مومنین نخواهند بود و در دایره ی خاص مومنین میان مسلمین قرار نخواهند گرفت چنانچه الله تعالی می فرماید:  وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ (یوسف/۱۰۳) و بیشتر مردم، ولو تو سخت بکوشی و بخواهی، مؤمن نمی‌شوند.

پس در مورد بند اول نه رای بشر وجود دارد و نه اکثریتی . در مورد بند دوم هم آیا کسی می پذیرد که تنها برای یک عمل جراحی ساده یک دکتر متخصص یک رای داشته باشد و سایر مردم یک روستا یا شهر هم هر کدام یک رای؟ و بعد گفته شود رای اکثریت هر چه شد؟ قطعاً خیر . در مورد سایر امر تخصصی و بخصوص امور تخصصی متعلق به حکومت داری این قاعده حکمفرماست.

البته این به معنی نفی نظارت عمومی و نفی امر به معروف و نهی از منکر عمومی که یکی از پایه های حاکمیت بر منهاج نبوت است نمی باشد، بلکه به معنی شناخت جایگاه و نقش و مسئولیت و وظایف هر شخص در اسلام و بخصوص در دارالاسلام است.

«محاربین» بخش جنگ نرم و تبلیغی در تولید اغتشاشات در دارالاسلام ایران

«محاربین» بخش جنگ نرم و تبلیغی در تولید اغتشاشات در دارالاسلام ایران

به قلم: رخشانی بلوچ/ زاهدان

خداوند می فرماید: إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (مائده/۳۳)

ابن کثیر یکی از بزرگترین مفسرین و علمای اهل سنت در تفسیر «محاربه» در این آیه می گوید:  المحاربة : هي المضادة والمخالفة ، وهي صادقة على الكفر ، وعلى قطع الطريق وإخافة السبيل ، وكذا الإفساد في الأرض يطلق على أنواع من الشر” محاربه: یعنی ضدیت و مخالفت، و محاربه دقیقاً بر کفر اطلاق می گردد.

به زبانی ساده :«محاربه» یعنی ضدیت و مخالفت و کفر به قوانین شریعت الله که توسط رسول الله صلی الله علیه وسلم به ما رسیده است آنهم ضدیت و مخالفت و کفر کردنی که با برنامه ریزی و سعی و تلاش همراه باشد که هم می تواند از سوی کفار موجود در دارالحربها صورت گیرد و هم می تواند از سوی مسلمین مرتد شده ی داخلی باشد.

این «محاربه» و اعلان جنگ :

  • ممکن است توسط  یک شاعر یا ترانه گو و رقاصه، یا بالاتر از آن توسط یک شبکه ماهواره ای یا مجازی باشد که اینها تنها در بخش جنگ تبلیغی و روانی وارد محاربه و جنگ با الله و رسولش صلی الله علیه وسلم شده اند. مگر با سکولاریسم به جنگ قوانین شریعت الله آمدن مصداق بارز محاربه ی این غتشاشگران در دارالاسلام ایران نیست؟

دقت داشته باشید: رسول الله صلی الله علیه وسلم دستور ترور محاربین بخش روانی در میان یهودیان (مثل عقبه بن ابی معیط،  عصماء دختر مروان،سلام بن أبى الحقیق) و رقاصه های ترانه خوان را صادر کرد که تنها با شعر و ترانه خوانی با الله و رسولش صلی الله علیه وسلم اعلان جنگ کرده بودند، یا ابو عفک از دارودسته ی منافقین داخلی صرفاً به خاطر اشعارش که محاربه با الله ورسول بود کشته شد.

  • یا ممکن است این محاربه و ضدیت و مخالفت و کفر و اعلان جنگ در بخش جنگ گرم و مسلحانه باشد و فرق ندارد ابزاری که در این جنگ مسلحانه به کار می رود سنگ باشد یا چوب یا هر اسلحه ی سرد یا گرمی.

در هر دو حالت جنگ نرم و جنگ مسلحانه جنگ و محاربه ای صورت گرفته است، این نکته ای است که این روزها دارودسته ی منافقین در دفاع از اغتشاشگران سکولار قصد دارند عمداً بخش جنگ نرم و تبلیغی را نادیده بگیرند و در بخش جنگ مسلحانه نیز با آوردن شبهاتی تنها بر جنگ با اسلحه ی گرم تمرکز کنند و حتی شمشیر و قمه و ساتور و سایر سلاحهای سرد را نیز نادیده بگیرند حالا چه رسد به تکه های سنگنمایی که آن سنندجی را با آن زجر کش کردند یا با چوب آن شخص را در تهران زجر کش کردند یا با لگد و سنگ آن کرجی را زجر کش کردند و… .

نکته ی خیلی مهم دیگر این است : اگر رسول الله صلی الله علیه وسلم در فتوحات خود چون فتح مکه محاربین بخش جنگ مسلحانه را بخشیده باشد اما محاربین بخش جنگ تبلیغی و روانی را نبخشید؛ به همین دلیل در زمان فتح مکه در کنار حکم اعدام چند مرتد (مثل ابن خطل) می بینیم که حکم اعدام چند مجری جنگ روانی و محارب در بخش تبلیغی را صادر کرد حتی اگر خودشان را به پرده های کعبه نیز آویزان کرده باشند، هر چند این موارد کنیزکانی  (مثل ساره و فرتنی و قریبه) هم بودند که تنها با ترانه خواندن و شعر در ردیف محاربین قرار گرفته بودند.

این روزها در اغتشاشات دارالاسلام ایران، ما در کنار این کنیز نماها شاهد افرادی بودیم که در فضای مجازی و از طریق کانالهای مختلف مجازی و حتی از طریق منابر مساجد و در قالب مُلا و مولوی و آخوند و ماموستا در «جبهه»ی محاربین بخش روانی و تبلیغی سکولاریستها (مشرکین= احزاب) قرار گرفته بودند که از عوامل اصلی تحریک طبقاتی از جامعه به اغتشاش و جنگ مسلحانه و سایر تخریبات در جامعه نیز شدند.

مسئولین دارالاسلام ایران و بخصوص مسئولین قوه ی قضائیه لازم است به «علت» و «سر افعی»ها و «محرکین» و «محاربین» در بخش تبلیغی و روانی نیز توجه داشته باشند و تنها خود را به معلولها و مجریان اغتشاشات و «محاربین» در بخش ظاهری در کوچه و خیابانها متمرکز نکنند.

چند نکته از سخنان آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران صبح امروز ۳ اسفند ۱۴۰۲ش در دیدار شرکت کنندگان در چهلمین دوره مسابقات بین‌المللی حفظ و قرائت قرآن کریم

چند نکته از سخنان آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران صبح امروز ۳ اسفند ۱۴۰۲ش در دیدار شرکت کنندگان در چهلمین دوره مسابقات بین‌المللی حفظ و قرائت قرآن کریم:

  • امروز نیروهای مقاومت غزه و فلسطین با ایستادگی خود در مقابل دشمن خبیث صهیونیستی، در حال عمل به دستورات قرآن هستند و به لطف الهی پیروزی نصیب ملت فلسطین خواهد شد و دنیای اسلام حتماً نابودی غده سرطانی صهیونیست را به چشم خواهد دید.
  • قرآن، «کتاب هدایت»، «کتاب ذکر و از بین بَرنده غفلت» و «کتاب حکمت و نور و برهان» است و حضرت علی(ع) که شاگرد برجسته قرآن است، این کتاب آسمانی را کتاب زنده کننده دلها و درمان دردهای بزرگ بشر می داند
  • کسانی که قرآن را کتاب «کُنجِ معابد» و برای ارتباط شخصی بشر با خداوند می‌دانند و «اسلام سیاسی» و «اسلام سازنده نظام اجتماعی» را قبول ندارند در واقع در نقطه مقابل توصیف قرآن از خود و توصیف حضرت امیرالمومنین(ع) از قرآن هستند.
  • متاسفانه امروز شکایت رسول الله(ص) به خداوند درباره مهجور بودن قرآن، یکی از واقعیت‌های تلخ بخش‌های زیادی از دنیای اسلام است که نتیجه آن عمل نشدن به دستورات و معارف قرآنی است.
  • آیا سران و مسئولان کشورهای اسلامی به دستور قرآن که می‌گوید؛ «با دشمنان خدا و مسلمانان ارتباط برقرار نکنید» عمل می‌کنند؟ و چرا سران کشورهای اسلامی علناً به قطع رابطه خود با رژیم قاتل صهیونیستی و قطع کمک به این رژیم، اقدام نمی‌کنند؟
  • خداوند متعال آحاد ملت‌های مسلمان را به دلیل اینکه به دولت‌های خود برای قطع پشتیبانی از رژیم صهیونیستی فشار نیاوردند و همچنین دولت‌های اسلامی را به دلیل عمل نکردن به دستورات قرآنی مورد سوال و مواخذه قرار خواهد داد.
  • البته مقاومت غزه و فلسطین با ایستادگی خود در مقابل دشمن صهیونیستی در حال عمل به معارف و دستورات قرآنی و روی دیگر این ماجرا هستند و به لطف خداوند و براساس وعده‌های قرآنی، نصرت الهی شامل حال آنها خواهد شد.
  • مردم غزه مورد ظلم کسانی قرار گرفته‌اند که هیچ بویی از انسانیت نبرده‌اند و بر همین اساس بزرگترین وظیفه، حمایت از مردم مظلوم غزه و ایستادگی شجاعانه نیروهای مقاومت وحمایت از کسانی است که به مردم غزه کمک می‌کنند.
  • امید ما به لطف و نصرت الهی تمام نخواهد شد و دنیای اسلام حتماً نابودی غده سرطانی صهیونیست را مشاهده خواهد کرد.

فرق عمده بین مشارکت در انتخابات دارالاسلام ایران و حکومتهای سکولارو اینکه چرا باید در انتخابات دارالاسلام ایران مشارکت کرد؟ (۵)

فرق عمده بین مشارکت در انتخابات دارالاسلام ایران و حکومتهای سکولارو اینکه چرا باید در انتخابات دارالاسلام ایران مشارکت کرد؟ (۵)

ارائه: رحیم بخش بلوچ

در آیین نامه انتخابات مجلس آمده است به استناد ماده ۲۸ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی ، انتخاب شوندگان هنگام ثبت نام باید دارای شرایط زیر باشند:

 ۱- اعتقاد و التزام عملی به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران

۲- تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران

۳-ابراز وفاداری به قانون اساسی و اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه [به نقل از سایت وزارت کشور]

 به نظر شما چه کسانی به اسلام اعتقاد و التزام عملی ندارند؟ آیا کسانی که اعتقاد و التزامی به اسلام ندارند شایسته ی آن هستند که نماینده ی مسلمین شوند؟ قطعاً خیر. پس این شرط در واقع فاسد کننده ی تمام تبلیغاتی است که دارودسته ی منافقین راه اند.

دارودسته ی منافقین می گویند که به اسلام اعتقاد دارند اما التزام عملی به اسلام ندارند، یعنی عملاً سکولار هستند و قوانین شریعت الله را کنار زده اند.

پس در دارالاسلام ایران کسی نمی تواند در زبان بگوید من به اسلام اعتقاد دارم اما عملش سکولاریستی و مخالف با اسلام باشد؛ همچنین، نظام حاکم بر دارالاسلام ایران نیز بر اساس اسلام شکل گرفته و التزامعملی به آن همان معنی التزام عملی به اسلام است.

در مورد تابعیت دارالاسلام ایران بودن هم کسی نمی تواند شبهه ای ایجاد کند؛ اما در مورد ولایت فقیه که عده ای گرد و خاک عجیبی به راه انداخته اند باید بگوئیم که ولایت فقیه در مذهب جعفری همان ولایت مجاهد در سایر مذاهب اسلامی معروف به اهل سنت و جماعت است. یعنی همان داستان عنب و انگور.

تمام مذاهب حنفی و مالکی و شافعی و حنبلی و ظاهری و زیدی و غیره یکی از شروط رهبریت حاکم بر دارالاسلام را مجتهد بودن آن بیان کرده اند و ولایت و سرپرستی دارالاسلام باید در اختیار رهبری مجتهد باشد که نیازی به گرفتن اجتهاد دیگران نداشته باشد و در بدترین حالت گفته اند رهبریت باید علمش و توانائی اش در حد قاضی القضات اسلامی یا رئیس دادگستری اسلامی باشد و پائینتر از این رهبریت دارالاسلام جایگاهی در مذاهب مختلف معروف به اهل سنت ندارد و هر کسی که این شرایط نداشته باشد و حاکم شود به آن گفته اند حاکم متغلب که با زور به حاکمیت رسیده نه بر اساس شروط اسلامی.

پس ولایت فقیه یعنی: ولایت مجتهد که آرزوی رهبران تمام مذاهب اسلامی در طول تاریخ اسلامی بوده است.   

 در این صورت شروطی هم که برای نماینده ی شوراهای مختلف اسلامی تعیین شده است شروطی اسلامی هستند و ما باید دقت داشته باشیم کدام یک از نمایندگان آگاه به شریعت اسلام و از نظر عملی ملتزم تر به قانون شریعت الله و اسلام هستند و به جایگاه ولایت مجتهد حاکم بر دارالاسلام آگاهی و وفاداری بیشتری دارند همان نفر را انتخاب کنیم.

این افرادی که انتخاب شده اند بومی های محل ما و از خود ما هستند و ما بهتر از دیگران می توانیم میزان پایبندی این افراد به اصول اسلامی و نظام اسلامی حاکم بر دارالاسلام را تشخیص دهیم .

هم اکنون در برابر انتخابات دارالاسلام ایران دوجبهه بیشتر وجود ندارد: ۱- یا جبهه ی کفار سکولار و اشغالگر خارجی و مرتدین سکولار محلی و دارودسته ی منافقین بومی و گله ای از فریب خورده های اهل تفرقی که تحت تاثیر رسانه های مختلف ماهواره ای و مجازی این جبهه قرار گرفته اند ۲- جبهه ی مومنین آگاه و مسئولیت پذیر اهل جماعت؛ نگاه کن در کدام جبهه قرار گرفته ای؟

پس مشارکت ما و انتخاب بهترین شخص و نزدیکترین شخص به اسلام و معیارهای اسلامی یک وظیفه و امری متعلق به تقویت اسلام و جامعه ی اسلامی و جلوگیری از نفوذ دارودسته ی منافقین به مراکز قدرت است.

از الله سبحانه  و تعالی میخواهیم که ما را از جبهه ای که رهبریت آن در اختیار دشمنان سکولار است حفظ کند و ما را در آگاه ساختن اهل سنت ایران نسبت به توطئه های جبهه ی دشمنان و بازگرداندن ایشان به سوی عقیده صحیح بر اساس فقه مذهب خودشان و بازگشت به «اهل جماعت شدن» و پرهیز از تفرق و فرقه بازی سهیم گرداند.

و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين

فرق عمده بین مشارکت در انتخابات دارالاسلام ایران و حکومتهای سکولارو اینکه چرا باید در انتخابات دارالاسلام ایران مشارکت کرد؟ (۴)

فرق عمده بین مشارکت در انتخابات دارالاسلام ایران و حکومتهای سکولارو اینکه چرا باید در انتخابات دارالاسلام ایران مشارکت کرد؟ (۴)

ارائه: رحیم بخش بلوچ

به دلیل قدرت استعمارگران سکولار غربی و پس از تشکیل سازمان ملل متحدی که بر اساس سکولاریسم بنا شده و پایان جنگ آنان خود از صحنه مستقیم نبرد با مردم مسلمان کنار رفته و مزدورانی سکولار را که خود پرورش داده بودند گماردند تا همچنان تمامی ثروتهای مسلمانان زیر سلطه شان باشد. پس مردم را با سکولاریسم و دموکراسی گول زدند که تعریفش چنین است:

دمکراسی:

  • یعنی: حاکم شدن قوانین تولید شده توسط نخبگان و هواهوس مردم بر مردم به جای حاکم شدن قوانین نازل شده توسط الله بر مردم .
  • یعنی: انسان محوری ( اومانیسم = انسانیت) به جای الله محوری.

پس مشارکت در انتخابات این سکولاریستها یعنی اعلان جنگ با الله و قوانین شریعت الله و کفر است و یکی از مهمترین ارکان دمکراسی سکولاریستها نیز انتخابات آزاد است که همه مردم در آن حق شرکت دارند و در نهایت هم کسی سرنوشت کشور را تعیین میکند که اکثریت آرای مردم را در انتخابات پارلمان به دست آورد.

اگر دقت کنیم دارالاسلام ایران دقیقاً جهت مبارزه و نابود کردن چنین نظام سکولاریستی به وجود آمده و و نظامی است برعکس نظام دموکراسی سکولاریستها و حکمت تشکیل آن بعد از حکومت سکولاریستی و دموکراسی خواهانه ی پهلوی ها پاک کردن تمام آثار جاهلیت و قوانین سکولاریستی در جامعه بوده است.

انقلاب اسلامی ۵۷ برای مذاهب مختلف اسلامی و بخصوص برای حنفی ها و شافعی ها یک آزمون بزرگی بود که متاسفانه در زمینه ی انتخاب نمایندگانی بر اساس میزان آگاهی بر فقه مذهب خودشان از کارنامه ی ضعیفی برخوردارند و نمره ی قبولی نگرفته اند.

در اصل ۱۲ قانون اساسی دارالاسلام ایران مذهب ما به رسمیت شناخته شده است، یعنی ما باید در شوراهای مختلف خود نمایندگانی متخصص در فقه مذهب خودمان را انتخاب کنیم اما ما چکار کرده ایم؟ دقیقاً برعکس. ما بر اساس قومیت و زبان و نژاد نماینده انتخاب کرده ایم و مسیر سکولاریستی را رفته ایم و اکثریت مطلق نمایندگان ما با آنکه ممکن است در رشته ای سکولاریستی تخصص داشته باشند اما جاهلترینها به مذهب ما بوده اند.

فقط کافی است کمی فکر کنیم تا به میزان انحرافات و مفاسدی که آگاهانه و برخلاف قانون اساسی دارالاسلام ایران به بار آورده ایم پی ببریم.

ما باید نمایندگانی آگاه به مذهب و شریعت اسلام را انتخاب کنیم که واقعاً نماینده ی مذهب ما در شوراهای مختلف باشند و برای تطبیق شریعت الله تلاش کنند و برای دفاع از حقوق اسلامی ما به مجلس بروند؛ اگر کسی اصلاً نداند که حقوق اسلامی ما بر اساس شریعت اسلام و فقه مذهب ما چه هست چگونه می تواند از حقوق اسلامی ما دفاع کند؟

دوران بیداری اسلامی است و در این جریان مبارکی که راه افتاده اجازه ندهیم که رسانه های مختلف جنگ روانی سکولاریستها( مشرکین) و سکولار زده ها( دارودسته ی منافقین) مانع از بازگشت ما از اشتباهایت شوند که در طول این چند دهه ی گذشته نسبت به مسئولیتمان در برابر انتخاب نمایندگان شایسته بر اساس مذهبمان مرتکب شده ایم.

اینبار به عنوان یک تکلیف شرعی و به عنوان مبارزه با تمام دشمنان آشکار و پنهان دارالاسلام، و جهت تقویت و پیشبرد بهتر اوضاع جامعه ی خود در انتخاب بهترینها کوشاه و فعال باشیم.

فرق عمده بین مشارکت در انتخابات دارالاسلام ایران و حکومتهای سکولارو اینکه چرا باید در انتخابات دارالاسلام ایران مشارکت کرد؟ (۳)

فرق عمده بین مشارکت در انتخابات دارالاسلام ایران و حکومتهای سکولارو اینکه چرا باید در انتخابات دارالاسلام ایران مشارکت کرد؟ (۳)

ارائه: رحیم بخش بلوچ

برای هر مسلمانی که از دین خود خبر دارد ، روشن است که پیروی کردن از الله سبحانه و تعالی و رسول الله ﷺ واجب است.الله سبحانه و  تعالی می فرماید:

  • ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ﴾ [النساء: ۵۹]ای کسانی که ایمان آورده اید از الله با پیروی از قرآن و از رسولش او اطاعت کنید و از کارداران و فرماندهان مسلمان خودفرمانبرداری نمائید ، مادام که دادگر و حقگرا بوده و مجری احکام شریعت اسلام باشند و اگر در چیزی اختلاف داشتید و در امری از امور کشمکش پیدا کردید ، آن را به الله با رجوع به سنت نبوی برگردانید تا در پرتو قرآن و سنت، حکم آن را بدانید چرا که الله قرآن را نازل و پیغمبر آن را بیان و روشن داشته است. باید چنین عمل کنید) اگر به الله و روز رستاخیز ایمان دارید. این کار (یعنی رجوع به قرآن و سنت) برای شما بهتر و خوش فرجام تر است».
  • ﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا [النساء: ۶۵] اما نه به پروردگارت سوگند که آنان مؤمن بشمار نمی آیند تا تو را در اختلافات و درگیریهای خود به داوری نطلبند و سپس ملالی در دل خود از داوری تو نداشته و کاملاً تسلیم قضاوت تو باشند .
  • ﴿ما أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةٌ بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾ [الحشر: ۷] چیزهائی را که الله از اهالی این آبادیها به پیغمبرش ارمغان داشته است، متعلق به الله و پیغمبر و خویشاوندان (پیغمبر) و یتیمان و مستمندان و مسافران در راه مانده میباشد. این بدان خاطر است که اموال تنها در میان اشخاص ثروتمند شما دست بدست نگردد و نیازمندان از آن محروم نشوند چیزهائی را که پیغمبر برای شما (از احکام الهی آورده است اجراء کنید و از چیزهائی که شما را از آن بازداشته است، دست بکشید. از الله بترسید که الله عقوبت سختی دارد .

و آیات فراوان دیگری که به اطاعت الله و رسول الله امر نموده و آن را واجب کرده نسبت به سرپیچی کردن از آن هشدار داده است. الله متعال انسان را آفریده و تمامی نیازهایش را برای یک زندگی سالم فراهم کرده و او را بیهوده رها نساخته تا هرگونه که خواست زندگی کند بلکه الله سبحانه  و تعالی در طول تاریخ پیامبرانی را فرستاده تا راه راست را برایشان روشن کرده و از راه شیطان بترسانند. اما می بینیم که امروزه حزب شیطان از کانال حکومتها و احزاب و گروههای مختلف سکولاریستی با الله و دینش به مبارزه برخاسته و در همه مسائل با آن مخالفت کرده اند ، پس حکم کردن به احکام  سکولاریستی را برای انسان ها زینت داده است.

یکی از ضررهای حکم  سکولاریستی مخالفت با حکم الله سبحانه و تعالی و رسول الله ﷺ است که موجب خشم الله سبحانه و تعالی می شود. الله سبحانه و تعالی می فرماید: ﴿وَمَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا [النساء: ۱۱۵]کسی که با پیغمبر دشمنی کند بعد از آن که (راه) هدایت از راه ضلالت برای او روشن شده است و راهی جز راه مؤمنان در پیش گیرد او را به همان جهتی که دوستش داشته است رهنمود میگردانیم و با همان کافرانی همدم می نمائیم که ایشان را به دوستی گرفته است و به دوزخش داخل می گردانیم و با آن می سوزانیم و دوزخ چه بد جایگاهی است.

از ضررهای دیگر حکم کردن به احکام سکولاریستی؛  اختلاط احکام شرعی در مورد مردم است چرا که دین الله مردم را بر اساس ایمان و کفر تقسیم بندی کرده و به معیارهای دیگر شرکت در انتخابات سکولاریستهاکه کفر است، اهمیت نداده است اما احکام سکولاریستی انسانها را بر اساس معیارهای جاهلی مانند رنگ پوست و زبان و وطن و نژاد و قومیت و غیره تقسیم کرده است، در نتیجه احکامی را که الله سبحانه و تعالی گذاشته به جای نیامده و احکام به هم میخورد .

یکی از ضررهای حکم کردن به احکام سکولاریستی؛ پخش شدن فساد در همه زمینه ها است پس می بینیم که در جوامع سکولار انواع مفاسد عقیدتی و رفتاری پراکنده شده پس قانونی شدن زنا و هم جنس بازی و شراب خوری و غیره همه ی انسانها را در جوامع سکولار جز آنکس که الله سبحانه و تعالی به او رحم کرده فرا گرفته است.

اما در دارالاسلام ایران ضمن مخالفت با قوانین فاسد سکولاریستی، قوانینی در مجازات کسانی که دچار زنا و شرابخوری و همجنس بازی و غیره می شوند وضع کرده است و علاوه بر آن قوانین دارالاسلام ایران بر اساس نژاد و قومیت و رنگ پوست و غیره وضع نشده اند بلکه بر اساس معیارهای اسلامی و رسمیت دادن به مذاهب پنج گانه ی : حنفی و جعفری و زیدی و مالکی و شافعی و حنبلی وضع شده اند.

در این صورت: انتخاب نماینده ای آگاه به مذهب خود، یعنی کمک به اجرا شدن اسلام بر اساس مذهب خودت در مناطقی که در آن اکمثریت هستی و مشارکت در انتخابات شوراهای مختلف دارالاسلام ایران درواقع تقویت مذهب خودت است، امری که برای جوامع سکولار در حد خواب و خیال و آروز است.

فرق عمده بین مشارکت در انتخابات دارالاسلام ایران و حکومتهای سکولارو اینکه چرا باید در انتخابات دارالاسلام ایران مشارکت کرد؟ (۲)

فرق عمده بین مشارکت در انتخابات دارالاسلام ایران و حکومتهای سکولارو اینکه چرا باید در انتخابات دارالاسلام ایران مشارکت کرد؟ (۲)

ارائه: رحیم بخش بلوچ

وضعیت حکم کردن به غیر آنچه الله نازل کرده است تنها به قانون گذاری ختم نمی شود بلکه حکومت های کفری سکولار کنونی از سه جهت دچار کفر می شوند؛

  1.  قانون گذاری که خود به تنهایی کفری مستقل است حتی اگر اجرا هم نشود. می فرماید: أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُم مِّنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَن بِهِ اللَّهُ وَلَوْلَا كَلِمَةُالْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾ [الشورى: ۲۱]
  2.  ترک حکم کردن به آنچه الله نازل کرده است و مبارزه با کسانی که قصد دارند بر اساس حکم الله حکم کنند . الله تعالی فرماید: إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورُ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِن كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ﴾ [المائدة: ۴۴] (ما تورات را بر موسی) نازل کردیم که در آن رهنمودی (به سوی حق) و نوری زداینده ی تاریکیهای جهل و نادانی و پرتوانداز بر احکام الهی) بود. پیغمبرانی که تسلیم فرمان الله بودند بدان برای یهودیان حکم میکردند، و نیز الله پرستان و دانشمندانی بدان حکم میکردند که امانتداران و پاسداران کتاب الله بودند. پس ای علمای یهودیان و شما ای (مؤمنان از مردم نهراسید و بلکه از من بهراسید.)و همچون سلف صالح خود محافظان و مراقبان کتاب الله و مجریان احکام آسمانی باشید ( و آیات مرا به بهای ناچیز دنیا همچون رشوه و جاه و مقام) نفروشید و (بدانید که هرکس برابر آن چیزی حکم نکند که الله نازل کرده است و قصد توهین به احکام الهی را داشته باشد او و امثال او بیگمان کافرند».

پس همچنان که می بینیم مجرد حکم نکردن به آنچه الله نازل نموده کفر است حالا کفار اصلی (الَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَىٰ وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (حج/۱۷)) با حکم نکردن به آخرین قانون شریعت الله  به شیوه ای کافر شده اند و مرتدین هم به شیوه ای دیگر، اما مسلمینی که به دلایل نفسانی و بر خلاف قانون اساسی اسلامی حاکم بر جامعه دچار جرمهایی مثل رشوه گیری و قضاوت غلط و غیره می شوند به قول ابن عباس این: کفر دون کفر است. یعنی با این جرمها کافر نمی شوند بلکه مسلمینی مجرم هستند.

  •  اجرا کردن قوانین سکولاریستی که مخالف شریعت الله است. یعنی اینکه کسانی که قوانین تصویب شده در مجالس سکولاریستی را اجرا میکنند هم دچار کفر میشوند که این کار توسط دولت ها یاهمان قوه مجریه انجام می پذیرد.

اما در دارالاسلام ایران: قانونگذار الله است و کسی حق قانونگذاری بر خلاف اسلام را ندارد و در امور اجتهادی هم طبق اصول ۵۸ و ۷۱ قانون اساسی، تصویب قوانین در انحصار مجلس شورای اسلامی (قوه مقننه) است با این وجود کلیه مصوبات مجلس شورای اسلامی باید به شورای نگهبان فرستاده شود، تا از لحاظ انطباق با موازین اسلامی و قانون اساسی مورد بررسی قرار گیرد و تا زمانی که شورای نگهبان مصوبه مجلس را تایید نکند، آن مصوبه جنبه قانونی پیدا نمی‌کند، یعنی قوه مقننه به‌عنوان تنها مرجع صاحب صلاحیت در قانون‌گذاری در امور اجتهادی در دارالاسلام ایران، از دو نهاد مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان تشکیل شده است و حتی در امور اجتهادی هم قانونی بر خلاف موازین شرعی تصویب نمی شود.

پس فرستادن نمایندگانی آگاه به مسائل شرعی بر اساس مذهب خودمان یک وظیفه ی شرعی است؛ اما متاسفانه سالهاست که نماینده ها بر اساس قومیت آنها به مجلس شورای اسلامی فرستاده می شوند نه بر اساس میزان تخصص آنها در فقه اسلامی و مدیرت اسلامی بر اساس مذاهب اسلامی که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده اند به همین دلیل ما با سهل انگاری هایی که کرده ایم شریک بسیاری از نابسامانی هایی بوده ایم که توسط این نمایندگان نالایق جاهل به مذهب خودمان به وجود آمده اند.

در این صورت، مشارکت آگاهانه ی ما و انتخاب بهترین گزینه جهت خدمت به دین و ملتمان یک وظیفه ی شرعی است.

فرق عمده بین مشارکت در انتخابات دارالاسلام ایران و حکومتهای سکولارو اینکه چرا باید در انتخابات دارالاسلام ایران مشارکت کرد؟ (۱)

فرق عمده بین مشارکت در انتخابات دارالاسلام ایران و حکومتهای سکولارو اینکه چرا باید در انتخابات دارالاسلام ایران مشارکت کرد؟ (۱)

ارائه: رحیم بخش بلوچ

زمانی که گفته می شود فلان سرزمین دارالاسلام است یعنی : ۱- قانون اساسی آن بر اساس یکی از مذاهب و تفاسیر اسلامی است ۲- رهبر آن نیز مسلمان است نه یکی از کفار: الَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَىٰ وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (حج/۱۷) یهودی، مندائی، مسیحی، زرتشتی یا سکولار(= مشرک)

پس در دارالاسلام اصلاً مساله بر سر وضع قوانینی برخلاف قوانین شریعت الله نیست؛ دارالاسلام ایران که قانون اساسی آن بر اساس مذهب جعفری تدوین شده و قوانین مدنی آن در مناطق شافعی و حنفی نشین ایران نیز بر اساس این مذاهب به پیش می رود نیز اصلا بحث بر سر تدوین قوانین غیر اسلامی در هیچ یک از شوراهای آن مطرح نیست.

 بر خلاف دارالاسلام، در دارالکفرها، و بخصوص در دارالکفرهای سکولار که بر مسلمین مسلط شده اند قوانین غیر اسلامی بر مسلمین تحمیل می شود و در این میان نقش علمای دولتی و درباری در گمراه کردن مردم و ادامه خواب و غفلت آنان برجسته است .چرا که هر روز با فتواهای خود مردم را به سوی چیزهایی دعوت می کنند که الله هیچ دلیلی بر آن نازل نفرموده بلکه در مقابل می بینیم که آیات قرآن پر از اشارات صریح مخالفت با این گونه فتواهای ضد دین است .

لذا به دلیل نزدیک بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی ایران و همچنین مجلس خبرگان رهبری ( شورای اهل حل و عقد/ شورای اولی الامر) لازم است که حکم شرعی شرکت در انتخابات مجلس و مجلس خبرگان را آن گونه که در دین الله تعالى آمده است روشن نماییم به امید آنکه دلهایی غافل هوشیار و چشم هایی خفته، بیدار و گوش هایی سنگین شنوا گردد.

از مشخصه های انتخابات در نظاماهای جاهلی و بخصوص نظامهای سکولار:

۱-تشریح حکم به غیر ما انزل الله

همانگونه که پیداست حق حاکمیت و وضع قوانین در جامعه اسلامی تنها و تنها حق الله تعالی است. همانگونه که عبادت شدن فقط مخصوص الله است. پس کسی که حق قانونگذاری را به غیر الله بخشد ، مانند کسی است که معتقد به خالق و آفریدگاری غیر الله است و برای غیر الله نماز میخواند یا برای غیر الله سجده می برد و هیچ فرقی با هم ندارند.الله  سبحانه و تعالى مى فرمايد:

  • ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴾ [الأعراف: ۵۴]  پروردگار شما معبودی است که آسمانها و زمین را در شش دوره بیافرید، سپس بر عرش استوا یافت . با پرده ی تاریک شب روز را میپوشاند و شب شتابان به دنبال روز روان است. خورشید و ماه و ستارگان را بیافریده است و جملگی مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشید که تنها او می آفریند و تنها او فرمان میدهد. بزرگوار و جاویدان و دارای خیرات فراوان، الله است که پروردگار جهانیان است .
  •  ﴿وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾ [القصص: ۶۸] پروردگار تو هر چه را بخواهد می آفریند و هر کس را بخواهد برمی گزیند، و مردمان پس از صدور فرمان الله سبحانه و تعالی درباره ی چیزی و کسی حق انتخاب و اختیار ندارند. الله سبحانه و تعالی بسی منزه تر و بالاتر از آن است که چیزی را شریک او کنند.
  • ﴿أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُم مِّنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَن بِهِ اللهُ وَلَوْلَا كَلِمَةُ الْفَضْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴾ [الشورى: ۲۱] شاید آنان معبودهایی دارند که برای ایشان دینی را پدید آورده اند که الله بدان اجازه نداده است و از آن بی خبر است؟ اگر این سخن قاطعانه و داورانه ای الله ، مبنی بر مهلت کافران و تأخیر قیامت تا وقت معین (آن ،نبود میانشان (با اهلاک کافران و ابقاء مؤمنان داوری میگردید و دستور عذاب دنیوی یا اخروی صادر میگشت و مجالی به کافران نمیداد در عین حال آنان نباید این حقیقت را فراموش کنند که قطعاً ستمگران عذاب دردناکی دارند».

پس همانگونه که پیداست الله تعالی حق حکم کردن و امر نمودن و دستور دادن را فقط برای خود قائل شده و آن را برای کسی جز خود حلال نساخته است.در نتیجه کسانی که به جای حکم الله حکم جدیدی را گذاشته و براساس بر قضایای زندگی مردم از نظر ، سیاسی اجتماعی و اقتصادی و غیر آن حکم می کنند خود را شریک الله ساخته اند و از چند جهت از دین اسلام خارج شده اند.

اما در دارالاسلام ایران نه تنها قوانین سکولاریستی ضد اسلامی هیچ اعتبار و جایگاهی ندارند بلکه با هر قانون سکولاریستی مجامع بین المللی سکولاریستی نیز مخالفت و مبارزه می شود؛ پس باید با مشارکت در نهادهای مختلف دارالاسلام ایران باعث تقویت و نیروبخشی به آن شد چون قدرت گیری دارالاسلام ایران یعنی محافظت از امنیت و هویت اسلامی و موجودیت خود در برابر تهاجمات روانی و حتی مسلحانه ی دشمنان در کمین نشسته ی سکولار که در صدد حاکم کردن قوانین سکولاریستی و ضد اسلامی بر مردم هستند.

بازنشر پیام آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران به ملت ایران به مناسبت سالگرد انقلاب اسلامی ایران

بازنشر پیام آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران به ملت ایران به مناسبت سالگرد انقلاب اسلامی ایران

بسم الله الرّحمن الرّحیم

ملّت سرافراز ایران!

هر ملّتی و کشوری در طول زندگانی ممتدّ خویش، دورانهایی و حوادثی را میگذراند که تأثیر آن در سرنوشت تاریخی او، بسی تعیین‌کننده و ماندگار است و میتواند او را به نیکبختی و عزّت و اقتدار، یا سیه‌روزی و ذلّت و حقارت بکشاند. این حوادث هرچند سالها به طول انجامد در مقایسه با عمر ملّتها، در حکم لحظه‌ای زودگذر است، و اگر ملّتی در تندباد چنین حوادثی قرار میگیرد از خود اراده و هوشمندی و ایمان و استقامت نشان دهد قله‌های شرف و بهروزی را فتح میکند و قدم در جاده‌ی پیشرفت و تعالی میگذارد و با هر گردنه‌ی دشوار و سنگلاخی مواجه شود از آن عبور میکند و خود را به هدف میرساند. ولی اگر ضعف و تن‌پروری و دل سپردن به لذّت و راحت موقّت و ناهوشمندی و بی‌ارادگی و بی‌ایمانی گریبان‌گیر او شود آینده‌ی خود را تباه میکند و دست‌خوش ذلّت و اسارت و وابستگی میشود، و همه‌ی سختی‌ها و گرفتاری‌های ملل عالم که ناشی از وابستگی و اسارت است پی‌درپی و بتدریج بر او میتند و او را دچار بدبختی دنیا و آخرت میکند.

ملّتهای پیشرو و موفّق جهان در همه‌ی دورانها، ملّتهایی هستند که در یکی از چنین لحظه‌های تاریخی، تصمیمی شرافتمندانه و شجاعانه گرفته و سختی‌های مجاهدت و پایداری را با شوق و شور، تحمّل کرده‌اند و خود را با تلاش و هوشمندی به نقطه‌ی امن و عزّت و استقلال رسانده‌اند.

ملّت بزرگ ایران در انقلاب اسلامی کبیر خود که در چنین روزهایی در سال ۱۳۵۷ به اوّلین پیروزی تاریخی خود رسید، یکی از زیباترین و شگفت‌انگیزترین نمایشها را از این‌گونه در صحنه‌ی تاریخ اجرا کرد.

رژیم پهلوی که در بی‌کفایتی و فساد و سرسپردگی به بیگانگان در میان حکومتهای فاسد این منطقه از همه روسیاه‌تر بود، در طول ده‌ها سال حکومت خود بزرگ‌ترین ضربه‌ها را بر ملّت و کشور ایران وارد آورده بود، ملّت را با دیکتاتوری خشن و سرکوب بی‌رحمانه از صحنه‌ی سیاسی کشور بیرون رانده، منافع کشور را قربانی بندوبست با قدرتهای مداخله‌گر و کمپانی‌های غارتگر کرده، جوانان را با رواج ابتذال و شهوت‌رانی از اندیشیدن به سرنوشت کشور بازداشته و صدای هر معترض و آزادی‌خواهی را در گلو شکسته بود.

با نابود کردن کشاورزی ملّی و وابسته کردن صنعت ناقص و معیوب، و باز گذاشتن دست بیگانگان حریص و نوکران دربار و غارت منابع نفتی و بذل و بخشش ثروت ملّی به اربابان آمریکایی و اروپایی و ویران کردن روستاها و تبدیل ایران به بازار کالاهای بی‌ارزش خارجی و پس‌مانده‌ی محصولات کشاورزی آمریکا و برنامه‌های خائنانه‌ی دیگری از این قبیل، اقتصاد کشور را دچار انحطاط مزمن و وابسته به اراده‌ی قدرتهای خارجی کرده و رگ حیات ملّت را به دست دشمنان سپرده بود.

ایمان و فرهنگ و اعتقادات ملّت ایران را به تمسخر گرفته و با تحقیر آن و ترویج تحمیلی فرهنگ غرب، به مبارزه‌ای جدّی با خودباوری و اعتمادبه‌نفس این ملّت بزرگ کمر بسته بود.

دین و روحانیّت را که در طول چند قرن همیشه منشأ حق‌طلبی و عدالت‌خواهی و آزادگی و سنگر اصلی مقاومت در برابر تهاجم بیگانگان و ستمگران و مستبدان بودند، مورد سخت‌ترین انتقامها قرار داده و با همه‌ی وسائل زور و تهدید و تهمت و تبلیغ با آنها رفتار میکرد.

درحالی‌که فقر و تنگدستی و گرسنگی و سطح پایین زندگی، گلوی اکثریّت ملّت ایران را میفشرد، اسراف و ولخرجی و تجمّل و زندگی‌های افسانه‌وار و کاخهای شاه و خانواده و رجال درباری و فرماندهان نظامی‌اش از یک طرف و غارت منابع ملّی به‌وسیله‌ی کمپانی‌های بیگانه و دلّالان داخلی‌شان از طرف دیگر، روزبه‌روز عرصه را بر مردم تنگ‌تر میکرد.

احکام نجات‌بخش اسلام به دست گنهکار سران رژیم بکلّی از صحنه‌ی زندگی اجتماعی خارج شده و حتّی رعایت تقوای دینی و نماز و عبادت در محیطهای زیر نفوذ مستقیم رژیم مانند محیطهای نظامی و آموزشی، مورد تمسخر و در مواردی جرم بود.

کمترین انتقادی از رژیم ظالم و سفّاک با برخوردهای خشن و خونین روبه‌رو میشد و ساواکِ جهنّمی شاه که به‌وسیله‌ی سیای آمریکا و صهیونیست‌های ضدّ بشر سازماندهی و تجهیز شده بود، سخت‌ترین شکنجه‌ها و مخوف‌ترین زندانها را برای سرکوب کسانی که جرئت مقابله با آن رژیم را به خود میدادند، آماده داشت.

حوزه‌های علمیّه و طلّاب و علمای مبارز و جوانان و دانشجویان و دانشگاه‌ها بخصوص آنهایی که از دین و مبارزات دینی دم میزدند، مورد خشن‌ترین وحشیگری‌ها قرار میگرفتند.

کشور رو به ویرانی، ایمان دینی رو به اضمحلال، استقلال و عزّت و شرف ملّی مورد غارت بیگانگان و آینده‌ی ایران و ایرانی بشدّت تیره و سیاه بود.

ادامه خواندن بازنشر پیام آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران به ملت ایران به مناسبت سالگرد انقلاب اسلامی ایران

بیانیه ارتش دارالاسلام ایران به مناسبت ۴۵مین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران

بیانیه ارتش دارالاسلام ایران به مناسبت ۴۵مین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران

همزمان با فرارسیدن ۲۲ بهمن، سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، ارتش دارالاسلام ایران بیانیه‌ای صادر کرد که به شرح زیر است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

۴۵ سال از عمر انقلاب شکوهمند اسلامی ایران گذشت. انقلاب اسلامی ایران که به تعبیر رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی) «بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید» بود، با پشت سرگذاشتن انواع توطئه‌ها و کارشکنی‌های دشمنان، مسیر الهام بخشی و تعالی را طی نموده است.انقلاب شکوهمند اسلامی با ارایه الگوی مردم‌سالاری دینی و مقاومت در برابر فشارها، توطئه‌ها و تهدیدات دشمنان، زمینه استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی را در ایران فراهم نمود و این نظام با اتکال به قدرت الهی و پشتیبانی ملت غیور و انقلابی ایران، با حفظ استقلال، عزت و عظمت ایران اسلامی، زمینه پیشرفت و تعالی کشور را فراهم ساخت.
امروز در حالی چهل و ششمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران را شاهدیم که پرتوهای روشنگر این انقلاب در سراسر منطقه و جهان گسترش یافته و مایه امید ملل مسلمان و مستضعف شده است.