چرا آمریکا و آل سعود و سایر مزدوران چند سال قبل حاضر به گفتگو و ایجاد روابط و… با دارالاسلام ایران نبودند اما امروز…؟

چرا آمریکا و آل سعود و سایر مزدوران چند سال قبل حاضر به گفتگو و ایجاد روابط و… با دارالاسلام ایران نبودند اما امروز…؟

به قلم: محمد اسامه

هشت سال قبل و در ۲۵ مارس سال ۲۰۱۵ (۶ فروردین ماه ۱۳۹۴) رژیم فاسد و دست نشانده ی آل سعود با تشکیل ائتلافی تحت عنوان «عاصفة الحزم» (طوفان قاطعیت) جنگ تجاوزکارانه خود علیه مردم شافعی و زیدی یمن را کلید زد و قرار بود در عرض کمتر از دو ماه صنعا را بگیرد اما چند روز گذشته دیدیم که بعد از هشت سال جنایت ذلیلانه به صنعا رفته و از اتحادیه ی شافعی ها و زیدی های متحد با دارالاسلام ایران درخواست پایان جنگ و صلح کردند. و یا می بینیم که خالد مشعل و سایر رهبران حماس به عربستان دعوت می شوند و…

آل سعود و سایر مزدوران آمریکا همین اندازه ذلیلی و سازش را با تمام متحدین دارالاسلام ایران در سوریه و عراق و فلسطین و انجام می دهند. براستی هم یک روز بیشتر زیستن در این دنیای فانی تجارب نو و شنیدنی های تازه به انسان می آموزد، شاید روزها ، ماه ها، و سالهای قبل شنیدن و دیدن ، گفته ها و صحنه هایی که امروز از قدرت گیری دارالاسلام ایران و جبهه ی متحد با آن شاهد آن هستیم ، محال و غیر قابل باور بودند ولی امروز چه تحول و دگرگونی ایجاد شده و چه چیزی تغییر کرده است ؟ آنچه که انتظار دیدن و شنیدنش را بسیار بعید و دور از انتظار می پنداشتیم امروز و فردا به چشم سر مشاهده می کنیم!.

تمام اینها به دلیل نصرت الله و سپس به دلیل جماعت واحد و اتحاد و وحدت اسلامی مسلمین در یک جبهه ی واحد و پرهیز از تفرق و جنگ داخلی است. هر چند در این جبهه ی واحد مسلمین تمام مذاهب اسلامی وجود دارند و بر هزاران نقطه ی مشترک و اینهمه دشمن مشترک تمرکز کرده اند. آمریکا و مزدورانش بر تفرق مسلمین سرمایه گذاری کرده اند اما مسلمین با اتحاد خود تمام سرمایه گذاری های آمریکا و مزدورانش را با شکست مواجه کردند. 

خاورمیانه و حوادث در آن از یک روز به روز دیگر در حال تغییر و تبدیل است ، اتفاقات و تازه هایی را که امروز از طریق رسانه ها و از دهان دوست و دشمن در میزان قدرت گیری دارالاسلام ایران و نقش قطعی آن در تعیین سیاستهای منطقه می شنویم و می خوانیم ، اتفاقات واقعی اما برای بسیاری از مردم غیر منتظره است.

 از جمله واقعات اتفاق افتاده در چند سال اخیر که از برکت اتحاد مسلمین و جماعت و دارالاسلام ایران است که اشغالگران خود به آنچه که امروز میگویند و می پذیرند در گذشته های دور نه اینکه برای پذیرفتن ان حاضر نبودند بلکه در فکرشان نیز خطور نمی کرد که روزی خواهد رسید که آنها برای خالی کردن میدان برای دارالاسلام ایران و متحدین منطقه ای آن آماده شوند.

اشغالگران آمریکائی و انگلیسی و مزدوران آنها در عراق و یمن و غیره که همانند گرگهای درنده از همان روز اول تجاوز و اشغال نه کسی را میدیدند و نه چیزی را می شنیدند ، تنها آنچه که انها در سرزمینهای اسلامی می دیدند ، دشمن بود و دشمن. و عکس العمل آنها در مقابل ان نیز کشتن بود و کشتن. اما چرا در این مدت کوتاه با آنهمه سازو برگ نظامی و سرمایه ی مادی در کنار تبلیغات رسانه ای ، سر فرود آورده و راه آشتی و مدارا را پیش گرفته اند؟

بعد از نصرت الله، تنها قدرت نظامی دارالاسلام ایران و اتحاد مسلمین در سرزمینهای مختلف حول محور جبهه ای است که دارالاسلام ایران تشکیل داده است.

آمریکا و متحدین بزرگ او چون ناتو و مزدوران ثروتمندنش چون آل سعود و کویت و امارات که حکم گاو شیرده را برای او دارند  انها در اوایل تجاوز و اشغال سرزمینهای اسلامی تصور نمی کردند، ملتی که ۸ سال در برابر جنگ تحمیلی عراق جهاد و مقاومت نموده بود، بتواند در برابر غول مسکتبر غرب که آنهم امریکا به اشتراک ناتو سخنی بغیر از تسلیمی داشته باشد، ولی تاریخ ثابت کرده است،  ملت هایی که  زندان و شکنجه را به قدرت و منصب، فقر و تنگدستی  را به پول و سرمایه، معنویات و آخرت را به مادیات و دنیا  و مهمتر از همه اسلام را به سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها ترجیع میدهد، باذن الله هیچ وقت شکست نخورده و نخواهد خورد.

ادامه خواندن چرا آمریکا و آل سعود و سایر مزدوران چند سال قبل حاضر به گفتگو و ایجاد روابط و… با دارالاسلام ایران نبودند اما امروز…؟

مختصری از سخنان عالیقدر آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در دیدار با جمعی از کارگران

مختصری از سخنان عالیقدر آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در دیدار با جمعی از کارگران

صبح امروز ۹ ثور (اردیبهشت) ۱۴۰۲ش رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در دیدار بیش از هزار نفر از کارگران، اعضای تشکل‌های کارگری و مسئولان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با تأکید بر لزوم انجام شدن یک حرکت محسوس برای ارتقاء سطح زندگی کارگران، جامعه کارگری و مقابله هوشیارانه کارگران با تحریکات دشمنان را تحسین کردند و فرهنگ‌سازی درباره «رابطه مستقیم درآمد و ثروت با کار و تلاش» را نیاز حقیقی کشور و جامعه خواندند که به صورت مختصر به گزیده ای از سخنان ایشان اشاره می کنیم:

  • –          «کار» به علت تأمین کردن همه نیازها و لوازم زندگی مردم و کشور، در واقع حیات جامعه است اما اگر کارگر نباشد، از کار و آثار آن و پیشرفت و شکوفایی کشور خبری نیست بنابراین ارزش کارگر، ‌ارزش حیات جامعه و زندگی مردم است.
  • نیاز حیاتی کشور و جامعه به کار، نیاز کارگر به کار برای اداره زندگی، نیاز روحی انسان به کار و تأثیر کاملاً محسوس کار در رفع و جلوگیری از بروز انواع فساد، نشان‌دهنده اهمیت فراوان برنامه‌ریزی، سرمایه‌گذاری و اقدام برای تولید کار و اشتغال حقیقی است.
  • از نگاه اسلام، درآمد باید ناشی از سعی و کار و تلاش باشد؛ بنابراین پول‌ها و ثروت‌های بادآورده، واسطه‌گری، سوداگری، دلال‌بازی، رشوه، ویژه‌خواری به علت ارتباط با فلان شخص و رباخواری، مخالف منطق قرآنی و دستور پروردگار است. …فرهنگ‌سازی در این زمینه، کار بسیار دشوار و بلندمدت اما کاملاً ضروری است و هر گام در مبارزه با فساد، گامی در ایجاد این فرهنگ است.
  • آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به فرمان بیست سال قبل خود درباره ضرورت مبارزه همه‌جانبه با اژدهای هفت سر فساد گفتند: اگر از آن زمان، دولت‌ها و مسئولان اقدام می‌کردند، امروز وضع بهتری داشتیم که امیدواریم دولت و مجلس این مبارزه را جدی دنبال کنند… اگر مسئولی به عنوان مثال، جرأت مقابله با سوءاستفاده‌کنندگان از تجارت یا اعتبارات بانکی را نداشته باشد و با بدهکاران عمده بانکی مقابله نکند، در مقابل خواسته‌های دولت زورگویی مثل آمریکا هم جرأت مقابله نخواهد داشت.
  • ارتقاء زندگی کارگر و اطمینان خاطرش به امنیت شغلی و چرخیدن راحت چرخ زندگی، باعث افزایش کیفیت کار و محصول می‌شود بنابراین، هر تلاشی برای ارتقاء زندگی کارگران، در واقع سرمایه‌گذاری برای سود بیشتر است.
  • بخش مهمی از شعار امسال یعنی رشد تولید، به جامعه کارگری مربوط می‌شود و کارگران برای انجام وظایف در این زمینه باید با دلگرمی و اطمینان خاطر پای کار بیایند.
  • –          سهم کارگر در ایجاد ارزش برای محصول بیش از عناصر و عوامل دیگر است، بنابراین برای ایجاد ارزش بالا برای محصولات باید در زمینه آموزش، مهارت‌آموزی و تجربه‌اندوزی کارگران برنامه‌ریزی جدی شود.
  • کارآفرین و کارگر هر دو به یکدیگر احتیاج دارند و بر خلاف کمونیست‌ها که با دروغ و شعارِ بدون عمل، به دنبال ایجاد فضای جنگ و تضاد در روابط کار بودند، آنچه موجب تأمین سهم عادلانه در روابط کار می‌شود، انصاف، همراهی، همدلی و ناظر دانستن خدا است.
  • البته در مواردی ابزار سرمایه موجب تضییع حقوق کارگر می‌شود که جلوی آنها باید گرفته شود، ضمن اینکه محدودیت‌های احتمالی سرمایه‌گذار و کارآفرین هم باید مورد توجه باشد.
  • ایشان بالا بردن توانایی‌های کارگران را وظیفه خواندند و با اشاره به روایتی که «ظلم به کارگر را موجب نابودی همه اعمال خیر و حرام شدن بوی بهشت می‌داند»، گفتند: ظلم به کارگر فقط دستمزد ندادن نیست بلکه اقدام نکردن در زمینه بیمه، بهداشت، آموزش، ابتکار، مهارت‌افزایی، سلامت خانوادگی و امنیت شغلی نیز ظلم به کارگران است.
  • مهمترین نشانه وفاداری جامعه کارگری به نظام، رفتار هوشمندانه آنها در این چند دهه یعنی ناکام گذاشتن تلاش‌های گروهک‌ها در اوایل انقلاب برای زمین‌گیر کردن نظام از طریق به تعطیلی کشاندن کارگاهها و همچنین ایستادگی هوشمندانه در مقابل تبلیغات انبوه بدخواهان خارجی برای قرار دادن جامعه کارگری در مقابل نظام است….تا امروز نتوانستند و بعد از این نیز به حول و قوه الهی نخواهند توانست جامعه کارگری را در مقابل نظام قرار دهند.

مختصری از بیانات عالیقدر آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در خطبه‌های نماز عید فطر۱۴۰۲ش

مختصری از بیانات عالیقدر آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در خطبه‌های نماز عید فطر۱۴۰۲ش

آیت‌الله خامنه‌ای در خطبه اول نماز با تبریک عید خجسته فطر به امت اسلامی و ملت رشید و عزیز ایران، ماه رمضان امسال را بسیار پُر بار، با حال، پُر شور و سرشار از رحمت الهی خواندند و با اشاره به تضرع و توسل آحاد مردم بخصوص در شب های قدر گفتند: شب‌زنده‌داری‌های پُر سوز وگداز مردم و اشک‌های گرمی که از چشمان جوانان پاکیزه کشور جاری می‌شد از همیشه برجسته‌تر بود و حضور در مجالس تلاوت قرآن، هیئات، محافل معرفت‌آموزی، گلزارهای شهدا و کمک‌های مؤمنانه به ایتام ومستمندان، رمضان امسال را پُر شکوه کرده بود.

  • آن اجتماعات متراکم و شکوهمند روز قدس ، حقیقتاً از الطاف و توفیقات الهی بود…روز قدس هم روز مبارزه ملت ایران است که بحمدالله امسال با همراهی دیگر ملت‌ها در سطح بسیار گسترده‌ای برگزار شد.
  • اراده تقویت شده ملی، گره‌گشا است و مسئولان باید این ابزار را در مسیر پیشرفت و جهتی که پروردگار معین کرده، بکار بگیرند.
  • اگر قوای مقننه، مجریه و قضاییه به‌طور کامل همکاری کنند، کارها به هیچ وجه گره نمی‌خورد که خودِ مسئولان و مدیران این قوا می‌دانند که این همکاری و هم‌افزایی چگونه ایجاد می‌شود.
  • حاشیه‌ها همیشه ساخته و پرداخته دست دشمن نیست بلکه گاهی از روی غفلت یا عوامل دیگر و با انگیزه‌های گوناگون، حاشیه‌هایی در اطراف یک کار یا یک شخص ایجاد می‌شود که مردم باید بی‌اعتنا باشند و مسئولان هم بدون توجه به حواشی، تلاش خود را بر کارهای مهم و مشکل‌گشا متمرکز کنند.
  • آن همدلی و اتحاد که کشور را ازراههای دشوار و تنگه‌های سخت عبور داد، باید حفظ و تقویت شود.
  • دشمن تلاش می‌کند مردم به خاطر عقاید و سلایق مختلف با هم بجنگند و درگیرشوند اما نگاههای مختلف مردم به مسائل مختلف، طبیعتاً مانعی ندارد و نباید محل اختلاف و کشمکش شود بلکه باید با باطل کردن وسوسه های دشمن برای بدبین کردن مردم به یکدیگر ومردم به مسئولان، درکنار هم به زندگی و مهربانی پرداخت.
  • دشمن به سیاست تزویر، تحریف، دروغ‎گویی، وسوسه، تحقیر و بدبین‌کردن ملت‌ها به توانایی‌های خود روی آورده که باید در شناخت راهبردها، تاکتیک‌ها، ابزارها و روش‌های او، به‌روز بود و آنها را ابطال کرد.

ملت هوشمند و توانای ایران که تا امروز همه توطئه‌های دشمنان خود را به شکست کشانده، بعد از این هم به حول و قوه الهی، آنها را ناکام و سرخورده خواهد کرد.

عالیقدر آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران : محاسباتِ بظاهر قویِ دشمن کاملاً قابل شکست خوردن است … البتّه از مکر دشمن هم نباید غافل شد

عالیقدر آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران : محاسباتِ بظاهر قویِ دشمن کاملاً قابل شکست خوردن است … البتّه از مکر دشمن هم نباید غافل شد

فرمانده کل قوای انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران امروز در دیدار فرماندهان ارشد نیروهای مسلح: ما از شکست آمریکا در حمله‌ی نظامی به افغانستان و عراق نتیجه میگیریم که محاسباتِ بظاهر محکمِ قویِ همه‌جانبه‌ی دشمن کاملاً قابل شکست خوردن است؛ این را ما فراموش نکنیم.

  • در همه‌ی محاسباتی که ما الان میکنیم، این را جزئی از محاسبات خودمان قرار بدهیم که درست است که دشمن دستگاه اطّلاعاتی‌ و محاسباتی‌اش قوی است، نیروهای مسلّحش خوبند،‌ پول هم که زیاد دارد، امّا کاملاً امکان‌پذیر است که انسان محاسبات او را مواجه کند با شکست.
  • البتّه از مکر دشمن هم نباید غافل شد؛ یعنی ما در هیچ مرحله‌ای از پیشرفتها و موفّقیّتهایمان دیگر بالش نرم زیر سرمان نگذاریم که فکر کنیم دیگر حالا تمام شد.
  • ضعفِ رژیم صهیونیستی در قضایای اخیر نشان‌دهنده‌ی «شکست‌پذیری دشمن» است
  • اگر عقلایی وارد بشویم و کار را رها نکنیم و دنبال کنیم، همه‌ی تلاشهایی که دشمن میکند قابل شکست است.
  • یک نمونه‌اش، الان همین رژیم صهیونیستی است که جلوی چشم است و همه‌ی دنیا دارند می‌بینند… شما ببینید در مقابل این حرکاتی که اسرائیل دارد انجام میدهد در دنیا چه خبر است؛ در خود آمریکا راه‌پیمایی میشود،‌ در انگلیس راه‌پیمایی میشود، به خودروی رئیس رژیم صهیونیستی از طرف مردم اروپا حمله میشود. الان در همین قضایا موضع‌گیری‌هایی که در دنیا شده، موضع‌گیری‌های خوبی است، به نفع فلسطینی‌ها و علیه اسرائیلی‌ها.
  • اینها نشان‌دهنده‌ی شکست‌پذیری دشمن و قابل نقض بودن محاسبات دشمن است. ۱۴۰۲/۰۱/۲۷

رژیم صهیونیستی حقیرتر از آن است که تهدیدی برای ایران یا حریف تنها یک حمله ی دارالاسلام ایران شود

رژیم صهیونیستی حقیرتر از آن است که تهدیدی برای ایران یا حریف تنها یک حمله ی دارالاسلام ایران شود

امیر سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش دارالاسلام ایران در واکنش به اظهارات رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی مبنی بر اینکه ما “بدون کمک آمریکا نیز قادر به حمله به ایران هستیم”، گفت:
این اظهارات در راستای تقویت روحیه نظامیان و ترمیم مشکلات داخلی این رژیم است و هرکس اندک آشنایی با امور نظامی دو طرف داشته باشد به خوبی در می‌یابد که رژیم صهیونیستی در اندازه و مقیاس به روز شده یکی از عملیات‌های دوران هشت سال دفاع مقدس ما است.
فرمانده کل ارتش دارالاسلام ایران گفت:
رژیم صهیونیستی که خود در حال غرق شدن بوده و آثار فروپاشی این رژیم بیش از پیش نمایان شده است، حقیرتر از آن است که تهدیدی برای جمهوری اسلامی ایران محسوب شود و اقدامات دور از عقل و تدبیر سردمداران این رژیم فقط روند فروپاشی آن‌ها را تسریع می‌بخشد.

جمهوری اسلامی از نگاه بنیانگذار دارالاسلام ایران به چه معناست؟

جمهوری اسلامی از نگاه رهبران شیعه مذهب دارالاسلام ایران به چه معناست؟

از قبل از انقلاب اسلامی ۵۷ در میان انقلابیون  جعفری و شافعی و حنفی مذهب ایران شعار اصلی درخواست برپائی حکومت اسلامی با مشخصاتی معین بود اما اینکه قالب اجرائی این حکومت کدام یک از قالبهای موجود باشد کمتر مورد بحث قرار گرفته بود.

 با مثالی جزئی تر عرض کنم: شعار مومنین این بوده است که سیستم اقتصاد اسلامی باید جهت تحقق « أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ » عادلانه به مرحله ی اجراء درآید اما اینکه در «وضع موجود» کدام «ابزار و قالب» می تواند به «نیازهای روز» دارالاسلام در اجرائی کردن این هدف پاسخ دهد مرحله ی بعد است که می بینیم عمربن خطاب قالب دیوان را از کفار مجوسی ساسانی می گیرد و با اصلاحات و دستکاریهائی آن را با قانون شریعت الله هماهنگ می کند و پس از اصلاح بدون تغییر نام از آن استفاده می کند.  

آیت الله خمینی هم به عنوان بنیانگذار این دارالاسلام و حکومت بدیل اضطراری اسلامی در ایران قالب «جمهوری» را از کفار غربی می گیرد و با اصلاحات و دستکاریهائی قانون اسلام را در آن می ریزد و اصطلاحی جدید تحت عنوان «جمهوری اسلامی» را در ایران ارائه می دهد و در تعریف آن می گوید«حکومت جمهوری، متکی به آرای عمومی و اسلامی، متکی به قانون اسلام» (صحیفۀ امام؛ ج ۵، ص۱۴۴) و این جمهوری را مشروط به تدوین قانون اساسی مناسب که «متکی به قانون اسلام است» می دانست.( صحیفۀ امام؛ ج ۵، ص۱۴۴٫۱۸۱) و می گفت: این جمهوری بر یک قانون اساسی ای متکی است که قانون اسلام است. اینکه ما جمهوری اسلامی می گوییم برای این است که هم شرایط منتخب و هم احکامی که در ایران جاری می شود اینها بر اسلام متکی است. (صحیفۀ امام؛ ج ۴، ص۴۷۹)

البته در همان سال۵۷ش هم عده ای می گفتند: این عنوان معجونی از یک کلمۀ سنتی و یک کلمۀ خارجی و دارای تضاد شدیدی است. زیرا جمهوری اصلاً قوانین الهی را رد می کند چون منشأ آن ملت و مردم است ولی قوانین الهی لایتغیر است.(روزنامه کیهان ۱۲ اسفند ۱۳۵۷، ص ۸) اما بدیل این دسته از سکولاریستها و دارودسته ی منافقین داخلی چه بود؟ حذف اسلامی بودن از جمهوری و جایگزین کردن اصطلاح دمکراتیک به جای اسلامی. یعنی اینها جمهوری دمکراتیک را به جای جمهوری اسلامی می خواستند یا عده ای به جای اسلامی خلق را قرار داده بودند و عده ای جمهوری خالی را می خواستند و به همین شکل دهها ترکیب از جمهوری ارائه می دادند الا ترکیبی که در آن «اسلامی» وجود داشته باشد.   

دسته ای از مومنین هم فریب این شبهه را خورده بودند و تا همین امروز هم این شبهه ی رفع شده ی تضاد جمهوری با اسلامی را طوطی وار تکرار می کنند. در واقع این دسته «قالب» دیوان ساسانیان را می دیدند که برای ظلم و ستم و سرانه ی ظالمانه گرفتن و سایر امور غیر مشروع کفار ساسانی مورد استفاده قرار می گرفت و طبعاً مخالف اهداف اسلامی بود اما در برابر، همین «قالب» دیوان بعد از اصلاح توسط عمر بن خطاب رضی الله عنه را نادیده می گرفتند؛ و این در حالی است که هم قالب نوینی که عمر بن خطاب از «دیوان» ارائه می دهد و هم قالب نوینی که حنفی های ترکستان شرقی و آیت الله خمینی از «جمهوری» ارائه می دهند الگوها و قالبهای مستقل و منحصر به فردی هستند که با قالب خام و دستکاری نشده بسیار متفاوت هستند.

آیت الله خمینی به وضوح نشان می دهد که جمهوری برای او تنها حکم یک قالب و ابزار را دارد نه بیشتر. قالبی که غربیها در آن احکام کفری و سکولاریستی را ریخته اند و او در این قالب اسلام را ریخته است به همین دلیل هشدار می دهد که: عمال اجانب می خواهد اسلام را از این کشور حذف کنند(صحیفۀ امام؛ ص ۳۷۲) و با حذف اسلام «می خواهند همان مصایب قبل را با فرم دیگر برای ما به بار بیاورند» (صحیفۀ امام؛ ص۳۵۳) در سخنان دیگری می گوید: «آنها که اصرار دارند اسلام را از کنار جمهوری کنار بگذارند، اینها خائنانی هستند که در ملت می خواهند اختلاف ایجاد کنند، (صحیفۀ امام؛ ص۳۶۱- ۳۶۲) جمهوری غربی، یعنی بی بندوباری غرب.( صحیفۀ امام؛ ص ۳۶۲)

 دلیل آیت الله خمینی به عنوان رهبر این انقلاب اسلامی در بیانیه ای که در ۹/۱۲/۵۷  منتشر می کند می گوید:«من به جمهوری اسلامی رأی می دهم» و از مردم هم می خواهد به «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد» رأی دهند. البته باز اضافه می کند: کسانی که مخالف هستند، آزاد و مختارند که اظهار مخالفت نمایند و… آزادانه هر کس رأی خود را بدهد (صحیفۀ امام؛ ج ۶، ص ۲۶۵ – ۲۶۶٫).اما همه بدانند که : «آری» اسلام است و «نه» خلاف اسلام (صحیفۀ امام؛ ج ۶، ص ۴۳۲) و دیدیم که حدود ۹۹% از رأی دهندگان با رأی سبز رنگ و آری خود، از جمهوری اسلامی حمایت کردند (کیهان، ۱۴ فروردین ۱۳۵۸٫) و یک درصد دیگر که تماماً سکولاریستها و بخصوص سکولاریستهای چپ و سوسیالیست و التقاطی و طرفدران فریب خورده ی این احزاب و طرفداران علمای محدود بین و یا درباریان سابق و مقدس مآبان بودند خواهان بیشتر از ۳۵ نوع حکومت متنوع دیگر بودند و بر عقیده و حکومتی واحد اشتراک نداشتند.

جمهوری اسلامی ایران و ۴ طیف مختلف از ملاها و آخوندها و به اصطلاح روحانی ها (۲)

جمهوری اسلامی ایران و ۴ طیف مختلف از ملاها و آخوندها و به اصطلاح روحانی ها (۲)

  • دسته ی سوم از آخوندها کسانی بودند که در کلام مخالف سکولاریستها و نظام سکولاریستی حاکم بر کشور بودند و به اصطلاح می گفتند از عقاید سکولاریستها (مشرکین) برائت داریم اما در بازی های سیاسی سکولاریستها خود را سرگرم کرده بودند و در کنار سکولاریستها بودند.دقیقاً مخالف منهج اسلامی در برخورد با سکولاریستها (مشرکین)عمل می کردند، و مسیر را اشتباهی می رفتند، و با شعارها و الفاظ اسلامی هم بسیاری از مسلمین را به دنبال خود کشانده بودند، و در جایگاه الگوهای مبارزاتی خود را نشان می دادند؛ در حالی که منهج اسلامی به ما می گوید ابتدا باید از خود سکولاریستها (مشرکین) برائت و دوری و بیزاری جست و بعد از عقاید و باورهای آنها، و الگوهای ما کسانی هستند که پایبند به این منهج باشند چنانچه الله تعالی می فرماید: قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاء مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ (ممتحنه/۴) ابراهیم و کسانی که با او بودند، الگوی خوبی برای شما است،زمانی که به قوم (سکولار= مشرک)خود گفتند: ما از شما و از چیزهائی که بغیر از الله عبادت می کنید، بیزار و گریزانیم، و شما را قبول نداریم و به شما کفر می کنیم، و دشمنانگی و کینه‌توزی همیشگی میان ما و شما پدیدار آمده است ، تا زمانی که به خدای یگانه ایمان می‌آورید و او را به یگانگی عبادت می کنید. (نه اینکه در نماز و روزه و مسائل شخصی الله را عبادت کنی و در مسائل اجرائی و حکومتی در جامعه سایر احزاب را)

یکی از بزرگترین ثمره ی آنها برای مسلمین این بود که در قالب گروه فشار می توانستند برای پاره ای از طرحهای سکولاریستها مانع درست کنند؛ و در کنار این، نزد عوام مردم برای سیستم دموکراسی سکولاریستها اعتبار و آبرو می خریدند و مردم را برای مشارکتهای مورد نیاز حکومت بسیج می کردند. عده ای از همین طیف هم  مثل بوگیرهای دستشوئی عمل کرده و به دوام حاکمیت طاغوتها کمک می کنند.

  1. در نهایت، دسته ی اصلی شریعت گرایان انقلابی و پرچمداران تشکیل حکومت اسلامی بودند که با تشکیل حزبی رسمی یا غیر رسمی در قالب جریانی مردمی به سبک ابراهیم خلیل علیه السلام و رسول الله صلی الله علیه وسلم و تمام مومنین، در هیچ یک از نهادهای حکومتی سکولاریستها (مشرکین) مشارکت نداشتند، و به چیزی کمتراز نابودی طاغوتهای حاکم و تشکیل حکومتی اسلامی و اجرای شریعت الله راضی نبودند.

 خواست این دسته چیزهائی مثل آزادی بیان و آزادی اجتماعات و احزاب و باز شدنِ  فضای سیاسی و شرکت در پارلمانها و بازی های سیستم سکولاریستی و انجام پاره ای اصلاحات اقتصادی نبود، چون باعقب نشینی های حکومت سکولار شاه و باز شدن فضای سیاسی و انقلاب به اصطلاح سفید شاه تا اندازه‌هایی زمینه و شرایط برای پرداختن به این خواست‌ها فراهم شد و بیش از آن هم می‌توانست فراهم شود؛ چون این سکولاریستها اهل مداهنه و سازش هستند و جهت بقای خود حاضر به دادن هر گونه امتیاز و تنازلی هستند اما خواست مسلمین شریعت گرا سرنگونی نظام طاغوتی و یاری دین الله و دل بستن به رسیدن یاری الله تعالی و پیروزی از سوی او بود که می فرماید: وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ (حج/۴۰) و به خواستی کمتر از سرنگونی این طاغوت سکولار قانع نبودند و سقوط حکومت سکولار شاه را هم نزدیک می‌دیدند، چون هر کسی که در این مسیر به شیوه ی صحیح آن حرکت کند به تأکید الله تعالی پیروز کردن آنها را برخود واجب کرده است: وَكانَ حَقًّا عَلَينا نَصرُ المُؤمِنينَ (روم/۴۷) و همواره یاری مؤمنان بر ما واجب بوده است.‏

 این یک وعده از سوی خالق آسمانها و زمین است و مسلمین شریعت گرا به چنین وعده ای اعتماد کردند و برای بعد از این حاکمیت سکولاریستی تصویری کامل از حکومت اسلامی و «ولایت مجتهد یا فقیه» و به نحوی کلیات قانون اساسی آینده را نیز ارائه داده بودند، و به جای هر شعار سازشکارانه و رفورمیستی در زمانی که زمینه مناسب بود و وقتش رسیده بود شعار «مرگ بر شاه» جایگزین شد و  بار دیگر شعار:  قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ ‏(بروج/۴) مرگ بر صاحبان گودال (شکنجه)،‏ زنده شد.

جمهوری اسلامی ایران و ۴ طیف مختلف از ملاها و آخوندها و به اصطلاح روحانی ها (۱)

جمهوری اسلامی ایران و ۴ طیف مختلف از ملاها و آخوندها و به اصطلاح روحانی ها (۱)

 در دهه ی ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ ش در داخل ایران هم چهار دسته ملا یا آخوند یا شیخ و مولوی وجود داشت:

  1. دسته ای آخوندهای درباری که تکلیف آنها در طول تاریخ روشن بوده است.

در کتاب حکومت اسلامی یا ولایت فقیه، آیت الله خمینی می گوید: آخوندهای درباری را طرد کنید‏ ‏‏اینها از فقهای اسلام نیستند. و بسیاری از اینها را سازمان امنیت ایران معمم کرده تا‏‎ ‎‏دعا کنند. …اینها فقها نیستند؛ «شناخته شده»اند! مردم اینها را می شناسند… در روایت‏‎ ‎‏است که از این اشخاص بر دین بترسید؛ اینها دین شما را از بین می برند. اینها را باید رسوا‏‎ ‎‏کرد تا اگر آبرو دارند در بین مردم رسوا شوند؛ ساقط شوند. اگر اینها در اجتماع ساقط‏‎ ‎‏نشوند، … اسلام را ساقط می کنند.‏ ‏‏باید جوانهای ما عمامۀ اینها را بردارند…. عرض کردم که‏‎ ‎‏علمای اسلام از این مطالب منزه اند، و در این دستگاهها نبوده و نیستند. و آنهایی که به‏‎ ‎‏این دستگاه وابسته اند، مفتخورهایی هستند که خود را به مذهب و علما بسته اند؛ و‏‎ ‎‏حسابشان اصلاً جداست و مردم آنها را می شناسند.(حکومت اسلامی: ص ۱۴۸-۱۴۹)

اینها دقیقاً همان طبقه از ملاها و مولوی ها و شیوخ شافعی و حنفی و مالکی و حنبلی بودند که حکومت بدیل اضطراری عثمانی هم آنها را پروار بندی کرده بود اما در نهایت زمانی که فتوای جهاد توسط مفتی اعظم عثمانی صادر شد اینها با رفض رهبر خود طرف ناسیونالیستهای ملی گرا و طاغوتهای داخلی و کفار سکولار و اشغالگر خارجی را گرفتند . روش و سبک عمل این نان به نرخ روزخورها در تمام سرزمینها اینگونه یکسان بوده است.

  • دسته ی دوم مقدس نماهائی بودند که با افکاری انحرافی در کنار آخوندهای درباری به کفار سکولار جهانی و طاغوتهای محلی و یا حاکمیتهای جائر‏‎ ‎‏کمک می کنند که وضع سرزمینهای اسلامی را به همین صورت نگه دارند، و همچون یک مانع از نهضت‏‎ ‎اسلامی جلوگیری کنند.

آیت الله خمینی در مورد این مقدس نماها می گوید: باید افکار آنها را اصلاح کنیم، و تکلیف خود را با آنها‏‎ ‎‏معلوم سازیم؛ چون اینها مانع اصلاحات و نهضت ما هستند و دست ما را بسته اند… آنها شما را در جامعه ضایع‏‎ ‎‏می کنند. شما باید قبل از هر چیز فکری برای آنها بکنید.‏امروز جامعۀ مسلمین طوری شده که مقدسین ساختگی جلو نفوذ اسلام و مسلمین را‏‎ ‎ می گیرند، و به اسم اسلام به اسلام صدمه می زنند. ریشۀ این جماعت، که در جامعه وجود‏‎ ‎‏دارد، در حوزه های روحانیت است.

‏‏     این جماعت را ابتدا باید نصیحت و بیدار کرد. به آنها گفت مگر خطر را نمی بینید؟‏‎ ‎‏مگر نمی بینید که اسرائیلیها دارند می زنند و می کشند و از بین می برند و انگلیس و امریکا‏‎ ‎‏هم به آنها کمک می کنند، و شما نشسته اید تماشا می کنید. آخر شما باید بیدار شوید؛ به‏‎ ‎‏فکر علاج بدبختیهای مردم باشید. مباحثه به تنهایی فایده ندارد؛ مسأله گفتن به تنهایی‏‎ ‎‏دردها را دوا نمی کند. در شرایطی که دارند اسلام را از بین می برند، بساط اسلام را به هم‏‎ ‎‏می زنند، خاموش ننشینید مانند نصرانیها که نشستند دربارۀ روح القدس و تثلیث صحبت‏‎ ‎‏کردند تا آمدند  آنها را گرفته از بین بردند. بیدار شوید، و به این حقایق و واقعیتها توجه‏‎ ‎‏کنید. به مسائل روز توجه کنید. خودتان را تا این اندازه مهمل بار نیاورید. شما با این‏‎ ‎‏اهمال کاریها می خواهید که ملائکه اجنحۀ خود را زیر پای شما پهن کنند؟ مگر ملائکه‏‎ ‎‏تنبل پرورند؟ …. برای شما که جز‏‎ ‎‏مسأله گفتن تکلیفی ندارید خضوع معنی و مورد ندارد.‏

آیت الله خمینی در ادامه می گوید: …. هرگاه بعد از تذکر و ارشاد و نصیحتهای مکرر بیدار نشده و به انجام وظیفه‏‎ ‎‏برنخاستند، معلوم می شود قصورشان از غفلت نیست، بلکه درد دیگری دارند. آن وقت‏‎ ‎‏حسابشان طور دیگری است. (حکومت اسلامی: ص ۱۴۵-۱۴۳)

سید قطب از این دسته از مقدس نماها و علمای درباری و اسلامگراهای لیبرال تحت عنوان «اسلام آمریکائی» نام می برد. که بعدها همین عبارت «اسلام آمریکائی» توسط آیت الله خمینی مورد استفاده قرار می گیرد و آیت الله خامنه ای نیز برای دسته هائی از شیعیان غلاة و درباری و تفرقه اندازی که در خدمت پروسه ی اندلسی کردن سرزمینهای اسلامی قرار گرفته اند و طبق نقشه ی دشمنان عمل می کنند از اصطلاح «تشیع انگلیسی» استفاده می کند.

جمهوری اسلامی ایران و احزاب سکولار

جمهوری اسلامی ایران و احزاب سکولار

در ایران دهها حزب سکولاری که در زمان پهلوی و صدها حزبی که پس از انقلاب اسلامی ۵۷ تولید شدند از دو حزب مادر منشعب شدند:

  1. حزب سکولار کمونیست توده در ایران که در سال ۱۳۲۰ش تشکیل شده بود و در سال ۱۳۲۱ش از مجلس ۸۰ نفری چهارم ۸ نماینده داشت.
  2. ۲-     حزب سکولار و لیبرال جبهه ملی ایران  که در سال ۱۳۲۸ش تشکیل شده بود و در سال ۱۳۲۹ش طرح ملی شدن صنعت نفت را مطرح می کند و با حمایت گسترده ی کسانی چون آیت الله کاشانی و با ترور نخست وزیر زرم آرا توسط جماعت نواب صفوی به تصویب می رسد. رزم آراء به عنوان بالاترین مقام حکومتی در دولت، مخالف تصویب این طرح بود و ترور رزم آراء و اهرم فشار فدائیان اسلام نه تنها باعث روی کار آمدن مصدق شد بلکه از علل اصلی تصویب طرح ملی کردن صنعت نفت در ایران شد به همین دلیل سید قطب به جای تبریک به مصدق به آیت الله کاشانی تبریک می گوید.

این احزاب سکولار برای چند دهه توانستند با تخدیر افکار مسلمین و حمایتهای همه جانبه ی کفار سکولار جهانی در میان مسلمین به یارگیری و مانورهای شبه مردمی دست بزنند. این وضع ادامه داشت تا زمانی که جریان فقهای انقلابی شریعت گرا در سال ۱۳۴۱ش با اعتراض آیت الله خمینی و فقهای پیشرو به لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی و آنچه که محمدرضا شاه آن را انقلاب سفید شاه و ملت می‌خواند اوج گرفت. یعنی حیات عقاید و احزاب سکولاریستی به دلیل :

  • درک غلط مُلاهای مساجد و مراکز علمی
  • و نبود بدیلی از جانب مسلمین شریعت گرا
  • و نبود قدرت حکومتی دارالاسلام

 بوده که باعث تولید این احزاب مختلف و بقای این طاغوتها شده است؛ و به محض پیدا شدن این بدیل و آلترناتیو شریعت گرا تمام احزاب سکولار و التقاطی پس از انشعابات متعدد به حاشیه رانده شدند، که در نهایت عده ای جهت بقاء دست به ترور و جنگ مسلحانه با نیروهای شریعت گرا زدند و دسته هائی هم با تنازلات و عقب نشینی های آشکاری کج دار مریض به حیات خود ادامه دادند.

در کل امروزه این احزاب سکولار و التقاطی تبدیل شده اند به احزاب متعدد لِه شده ی نا امیدی که از یک سو در زیر فشارهای سنگین قدرت حکومتی «دارالاسلام» و قدرت عقیده ی اسلامی و بالا رفتن آگاهی های مسلمین لِه شده اند و به بن بست رسیده اند، و از سوی دیگر با رعایت اصول حاکم بر دیپلماسی شرعی دارالاسلام با دارالکفرها توسط دارالاسلام، هیچ امیدی برای پروبال گرفتن مجدد آنها باقی نمانده است؛ و وعده های فریبنده و امیدهای کاذبی هم که کفار سکولار جهانی مثل آمریکا و انگلیس و … و طاغوتهای منطقه ای مثل رژیم صهیونیستی و آل سعود و ترکیه و امارات و… به آنها داده اند همگی توهم و سراب از آب درآمده اند و بر ناامیدی این لِه شدگان اضافه کرده است، و چنان بی ارزش هستند که تنها به عنوان یک ابزار و اهرم فشار و دستمالهای توالت توسط طرفهای مختلف جهانی و منطقه ای مورد سوء استفاده قرار می گیرند.

گزیده ای از سخنرانی آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران به مناسبت فرارسیدن سال نو ۱۴۰۲ش

گزیده ای از سخنرانی آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران به مناسبت فرارسیدن سال نو ۱۴۰۲ش

آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران گفت:

  • ما تحول را از خدا می‌خواهیم اما باید خودمان هم تلاش کنیم. تلاش ماست که موجب می‌شود خدا تفضل خود را شامل حال ما کند و این مطلوب برآورده شود.
  • مسائل اساسی باید با افکار عمومی مطرح شود. افکار عمومی با نیازهای اساسی آشنا شود. اندیشه‌ها فعال خواهد شد و جوان‌های صاحب‌فکر هم درباره مسائل مهمی که مطرح می‌شود فعال می‌شوند.
  • برای این‌که خواسته‌های بزرگ تحقق یابد باید در افکار عمومی مردم مطرح شود.
  • باید تبیین مراد ما از تحول انجام شود. تحول یعنی دگرگونی، دشمنان نظام اسلامی هم می‌گویند دگرگونی اما آنچه مورد نظر آنان است درست نقطه مقابل آن چیزی است که مورد نظر ماست.
  • دشمنان از آن دگرگونی که مطرح می‌کنند و در داخل هم برخی می‌گویند تغییر هویت جمهوری اسلامی است. اینان با هویت جمهوری اسلامی مخالف هستند و اگر می‌گویند تغییر و تحول و انقلاب مقصودشان این است که هویت جمهوری اسلامی تغییر کند.
  • هدف دشمنان تبدیل حکومت مردم‌سالاری به یک حکومت باب میل استکبار است یا این‌که فردی مطیع آنان روی کار بیاید یا این‌که دموکراسی غربی که دموکراسی دروغ و فریب است روی کار آید و تحت فرمان آنان باشد.
  • کسانی که در داخل مثلاً از تغییر قانون اساسی می‌گویند همان حرف بیگانگان را می‌زنند که گاهی حرف این عناصر داخلی از روی غفلت و بی‌توجهی است و گاهی با انگیزه‌های دیگر آن را تکرار می‌کنند.
  • آن‌چه که بنده به عنوان تحول عرض می‌کنم عبارت از تغییر بخش‌ها و نقاط معیوب چه در نظام و چه در جامعه است.
  • باید با اراده قاطع ضعف‌ها را برطرف کنیم و به نقاط قوت بدل سازیم. این کار به اعتماد به نفس ملی نیاز دارد، اگر ملتی به توانایی خود اعتماد دارد، قادر به اقدامات تحولی است.
  • ملت ما از اعتماد به نفس برخوردار و استقلال‌خواه و شجاع است و در عرصه‌های مختلف نشان داده به خود و توانایی‌هایش اعتماد دارد.
  • برای تحول به اعتماد به نفس ملی و هوشیاری نیازمندیم وگرنه ممکن است به نقاط قوت خود ضربه بزنیم.
  • برخی دلسوز و علاقه‌مند به نظام اسلامی و انقلاب هستند اما گاهی غفلت می‌کنند و برای یک حرکت خوب و اصلاحی، بی‌دقتی می‌کنند و به نقاط خوب و قوت ضربه وارد می‌کنند.
  • اگر بخواهیم به نقاط قوت ضربه وارد نشود باید آن را بشناسیم، من از جوانان عزیز توقع زیادی دارم که بنشینند و فکر کنند. یکی از مهمترین نقاط قوت ملت ایران و نظام اسلامی ما این است که بنیه درونی آن قوی و مستحکم است .
  • استحکام درونی بنیه نظام اسلامی و ملت ایران، ناشی از ایمان است. حتی کسانی که ممکن است به چشم به نظر برسد به برخی احکام اسلامی پایبندی درستی ندارند در دل ایمان قوی دارند. اولین نشانه استحکام این است که ملت ما بر زنجیره‌ خصومت‌های پی‌درپی چند ده ساله غلبه کرده است
  • یک مثال واضح در همین اغتشاشات اخیر است که همه [دشمنان] هم وارد آن شدند و رییس‌ جمهوری آمریکا صریحا از آن حمایت کرد و برخی از کشورهای اروپایی هم روسای جمهور و دولت‌شان صریحا از این اغتشاشات – که درصد خیلی خیلی کمی از ملت ایران بودند – حمایت کردند.
  • هدف اغتشاشات ضعیف کردن جمهوری اسلامی بود اما آن‌چه رخ داد عکس هدف آنان بود و نشان داد جمهوری اسلامی قوی است نه ضعیف و بر این توطئه‌ فائق آمد.
  • نشانه دیگر از استحکام، پیشرفت‌های بزرگ ملت ایران است که دشمنان از بیان آن به شدت ناراضی است اما واقعیت دارد.
ادامه خواندن گزیده ای از سخنرانی آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران به مناسبت فرارسیدن سال نو ۱۴۰۲ش